در فضای مجازی شبهه شده مبنی براینکه روایات شیعه میگوید: «شیعیان شراب میخورند، زنا میکنند، دست به دزدی میزنند؛ اما دروغ نمیگویند» آیا این خود، مجوزی برای گناه و اعمال خلاف نیست؟
پاسخ اجمالی:
قطعا انتصاب روایتی که مجوز گناه باشد، به مکتب اهل بیت و تشیع کاملا نادرست است، اینگونه روایات تنها از باب قیاس بین کذب و دیگر گناهان است، نه تجویزی برای گناه، موید این سخن اینکه در روایت داریم اگر همه گناهان را در اتاقی قرار دهیم کلید این اتاق دروغ است، دلیل دیگر اینکه روایاتی بر ضد این روایت در منابع روایی شیعه نقل شده که شیعه هیچ یک از این گناهان را انجام نمیدهد.
پاسخ تفصیلی:
انتصاب چنین روایتی به مکتب اهل بیت و تشیع به طور قطع قابل پذیرش نیست، از آنجا که چنین روایتی از پیشوایان معصومین(علیهمالسلام) و در کتب معتبر و دست اول شیعی وجود ندارد؛ لذا اعتبار این روایات به جهت انتصاب به حضرات معصومین(علیهمالسلام) مخدوش است، هرچند مشابه آن به صورت روایتی مرسل(بدون سند) از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در سایر کتب در مورد ویژگی انسان مؤمن نقل شده: «مردى به حضور پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) آمد و گفت: مؤمن زنا میکند؟ فرمود: «گاهى ممکن است» پرسید آیا مؤمن دست به دزدى میزند؟ فرمود: «گاهى امکان آن هست» پرسید یا رسول الله! آیا او دروغ میگوید؟ فرمود: «خیر، خدای تعالی میفرماید: "تنها کسانى دروغپردازى میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند (یعنی دروغگویان مؤمن نیستند)».[1] با توجه به اینکه این روایت و شبیه آن در برخی منابع اهلسنت به صورت مسند(دارای سلسله سند) از پیامبر خدا(صلیاللهعلیهوآله) نقل شده است،[2] به احتمال زیاد، برخی کتب شیعی نیز آنرا به نقل از همان منابع نقل کردهاند.
هرچند که برخی کتب شیعی این روایت را نقل کردهاند، اما به دلائل متعدد اینگونه روایات مجوزی برای گناه و اعمال خلاف نیست، زیرا اینگونه روایات تنها برای قیاس بین کذب و دیگر گناهان بیان شدهاند، نه اینکه تجویزی برای گناه باشد، موید این سخن اینکه در روایت دیگری داریم اگر همه گناهان را در اتاقی قرار دهیم کلید این اتاق دروغ است.[3] دلیل دیگر اینکه عینا روایاتی بر ضد این روایت هم وارد شده است به طور مثال اسحاق قمی میگوید: «به امام باقر(علیهالسلام) گفتم فدایت شوم آیا مومن زنا میکند؟ فرمود: نه؛ گفتم آیا مومن لواط میکند؟ فرمود: نه؛ گفتم آیا مومن شرب خمر می کند؟ فرمود: نه ....»[4] پس منظور از حدیث، تنها قیاس بین گناهان است، یعنی با توجه به اینکه روایات مخالف این روایت هم داریم، لذا ارزیابی که می توان انجام داد، بیان اهم و مهم در بین گناهان کبیره است، که به جهت آثار منفی با یکدیگر فرق دارند و برخی از برخی بزرگتر، یعنی درحقیقت این روایت کنایه از بزرگی دروغ است، نه اینکه بقیه گناهان اشکال ندارد، بلکه بقیه هم گناه است و هم حرام اما دروغ از همه بزرگتر است.
در نتیجه: قطعا انتصاب روایتی که مجوز گناه باشد به مکتب اهل بیت و تشیع کاملا نادرست است. این روایت کنایه از بزرگی دروغ است، نه اینکه بقیه گناهان اشکال ندارد، بلکه بقیه هم گناه است و هم حرام اما دروغ از همه بزرگتر است، لذا روایت فوق را حتی با فرض پذیرش، نباید مجوزی برای شرب خمر، دزدی و زنا دانست.
________________________________
پینوشت
[1].«قَالَ رَجُلٌ لَهُ(ص) الْمُؤْمِنُ یزْنِی قَالَ قَدْ یکُونُ ذَلِکَ قَالَ الْمُؤْمِنُ یسْرِقُ قَالَ قَدْ یکُونُ ذَلِکَ قَالَ یا رَسُولَ اللهِ الْمُؤْمِنُ یکْذِبُ قَالَ لَا قَالَ اللهُ تَعَالَى إِنَّما یفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لا یؤْمِنُون»؛ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسى، مجموعة ورام، ج 1، ص 114، قم، مکتبه فقیه، چاپ اول، 1410ق.
[2].ابن شاکر خرائطی، محمد بن جعفر، مساوئ الأخلاق و مذمومها، ص 69، جده، مکتبة السوادی للتوزیع، چاپ اول، 1413ق؛ متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، ج 3، ص 874، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق.
[3]. الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب، دارالکتب الإسلامية، تهران، 1407ق، ج2، ص: 339.
[4]. «إِسْحَاقَ الْقُمِّيِّ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَخْبِرْنِي عَنِ الْمُؤْمِنِ يَزْنِي قَالَ لَا قُلْتُ فَيَلُوطُ قَالَ لَا قُلْتُ فَيَشْرَبُ الْمُسْكِرَ قَالَ لَا ....» بحار الأنوار، محمد تقی مجلسی،دار إحياء التراث العربي، بيروت، 1403 ق، ج7، ص: 220.
قطعا انتصاب روایتی که مجوز گناه باشد به مکتب اهل بیت و تشیع کاملا نادرست است، چه بسا این روایت کنایه از بزرگی دروغ است، نه اینکه بقیه گناهان اشکال ندارد، بلکه بقیه هم گناه است و هم حرام اما دروغ از همه بزرگتر است، لذا روایت فوق را حتی با فرض پذیرش نباید مجوزی برای شرب خمر، دزدی و زنا دانست.