سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
غم از دست دادن مادر خیلی سخته، این مصیبت را به شما تسلیت عرض میکنم و از خداوند منان برای مادرتان غفران و رحمت و برای شما صبر و اجر مسالت می کنم.
غم از دست دادن مادر، خود یکی از عوامل مهم برانگیزاننده اضطراب و افکار منفی است، بنابراین اگر چه افکار و وسواسهای فکری شما در واقعیت جایگاهی ندارد و این گونه نیست که چون مادرتان سرطان گرفته پس شما هم مبتلا خواهید شد؛ (چرا که بسیاری از سرطانها وراثتی نیستند و هیچ کدام از آنها مسری نمی باشند)؛ اما اینکه این افکار در چنین شرایطی در ذهن شما مرور می شود و شما را آشفته می کند به دور از انتظار نیست و چنین مساله ای موجب رنجش و ناراحتی شما شده است که لازم است نسبت به رفع آن افکار منفی اقدامی انجام بدهید.
برای حل مشکل شما دانستن این مطالب مهمه که آیا شما سابقه مشکلاتی همچون وسواس فکری یا عملی داشته اید؟ اگر چنین باشد لازم است فرایند درمان وسواس را طی جلسات درمانی دنبال نمایید.
اینکه این افکار چگونه باعث اضطراب و ناراحتی و آشفتگی و حتی بدتر شدن مشکل می شود خدمتتان توضیح میدهم:
وقتی یه فکر وسواسی مثلا همین که «نکنه منم سرطان بگیرم» توی ذهن میاد ،باعث ایجاد اضطراب میشه و این فکر به شدت فرد را آشفته میکنه و اضطراب او را میگیره؛ فرد سعی میکنه اون فکر را نادیده بگیره و به خودش فشار میاره که توی ذهنش نیاد که در این صورت افکار با شدت بیشتری به فرد هجوم میاره و باز اضطرابش بیشتر میشه ؛ در اینجا ممکنه فرد برای کاهش اضطرابش رو به انجام برخی رفتارهای آیینی یا ذهنی بیاورد که همین کار به مرور باعث بدتر شدن مشکل خواهد شد.
بنابراین شما دقت کنید در زمانی که این افکار به ذهنتان میاد آن را تماشا کنید و سعی نکنید آن را از ذهن خودتون دورش کنید، پرداختن به این افکار به هیچ عنوان موجب ایجاد آن در واقعیت نخواهد شد، زمانی که شما به ذهنتان میاد که ممکنه من هم سرطان بگیرم و بمیرم، بهش فکر کنید و ازش نترسید، اصلا خودتان را تصور کنید که سرطان گرفته اید و سختی زیادی میکشید و ... اگر چه این افکار یا بیانش حس بدی به آدم دست میدهد اما درمانش همین است که اضطراب و نگرانی ناشی از این افکار را تحمل کنید و خواهید دید که این اضطراب دایمی نیست و از بین خواهد رفت.
در مورد اذکار هم میتوانید از ذکر لا اله الا الله زیاد استفاده کنید؛ از حضرت آیه الله بهجت نقل شده است که در پاسخ به سوال شخصی که مبتلا به وسواس بود زیاد گفتن ذکر «لا اله الا الله» سفارش میکردند همچنین در بسیاری از روایات آمده که ذکر و یاد خدا و توکل کردن برخدا و سپردن امور به خدا و تقویت معنویت و ارتباط با خدا موجب از بین رفتن وسواس خواهد شد. البته باید دقت کنید که این اذکار فقط در زمان هجوم افکار وسواسی به ذهن، به کار نبرید چرا که در این صورت گفتن این اذکار به عنوان فرار از افکار وسواسی خواهد بود که ارزش معنوی آن کمتر خواهد شد و تبدیل به یک رفتار وسواسی می شود.
در ادامه اگر نیاز به راهنمایی داشتید در خدمت شما هستیم
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر می کنم
با توجه به توضیحاتی که بیان فرمودید لازم است بررسی های بیشتری انجام شود و احتمال وجود کمال گرایی را بررسی نمود،
اگر چه خانمها اکثرا جزیی نگر هستند و به جزییات بیشتر توجه میکنند اما باید مراقب باشید این توجه به جزییات تبدیل به ویژگی منفی نشود. یکی از مشکلاتی که برخی افراد دارند توجه بیش از حد به جزئیات است که آنها را با مشکل کمالگرایی منفی مواجه میکند.
کمال گرایی معمولا منجر به اهمال کاری می شود، یعنی این طور می شود که یا باید کاری را به صورت عالی و کامل انجام بدید و الا اگر پایین باشه انجام نمیدید و در واقع اهمال کار میشید و از وارد شدن در کارها اجتناب می کنید، تقریبا هم همیشه حالت دوم یعنی رها کردن کار اتفاق می افتد.
افراد کمال گرا دچار خطای شناختی همه یا هیچ یا نوع نگاه صفر و صدی هستند، یا بایدها و نبایدهای زیادی در زندگی دارند؛ مثلا شما معتقدید که انسان بسیار ماهر و توانمندی هستید و نباید نقطه ضعفی داشته باشید یا نباید نقطه ضعفی از شما دیده شود، که برای درمان باید آن افکار خطا، شناسایی شده و به چالش کشیده بشن و با افکار کارآمد جایگزین بشن.
یکی از تکنیکهای رفتاری این است که شما خودتان را ملزم کنید که یک کار را انتخاب و آن را به صورت ناقص و عیب دار انجام بدهید. البته برای درمان کامل اهمال کاری لازم است حتما چندین جلسه را با کمک مشاور دنبال کنید تا با استفاده از تکنیکها و گفتگوهای لازم به صورت گام به گام این خطای شناختی اصلاح بشه و با انجام رفتارها و تکنیکهای خاص مشکلاتان حل شود. یکی از علت های مراجعه افراد به مشاور و روانشناس همین مساله کمال گرایی هست که الحمدلله نتایج خوبی دریافت میکنند.
برای آشنایی بیشتر و انجام تمرینات بیشتر در این مورد کتاب «غلبه بر کمال خواهی» نویسندگان: رز شافران، سارا اگان، تریسی وید، انتشارات ارجمند را مطالعه کنید.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
از اینکه به دنبال حل مشکل برادرتان هستید و دوست دارید آینده خوب و روشن داشته باشد به شما آفرین میگم.
طبیعتا این نگرانی که برای شما ایجاد شده است حاصل این دیدگاه است که اولا تحصیل علم و دانش ارزشمند است همچنانکه در دین اسلام به آن زیاد سفارش شده است، دوما در جامعه ، انسانهایی که دارای مدارک علمی بالاتر هستند مورد پذیرش بیشتری قرار میگیرند، سوما با ادامه تحصیل است که میتوان به مشاغل بهتر و با درآمد خوبتری رسید؛ لذا دوست دارید برادرتان با ادامه تحصیل آینده روشنی را برای خودش رقم بزند.
برای اینکه شما را به درستی راهنمایی نماییم در دو محور نکاتی خدمتتان عرض میکنم:
محور اول: عمل طبق استعداد و علاقه
آیا همه باید تحصیلات عالیه بگیرند؟
آیا موفقیت فقط در ادامه تحصیلات است؟
آیا اگر کسی استعداد یا انگیزه کافی برای تحصیل نداشت باید همچنان به تحصیل ادامه بدهد؟
قطعا موفقیت در زندگی ابعاد مختلفی دارد که اگر همه افراد به دور از فشار جامعه و بر اساس هوش، استعداد و علاقه؛ به تحصیل یا شغل مناسبی رو بیاورند موفق تر خواهند بود. برادر شما هم قطعا استعداد و علاقه خاص خودشون دارند که باید آن را کشف کرد و در ادامه آن را هدایت نمود. چه بسا برادر شما دارای استعدادی است که باید از همین اول شناسایی شود تا بدون اتلاف عمر به موفقیتهای چشم گیری برسد. حرکت کردن بر اساس استعداد سنجی مانند شنا در مسیر رودخانه است، فردی که در مسیر رودخانه شنا میکند خیلی سریع و راحت و بدون اتلاف انرژی اضافی، شنا میکند، در حالی که اگر در مسیر خلاف حرکت رودخانه شنا کند، علاوه بر اتلاف انرژی نه تنها حرکتی نخواهد داشت بلکه ممکن است رودخانه او را به عقب ببرد. بنابراین اولین توصیه ما این است که از مشاور مدرسه یا مشاورین مرکز مشاوره کمک بگیرد و مشاوره استعداد سنجی برای او دنبال نمایید.
محور دوم: کمک به فرد جهت ادامه تحصیل
به هر حال شاید به این نتیجه برسید که ادامه تحصیل برای آینده برادرتان مفید است و بخواهید او را به ادامه تحصیل راهنمایی کنید. برای این مساله هم علاوه بر مشاوره تحصیلی که میتونه ایجاد انگیزه کند اولا لازم است بررسی شود که چه مساله ای باعث شده که ترک تحصیل کند، گاهی اوقات مشکلی برای فرد بوجود آمده که اینگونه تصمیم گرفته است. مثلا مشکلی در مدرسه با دوستان، با کادر مدرسه ، مشکلات خانواده، مشکلات فردی و روانشناختی و... وجود داشته که حل مشکل را در ترک تحصل دیده است؛ که باید برطرف شود.
نکته بعد استفاده از افراد واسطه و البته آگاه به مساله برای راهنمایی اوست.
آشنا کردن او با سود و زیان و یا مزایا و معایب ترک تحصیل و ادامه تحصیل در تصمیم گیری صحیح او ایجاد انگیزه کمک میکند.
شناسایی افکار منفی که باعث شده به این نتیجه برسد خیلی مهمه، با اصلاح آن افکار منفی میتوان در او ایجاد انگیزه کرد.
گاهی اوقات نداشتن انگیزه برای ادامه تحصیل و عدم علاقه به درس ناشی از نوع تدریس معلم می شود ، مثلا تدریس نامفهوم و سخت است و فرد متوجه مساله نمی شود و فکر میکند خودش علاقه به این درس ندارد.
در کل عوامل متعددی میتواند در از بین رفتن انگیزه فرد به تحصیل نقش داشته باشد که با شناسایی آن میتوان بهتر به او کمک کرد.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
از اینکه با شما به عنوان یک فرد فرهیخته و اهل دانش گفتگو میکنم بسیار خرسندم، امیدوارم بتوانیم به نتایج مفیدی برسیم.
اساس یک زندگی خوب و موفق میدونید چیه؟ اینه که توی زندگی زن بتونه به نیازها و خواسته ها و انتظارات مرد و مرد به نیازها و خواسته ها و انتظار زن در حد توان پاسخ بده و آنها را تامین کنه.
یک زندگی مورد رضایت، زندگی است که در آن زن و شوهر برای یکدیگر منبع ارضای نیازهای عاطفی، جنسی، حمایتی، حرمت و احترام، اعتماد به نفس، امنیت، حمایت مالی، باشند اگر این نیازها از هم دریغ شود یعنی این رابطه به سمت نارضایتی در حال حرکت است. بنابراین باید با برنامه ریزی و آموختن مهارت به سمت حل مساله و ارضا نیازها و انتظارات یکدیگر رفت.
یک نکته مهمی که باید خدمتتان عرض کنم این است که زندگی ساختنی است یعنی برای ایجاد یک آینده روشن باید آن را بسازید، همانطور که یک خانه زیبا با تلاش و زحمت و به کار گیری مهارت های معماری به زیبایی ساخته می شود، زندگی هم نیاز به مهارت دارد و باید با تلاش و کوشش زندگی زیبا را ساخت و آینده را روشن دید.
طبق آنچه بیان فرمودید مساله و مشکل شما در حدی نیست که بخواهید به طلاق فکر کنید، فکر کردن به طلاق حس و حال شما را خراب میکند و همین باعث میشه روابطتون با همسر رو به سرد شدن برود مهم این است که به دنبال راه حل بهتر شدن اوضاع باشید.
برای بهتر شدن اوضاع طبیعتا باید همسرتان در بحث مشاوره مشارکت داشته باشد تا با کمک مشاور، هم شما و هم همسرتان آموزشهای لازم را ببینید و فعالیتهای موثر را انجام بدید تا نتیجه مطلوب بگیرید، بنابراین در قدم اول سعی کنید در فضایی صمیمی و بدور از تنش و سرزنش و تحقیر، با هم گفتگو کنید و برای حل مساله و ایجاد زندگی صمیمانه او را برای رفتن پیش مشاور قانع کنید. خب شما فرمودید که برای مشاوره رفتن مقاومت میکند، در چنین شرایطی دو کار سود مند است؛ یکی این که تغییر را خودتان شروع کنید سعی کنید روش تان را عوض کنید، برخی کارها و انتظارات خودتون رو تعدیل کنید، انتظارات او را شناسایی کنید و سعی کنید آنها را فراهم کنید، با دیدن تغییر در شما او هم حس بهتری نسبت به شما پیدا میکند و در بهتر شدن اوضاع همکاری خواهد کرد، کار دومی که میتواند مفید باشد این است که علت رفتن پیش مشاوره را از نگاه او بیان کنید یعنی وقتی به شما میگه شما وسواسی هستی یا... و شما قول داده اید که بهتر شوید همین را بهانه رفتن پیش مشاور قرار دهید و با رفتن پیش مشاور قطعا لازم می شود که او هم همکاری کند و در مشاوره حضور پیدا کند.
برای اینکه رابطه تون بهتر و صمیمی تر بشه و حس و حال بهتری پیدا کنید چند نکته و تکنیک خدمتتان بیان میکنم لطفا با دقت مطالعه کنید و سعی کنید حتما عملی کنید:
وقتی بین دو نفر به دلیلی اختلافی ایجاد میشه خود به خود ذهن روی نقاط منفی طرف مقابل متمرکز میشه و دیگه نمیتونه نقاط قوت اون فرد رو ببینه بنابراین به این مساله توجه داشته باشید و سعی کنید نقاط قوت همسرتون رو پیدا کنید و آنها را مرور کنید.
چون از دست همسرتون ناراحت هستید قطعا توی ذهنتون از همسرتون بدگویی و غیبت میکنید و خودگویی های منفی خواهید داشت که لازم هست شما این را مدیریت کنید و از این خودگویی های منفی و بدگویی نسبت به همسرتون پرهیز کنید.
مساله بعد اینه که توجه به ابعاد صمیمیت از اهمیت زیادی برخوردار است، برای افزایش صمیمت با همسر باید با ابعاد نه گانه صمیمت(صمیمیت عاطفی، صمیمیت روان شناختی، صمیمیت عقلانی، صمیمیت جنسی، صمیمیت جسمی غیر جنسی، صمیمیت معنوی، صمیمیت زیبایی شناختی، صمیمیت اجتماعی و تفریحی، صمیمیت زمانی) آشنا بشید و نسبت به تقویت آنها رفتارهای عملی انجام بدهید. هر کدام از موارد ذکر شده را باید بشناسید و تکنیکهای مربوط به هرکدام را آموزش ببینید و اجرایی کنید که البته در حد چند سطر و توضیح نیست که در اینجا بخواهیم ذکر کنیم . شما میتوانید با جستجو در اینترنت ابعاد صمیمت زوجین را دنبال کنید و از پژوهشهای علمی استفاده نمایید.
برای ارضای نیازهای جنسی همسرتان نباید خشک برخورد کنید و یا اینکه بگویید هر وقت خواستی من در خدمتم، بلکه باید در زندگی خصوصی زن و شوهر با برقراری روابط عادی روزانه در منزل با تعریف جوک و لطیفه شروع کنن، لمس ها و تماسهای بدنی و به اصطلاح لاس زدن با یکدیگر داشته باشند سپس در صورت آمادگی یواش یواش به مرحله روابط جنسی برسند، طوری باید یکدیگر را آماده کنند که نیازی به گفتن مستقیم نباشد (هر چند گفتن مستقیم نیازها بد نیست و خوبه) برای اینکه همسرتان به سمت فیلمهای غیر اخلاقی نرود و حتی نگاه گناه آلود و روابط مشکوک با همکارانش نداشته باشد باید از لحاظ جنسی توسط شما تامین شود، برای این مساله باید وقت بذارید، هر وقت در کنار او بودید رابطه بگیرید و او را تامین کنید. اگر این وسط در مورد مسایل جنسی اختلالاتی وجود داشت مثل اختلال بیمیلی جنسی یا مشکلات دیگر لازم است مورد بررسی و درمان قرار گیرد.
در مورد بحث فرزند هم زمانی که رابطه شما خوب شود و صمیمیتتان افزایش پیدا کند نسبت به این مساله هم می توان بهتر عمل کرد و راهکارهای مناسبی را اتخاذ نمود.
نکته آخر اینکه نسبت به حساسیت ها و وسواس هایی که شما دارید باید حتما کار کنید و آنها را مورد درمان قرار بدهید، قطعا پرداختن به درمان این وسواسهایی که فرمودید میتواند کمک بزرگی در حل مشکلتان داشته باشد.
در ادامه اگر نیاز به راهنمایی بیشتر داشتید میتوانید مطرح کنید تا در خدمتتان باشیم.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر می کنم.
احساس ناامیدی و پوچی احساسی است که با گرفتن انرژی از انسان موجب سست شدن در فعالیتها و رفتارها می شود. ریشه یابی مساله و یافتن علت آن، مهمترین کار جهت حل مساله و درمان مشکلی است که شما بیان کرده اید؛ یکی از احتمالاتی که در مورد شما وجود دارد این است که به خاطر کنکور و آینده خود دچار استرس و اضطراب شده اید؛ داشتن توقع زیادی از خود، مهم بودن نظرات دیگران و نگرانی از قضاوت اطرافیان در مورد رتبه کنکور، خستگی مطالعه، فاصله گرفتن از برنامه های دیگر زندگی، فاصله گرفتن از معنویات و عبادات در صورتی که برای فرد مسایل معنوی و مذهبی جزء ارزشهای مهم او باشند، دغدغه های شدید فکری به طوری که اکثر اوقات شبانه روز را بگیرد، و... همه و همه باعث میشه که در شما ایجاد استرس و اضطراب کند و همین مساله خود باعث برانگیخته شدن افکار منفی دیگری خواهد شد که به صورت یک چرخه و دور باطل ادامه پیدا میکند و ذهن شما را درگیر میکند و در نهایت احساس درماندگی و پوچی و ناامیدی خواهید کرد.
بنابر آنچه بیان شد لازم است آن چه که ذهن شما را درگیر کرده است را شناسایی کنید تا روی آن به صورت ویژه کار کنیم. برای اینکه بتوانید به چنین هدفی برسید سعی کنید از تکنیک زیر استفاده کنید:
هر گاه احساس پوچی و ناامیدی کردید سریعا از خودتان بپرسید «همین الان چی از ذهنم گذشت» در ذهن خودتان جستجو کنید و فکری که باعث میشه این احساس در شما ایجاد شود را پیدا کنید، سپس آن را یادداشت کنید تا بتوانیم روی آن کار کنیم، شناسایی این افکار که به عنوان «افکار خودآیند منفی» معروف است خیلی مهم است و حتی میتواند ما را در رسیدن به علت اصلی مساله راهنمایی کند. لطفا این تکنیک را به مدت یک هفته انجام بدهید و بازخورد بدهید تا بررسی های بیشتری انجام بدهیم.
علاوه بر این مساله نکاتی به صورت کلی خدمتتان بیان میکنم با انجام آنها حس و حالتان بهتر خواهد شد:
الف: سعی کنید اهدافتون در زندگی و حتی مطالعه جهت کنکور را عینی و مشخص کنید تا به صورت کلی نباشد سپس برای رسیدن به آن، اهداف خود را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید و سپس برای رسیدن به آن اهداف جزیی تلاش کنید. اینجوری هم به هدفتون میرسید و هم احساس توانمدی و افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس خواهید کرد.
ب: گوش کردن به برخی موسیقی ها باعث افسردگی و ورود به یک حس غمگینی خواهد شد، چنانچه این مساله وجود دارد از آن دوری کنید.
ج: در فعالیت های خود ببینید کدام یک از آن ها حس و حال شما را بهتر می کند، تعداد آن ها را بیشتر کنید.
د: در برخی موارد، احساس غم و تنهایی برخاسته از برخی رفتارهای اشتباه و حتی انجام برخی گناهان، می باشد که بعد از انجام آن ها، حس غم و تنهایی و پوچی و خود سرزنشی ایجاد می شود، در این شرایط باید با ترک و جبران اشتباهات گذشته، بر این حس بد، غلبه کنید.
ه: گاهی اوقات دوری از خدا و معنویات به انسان احساس پوچی و بی ارزشی و ناامیدی می دهد، می توانید با برقراری ارتباط بیشتر با خدا و اهل بیت(علیهم السلام) و شهدا و داشتن برنامه های معنوی نیز بر این حس غلبه کنید و حس خوبی پیدا کنید.
و:حتما فعالیتهای غیر درسی و رابطه با دوستان و اقوام و فعالیتهایی که مستلزم مشارکت اجتماعی است را در برنامه روزانه خود داشته باشید.
ز: ممکنه شما به دنبال این باشید که همه چی به بهترین وجه ممکن و عالی انجام بشه مثلا توی درس خوندن به دنبال این باشید که تمام نکات درس و خط به خط درس رو خوب بفهمید و یا حفظ کنید و معتقد باشید که اگه اینجور نشد فایده ای نداره و نمیتونید موفق باشید و در واقع به مسایل صفر و صدی نگاه میکنید وقتی این چنین باشید طبیعتا رسیدن به اون هدف غیر ممکنه و یا خسته کننده و انرژی بر، لذا انگیزه ای برای رفتن به سمتش پیدا نمیکنید و اهمال کار میشید.
ح: نحوه صحیح مطالعه یکی از مهمترین کارها برای موفقیت در درس و ایجاد انگیزه است. در این زمینه مهارتهای لازم را دنبال کنید و آموزش ببینید.
لطفا پاسخ و نکات ذکر شده را با دقت بخوانید و نظر خود را بیان بفرمایید و باز خورد بدهید تا بتوانیم در ادامه راهنمایی های بهتر و تخصصی تر خدمتتان عرض کنم و تکنیکها را قدم به قدم با هم جلو ببریم تا نتیجه مطلوب حاصل شود.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
چنین رفتارهایی چه از روی آگاهی و چه نا آگاهی از دو جهت موجب نگرانی در فرد می شود: یکی از جهت اصل رفتار اشتباه و ارتباط جنسی نامشروع که از گناهان کبیره است و دیگری نگرانی از پیامدهای نامطلوب آن از جمله آبرویی، از دست دادن بکارت، ایجاد مشکل برای ازدواج در آینده و...
اتفاق چنین مساله ای در مورد شما نیز موجب نگرانی شده است، که در این خصوص راهنمایی های لازم را خدمتتان ارائه خواهم کرد:
در وهله اول آیا این رابطه به صورت دخول کامل بوده است؟ احتمال زیاد وجود دارد که چنین اتفاقی نیافتاده باشد و اگر دخولی نشده باشد به هیچ عنوان مشکلی برای سلامتی شما پیش نیامده و از این جهت جای نگرانی ندارد، نکته بعد این است که معمولا پارگی همراه با خون خواهد بود، که اگر خونی مشاهده ننموده ای بکارت شما همچنان سالم است و باز هم نگرانی نسبت به این مساله وجود ندارد و لازم نیست پیگیری نمایید. در غیر این دو صورت؛ یعنی اگر دخول کامل انجام شده و خونریزی داشته اید برای بررسی بیشتر باید توسط متخصص زنان معاینه انجام شود که یک شانس دیگه که باز ممکنه برایتان باشد اینه که با توجه به نوع پرده بکارت (مثلا بکارت حلقوی، ارتجاعی) و مقدار آسیبی که وارد شده ممکن است مشکل خاصی وجود نداشته باشد.
در هر صورت پیشنهاد ما این است اگر برایتان امکان ندارد که به متخصص مراجعه نمایید، هیچ نگران نباشید و نسبت به این مساله حساسیت نشان ندهید چرا که اگر نگران و حساس شوید با رفتارها و گفتارها یتان و حتی تصمیمات نابجایی که خواهید گرفت کار خود را خراب تر میکنید و حتی با آینده خود بازی می کنید. موارد مشاوره ای داشته ایم که به خیال اینکه بکارتش دچار آسیب شده است به خاستگاراش جواب رد میداده و با خانواده سر این موضوع دچار اختلاف شده بود و افسردگی و استرس و اضطراب پیدا کرده بود در حالی که هیچ مشکلی نداشت و صرفا گمان میکرد که مشکل پیدا کرده و نگران بود.
در نهایت اگر از این جهت شما دچار آسیب شده باشید لازم است در خصوص چگونگی مطرح کردن این مساله و بحث ازدواج و خواستگاری مشاوره های لازم را انجام بدهید.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر می کنم
احساس پوچی و تنهایی، احساس ناخوشایندی است که موجب گرفتن انرژی از شما می شود و باعث میشه نتوانید به برنامه های خود به طور مناسبی بپردازید، امیدوارم با تلاشی که خواهید داشت و با راهنمایی هایی که خدمتتان ارائه خواهم کرد روز به روز حال دلتون بهتر بشه و با انرژی بیشتری به زندگی خود برسید.
اولین و مهمترین نکته برای رهایی از احساس پوچی و تنهایی، شناسایی ریشه ای علت آن است. آیا تا به حال خودتان روی این مساله فکر کرده اید که چه علتی وجود دارد؟ اجازه بدهید یک تکنیکی خدمتتان عرض کنم به مدت چند روز اجرا کنید تا بتوانید شناخت بیشتری نسبت به این مساله داشته باشید:
هر گاه احساس تنهایی و پوچی کردید سریعا از خودتان بپرسید «همین الان چی از ذهنم گذشت» در ذهن خودتان جستجو کنید و فکری که باعث میشه این احساس در شما ایجاد شود را پیدا کنید، سپس آن را یادداشت کنید تا بتوانیم روی آن کار کنیم، شناسایی این افکار که به عنوان «افکار خودآیند منفی» معروف است خیلی مهم است و حتی میتواند ما را در رسیدن به علت اصلی مساله راهنمایی کند. لطفا این تکنیک را به مدت یک هفته انجام بدهید و بازخورد بدهید تا بررسی های بیشتری انجام بدهیم.
علاوه بر این مساله نکاتی به صورت کلی خدمتتان بیان میکنم با انجام آنها حس و حالتان بهتر خواهد شد:
اگر احساس میکنید این مشکل بیشتر به خاطر نوع رابطه تان با همسرتان ایجاد شده، لازم است در این خصوص بیشتر کار کنید و رابطه تان را با همسرتان بیشتر و بهتر کنید، در بحث زناشویی یک مبحثی داریم به نام «ابعاد صمیمیت زناشویی» لطفا در اینترنت این کلید واژه را سرچ کنید و با کسب اطلاعات بیشتر و آشنایی با تکنیکهای آن سعی کنید تکنیکهای ایجاد صمیمیت در ابعاد مختلف را در زندگی عملیاتی کنید.
سعی کنید هر شب با بچه ها و همسر بازی خانوادگی داشته باشید.
گاهی اوقات احساس وظیفه و مسئولیت زیاد و کمال گرایی باعث میشه انسان خسته بشه و احساس کنه هر چه تلاش میکنه به نتیجه نمیرسه و در نهایت انگیزه اش از دست بدهد و احساس پوچی کند که در چنین شرایطی باید نسبت به احساس مسئولیت و کمال گرایی برنامه های درمانی خاص را انجام داد.
در فعالیتهای خود ببینید کدام یک از آنها حس و حال شما را بهتر میکند تعداد آنها را بیشتر کنید.
تا آنجایی که میتوانید در فعالیتهایی که مستلزم مشارکتهای گروهی است شرکت کنید.(جمع دوستانه، اقوام، مجالس مذهبی، کلاسها و فعالیتهای مهارتی و هنری و ورزشی و...)
گاهی اوقات دوری از خدا و معنویات به انسان احساس غم و تنهایی دست میدهد، میتوانید با برقراری ارتباط بیشتر با خدا و اهل بیت و شهدا و داشتن برنامه های معنوی نیز بر این حس غلبه کنید و حس خوبی پیدا کنید.
ممکن است علتش افسردگی باشد که در این صورت خودش علل خاص خودش را دارد که نیاز به بررسی و درمان دارد و در صورتی که احساس میکنید مساله شدید است حتما به مشاوره حضوری مراجعه نمایید.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
زمانی که در زندگی، زن و شوهر دچار اختلاف و لجبازی میشن، رضایت از زندگی پایین میاد و احساسات و هیجانات منفی را تجربه میکنند و حتما همین مساله برای شما هم وجود دارد که امیدوارم با تلاشی که ان شاالله خواهید داشت و با استفاده از راهنمایی هایی که خدمتتان عرض خواهم کرد، بر رضایتمندی رابطه شما با همسرتان افزوده بشه.
اگر بخواهم به صورت خلاصه و فهرست وار فرایند بهبودی رابطه تان را بیان کنم به ترتیب موارد زیر خواهد بود که البته توضیحات لازم را خدمتتون ارائه خواهم کرد:
یک: با استفاده از تکنیکهایی که ذکر خواهد شد رابطه تون را خوب کنید.
دو: در فضایی مناسب و صمیمی با هم گفتگو کنید وانتظارات خودتون رو بیان کنید.
سه: از حساسیت خودتون نسبت به انتقادات همسرتون کم کنید.
اما در خصوص مساله اول: بداخلاقی و بددهنی یک فرد برخاسته از عوامل تربیتی، شخصیتی، سرشتی و محیطی و... می باشد که تنها در صورت اراده و تصمیم خود فرد مبنی بر تغییر خود، اصلاح خواهد شد، بنابراین از آنجا که چنین مشکلی مربوط به همسر شما است، برای بهبود اوضاع و شرایط و اصلاح مشکلات، لازم است با خود او مشاوره شود و تکنیکهای لازم را انجام دهد، اما خب حتما می گویید او حاضر به مشاوره آمدن نیست و دید خوبی به مشاور و روانشناس ندارد و مخالفت میکند. از آنجایی که مخاطب ما شما هستید بنابراین نکاتی را خدمتتان عرض میکنیم تا بتوانید رابطه تون را بهبود ببخشید.
قطعا برای اینکه بتوانید روی او تاثیر بگذارید و در او ایجاد انگیزه کنید لازم است رابطه همسرانه بین شما از قوت و صمیمت کافی برخوردار باشد. بنابراین توجه به نکات زیر برایتان مفید خواهد بود:
یک: از تکنیک جدا سازی فرد از رفتار استفاده کنید. شما نسبت به رفتارهای همسرتان تنفر دارید سعی کنید در ذهنتان همسرتان را از رفتارهاش جدا کنید و این حس تنفر را به رفتارهایش نسبت بدهید و نه خودش؛ او را دوست داشته باشید اما بددهنی و بدرفتاری های او را دوست نداشته باشید.
دو: زندگی مشترک مسایل زیادی دارد که اختلاف شما در برخی از مسایل زندگی است و نه همه جنبه های آن، بنابراین سعی کنید روی جنبه های دیگر زندگی که اختلافی ندارید بیشتر متمرکز بشید و آنها را تقویت کنید.
سه: وقتی بین دو نفر به دلیلی شکرآب میشه و اختلافی ایجاد میشه خود به خود ذهن روی نقاط منفی طرف مقابل متمرکز میشه و دیگه نمیتونه نقاط قوت اون فرد رو ببینه بنابراین توجه داشته باشید که ممکن است این نقاط منفی همسرتون دایم در ذهنتون بیاد و روی نقاط منفی همسرتون متمرکز بشید که لازم است نقاط قوت همسرتون رو پیدا کنید و آنها را مرور کنید و روی آنها متمرکز شوید.
چهار: چون از دست همسرتون ناراحت هستید ممکنه توی ذهنتون از همسرتون بدگویی و غیبت کنید و خودگویی های منفی داشته باشید که لازم هست شما این را مدیریت کنید و از این خودگویی های منفی و بدگویی نسبت به همسرتون پرهیز کنید.
بعد از انجام موارد ذکر شده برای گام دوم اقدام کنید؛ یعنی در یک فضای صمیمی و دونفری به همراه احترام و به دور از تندی و بدون تحقیر یا سرزنش و ... در مورد انتظارات خود صحبت کنید، نیازها، انتظارات و دغدغه های همسرتان را شناسایی کنید و نسبت به رفع نیازهای یکدیگر اقدام کنید؛ چنین گفتگوهای همسرانه در زندگی لازم است و باید انجام شود.
در گام سوم باید از حساسیت خودتون نسبت به انتقادات همسرتون کم کنید. که در این خصوص بعد از انجام مراحل ذکر شده میتوان به صورت تخصصی به آن پرداخت و راهنمایی های لازم را خدمتتون ارائه کنیم.
با رعایت نکات و راهنمایی های ذکر شده تمام تلاش خودتان را بکنید امیدواریم به لطف الهی موثر باشد.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
اتفاق چنین مساله ای موجب نگرانی شما شده است، اگر چه این کار ممکنه در برخی موارد و برخی افراد موجب دردسر و ایجاد مشکلات شود؛ اما امیدوارم با توضیحاتی خدمتتان عرض میکنم نگرانی و افسردگی شما از بین برود.
در خصوص این مساله ای که شما بیان فرمودید بر اساس آنچه توضیح دادید، اتفاق خاصی نیفتاده و جای نگرانی نیست، همانطور که در پاسخهای قبل هم بیان کردم معمولا پارگی همراه با خون خواهد بود، که اگر خونی مشاهده ننموده ای بکارت شما همچنان سالم است و لازم نیست پیگیری نمایید. حتی با مشاهده خون به صورت جزیی، ممکنه فقط یک آسیب دیدگی جزیی باشد و اینگونه نیست که به طور کامل بکارت از بین برود، نهایتا آسیب جزیی خواهد بود. در زمان ازدواج هم در برخی از شهرها و فرهنگها رسم بر این است که هنگام ازدواج برای گرفتن تاییدیه سلامت بکارت به متخصص مراجعه مینمایند که در این صورت هم اینگونه نیست که اگر بکارت به خاطر این مساله که ذکر کردید دچار آسیب شده باشد شما را در معرض اتهام قرار بدهد و برای شما دردسر درست کند. علاوه بر آن مسایل دیگه ای هم مثل نوع پرده بکارت که حلقوی و ارتجاعی باشه وجود داره که در این صورت هم نگرانی شما جایگاهی نخواهد داشت.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
احساس تعهد و مسئولیت پذیری که شما به خرج داده اید و تصمیم بر ازدواج گرفته اید بسیار قابل ستایش است. علاوه بر آن مطرح کردن مساله با خانواده و همراهی آنها با شما نیز از نقاط قوت مساله هست که امیدوارم در آینده سرنوشت شما به بهترین وجه رقم بخورد.
در خصوص مساله شما چند نکته و راهنمایی خدمتتان عرض خواهم کرد:
نکته اول این که ارتباط مجازی به هیچ عنوان نمیتونه فضای مناسبی برای پیگیری ازدواج موفق باشد، بله تنها کمکی که میتونه داشته باشه پیدا کردن خواستگار هست که البته آن هم ممکنه همراه با آسیبهای زیادی باشه؛ لذا باید بعد از پیدا کردن خواستگار سریعا وارد فضای حقیقی شد.
نکته دوم این است که در این روش چند مشکل در پیش روی شماست اولین مشکل وابستگی قبل از شناخت است؛ مشکل بعد اینه که توی فضای مجازی به هیچ وجه نمیشه به اطلاعات کافی و صحیح از یکدیگر رسید، اصلا بعضی مسایل توی فضای مجازی قابلیت شناخت نداره، مثلا ظاهر فرد، نوع راه رفتن، مشکل جسمی داشتن، و... به همین دلیل باید قبل از ادامه رابطه و ایجاد وابستگی، شرایط را در واقعیت دید و بررسی کرد.
علاوه بر آن، خیلی از اوقات بعد از برقراری رابطه و حتی تصمیم بر ازدواج، موانعی همچون مخالفت خانواده ها، دور بودن مسافت شهر محل زندگی از یکدیگر، اختلافات فرهنگی و قومی، عدم وجود تناسبها و.. ایجاد خواهد شد که ازدواج را با شکست مواجه میکند و طرفین به خاطر وابستگی دچار شکست عشقی و آسیبهای بعدی می شوند.
نکته سوم این است که صرف دوست داشتن و علاقه به هم برای ازدواج موفق کافی نیست؛ بلکه باید شرایط و ملاکها و تناسبها در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار بگیرد و در صورت کفویت ازدواج انجام بگیرد.
با توجه به نکات گفته شده پیشنهاد ما این است که هر چه سریعتر وارد فضای حقیقی شوید، مساله را با پدر و مادر خود درمیان بگذارید، شرایط را بسنجید، در صورت توافق و پسند اولیه، مادر شما با دختر خانم و خانواده او ارتباط برقرار کند و در مورد خواستگاری صحبت کند، و پس از موافقتهای انجام گرفته، خواستگاری رسمی و فرایند ازدواج موفق را طی کنید؛ که انجام مشاوره پیش از ازدواج نیز توصیه می شود.
شاید این سوال برات پیش آمده باشدکه در مورد چگونگی آشنا شدن با دختر خانم ویا معرفی او به خانواده اش چه بگوییم چون ممکنه سوال کنند، در این مورد هم خدمتتان عرض کنم که نیاز به طول و تفصیل و بیان همه چیز نیست، بلکه به صورت سر بسته گفته میشه که در فلان کانال یا گروه و با مطالعه مطالب دختر خانم، او را به عنوان یک خواستگار مورد نظرم قرار دادم و جهت ارتباط و بررسی بیشتر و اینکه در حضور و با هماهنگی خانواده ها باشد وارد فضای حقیقی شدیم و با شما ارتباط گرفتیم.
چنانچه توانستید موافقت خانواده ها را جلب کنید برای ادامه ارتباط و بررسی های بیشتر باید به شهر آنها بروید و مباحث ازدواج را دنبال نمایید. به هر حال کسی که قصد واقعی ازدواج دارد باید در واقعیت، زندگی کند و واقعیت هم دارای محدودیتها و سختی های خاص خودش هست که باید با جان و دل بپذیرید.
در غیر این صورت اگر بحث ازدواج را در فضای حقیقی دنبال نکردید و یا با موانع روبه رو شدید که امکان ازدواج وجود نداشت، باید سریعا ارتباط را قطع کنید و در صورت وابستگی، فرایند درمان شکست عاطفی را دنبال نمایید.
در ادامه اگر نیاز به مشاوره داشتید در خدمتتان هستم.
موفق باشید.
Páginas