- اسلام برای ترک دروغ ، عقاب سختی در نظر گرفته است تا مومن به هر بهانه ای، آلوده به دروغ نشود. البته گاهی دروغ هایی به شوخی است و با قرینه در کلام مشخص است که فرد قصد شوخی دارد واین از بحث خارج است.
پرسش: آيا شوخي كردن با ديگران دروغ محسوب مي شود؟حتي اگربدانند كه شوخي مي كنيم؟
پاسخ: نخست اجمالاً بايد گفت: هر شوخياي دروغ نيست. براي روشن شدن پاسخ؛ بهطور خلاصه به توضيح آن ميپردازيم.
برخي مواقع شوخي با ديگران در قالب دروغ ميباشد، كه حكم همان دروغ را دارد و دروغ از گناهان كبيره است؛ لذا مراجع معظم تقليد ميگويند: دروغ گفتن حرام است هر چند به شوخى باشد، مگر اينكه در كلامش قرينه و علامتى باشد كه نشان دهد در آنچه ميگويد قصد حكايت ندارد؛ پس در صورتى كه مخاطب بفهمد قصد جدّى ندارد و شوخى مىكند دروغ محسوب نمىشود.(1)
حضرت على(ع) فرمود: «بندهاي، مزه ايمان را نمييابد تا دروغ را ترك كند چه شوخى باشد و چه جدى».(2) البته شوخيهاى دروغ نيز اقسام مختلفى دارند و حكم هر يك از نظر شرعى متفاوت است.
شوخى و مزاح با مؤمنان بايد به گونهاى باشد كه دل آنان را شاد سازد نه اينكه احياناً سبب رنجش آنها فراهم آيد و بايد احترام آنان محفوظ مانده و هتك حرمت كسى نشود. از طرف ديگر؛ حفظ اعتدال و عدم افراط در شوخى لازم است و در اين صورت مانع ياد خدا نيست، ولى افراط در آن قلب را از ياد خدا باز ميدارد.
نگاهى كلّى به متون اسلامى مربوط به مزاح، نشانگر برخوردى به ظاهر متفاوت با اين موضوع است. اولياى بزرگوار اسلام، گاهى آنرا ستوده و بدان فرمان دادهاند و زمانى نكوهش كرده و از آن بازداشتهاند. در جايى خود با فردى مزاح كرده و در جاى ديگر، به بيان پيامدها و بازتابهاى منفى آن پرداختهاند، به گونهاى كه در نخستين نگاه، انسان گمان ميكند نوعى تناقض در اين موضعگيريها وجود دارد، ليكن پس از جمعبندى و تعمّق به اين نتيجه ميرسيم كه پيشوايان معصوم اسلام شوخى و مزاح را براى انسانها بسانِ داروى شفابخشى ميدانند كه از سويى، مصرف بهجا و محدود آن در كاستن نگرانيها، تقويت پيوند دوستى در بين افراد جامعه و تسكين آلام روانى آنان سودمند و لازم است و از سوى ديگر، استعمال بيرويّه آن بدون رعايت حدود شرعى و اخلاقى و بدون در نظرگرفتن شرايط زمانى و مكانى، زيانبار و نكوهيده است. (3)
امام باقر(ع)؛ كسى را كه در حضور جمعى مزاح كند، به شرط آنكه به خاطر آن شوخى مرتكب لغزشى نشود، محبوب خداى متعال دانسته، ميفرمايد: «خداوند كسى را كه در ميان جمع بدون ناسزاگويى شوخي كند، دوست ميدارد». (4)
پيامبر بزرگوار اسلام(ص)، با اينكه خود، شاخصترين الگوى فضائل اخلاقى بود، گاه و بيگاه با بعضى افراد، شوخيهاى زيبا ميكرد، ليكن در عين حال، پا را از چارچوب حقّ بيرون نمينهاد و در شوخيهايش جز شادكردن دلهاى مردم و زدودن غبار غم و اندوه از سيماى آنان، هدف ديگرى را تعقيب نميكرد؛ او خود در اينباره ميفرمود: «همانا من شوخى ميكنم، ولى چيزى جز حق نميگويم».(5)
بنابراين، مزاح و شوخى در حدّى كه موجب از بين رفتن اندوه و شاد كردن مؤمن باشد و به گناه، دروغ، زيادهروى، جسارت و سخنان خلاف ادب كشيده نشود، كارى پسنديده است.
____________________________
پی نوشت ها:
1. تبريزى، جواد، استفتاءات جديد، قم، دفتر مؤلف، چاپ اول، بيتا، ج 2، ص 487؛ مكارم شيرازى، ناصر، استفتاءات جديد، قم، انتشارات مدرسه امام على بن ابيطالب(ع)، چاپ دوم، 1427ق، ج 3، ص 170؛ صافى گلپايگانى، لطف الله، جامع الأحكام، قم، انتشارات حضرت معصومه، چاپ چهارم، 1417ق، ج 1، ص 89.
2. «لَا يَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْإِيمَانِ حَتَّى يَتْرُكَ الْكَذِبَ هَزْلَهُ وَ جِدَّه»؛ كليني، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407ق، ج 2، ص 340.
3 . مقدس نيا، محمد، آداب معاشرت، قم، افق فردا، چاپ سوم، 1379ش، ص 91 – 92.
4 . «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ الْمُدَاعِبَ فِي الْجَمَاعَةِ بِلَا رَفَث»؛ الكافي، ج 2، ص 663.
5. «إِنِّي لَأَمْزَحُ وَ لَا أَقُولُ إِلَّا حَقّا»؛ طبرسي، حسن بن فضل، مكارم الاخلاق، قم، شريف رضي، چاپ چهارم، 1412ق، ص 21.
برگرفته از پرسمان نهاد رهبری
این سوال را زیاد شنیده ایم که دروغ به شوخی هم اشکال دارد؟
برخي مواقع شوخي با ديگران در قالب دروغ ميباشد، كه حكم همان دروغ را دارد و دروغ از گناهان كبيره است؛ لذا مراجع معظم تقليد ميگويند: دروغ گفتن حرام است هر چند به شوخى باشد، مگر اينكه در كلامش قرينه و علامتى باشد كه نشان دهد در آنچه ميگويد قصد حكايت ندارد؛ پس در صورتى كه مخاطب بفهمد قصد جدّى ندارد و شوخى مىكند دروغ محسوب نمىشود.(استفتات مراجع)
پس باید قصد شوخی در کلام مشخص بشد ومخاطب متوجه نیت شئخی گوینده بشود والا شنوده دروغ را متوجه نمیشود و حکم دروغ شامل این کلام می شود.
البته لازم به ذکر است که شوخى و مزاح با مؤمنان بايد به گونهاى باشد كه دل آنان را شاد سازد نه اينكه احياناً سبب رنجش آنها فراهم آيد و بايد احترام آنان محفوظ مانده و هتك حرمت كسى نشود. از طرف ديگر؛ حفظ اعتدال و عدم افراط در شوخى لازم است و در اين صورت مانع ياد خدا نيست، ولى افراط در آن قلب را از ياد خدا باز ميدارد.