سلام خدا مگه از همه چی آگاه نیست ؟؟ پس چرا این پدر بی شرف منو به وجود آورده تا مارو عذاب بده سر همی چی باهاش باید دعوا کنم نمیزاره هیچ جا برم حتی نمیتونم برم پیش دوستام مادرم هم که کاری از دستش بر نمیاد مگه تو هنوز وقت داری اخه کی فردا میدوه زندس یا مرده آیا شما به من اطمینان میدی فردا زنده باشم هر چی هم بیشتر احترام میزارم بد تر میشه این روزا یا باید خودم بکشم یا اونو وقتی مهمون میاد خونمان رفتارش آنقدر بده که خودشون پا میشن میرن به نظر شما باید چیکار کنم
سلام خدا مگه از همه چی آگاه نیست ؟؟ پس چرا این پدر بی شرف منو به وجود آورده تا مارو عذاب بده سر همی چی باهاش باید دعوا کنم نمیزاره هیچ جا برم حتی نمیتونم برم پیش دوستام مادرم هم که کاری از دستش بر نمیاد مگه تو هنوز وقت داری اخه کی فردا میدوه زندس یا مرده آیا شما به من اطمینان میدی فردا زنده باشم هر چی هم بیشتر احترام میزارم بد تر میشه این روزا یا باید خودم بکشم یا اونو وقتی مهمون میاد خونمان رفتارش آنقدر بده که خودشون پا میشن میرن به نظر شما باید چیکار کنم