افزودن دیدگاه

تصویر :)
نویسنده :) در

نمیدونم چرا اصن اینو سرچ کردم ودنبال راهم چون مطمئنم هیچ وقت درست نمیشه گذشتم...

فقط میدونم ب بدترین شکل تحقیر میشم 

توزندگیم من اشتباه کردم 16سالم بود با کسی دوست شدم ک بعدها متوجه شدم ایشون  با پدرم توی محیط کاریشون مشکل داشتن ...

وازی طرف هم من دلباختش بودم 

ولی هم ازون ضربه خوردم هم از پدرمادرم...

ب بدترین شکله ممکن

هیچ وقت نیومدن بپرسن ک چی شد ک رفتی چی شد ک این شد

فقطو فق سرزنش الان 19سالمه هنوز ک هنوزه دارم سرکوفتشو میخورم

نمیدونم شاید درست نباشه مسئله رو باز کنم 

یادمه توخیابون کتک خوردم سره این موضوع ک این کمترینشه

ب هیچ کسم نمی تونم بگم واگرم بگم ک رفتار پدرمادرم اینجوریه اصلا هیچ کسی باور نمیکنه

چون اونا رفتار اجتماعیشون عالیه وحتی قبلا جلوی دوستام خیلی با من رفتار مهربونی داشتن ک دوسته صمیمه من باورش نمیشد اینجوری باشن خیلی سختی ها کشیدم برای تک فرزند بودنم بخاطر اینکه نمی تونم آزادی داشته باشم البته دیگه الان طوری شدم ک حتی خودشون میگن با دوستام برم نمیرم چون دوستی ندارم دیگه ..

دانشگاه دولتی قبول شدم نذاشتن برم بدلیل اینکه گفتن توجلو چشمه خودمون با فلان پسر بودی درصورتی ک من رابطم فقط تلفنی بوده..خلاصه نذاشتن برم گفتن نباید بریو الان ازادم  من تمامه زندگیم تواین مدت درس بود ولی اونم ازم گرفتن دیگه هیچ انگیزه ای توی زندگیم ندارم هیچی منو اروم نمیکنه ازهیچ ادمی خوشم نمیاد نمی تونم ب هیچ کسی حتی ب نزدیک ترین ادمای دورم اعتماد کنم ...

میدونید خیلی بده ادم توزندگیش احساس خلا کنه چون ب بیراهه میره ...

وخیلی بدتر اینه ک ادم بی هدف باشه ...

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 0 =
*****