مطالب دوستان POORYA99

Retrato de مرتضی باقری مرتضی باقری 12 Nov, 2017 لزوم دست کشیدن در غسل ترتیبی
سلام در غسل ترتیبی و ارتماسی دست کشیدن اعضای بدن لازم و واجب نیست فقط این مهم است که آب به همه اعضای بدن برسد. حالا اگر کسی با دست کشیدن به این یقین می رسد این یک مسئله شخصی است و دستور دینی نیست.
Retrato de مرتضی باقری مرتضی باقری 25 Out, 2017 دعا برای نجات از آفت
سلام خواص بعضی سور و آیات و ذکر بعضی ادعیه : 37. در عدة الداعى اين نوشته را براى حفظ زراعت خربزه و خيار و ساير زراعتها از ضرر كرم و آفاتى كه آن را فاسد كند نقل كرده، و كيفيت آن، چنان است كه بر چهار نى، يا چهار كاغذ كه در نى بگذارد و بنويسد، و آنها را در چهار طرف مزرعه‏ قرار دهد. اَيُّهَا الدُّودُ اَيُّهَا الدَّوابُّ وَالْهَوامُّ وَالْحَيْواناتُ اُخْرُجُوا اى كرمها، اى جانوران و حشرات و حيوانات، مِنْ هذِهِ الاَْرْضِ وَالزَّرْعِ اِلَى الْخَرابِ  از اين زمين و زراعت به‏ ويرانه رويد، كَما خَرَجَ ابْنُ مَتّى مِنْ بَطْنِ الْحُوتِ آنچنان‏ كه «يونس» فرزند متّى از شكم ماهى بيرون رفت، فَاِنْ لَمْ تَخْرِجُوا اَرْسَلْتُ عَلَيْكُمْ شُواظاً مِنْ نارٍ وَ نُحاسٍ [ساً] اگر بيرون نرويد، زبانه خشمگينى از آتش‏ و مس بر شما مى‏ فرستم، فَلا تَنْتَصِرانِ (اَلَمْ تَرَ اِلَى الَّذينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ پس يارى نشويد، آيا نديدى آنان را كه از ترس مرگ از خانه‏ هايشان بيرون رفتند وَ هُمْ اُلْوُفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا)[1] فَماتُوا و هزاران تن بودند، خدا به آنان گفت: بميريد، پس همگى مردند، اُخْرُجُوا مِنْها فَاِنَّكَ رَجيمٌ (فَخَرَجَ مِنْها خآئِفاً يَتَرَقَّبُ)[2] از آن بيرون رويد به درستى كه تو رانده شده‏ اى، پس از آنجا ترسان بيرون رفت، درحالى‏ كه از خود ديده‏ بانى مى‏ كرد، (سُبْحانَ الَّذى اَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ اِلَى الْمَسْجِدِ الاَْقْصى)[3] منزّه است آن‏كه شبانه بنده خود را از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى حركت داد (كَاَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا اِلاّ عَشِيَّةً اَوْضُحيها) [4] روزى كه ببينند آن را، گويى اينان درنگ نكرده‏ اند جز شبى يا ظهرى، (فَاَخْرَجْناهُمْ مِنْ جَنّاتٍ وَ عُيُونٍ)[5] (وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ كَريمٍ* پس بيرون كرديم آنها را از باغ ها و چشمه‏ ها و كشتزارها و و جايگاه كريم، وَ نَعْمَةٍ كانُوا فيها فاكِهينَ)[6] (فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَالاَْرْضُ و نعمتى كه در آن خوش بودند، پس آسمان و زمين بر آنان گريست، وَ ما كانُوا مُنْظَرينَ)[7] اُخْرُجْ مِنْها (فَما يَكُونُ لَكَ اَنْ تَتَكَبَّرَ فيها و مهلت نيافته‏ بودند، از آن بيرون رو. تو را نمى ‏رسد كه در ان تكبر ورزى، فَاخْرُجْ اِنَّكَ مِنَ الصّاغِرينَ)[8] (اُخْرُجْ مِنْها مَذْؤ ماً مَدْحُوراً)[9] پس بيرون رو، كه تو از خوارانى، از آن‏ بيرون شو با ندامت و رسوايى، (فَلَنَاءتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لاقِبَلَ لَهُمْ وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْها اَذِلَّةً وَ هُمْ صاغِروُنَ)[10] پس به جانب آنان سپاهيانى مى‏ آوريم، كه آنان را يارى روبرو شدن با آنها نيست و از آنجا با خوارى بيرونشان مى‏ كنيم، درحالى‏ كه بى‏ مقدارانند.
Retrato de مرتضی باقری مرتضی باقری 25 Out, 2017 نحوست
سلام نحس بودن روز و یا مقدارى از زمان به این معنا است که در آن زمان به غیر از شرّ و بدى حادثه‌اى رخ ندهد، و اعمال آدمى و یا حداقل نوع مخصوصى از اعمال براى صاحب عمل، برکت و نتیجه خوبى نداشته باشد، و سعادت روز و یا مقداری از زمان درست بر خلاف این است. از نظر عقلی؛ نمی‌توان بر سعادت روزى از روزها، و یا زمانى از زمان‌ها و یا نحوست آن، برهان عقلی آورد؛ زیرا طبیعت و حقیقت زمان از نظر مقدار، طبیعتى است که دارای اجزای مثل هم هستند، و یک چیزند، پس از نظر خود زمان فرقى میان این روز و آن روز نیست، تا یکى را سعد و دیگرى را نحس بدانیم. از نظر شرعی؛ در آیات قرآن از روز نحس نام برده شده و به سعادت و مبارکی شب قدر اشاره شده است. روایاتی نیز وجود دارد که بر سعادت و نحس بودن ایام دلالت دارند. اما با توجه به روایات دیگر: نحس بودن و یا سعادت روز و زمان خاصی، جزو ذات و طبیعت آن نیست، و خود روز و زمان نقش استقلالی در این‌گونه امور ندارد، بلکه به جهت حوادث ناگوارى بوده که در آن روز اتفاق افتاده است؛ مانند کشته شدن هابیل توسط برادرش قابیل، نزول عذاب بر فلان امّت. و یا به جهت کردار بد و گناهان انسان‌ها. همچنین توجه به سعد و نحس ایام عاملى است براى توسل و توجه به ساحت قدس الهى، و استمداد از ذات پاک پروردگار. به همین جهت، روایات مردم را توجه به این حقایق داده‌اند و برای برطرف کردن نحوست برخی از این روزها مردم را به اعمالی؛ مانند پناه بردن به خدا، روزه گرفتن، صدقه دادن، دعا کردن و قرآن خواندن راهنمایی کرده‌اند. به علاوه؛ روایتی نیافتیم که کل ماه صفر را نحس بداند، و نحس بودن روز چهارشنبه اختصاص به ماه صفر ندارد، بلکه برای همه ماه‌ها عمومیّت دارد. مطالعه بهترو دقیق تر http://www.pasokhgoo.ir/node/84145 http://www.islamquest.net/fa/archive/question/ar22003 http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa12007 http://pasokhgoo.ir/node/34459
Retrato de مرتضی باقری مرتضی باقری 25 Out, 2017 خدمات امامان
سلام در ابتدا باید بگم که گالیله برای 400 سال پیش بود نه قبل از ائمه. دوما از خدمات ائمه بگیم: ائمه دارای عصمت و علمی جامع هستند که با ایت ویژگی ها باید امام را بیشتر بشناسیم تا بعد به خدمات فرهنگی و علمی و اعتقادی بپردازیم. برای توضیح بیشتر به مطالب زیر رجوع کنید: ضرورت امام شناسی   فوائد وجود امام نقش و هدف اهل بیت چیست
Retrato de مرتضی باقری مرتضی باقری 25 Out, 2017 خواستگاری غیر از این ندارم
سلام قطعا ازدواج(موقت -دائم) بهرتین درمان غریزه جنسی و دوری از افتادن به گناه است اما رعایت چند نکته برای مسئله شما قابل ملاحضه است. 1- حکم شرعی مسئله: باید ببینید مرجع شما اجازه ازدواج به دختر بالای 30 سال می دهد یا نه و در غیر این صورت بدون اجازه پدر نمی توانید این کار را انجام بدهید. 2- تبعات اجتماعی مسئله: 1-خوب میدانیم که مردها  دنبال ازدواج موقت هستند تا فرصت و مورد مناسبی برای ازدواج دائم پیدا کنند اما شما در این ارتباط هم دل می دهید و هم احساس، یعنی این ازدواج هر مدتی که باشد برای شما حکم ازدواج را دارد و بعدش شما بازنده هستید و مرد برنده چون هم ارضا شده و هم تعهدی خارج از مدت صیغه نسبت به شما ندارد. 2- فرض دیگر این است اگر در این ازدواج دختر بودن شما از بین برود، بعدش چطور می خواهید برای ازدواج دائم اعلام آمادگی کنید و تا آخر عمر گرفتار می شوید. توصیه: بهتر است با رعایت و حفظ دختر بودن خودتون وارد یک رابطه بشید که خدای نکرده هم دیگران متوجه نشوند چون توضیحش برای دیگران سخت هست و هم اینکه به ازدواج دائم شما لطمه ای نخورد و تا شناخت کافی از مرد مورد نظر نداشتید سعی کنید تن به ارتباط جنسی ندید و در حد یه محرمیت باشه و بتونید با هم بیرون برید و گفتگو کنید ولی اگر کار ارتباط کشید مراقب باشید آینده را از دست ندهید. موفق باشید
Retrato de مرتضی باقری مرتضی باقری 24 Out, 2017 ازدواج انسان و اجنه
سلام درباره اصل وقوع این موضوع بهتره این مطلب رو بخونید تا بعد به فکر درمان باشید. آيا جن ها مي توانند با آدم ها ازدواج کنند؟ ارتباط برخي انسان ها با جن ها قابل انکار نيست اما ازدواج با آنها براساس شنيده ها است و مورد مستند در اين باره سراغ نداريم. بلکه چه بسا اساسا نادرست باشد زيرا جن و انسان دو گونه وجود هستند، از طرف ديگر قرآن همه انسانها را فرزند آدم و حوا مي داند بدون آنکه واسطه ديگري در نسل آنها وجود داشته باشد؛ در حالي که اگر فرزندي از چنين ازدواجي پديد آيد اجداد غير انساني خواهد داشت و با ظاهر قرآن ناسازگار مي نمايد. محدث قمي در کتاب سفينه البحار روايتي نقل مي کند از خصال صدوق که اجنه زاد و ولدشان به صورت تخم گذاري است، حامله نمي شوند و باردار نمي شوند. جن حالت مثال برزخي دارد- اجسام مادي مثل انسانها ندارند. اگر ازدواج هم داشته باشد طبعا با مثل خودش ازدواج مي کند. ضمن اينکه در روايت خصال آمده است فرزندان جن فقط ذکور هستند فرزند مؤنث(دختر) ندارند). برخي از نويسندگان گفته اند چون جن و شيطان ذريه و فرزند دارند بنابراين نر و ماده و آميزش جنسي و ازدواج دارند و به آياتي از قرآن استناد کرده اند در صورتي که آيات قرآن مشخص نکرده ذريه و فرزندان جن از چه راهي حاصل شده است. روشن ترين آيه که به آن استدلال شده آيه شريفه لم يطمثهن انس قبلهم و لاجان است- حوريان بهشتي را قبل از شوهرشان هيچ آدمي و جني دست نزده است- گفته اند اين آيه دلالت دارد که جن هم آميزش دارد- لکن احتمال دارد آيه معنايش اين باشد هيچ کس به اينها نرسيده انسان حتي جن ها که ديده نمي شود. از آيات قرآن نمي توان استفاده کرد که تناسل و توالد جن به چه شکلي صورت مي گيرد ابن عربي در فتوحات مکيه گفته است تناسل جن به القاي هوا در رحم انثي است- در هر صورت حکم قطعي نمي توان کرد. اما لذت بردن و آزار دادن توسط جن ها گاهي اتفاق مي افتد. 1. سفينه البحار، انتشارات اسوه، ج1، ص673 2. عليرضا رجالي تهراني، جن و شيطان(تحقيق قرآني، روايي، عقلي) ص56 3. سوره الرحمن، آيه 56
Retrato de مرتضی باقری مرتضی باقری 24 Out, 2017 چشم چرانی در خانه همسایه
سلام خیلی خوشحالم از اینکه شما توانستید با اراده و کمک خدا این گناه کبیره رو ترک کنید و تبدیل به یک توبه کننده واقعی بشید و در این حالت خداوند هم گناهان گذشته شما رو ندیده می گیرد زیرا در روایات داریم پیامبر(ص) فرمود:«التائب من الذنب كمَن لا ذنب له؛[۱] كسی كه از گناه توبه كند (خداوند همه گناهان او را می‌آمرزد و) همانند كسی می‌شود كه هیچ گناهی نكرده است». اما بحث تحریک شما و خصوصا چشم چرانی در حیاط همسایه هم مسئله مهمی است که اگر به آن دقت نکنید می تواند شما رو به اون گناه برگرداند. نکته مهم این است که باید از هر چیزی که شما رو وسوسه جنسی می کند دوری کنید حال چه فکر به گناه باشد و یا دیدن تصویری محرک یا جنسی، که باید از اینها منصرف بشید و یا اگر احتمال می دید با رفتن به جایی یا معاشرت با بعضی افراد این اتقاق می افتد، با نرفتن به اون مکان از وقوع خطر پیش گیری کنید. راه کار های مهم 1- ازدواج: طبق دستور دین وقتی انسان به گناه می افتد باید  به فکر ازدواج باشد. شاید بگید سنم کمه یا زوده اما دستورات دین آینده نگر و عاقبت اندیش است و خیلی از غلط های عرفی ما با شرع نمی سازد، پس فکر ازدواج خودش بهترین درمان است و تا زمان وقوعش میتونه درمان خوبی برای افکار آلوده باشد و پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) فرمودند: «يَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ مَنِ اسْتَطَاعَ مِنْكُمُ الْبَاهَ فَلْيَتَزَوَّجْ فَإِنَّهُ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ وَ أَحْصَنُ لِلْفَرْجِ اي جوانان، هر يک از شما توان ازدواج دارد، بايد ازدواج بكند، چون ازدواج چشم را بيشتر از هر چيز نگه می‌دارد و شرمگاه را بيشتر محافظت می‌كند [2] 2-«روزه» سدّي در برابر غريزه‌ها: رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) در ادامه روايت قبل فرمودند: «وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَلْيُدْمِنِ الصَّوْمَ فَإِنَّ [الصَّوْمَ لَهُ وِجَاء؛ و هر كه اين توان را ندارد به او روزه پيشنهاد می‌شود، چون روزه قاطع غريزه است. 3- «كنترل چشم» عاملي مهم براي مقابله با شهوات: امیرمومنان علی (علیه السلام) می‌فرماید: « نِعْمَ صَارِفُ الشَّهَوَاتِ غَضُّ الْأَبْصَارِ. چشم پوشی از نگاه، بهترین عامل بازداری از شهوت است».[3] 4- «خداوند» هميشه حاضر و ناظر بر اعمال ماست: اگر چنین عقيده‌اي داشته باشيم، یقین خطاهای ما کم می‌شود و حتی به صفر می‌رسد. چطور اگر در محضر بزرگی باشیم، نهایت دقت را انجام می‌هیم که خطایی از ما سر نزند، امّا در مقابل خداوند که همیشه حاضر و ناظر بر اعمال ما است دقت نمی‌کنیم؟ از امیرمومنان علي (علیه السلام) سوال شد: چگونه می‌توان چشم را از حرام فروبست؟ امام فرموند: «بالخمودِ تَحتَ سلطانِ المَطلعِ عَلى سِرِک. با اطاعت و فرمان برداری از سلطانی که مطلع بر اعمال مخفی توست».[4] 5- پرهیز از تنهایی و خلوت در خانه 6 برنامه ریزی برای ورزش و مطالعه و پر کردم اوقات فراغت 7- تقویت روحیه معنوی و مراقبت بر نماز اول وقت 8- پرهیز از خوردن غذاهای محرک در پایان هم برای شما از خداوند تقویت ایمان و اراده در برابر تحریکات رو مسئلت می کنم و توصیه می کنم لینک مقاله ای درباره چشم چرانی که مفصل و جامع است را بخونید تا دانشتون برای مبارزه با غریزه بیشتر باشد. موفق باشید چشم چرانی و راه کار درمان پی نوشت: [1]. سفینة البحار، ج ۱، ص ۱۲۷، ماده توبه. [2]. مکارم اخلاق، ص197. [3]. غرر الحکم و درر الکلم، ص260. [4]. مصباح الشريعه، ص173.
Retrato de مرتضی باقری مرتضی باقری 24 Out, 2017 با وسواسم چیکار کنم؟
سلام پاسخ: مقدمه: همان‌گونه كه در نامة خود اشاره كرديد وسواس در واقع فكر، كلمه و يا تصوير است كه به رغم ارادة انسان به هشياري او هجوم مي‌آورد و سازمان روحي و رواني او را تحت سيطره خود قرار مي‌دهد و اضطراب گسترده‌اي را در فرد برمي‌انگيزد.(1)وسواس به دو قسم است: 1. وسواس فكري: مثل فكرهاي تكرار شونده و آزار دهنده كه بي‌اختيار به ذهن خطور مي‌كنند كه خود شما نيز نمونه‌هايي از آنان را بيان كرده‌ايد. 2. وسواس عملي: در اين حالت انسان بدون ارادة خود , عملي را چندين بار انجام مي‌دهد، اين قسم در واقع به تبع برخي از افكار وسواسي عارض مي‌شود، يعني انسان به خاطر اين‌كه از افكار وسواسي خود رهايي پيدا كند، بي‌اختيار شروع به انجام برخي از اعمال مي‌كند. (2) زمينه‌هاي ابتلاءروانشناسان باليني علل مختلفي براي بروز اين بيماري بيان داشته‌اند و به دنبال آن , راه‌حل‌هايي براي درمان ارائه داده‌اند، برخي از اين علل‌ها از قرار زير است: 1. وراثتي، 2. يادگيري از ديگران مخصوصاً والدين، 3. بيماري‌هاي عضوي.(3) وسواس بهنجار و نابهنجارنوعي از وسواس در برخي كارهاي روزمرّة زندگي همة افراد وجود دارد، كه تا حدودي باعث دقّت در كار و پيشرفت است اين نوع وسواس‌ها بهنجارند. امّا زماني افكار و اعمال وسواسي نابهنجارند كه مشخصّات زير را داشته باشند: 1. جنبة افراطي، نامعقول و اجباري (از درون است و از بيرون تحميل نشده) و نامتناسب داشته باشند. 2. انصراف از آنها مشكل باشد. 3. درماندگي مشخصّي را در فرد برانگيزد. 4. دقّت قابل ملاحظه‌اي را به خود اختصاص دهد. 5. بازده فعاليّت‌هاي روزمرّه را تحت تأثير خود قرار دهد.(4) درمان وسواس نابهنجارپرسشگر محترم! اگر مشكل شما با مشخّصات فوق همخواني داشته باشد، وسواس شما از نوع نابهنجار است و بايد در صدد درمان آن برآييد و همين كه مي خواهيد با عزم و ارادة خود از اين حالت نجات پيدا كنيد و در پي حلّ مشكل خود باشيد اميد به درمان افزايش مي يابد. وسواس بيماري است، قابل درمان، كنترل و پيشگيري. ابتداي امر، خيلي راحت مي‌توان آن را كنار گذاشت امّا اگر فرد نسبت به بيماري‌اش بي‌تفاوت باشد و در صدد حلّ مشكل از طريق رجوع به روان‌پزشك و روانشناس باليني و همكاري جهت درمان بر‌نيايد، درمانش سخت‌تر مي‌گردد. به طوري كه در مراحل شديد آن , نيازمند به مصرف دارو و حتي بستري شدن مي‌باشد و سال‌ها مراقبت لازم دارد تا آن را كنار بگذارد. موضوع وسواس‌هاموضوع وسواس‌ها چند چيز است: مذهبي و ماوراء الطبيعه‌اي، اخلاقي، حمايتي عليه خطرات بيروني، گذشت زمان، حمايت بدني، پاكي، نظم و ترتيب،(5) و شايع‌ترين آنها دو قسم است: الف: شايع‌ترين وسواس‌هاي فكري عبارتند از: (البته به اين معني نيست كه همة اينها در افراد وسواسي وجود دارد) 1. افكار تكراري دربارة احساس آلودگي. (مثلاً از طريق دست دادن با ديگران) 2. شك‌هاي تكراري. (شير گاز را بسته‌ام يا نه؟، لباس نجسم با شستنم پاك شد يا نه؟) 3. مرتّب كردن اشياء به طريق خاص. 4. تكانه‌هاي پرخاشگري يا هراس‌آور، مثلاً فكرهاي مكرّر براي صدمه زدن به فرزند خود و يا بر زبان آوردن كلمات زشت در اماكن مقدس. 5. نگراني‌هاي افراطي دربارة مسائل زندگي (شغلي، تحصيلي و ...)(6) ب: شايع‌ترين وسواس‌هاي عملي عبارتند از: 1. رفتارهاي تكراري، شستن دست، مرتّب كردن. 2. اعمال رواني مثل: شمارش، تكرار برخي از اشعار كه به طور بي‌صدا كه براي كاهش اضطراب و نگراني صورت مي‌گيرد.(7) يك. روش هاي مقابله با وسواس فكر و عملي: 1. بازداري انديشه (Thought Stopping )در اطاقي آرام و ساكت بنشينيد و به افكار وسواسي به خواست خود اجازه دهيد به ذهن شما خطور كنند. وقتي افكار وسواسي به ذهن شما آمدند، به يكي از اطرافيان خود اشاره كنيد كه با صداي بلند بگويد ايست، يا زنگي را به صدا درآورد، (قبلاً او را توجيه كنيد) راه ديگر اينكه خودتان يك مچ‌بند پلاستيكي به دست خود ببنديد، افكار وسواسي را به ذهن خود آوريد، وقتي افكار وسواسي به ذهن شما آمدند، با كشيدن مچ‌بند و رها كردن آن بر دست خود دستور توقّف افكار وسواسي را براي خود صادر كنيد.(8) 2. جابجايي انديشه: انديشه‌هاي غير ارادي و وسواسي را ناديده بگيريد و با انتقال ذهن و فكر به افكار عالي و مناسب، عمل جايگزيني را انجام دهيد.(9) مسلماً اين كار نياز به تمرين و استمرار و نظم دارد. 3. آموزش مواجهه صحيح با افكار مزاحم عادت دهي: اين روش عكس روش بازداري انديشه است، دقايقي به افكار وسواسي توجّه و تأمل كنيد و اجازه دهيد آن افكار به ذهن شما آيند، به آن افكار توجّه كنيد و به بي‌معني بودن آنها دقّت كنيد و براي لحظاتي طولاني آن افكار را در ذهن حفظ كنيد (با دقّت به بيهوده بودن آنها). مواجهه گسترده با چنين افكاري باعث مي‌شود كه معني تهديد آميز آنها كاهش يابد. روش ديگر: در طول روز دو بار و هر بار بيش از يك ساعت به صداي ضبط شدة خود كه افكار وسواسي را دائماً تكرار مي‌كند گوش دهيد. اين روش از مؤثرترين و كارآمدترين روش‌هاي درمان است.(10) 4. مقابله با تصاوير ذهني: الف) تصاوير وسواسي را با تمرين ذهني، كوچك و كوچك‌تر كنيد تا پس از مدّتي كم كم محو شود. ب) به جاي توجّه به اصل تصوير به جزئيات تصوير ذهني متمركز شويد و شكل آن جزئي و بي‌اهميّت را آنقدر بزرگ نماييد كه اصل تصوير وسواسي از بين برود.(11) 5. دارو درمانگري: در موارد شديدتر بايد دركنار استفاده از تكنيك‌‌هاي بالا از داروهايي مثل كلومي‌پرامين و فلوگزتين زير نظر روان پزشك كمك گرفت.(12) دو: روش‌هاي مقابله با وسواس عملي 1. سرمشق گيري به ديگران نگاه كنيد كه چگونه آنها زندگي معمولي خود را انجام مي‌دهند و به شستشوهاي تكراري اقدام نمي‌كنند. ائمه ـ عليهم السّلام ـ و علماي ما نيز در مصرف آب بسيار دقيق بود‌ه‌اند و از اسراف پرهيز مي‌كردند. آيا به عواقب گناه اسراف توجّه كرده‌ايد؟ آيا فكر نمي‌كنيد كه شما مقدس‌تر از ائمه و علماء نيستيد. اگر اين كار درست بود آنها اين اعمال را تكرار مي‌كردند.(13) 2. حذف تدريجي در اين روش سعي مي‌شود كه هر روز از اعمال تكراري خود بكاهيد. مثلاً اگر عادت داريد 4 بار بشوييد اين دفعه تلاش كنيد به 3 مرتبه متوقّف سازيد. پس از مدّتي باز هم يك شماره از آن بكاهيد تا به حدّ متعارف برسيد. نكات راهگشا:1. مراقب باشيد اين وسواس را نظم براي خود تلقّي نكنيد و خود را به خاطر اين كار نزد ديگران آدم منظّمي جلوه ندهيد و به ديگران نيز توصيه كنيد كه اين كار به خاطر نظم فوق العاده و نكته مثبت من است. چرا كه ائمه ـ عليهم السّلام ـ از اين كار نهي كرده‌اند. اين كار به شما كمك مي كند تا در دامن تشويق هاي ديگران واقع نشويد و در صدد تكرار اعمال وسواس كمتر شود. 2. به رسالة توضيح المسائل مرجع خودتان رجوع كنيد، در مسائل آن , قسمتي كه به عنوان كثير الشّك مطرح شده است، (بحث نماز) و گفته شده است كسي كه زياد از حدّ متعارف در مسائل شرعي شك مي‌كند نبايد به شك خود اعتنا كند و اگر اعتنا كند در واقع خلاف خواست خدا را انجام داده است.(14) (براي اطّلاع از احكام و شرايط آن حتماً به رسالة عمليّه رجوع شود.) 3. در فقه , اصلي داريم كه مي‌گويد: اگر به چيزي يقين داشتي بعد نسبت به آن شك كردي، اصل را بر همان يقين گذشته‌ات بگذار و ائمه ـ عليهم السّلام ـ نيز به اصحاب خود توصيه مي‌كردند كه با شك، يقين ثابت خود را به هم نزن. مثلاً اگر ساعت قبل يقين داشتي كه با طهارت بودي يا لباست پاك بوده و الآن شك داري كه آيا طاهر هستي يا نه، بنا را بر همان پاكي سابق بگذار.(15) 4. هرگز خودتان را به خاطر اين افكار ملامت نكنيد، اين افكار و محتويات آن جزء اين بيماري خفيف شما است و در واقع چون شما قصد و نيّت بد نداريد، هيچ گناهي مرتكب نشده‌ايد. امّا شما وظيفه داريد جهت بهبودي و سلامت خود از مشاوره و تكنيك‌هاي درمانِ وسواس، كمك بگيريد. (بيماري روحي مثل سرماخوردگي است، براي همه امكان ابتلاء به آن وجود دارد.) 5. در مورد اين بيماري نگران نباشيد با ارادة و پي گيري شما، قابل حل است ان‌شاء الله سريع بهبودي حاصل مي‌شود و در صورت نياز با كمك دارو (در صورت شدّت و مزمن شدن) برطرف مي‌شود، چون قابل درمان است. 6. با دفتر مرجع تقليد خود تماس بگيريد، و مسألة خود را با آنها مطرح كنيد و طبق نظر كارشناسانه و عالمانة ايشان اعمال عبادي خود را كه همان دستورات خداست عمل كنيد. (شماره تلفن آن را از اطّلاعات بگيريد) پاورقی: 1. دادستان، پريرخ، روانشناسي مرضي تحوّلي، انتشارات سمت، 1380، ص 147. 2. شرفي، محمد رضا، با فرزندان خود چگونه رفتار كنيم؟، نشر جهاد دانشگاهي، چاپ چهارم، 1373، ص 1730، با كمي تغيير. 3. روانشناسي مرضي تحولي، ص 158 ـ 157. (اقتباس). 4. همان، ص 155. 5. همان، ص 153. (اقتباس). 6. شاكر، رضا، وسواس و روش‌هاي مقابله با آن، جزوه مركز مشاوره و راهنمايي طلاب غير ايراني، ص2. 7. همان، ص2. 8. همان، ص4. 9. همان، ص4. 10. روانشناسي مرضي تحولي، ص174. 11. وسواس و روش‌هاي مقابله با ان، ص6. 12. روانشناسي مرضي تحولي، ص 175. 13. وسواس و روش‌هاي مقابله با آن، ص 7. 14. فلاح زاده، محمدحسين، آموزش فقه، نشر الهادي، چاپ دهم، 1379، ص 179. 15. ولايي، عيسي، فرهنگ تشريحي اصطلاحات اصول، نشر ني، چاپ دوم، 1380، ص 67 ـ 66، (اقتباس) منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات
Retrato de مرتضی باقری مرتضی باقری 23 Out, 2017 امام زمان(عج) و امام حسن(ع)
سلام مهدی موعود از نسل امام حسین است یا امام حسن؟
Retrato de مرتضی باقری مرتضی باقری 22 Out, 2017 پیاده روی در اربعین
سلام ابتدا باید بدعت رو تعریف کنیم وبعد ببنیم سنت پیاده روی اربعین بدون مبنا و دستور اهل بوده یا نه؟ بدعت در لغت به معنای کار نو و بی سابقه است و در اصطلاح به معنای "ادخال ما لیس من الدین فی الدین" است؛ یعنی نسبت دادن چیزی به دین در حالی که در واقع جزو دین و شریعت نیست. بدعت گذاری در دین؛ سیئه دارد و از گناهان کبیره است و در حرمت آن هیچ تردیدی نیست. پیامبر اکرم (ص) فرمود: ایجاد هر امری که سابقه در دین نداشته بدعت و هر بدعتی گمراهی و هر گمراهی در آتش است. مانند کسی که نماز مستحبی را به جماعت بخواند یا سه مرتبه اعضاء وضوء را بقصد وضوء، بشوید، که در حدیث آمده که عاملش بدعت گذار است؛ یعنى بر خلاف سنت رفتار کرده است؛ زیرا آنچه در زمان پیامبر (ص) نبوده داخل دین کرده است. اینها همه از مصادیق بدعت است و حرمت شرعی دارد و از گناهان کبیره است. |منظور از امر تازه و بی سابقه در دین این است که با هیچ یک از قوانین و مقررات اسلا م هماهنگی و سازگاری نداشته باشد پس تطبیق مقررات کلی اسلام بر مصادیق جدید و تازه بدعت نیست. روایات پیاده روی را که دوستمون ذکر کرد پس نمیشه به پیاده روی اربعین گفت بدعت بوده یا هست.  

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 0