با سلام
از انتخاب گروه مشاوران رهروان ولایت برای همراهی و مشاوره متشکریم
روندی که شما برای خواستگاری انتخاب کردید شیوه خوبی بوده یعنی اول تحقیق کردید و بعد که به نتیجه رسیدید اقدام به خواستگاری نمودید هر چند مدت تحقیق تان زیاد بوده و لازم نبود شما یک سال وقت بذارید برای تحقیق از دختری که معلوم نیست جوابش مثبت هست یا منفی! و شما با تحقیق کلی از افراد مختلف در ظرف چند روز هم می توانستید به نتیجه مطلوب دست پیدا کنید در این صورت خیلی فرصت را از دست نمی دادید.
اما در مورد پاسخ دختر و خانوادش عرض کنم همان طور که شما حق داشتید در مورد وی تحقیق کنید و انتخاب نمایید ایشان هم حق انتخاب دارند و می توانند شما را انتخاب کرده یا رد کنند لذا اگر تصمیم شان برای عدم ازدواج قطعی باشد خیلی امیدی به وصلت نیست اما اگر دلیل خاصی برای رد شما وجود داشته باشد می توانید مشکل را بر طرف کنید تا جواب مثبت بگیرید.
لذا شما ببینید که ایا مانع خاصی برای جواب مثبت وجود دارد یا خیر کلا با اصل ازدواج مخالف هستند و اگر با اصل ازدواج مخالف بودند بهتر است با شخص دیگری ازدواج کنید.
موفق باشید
با سلام
از انتخاب گروه مشاوران رهروان ولایت برای همفکری و مشاوره متشکریم امیدوارم راهنمای خوبی باشیم.
یکی از اشتباهات مهمی که دختر خانمها می کتند این است که بدون تحقیق و بدون اینکه ببینند پسری شرایط ازدواج دارد یا خیر وابسته می شوند و بعد مجبورند به تمام خواسته های طرف مقابل تن دهند.
شما گفتید اول علاقه ای نداشتید بعد وابسته شدید این نشان می دهد عشق شما یک عادت و همبستگی با هم بودن است و به علت اینکه همکلاسی بودید وابسته وی شده اید و ایشان هم الان می گوید شرایط ازدواج ندارم!
مورد مهم اینکه لباس پوشیدن و نوع رفتار شما به ایشون ارتباطی ندارد متاسفانه بعضی پسرها اینقدر حس برتری پیدا کردند که انتظار دارند دختر مردم برای نوع رفتارش هم بایستی از آنها اجازه بگیرند! در دین اسلام تنها زن از شوهرش اجازه می گیرد ان هم به خاطر این است که شوهر نفقه اش را می دهد و مهریه پرداخت می کند لذا در ازدواج موقت که نفقه وجود ندارد چنین اجازه ای شرط نیست. و زن و شوهری زمانی اتفاق می افتد که عقد خوانده شود.
لذا شما به وی بگید که نسبت به خواستگاری رسمی اقدام کند و اگر گفت فعلا شرایطش را ندارم تا زمانی که شرایطش جور شود ارتباط تان را قطع کنید و تا ان موقع اگر خواستگار بهتری برایتان آمد می توانید ازدواج کنید.
یادتان باشد ازدواج زمانی مسجل می شود که عقد خوانده شده است قبل از آن زمان انتخاب است و دختر و پسر ازاد هستند هر کسی را دوست داشته باشند انتخاب کنند لذا باید هوشیار باشیم که به دوران آشنایی به دید دوره عقد نگاه نکنیم و حدود شرعی را رعایت کنیم.
موفق باشید
با سلام
از انتخاب گروه مشاوران رهروان ولایت برای همفکری و مشاوره متشکریم.
علت اینکه شما فکر می کنید پسر عمه تان به شما علاقه دارد به خاطر این است که شما به وی علاقه دارید، حتما برای شما هم اتفاق افتاده است که یه شب تنها بمونی در این صورت صداهایی را می شنوی که هیچ وقت نمی شنیدی! آیا این صداها واقعا وجود دارند؟ باید گفت صدایی وجود ندارد اما چون شما مغزت را برای اتفاقی آماده کرده ای انواع اقسام صداها را می شنوی و حتی اگر خیلی بترسی تصاویر و اشباح را هم خواهی دید. حس علاقه پسر عمتون هم از همین نوع تخیلات هست لذا بهتر است فراموشش کنید.
در صورتی که قبول کنیم وی به شما علاقه دارد باید بگم علاقه پسر نشانه قصد ازدواج نیست: بلکه ممکن است بخاطر این باشد که از ظاهرشما خوشش میاید یا اینکه علاقه اش آن قدر نباشد که به او انگیزه ازدواج بدهد لذا نگاه، نشان دهنده توجه است اما الزاما نشان دهنده قصد ازدواج نیست چون ممکن است جذب ظاهر شما شده باشد. این مسئله را ازدواج وی تقویت می کند یعنی اگر واقعا به شما علاقه داشت به خانوادش می گفت و ازدواج نمی کرد.
شما بهتر است راههای فراموشی عشق نافرجام را در همین سایت مطالعه کنید.
ارزوی موفقیت
با سلام و عرض ادب
این میزان عبادتی که بیان شده، در کلام مولا علی علیه السلام در خطبه قاصعه می باشد و آیه ایی که در قرآن کریم به میزان عبادت شیطان اشاره ایی شده باشد، پیدا نکردیم.
شيطان. مدت شش هزار سال خدا را پرستش کرد معلوم نيست که اين شش هزار سال از سال هاي دنيا است يا ازسال هاي آخرت .(1)
اگر از سالهاي دنيا بوده که همان شش هزار سال خواهد بود و اگر ازسالهاي آخرت باشد. چون طبق فرمایش قرآن (2) هر يک روز آن به اندازه پنجاه هزار سال- از سالهاي دنيا خواهد بود. در نتيجه اگر شش هزار سال را ضرب در سيصد و شصت و پنج روز و حاصل را در پنجاه هزار ضرب کنيم. جمعا: صدونه ميليارد و پانصدميليون سال دنيا مي شود.
1. نهج البلاغه، نشر موسسه امیر المومنین قم، 1375 ش، خطبه 192، ص 112 .
2. معارج آیه 4
با سلام
مشکل همسر شما روشن هست وی از اول با شما مشکل ارتباطی داشته یا رفتارهای شما باعث شده که دچار چنین مشکلی شود و همین مسئله باعث شده در ارتباط زناشوئی دچار بحران شوید لذا همان طور که اقای مصطفوی گفتند مراجعه به متخصص ضروری است.
مطلب بعد اینکه طلاق توافقی از اسمش معلوم هست یعنی زن و شوهر با هم اقدام به طلاق می کنند وقتی شما راضی نیستی که نمیشه طلاق توافقی گرفت همسر شما می تواند طلاق خلع بگیرد که ان هم شرایط خاص خودش را دارد و بدون دلیل حکم طلاق صادر نمی کنند.
با سلام
از انتخاب گروه مشاوران رهروان ولایت برای همفکری و مشاوره متشکریم
سوال شما از دو پرسش جزئی تشکیل شده است 1- ایا ازدواج به خاطر حس ترحم درست است؟ 2- چطور یک رابطه را باید تمام کرد؟
در جواب سوال اول باید عرض کنم که ازدواج به خاطر دلسوزی کار درستی نیست چون باعث اسیب به خود و به طرف مقابل می شود یادتان نرود شما مسئول مشکلات دیگران نیستید. شما آنها را به وجود نیاورده‌اید و اگر عوامل دیگر مهیا نباشد، نمی‌توانید آنها را از بین ببرید.
اگر می‌بینید که خودش در برطرف کردن مشکلاتی که دارد یا کنار آمدن با آنها ناتوان است، از او بخواهید که از یک متخصص کمک بگیرد.
درست است که بعد از ازدواج، شما هم در شادی‌ها و هم در مشکلات، همراه فرد مقابل‌تان خواهید بود؛ اما همراهی در مشکلات نباید دلیل اصلی شما برای ادامه دادن این رابطه باشد.
زندگی با فردی که از عهده حل مشکلاتش برنمی‌آید و برای ایستادن، به یک تکیه‌گاه احتیاج دارد، خیلی زود شما را خسته و دلزده می‌کند. بعد از مدت کوتاهی، شما تبدیل به فردی خواهید شد که هیچ وقت، انرژی‌ای برای خودش ندارد و هرچه در وجودش هست را برای دیگران خرج می‌کند.
اما در مورد چگونگی قطع ارتباط عرض کنم: نظر من در مورد قطع رابطه کمی متفاوت با سایر مشاورین می باشد اکثر مشاورها می گویند رابطه باید رو در رو و با استدالال قطع شود، اما من معتقدم رابطه بایستی به یک باره و بدون هر گونه خداحافظی و استدلال صورت گیرد چون در صورت رو در رو شدن رابطه ادامه پیدا می کند و چه بسا ارتباط عمیق تر می شود لذا شما به یکباره تمام راههای ارتباطی را از بین ببرید و به وی تلفنی بگویید که ادامه ارتباط به صلاح نبود و خانواده ام مخالف این ازدواج بودند و بعد دیگر ادامه ندهید البته کار به همین سادگی نیست و نیاز به رفتارهای روانشناسی دارد که مراجعه به مشاور خالی از لطف نمی باشد.
موفق باشید
با سلام
از انتخاب گروه مشاوران رهروان ولایت برای همراهی و مشاوره متشکریم.
اینکه خواستگار شما ظاهر مناسبی ندارد می تواند یکی از علائم بی قیدی وی باشد اما نمی توان به طور قطعی گفت که حتما همین طور هست، لذا برای پی بردن به باطن وی علاوه بر ظاهرش بایستی باطن وی را نیز مد نظر قرار داد و به اعمال وی توجه کرد. مثلا ببین چقدر اهل نماز و روزه هست و چقدر به مباحث دینی اهمیت می دهد. اگر شخصی باشد که احکام را رعایت می کند ممکن است به خاطر رفت آمد با دوستان خاص ظاهرش این طوری شده و تحت تاثیر هیجانات جوانی لباسهای خاصی می پوشد که بعدا قابل تغییر هست.
اما در مورد اینکه می گوید شما چادر بپوشید این مسئله نشان از اعتقاد وی نیست بلکه پسرهایی که معمولا با دخترهای متعدد رابطه دوستی داشته اند علت بی قید و بندی آن دخترها را نداشتن چادر و حجاب کامل می دانند به همین خاطر اکثر این افراد دوست دارند با دخترهای چادری ازدواج کنند لذا نمی توان گفت که پیشنهاد وی برای چادری شدن از روی اعتقاد هست بلکه شاید به خاطر فرار از ازدواج با دخترهای بی قید رو به شما اورده باشد.
نتیجه مطلب اینکه بایستی سایر رفتارها و اعمال ایشون را ملاحظه کنید و اعتقادات وی را نسبت به سایر مباحث دینی بسنجید در ضمن ببینید ایا چادر را برای همه حجاب برتر می داند یا فقط برای شما چنین پیشنهادی دارد.
موفق باشید
با سلام
از انتخاب گروه مشاوران رهروان ولایت برای همفکری متشکریم
در مورد تفاوت سنی شما عرض کنم فاصله سنی شما در ناحیه زرد قرار دارد و نه سبز است و نه قرمز لذا اگر این وضعیت با یه سری شرایطی همراه شود موفقیت آمیز خواهد بود و اگر با بعضی شرایط دیگر تلفیق شود می تواند نگرانی هایی را در پی داشته باشد. مثلا اگر سن شما زیاد به نظر بیاد و سن دختر کمتر دیده شود، شرایط نگران کننده است اما اگر شما ظاهر جوان تری داشته باشید امیدوار کننده خواهد بود از نظر فکری هم همین طور یعنی اگر دختر خانم به بلوغ فکری رسیده باشند مشکل نخواهید داشت.
اما در مورد نگرانی های خانواده وی باید عرض کنم هر خانواده ای برای ازدواج فرزندان خود مبنایی را در نظر می گیرند و شاید به نظر این خانواده اختلاف سنی هفت ساله قابل قبول نباشد در این صورت می توان توسط یک مشاور این مشکل را حل کرد و اگر مشاور تشخیص دهد که شما با همدیگر زوج مناسبی می شوید احتمال دارد خانواده دختر قبول کنند.
اما شاید تفاوت سنی بهانه باشد و خانواده دختر خیلی شرایط شما را قبول نداشته باشند و به خاطر همین با بهانه قرار دادن تفاوت سنی بخواهند جواب رد به شما بدهند در این صورت نیز بایستی در وهله اول نگرانی را کشف کنید و بعد نسبت به از بین بردن نگرانی ها اقدام نمایید برای این کار نیز می توانید از همان فامیل درجه یک و اشخاص نزدیک استفاده کنید تا ان شا الله به نتیجه مطلوب برسید.
موفق باشید
پاسخ اجمالی:
مشکل شما به دو دغدغه و یک روش غلط شما بر می گردد.
دغدغه اول: مشکل فرهنگی
دغدغه دوم: ازدواج از طریق دوستی و فضای مجازی
روش غلط شما: التماس برای ادامه زندگی
با سلام
از انتخاب گروه مشاوران رهروان ولایت برای همفکری و مشاوره متشکریم
پرسشگر گرامی مسئله شما در وهله اول بر می گرده به نوع آشنایی شما، شما از طریق سایت همسرتان را انتخاب کردید و به نظر می رسد تحقیق کافی در این مرحله صورت نگرفته باشد و صرفا به خاطر عواطف و احساسات جوانی شوهرتان را انتخاب کرده باشید.
به خاطر همین شوهر شما با دو مشکل بزرگ در ذهنش درگیر هست و رفتارهای شما این مسئله را تشدید می کند و اگر رفتارتان را تغییر ندهید فکر نکنم بتوانید به سر زندگی برگردید اما اگر درست رفتار کنید احتمال زندگی مجدد وجود دارد من اول به دو دغدغه ذهنی شوهر شما اشاره می کنم بعد نسبت به رفتارتان سحن خواهیم گفت.
دغدغه اول: دغدغه فرهنگی است و طبیعی است فرهنگ قومیت ها متفاوت می باشد و دختری که در تهران بزرگ شده از نظر فرهنگی با پسری که در یک قومیت و مکان دیگر بزرگ شده متفاوت خواهد بود طبیعتا خانواده اردبیلی بیشتر به سنت ها پایبند است اما سبک شما تهرانی است خوب این امر باعث تضاد شدید بین شما و خانواده می گردد و چه بسا خانواده پسر فکر کنند شما فرد بی قید و بندی هستید.
دغدغه دوم: این است که شما در فضای مجازی اشنا شدید و مدتی دوست بوده اید این مسئله به شدت ذهن شوهر شما را مشغول کرده است و وی فکر می کند هر ان شما با فرد اجنبی در ارتباط هستید و تفاوت فرهنگی به این فکر قدرت می بخشد و مثل خوره ذهن وی را نابود می کند.
اما کارهای شما: شما وقتی التماس می کنید که شوهرتان شما را بر گردونه بر افکار غلط شوهرتان صحه می گذارید و وی روز به روز بدتر می شود پس شما باید التماس نکنید بلکه کاملا طبیعی بر خورد کنید و استدلالی جلو برید و به وی بفهمانید که شما به زندگی تان ارزش قائل هستید اما به شرطی که این ارزش دو طرفه باشد مدتی باهاش تماس نگیرید و بهش فرصت دهید تا فکر کند در نهایت ممکن است چند ماه دیگر به این نتیجه برسد که وارد مذاکره شود در این صورت شما به صورت اصولی مذاکره کنید لذا من نظرم بر این است که چند ماهی بهش فرصت دهید و در طول این چند ماه تماس نگیرید به حال خودش واگذار کنید.
موفق باشید
Páginas