آداب زیارت

16:20 - 1395/01/05

همه ملل و اقوال برای حضور در معابد، آداب خاصی را رعایت می كنند. مسیحیان، زرتشتیان و بودائیان با تكریم و تعظیم در برابر مجسمه بزرگان دینیشان به عبادت می پردازند. همچنین گروهی با سرود و آهنگ، مراسم دینی را برگزار می كنند و جمعی با ا6وراد و اذكاری كه هیچ گونه بار معنوی ندارد و بر معرفت و شناخت آنان چیزی اضافه نمی كند، به تعظیم بزرگانشان می پردازند؛ حتی برخی مسلمانان با بستن قفل، گره زدن نخ و پارچه به در و پنجره ضریح حاجت می طلبند كه به یقین از دیدگاه اسلام عملی بیهوده، خرافی و مطرود است.
در دین مبین اسلام برای زیارت پیشوایان معصوم علیهم السلام آداب زیبا و پرمعنایی بیان شده است كه به برخی از آنها اشاره می شود:
1. پاكی از نجاست و پلیدی
زائر برای ورود به حرم باید از هر گونه نجاستی پاك باشد. ابی بصیر از شاگردان امام صادق علیه السلام می گوید كه وارد مدینه شدم. نیاز به غسل داشتم. در حال رفتن به حمام بودم كه در بین راه به عده ای برخورد كردم كه قصد زیارت امام صادق علیه السلام را داشتند. با خود گفتم: «مبادا فیض زیارت را از دست بدهم و دیگران در این فیض از من سبقت بگیرند.» سپس بدون آنكه غسل كنم همراه آنها راهی خانه امام شدم. هنگامی كه نگاه امام به من افتاد فرمود «ای ابابصیر نمی دانی كه انسان جنب نباید به خانه انبیا و فرزندان انبیا قدم نهد.» (1)
مراجع تقلید، حضور شخص جنب و زن حائض در حرم معصومان علیهم السلام را حرام دانسته اند. البته این حرمت، تنها شامل اطراف ضریح ائمه علیه السلام و مساجد اطراف آن است و شامل رواقها نمی شود.
2. غسل زیارت
ادب زائر اقتضا می كند كه با غسل در محضر امام معصوم حضور یابد. به همین سبب در احادیث اسلامی بر «غسل زیارت» برای زیارت معصومان علیهم السلام تأكید شده است. یكی از اصحاب امام صادق علیه السلام می گوید كه محضر مبارك امام عرض كردم: «برخی اوقات كه به زیارت قبر حضرت حسین بن علی علیه السلام می رویم و به علت سرما یا غیر آن، غسل زیارت بر ما مشكل است، چه كنیم؟»
حضرت فرمود: «مَنِ اغْتَسَلَ فِی الْفُرَاتِ وَ زَارَ الْحُسَینَ علیه السلام كُتِبَ لَهُ مِنَ الْفَضْلِ مَا لَا یحْصَى فَمَتَى مَا رَجَعَ إِلَى الْمَوْضِعِ الَّذِی اغْتَسَلَ فِیهِ تَوَضَّأَ وَ زَارَ الْحُسَینَ علیه السلام كُتِبَ لَهُ ذَلِكَ الثَّوَاب؛ (2) كسی كه در فرات غسل و حسین علیه السلام را زیارت كند برایش به اندازه ای فضیلت نوشته می شود كه قابل شمارش نیست و وقتی برگردد به جایی كه غسل كرده است و این بار وضو بگیرد و حضرت را زیارت كند، همان ثواب و فضیلت برای او نوشته می شود.»
همچنین این غسل در آخرین مرتبه حضور در زیارت نیز سفارش شده است.
3. اذن ورود، هنگام داخل شدن
ادب اقتضا می كند برای ورود به محضر هر بزرگی اجازه گرفته شود؛ به ویژه آنكه آن بزرگ، امام معصوم باشد؛ چرا كه این بزرگواران (در حال حیات و ممات) ما را می بینند و سخن ما را می شنوند و سلام ما را نیز پاسخ می دهند؛ چنانكه در زیارت امام حسین علیه السلام می گوییم: «اَیا أَبَا عَبْدِ اللهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ تَشْهَدُ مَقَامِی وَ تَسْمَعُ كَلَامِی وَ أَنَّكَ حَی عِنْدَ رَبِّكَ تُرْزَقُ فَاسْأَلْ رَبَّكَ وَ رَبِّی فِی قَضَاءِ حَوَائِجِی؛ (3) یا ابا عبدالله! گواهی می دهم كه تو مرا می نگری و سخنم را می شنوی و تو نزد پروردگارت زنده ای و روزی می خوری. پس از پروردگار خودت و پروردگار من برآورده شدن حاجاتم را بخواه.»
با این معرفت و شناخت هنگام ورود به حرم، می گوییم: «اللهُمَّ إِنِّی قَدْ وَقَفْتُ عَلَى بَابِ بَیتٍ مِنْ بُیوتِ نَبِیكَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ قَدْ مَنَعْتَ النَّاسَ الدُّخُولَ إِلَى بُیوتِهِ إِلَّا بِإِذْنِ نَبِیكَ فَقُلْتَ یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیوتَ النَّبِی إِلَّا أَنْ یؤْذَنَ لَكُم...؛ (4) بارالها! اكنون بر در خانه ای از خانه های پیامبر و آل او ـ كه بر او و آنها درود باد ـ ایستاده ام و تو (خدا) مردم را از ورود به خانه های پیامبر منع كردی؛ مگر با اجازه پیامبرت و گفتی: ای كسانی كه ایمان آورده اید! در خانه های پیامبر داخل نشوید تا اینكه به شما اجازه داده شود...»
4. بوسیدن درگاه مقدس و ضریح امام
گرچه بوسیدن و تبرك جستن به ضریح، نیكو است؛ اما باید به خاطر داشت این امر باعث اذیت و آزار دیگران نشود؛ چرا كه آزار سایر زوار، حرام و تبرك جستن به ضریح، تنها مستحب است.
در اینجا مناسب است به این مسأله اشاره شود كه به چه دلیل تبرك و بوسیدن ضریح ائمه علیه السلام جایز است؟ تبرك به معنای طلب بركت است. برخی بر این باورند كه تبرك به پارچه كعبه، در و دیوار مسجد و حرم پیشوایان معصوم علیهم السلام باعث شرك به خداوند است.
در قرآن كریم به تبرك به اشخاص؛ (5) تبرك به زمان و مكان (6) و تبرك به آثار انبیا اشاره شده است. چشمان نابینای حضرت یعقوب علیه السلام با تبرك پیراهن فرزندش حضرت یوسف علیه السلام بینا شد؛ چنانكه قرآن كریم از قول حضرت یوسف علیه السلام به برادران می فرماید: «اذْهَبُوا بِقَمیصی‏ هذا فَأَلْقُوهُ عَلى‏ وَجْهِ أَبی‏ یأْتِ بَصیراً وَ أْتُونی‏ بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعین»؛ (7) «این پیراهن مرا ببرید، و بر صورت پدرم بیندازید، بینا می شود و همه نزدیكان خود را نزد من بیاورید.»
همچنین قرآن كریم در آیه 248 سوره بقره به تابوتی اشاره می كند كه بنی اسرائیل به آن تبرك می جستند. طبق احادیث اهل بیت علیهم السلام به وسیلة برخی مفسران مانند ابن عباس، این تابوت، همان صندوقی بود كه مادر موسی علیه السلام او را در آن گذاشت و به دریا افكند. هنگامی كه عمال فرعون آن را از دریا گرفتند و موسی علیه السلام را از آن بیرون آوردند، این صندوق همچنان در دستگاه فرعون نگهداری می شد. سپس به دست بنی اسرائیل افتاد. بنی اسرائیل، این صندوق خاطره انگیز را محترم می شمردند و به آن تبرك می جستند.
حضرت موسی علیه السلام در واپسین روزهای عمر خود الواح مقدس را كه احكام خداوند بر آن نوشته شده بود به ضمیمه زره خود و یادگاری های دیگری در آن نهاد، و به وصی خویش «یوشع بن نون» سپرد و به این ترتیب، اهمیت این صندوق در نظر بنی اسرائیل بیشتر شد و از اینرو در جنگ هایی كه میان آنان و دشمنان واقع می شد، آن را با خود می بردند، و اثر روانی و معنوی خاصی در آنها می گذاشت. بنابراین گفته اند تا هنگامی كه این صندوق خاطره انگیز با آن محتویات مقدس در میانشان بود، با سربلندی زندگی می كردند؛ ولی به تدریج، مبانی دینی آنها ضعیف شد و دشمنان بر آنها چیره شدند و آن صندوق را از آنها گرفتند؛ اما «اشموئیل» به آنها وعده داد كه به زودی صندوق عهد، به عنوان یك نشانه بر صدق گفتار او به آنها باز خواهد گشت. (8)
در میان صحابه پیامبر صلی الله علیه وآله نیز، تبرك به زره، عصا، شمشیر، ظرف و انگشتر رسول خدا صلی الله علیه وآله رواج داشته است. (9)
در كتاب طبقات الكبری [یكی از كتب تاریخی معتبر اهل سنت] آمده است: «رسول خدا صلی الله علیه وآله بر سر چاه بضاعه [چاه معروفی در مدینه) آمد و با آب آن چاه وضو گرفت و مابقی آب وضو را به درون چاه برگرداند و بار دیگر از آب آن چاه نوشید. از آن پس هر گاه كسی بیمار می شد به او می گفتند از آب آن چاه به بدن خود بمال [و تبرك كن].» (10)
بوسیدن دیوار مساجد و ضریح معصومان علیهم السلام نیز نوعی تبرك و اظهار ارادت به پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله و عترت او است.
رسول خدا صلی الله علیه وآله نیز هنگام طواف خانه خدا، حجرالاسود را می بوسید؛ چنانكه از ابن عمر درباره بوسیدن حجر الاسود پرسیده شد. در جواب گفت: «رَأیتُ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه وآله یسْتَلِمُهُ وَ یقَبِّلُهُ؛ (11) رسول خدا صلی الله علیه وآله را دیدم كه به حجرالاسود دست می كشید و آن را می بوسید.»
اگر بوسیدن یك سنگ، شرك به خدا بود، هرگز آن حضرت به چنین كاری مبادرت نمی ورزید. چگونه برخی بوسیدن ضریح معصومان علیهم السلام را شرك می دانند؛ در حالی كه خود، جلد قرآن را می بوسند.
5. دعا كردن و خواستن حاجات
یكی از زمان های استجابت دعا، پس از نماز زیارت است. مناسب است زائر حاجات خود را از خداوند متعال بخواهد و صاحب قبر را نزد خداوند شفیع قرار دهد و خداوند رابه مقام آنان سوگند دهد كه حاجاتش را برآورده سازد. (12)
چنانچه دعایی بعد از زیارت وجود داشت؛ مانند: دعای بعداز زیارت امام هشتم علیه السلام یا دعای عالیة المضامین و یا دعای بعد از زیارت امیرمؤمنان علیه السلام؛ بهتر است ابتدا آن را بخواند و سپس درخواست خود را بیان كند.
ذكر این نكته ضروری است كه بر خلاف كسانی كه دعا كردن و حاجت خواستن در كنار قبور معصومان علیهم السلام را حرام می دانند، اولاً: قرآن كریم به مسلمانان دستور می دهد برای تقرب به ذات اقدس الهی در جستجوی واسطه باشند. (13)
قرآن كریم از قول برادران یوسف علیه السلام می فرماید: «قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئین * قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیم»؛ (14) «پدر! آمرزش گناهان ما را از خدا بخواه كه ما خطاكار بودیم و پدرشان حضرت یعقوب علیه السلام فرمود: به زودی برای شما از پروردگارم آمرزش می طلبم.»
همچنین خداوند به پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله می فرماید: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحیما»؛ (15) «اگر این مخالفان، هنگامی كه به خود ستم می كردند [و فرمان های خدا را زیر پا می گذاردند]، نزد تو می آمدند و از خدا آمرزش می طلبیدند و پیامبر هم برای آنها استغفار می كرد، خدا را توبه پذیر و مهربان می یافتند.»
ثانیاً: چنانكه گفته شد منظور از توسل، طلب حاجت از پیامبر یا امامان نیست؛ بلكه زائر از طریق مقام زیارت شونده، به پیشگاه خداوند متوسل می شود. در واقع، امام، واسطه عنایت و رحمت پروردگار به این فرد خواهد شد.
این عمل نه تنها شرك نیست كه در حقیقت، توجه به خداوند است؛ چرا كه آنان رفع مشكلات را از خدا می خواهند و به اذن او گره مشكلات را می گشایند.
در دعای عالیۀ المضامین كه پس از زیارت معصومان علیهم السلام خوانده می شود، پس از بیان حوائجمان خطاب به معصوم عرض می كنیم: «یا سَیدِی یا وَلِی اللهِ یا أَمِینَ اللهِ أَسْأَلُكَ أَنْ تَشْفَعَ لِی إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی هَذِهِ الْحَاجَاتِ كُلِّهَا بِحَقِّ آبَائِكَ الطَّاهِرِینَ وَ بِحَقِّ أَوْلَادِكَ الْمُنْتَجَبِینَ فَإِنَّ لَكَ عِنْدَ اللهِ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ الْمَنْزِلَةَ الشَّرِیفَةَ وَ الْمَرْتَبَةَ الْجَلِیلَةَ وَ الْجَاهَ الْعَرِیض؛ (16)  ای آقای من! ای ولی خدا!  ای امین خدا! از تو درخواست می كنم كه در برآورده شدن این حاجات، بین من و خداوند واسطه شوی [تا حاجات من برآورده شود] به حق پدران پاكت و به حق فرزندان برگزیدهات زیرا برای شما نزد خداوند، مقام بسیار شریف و مرتبه ای با جلالت و آبرویی بسیار است.»
ثالثاً: توسل در زمان صدر اسلام نیز بوده است.
در تاریخ دمشق (از كتب معتبر اهل سنت) نقل شده است كه در سال 17 ق، مردم به طور مكرر برای نماز باران می رفتند و نتیجه نمی گرفتند. عمر، خلیفه دوم گفت: «فردا به وسیله كسی كه حتما خدا به سبب او به ما عنایت خواهد كرد، طلب آب می كنیم.»
روز بعد خلیفه، نزد عباس پسر عموی پیامبر رفت و پس از واسطه قرار دادن او برای طلب باران، اینگونه دعا كرد: «اَللهُمَّ اِنّا كُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَیكَ بِنَبِینَا فَتَسْقِینَا وَ اِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَیكَ بِعَمِّ نَبِینَا فَاسْقِنَا؛ (17) خداوندا! ما در زمان پیامبرمان به وسیله او به تو متوسل می شدیم و سیرابمان می كردی. امروز به واسطه پسر عموی پیامبرت به تو متوسل می شویم، پس ما را سیراب كن!»
عباس پس از مدتی بیرون آمد؛ در حالی كه علی علیه السلام در جلو او و امام حسن علیه السلام طرف راست و امام حسین علیه السلام طرف چپ و بنی هاشم، پشت سرش بودند. آنگاه در مصلی جناب عباس دست به دعا برداشتند و هنوز دعایشان تمام نشده بود كه ابرها حركت كردند و باران شروع به باریدن كرد.
در زمان حضرت عیسی علیه السلام نیز بیمارانی كه از معالجه مأیوس شده بودند به آن حضرت مراجعه می كردند و شفای خود را از ایشان می خواستند. حضرت عیسی علیه السلام هم به اذن خدا آنان را شفا می داد و می فرمود: «أَنِّی أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّینِ كَهَیئَةِ الطَّیرِ فَأَنْفُخُ فیهِ فَیكُونُ طَیراً بِإِذْنِ اللهِ وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْی الْمَوْتى‏ بِإِذْنِ اللهِ»؛ (18) «من از گِل چیزی به شكل پرنده می سازم. سپس در آن می دمم و به فرمان خدا، پرنده ای می شود و به اذن خدا، كورِ مادرزاد و مبتلایان به برص (پیسی) را بهبودی می بخشم و مردگان را به اذن خدا زنده می كنم.»
6. آرامش در حرم
آرامش در اماكن متبركه باعث ارتباط بهتر و بیشتر با خدای منان است. در چنین فضایی، خواندن دعا و صلوات با صدای بلند، باعث بر هم زدن آرامش و ارتباط معنوی سایر زائران می شود.
7. خواندن نماز اول وقت
در احادیث سفارش شده است كه اگر هنگام ورود به حرم، وقت نماز بود، ابتدا نماز جماعت خوانده شود و سپس زیارت انجام پذیرد. نماز اول وقت آنچنان دارای فضیلت است كه اگر در بین زیارت، نماز جماعت برپا شد، مستحب است زائر، زیارت خود را رها و در نماز جماعت شركت كند. (19)
8. دعای وداع
خداحافظی و خواندن دعای وداع در آخرین زیارت، ادبی دیگر از زائر است. در دعای وداع با امام علی بن موسی الرضا علیه السلام می خوانیم: «اللهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِی ابْنَ نَبِیكَ وَ حُجَّتَكَ عَلَى خَلْقِكَ وَ اجْمَعْنِی وَ إِیاهُ فِی جَنَّتِكَ وَ احْشُرْنِی مَعَه؛ (20) بار خدایا! این زیارت را آخرین زیارت من از پسر پیامبرت صلی الله علیه وآله و حجت بر خلقت قرار مده و مرا در بهشت با ایشان محشور فرما.»
9. طولانی نشدن زیارت
از مهمترین آداب زیارت آن است كه مدت حضور در حرم طولانی نشود تا شدت شوق برای زیارت دوباره بیشتر شود. امام باقر علیه السلام ماندن بیش از حد در مكه را باعث قساوت قلب دانسته (21) و امام صادق علیه السلام نیز به ابابصیر می فرماید: «إِذَا فَرَغْتَ مِنْ نُسُكِكَ فَارْجِعْ فَإِنَّهُ أَشْوَقُ لَكَ إِلَى الرُّجُوعِ؛ (22) زمانی كه اعمال حج تو تمام شد، برگرد تا شوق برای بازگشت [به خانه خدا] در تو باقی بماند [و كم نشود].»
امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید: «مَنْ كَثُرَتْ زِیارَتُهُ قَلَّتْ بَشَاشَتُه؛ (23) هر كه زیارت او طولانی شود، گشادهرویی او [و شوق حضورش در حرم] كم خواهد شد.»
بهتر است كه زائران به جای توقف طولانی، دفعات حضور در حرم را زیاد كنند تا هماره ذوق و شوق زیارت در وجودشان باقی بماند.
10. توجه به مضامین زیارت نامه
با نگرش عمیق در زیارتنامه ها این نكته به دست می آید كه مقام و عظمت ائمه علیه السلام در پیشگاه خداوند متعال به سبب آن است كه خود را بنده و عبد او می دانسته اند.
ما نیز هنگام خواندن زیارتنامه، پس از شهادت به یگانگی خداوند، آنان را واسطه بین خود و خداوند قرار می دهیم؛ چرا كه خداوند اینان را بسیار دوست می دارد و دعایشان را در حق ما به اجابت می رساند.
11. خواندن نماز زیارت
خواندن حداقل دو ركعت نماز زیارت و اهدای ثواب آن به امام از آداب حضور در حرم است كه بهتر است بالای سر امام خوانده شود.
ورود با پای راست و خروج با پای چپ، تكبیر گفتن هنگام دیدن قبر مطهر پیش از شروع خواندن زیارتنامه، خواندن زیارتنامه هنگام تشرف به اماكن مقدس، ایستاده خواندن زیارتنامه، رو به روی ضریح و پشت به قبله بودن هنگام خواندن زیارتنامه، تلاوت قرآن و هدیه ثواب آن به امام علیه السلام از دیگر آداب زیارت است كه بر آن تأكید شده است. (24)
علاوه بر آنچه بیان شد برخی زیارتگاه ها همچون حرم حسینی آداب خاصی دارد كه شایسته است زائران به آن توجه كنند.
زیارت نیابی
شریك كردن دیگران در ثواب زیارت از جمله اموری است كه ائمه اطهار علیه السلام بدان اشاره كرده اند.
امام كاظم علیه السلام به شخصی كه عازم زیارت خانه خدا بود، فرمود: «وقتی به مكه رسیدی و اعمال خود را به پایان رساندی، هفت مرتبه دیگر نیز طواف كن و دو ركعت نماز بگذار. سپس بگو:
«اللهُمَّ إِنَّ هَذَا الطَّوَافَ وَ هَاتَینِ الرَّكْعَتَینِ عَنْ أَبِی وَ أُمِّی وَ عَنْ زَوْجَتِی وَ عَنْ وُلْدِی وَ عَنْ حَامَّتِی وَ عَنْ جَمِیعِ أَهْلِ بَلَدِی حُرِّهِمْ وَ عَبْدِهِمْ وَ أَبْیضِهِمْ وَ أَسْوَدِهِمْ فَلَا تَشَاءُ أَنْ قُلْتَ لِلرَّجُلِ إِنِّی قَدْ طُفْتُ عَنْكَ وَ صَلَّیتُ عَنْكَ رَكْعَتَینِ إِلَّا كُنْتَ صَادِقاً؛ (25) بار خدایا! این طواف و دو ركعت نماز را از طرف پدرم، مادرم، همسرم، فرزندان و دوستانم و از طرف همه اهل شهرم چه آزاد و چه بنده و سفید یا سیاه، انجام داده ام. پس اگر به هر كس بگویی من بهجای تو طواف كردم و دو ركعت نماز خواندم، راست گفته ای.»
جالب آنكه امام صادق علیه السلام می فرماید: «لَوْ أَشْرَكْتَ أَلْفاً فِی حَجَّتِكَ لَكَانَ لِكُلِّ وَاحِدٍ حَجٌّ مِنْ غَیرِ أَنْ ینْقُصَ مِنْ حَجَّتِكَ شَی‏ء؛ (26) اگر هزار نفر را در ثواب حج خود شریك كنی، برای هر كدام آنها ثواب یك حج نوشته می شود بدون آنكه از ثواب حج تو چیزی كم شود.»
همچنین به زیارت نیابی از طرف معصومان علیهم السلام به ویژه به نیابت از حضرت فاطمه زهرا علیها السلام سفارش شده است. (27)
آسیب شناسی زیارت
با این حال، اموری ممكن است سبب بی اثر یا كم اثر شدن زیارت گردد كه در ذیل مواردی را ذكر می كنیم.
اول: اخلاق بد
همراه كردن زیارت با اموری همچون ریا و خودنمایی نه تنها از ارزش و بهای آن می كاهد كه آن را بی محتوا و بی معنا می سازد. به همین سبب، رسول خدا صلی الله علیه وآله می فرماید: «مَنْ أَتَانِی زَائِراً فِی الْمَدِینَةِ مُحْتَسِباً كُنْتُ لَهُ شَفِیعاً یوْمَ الْقِیامَة؛ (28) كسی كه تنها به انگیزه زیارت من، مرا زیارت كند، شفیع او در روز قیامت خواهم بود.»
دوم: زیارت با مال حرام
هزینه كردن مال حرام یا مالی كه خمس و زكات آن داده نشده است، به فتوای مراجع تقلید، حرام (29) و بدیهی است انجام زیارت با چنین مالی آثار مثبت زیارت را در پی نخواهد داشت.
سوم: زیارت با بدهكاری به دیگران
مراجع تقلید، شكستن نماز را برای پرداخت بدهی لازم می دانند؛ البته در صورتی كه پرداخت آن در نماز ممكن نباشد. (30) به یقین، انجام زیارت با بدهكاری به دیگران، مذموم و غیر قابل قبول خواهد بود؛ مگر اینكه طلبكار به تأخیر در پرداخت آن رضایت دهد.
چهارم: زیارت و رنجش دیگران
ابراهیم جمال یكی از شیعیان بود و برای كاری از علی بن یقطین ـ وزیر هارون كه از شیعیان بود ـ وقت ملاقات خواست؛ اما علی بن یقطین به سبب شأن و مقام خود، و شغل ابراهیم كه شترداری بود، اجازه ملاقات نداد. علی بن یقطین در همان سال راهی حج شد و در مدینه، خدمت امام موسی بن جعفر علیه السلام رسید؛ ولی امام علیه السلام او را نپذیرفت. وقتی علی بن یقطین سبب را پرسید، امام علیه السلام فرمود: «چون برادرت ابراهیم را به مجلس خویش راه ندادی [و او را ناراحت كردی]، من نیز از پذیرفتن تو معذورم.» آنگاه امام از او خواست نزد ابراهیم برود و رضایت او را جلب كند و از او معذرت بخواهد. علی بن یقطین پس از به دست آوردن رضایت ابراهیم، توفیق دیدار حضرت را پیدا كرد. (31)
بنابراین زائر پیش از سفر زیارتی رضایت افراد آزرده خاطر از خویش را به دست آورد و در مقابل، افرادی كه از زائر رنجشی دارند، او را ببخشند و رضایت قلبی خویش را به زائر ابراز دارند.
پنجم: گناه در طول سفر
یكی از اهداف زیارت، تجدید عهد و میثاق با اولیای الهی است. این میثاق بدان معنا است كه ما پیرو دستورها و مطیع اوامر شما هستیم. چنین بیعتی، تنها با گفتن محقق نمی شود؛ بلكه باید این بیعتِ قلبی در عمل نیز نمایان شود.
كسانی كه به گناه آلوده اند و یا در طول سفر، خود را به گناه می آلایند و توفیق توبه به دست نمی آورند، نباید انتظار قبولی زیارت و استجابت دعا را داشته باشند. متأسفانه سستی در خواندن نمازهای واجب، (32) رعایت نكردن حجاب و نیز رعایت نكردن برخی احكام شرعی در طول سفر، زیارتی بدون اندوخته معنوی را به همراه خواهد داشت.

پی نوشـــــــــــــت ها:

(1). ارشاد، شیخ مفید، 2 جلد در یك مجلد، انتشارات كنگره جهانی شیخ مفید، قم 1413 ق، ج2، ص185.
(2). وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، مؤسسه آل البیت علیه السلام، قم، 1409 ق، ج14، ص489.
(3). بحار الانوار، علامه مجلسی، مؤسسة الوفاء، بیروت 1404ق، ج97، ص295 و مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، انتشارات كتابخانه صدر، دوم، 1376 ش، شانزدهم از آداب زیارت امام حسین علیه السلام.
(4). بحار الانوار، ج99، ص145.
(5). مریم/31 و صافات/113.
(6). آل عمران/96؛ اسراء/1 و دخان/3.
(7). یوسف/93.
(8). تفسیر نمونه، ناصر مكارم شیرازی، دار الكتب الاسلامیه، تهران، اول، 1374 ش، ج2، ص240.
(9). صحیح بخاری، بخاری جعفی، تحقیق: ابن باز، دار الفكر، بیروت، 1414 ق، ج4، ص46. باب ما ذكر من درع النبی و عصاه و... .
(10). الطبقات الكبری، محمد بن سعد، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، دار الكتب العلمیه، بیروت، اول، 1410 ق، ج1، ص392.
(11). صحیح بخاری، ج6، ص38، ش1507.
(12). برگرفته از كتاب فلسفه زیارت و آیین آن، مرتضی جوادی، مركز نشر اسراء، قم، اول، 1382 ش، ص206.
(13). مائده/35.
(14). یوسف/97 و 98.
(15). نساء/64.
(16). مفاتیح الجنان، دعای عالیة المضامین.
(17). صحیح بخاری، ج2، ص16، ابواب استسقاء و كنز العمال، حسام الدین هندی، موسسة الرساله، بیروت، پنجم، ج13، ص504، ش 37296.
(18). آل عمران/49.
(19). الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة، محمد بن مكی عاملی (معروف به شهید اول)، ج2، ص25.
(20). مفاتیح الجنان.
(21). قال الباقر علیه السلام: أَنَّ الْمُقَامَ بِمَكَّةَ یقَسِّی الْقُلُوب: كافی، كلینی، دار الكتب الإسلامیه، تهران، 1365 ش، ج4، ص230.
(22). همان.
(23). غرر الحكم، تمیمی آمدی، انتشارات دفتر تبلیغات، قم، 1366 ش، ص433.
(24). همان، آداب زیارت.
(25). كافی، ج4، ص316 و 317.
(26). من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، جامعه مدرسین، قم، سوم 1413 ق، ج2، ص223.
(27). كافی، ج4، ص314.
(28). كامل الزیارات، ابن قولویه قمی، انتشارات مرتضویه، نجف اشرف، 1356 ق، ص14.
(29). توضیح المسائل، امام خمینی رحمه الله، انتشارات محراب، اول، 1366ش، مسئله 1790.
(30). همان، مسئله 1161.
(31). بحار الانوار، ج48، ص85 و مفاتیح الجنان، آداب زیارت.
(32). امام صادق علیه السلام می فرماید: لَا ینَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اسْتَخَفَّ بِالصَّلَاة؛ شفاعت ما شامل كسی نمی شود كه به نماز بی توجهی كند و آن را سبك بشمارد: كافی، ج3، ص270.

برچسب‌ها: