عوامل و زمینه‌های مذهب‌گرایی جوانان

11:13 - 1392/04/04
رهروان ولایت ـ یکی از روشهای تقویت روحیه مذهبی جوانان، تشکلهای هیئت و شرکت در جلسات مذهبی خودجوش است.
عوامل و زمینه‌های مذهب‌گرایی جوانان

1. احترام و تکریم

یکی از عوامل جذب جوانان و شخصیّت دادن به جوانان است پیامبر(ص)می‌فرماید:

اکْرِموا اَولادکُم وَ اَحْسِنُوا آدابَهُم[1]

گرامی بدارید فرزندانتان را و نیکو نمایید آداب آنها را.

پیامبر(ص)و پیشوایان دین در توصیه‌های مکرّر فرموده‌اند: باید برخورد مسؤولان نسبت به جوانان همراه با دلسوزی و خیرخواهی باشد. همچنین پیامبر(ص) فرمود:

اُوصیکم بالشَّبابِ خَیراً[2]

من به شما سفارش می‌کنم که نسبت به جوانان با نیکی رفتار کنید.

نوجوانی که در خانواده و اجتماع احساس می‌کند شخصیتش مانند شخصیت بزرگسالان مورد تجلیل و احترام است، کوشش می‌کند که خود را به پستی و ناپاکی آلوده ننماید و رفتارش شایسته‌ی تکریم باشد.

علی (ع) فرمودند:

مَن کَرُمت علیه نفسُه هانَت علیه شهَواتُه[3]

کسی که دارای بزرگواری و کرامت نفس باشد تمایلات شهوانیش در نظر او خوار می‌آید.

و نیز فرمود:

مَن کَرُمت علیه نفسه لَمْ یُهِنْها بِالْمعصیه[4]

کسی که به شرف معنوی و کرامت نفس خود عقیده داشته باشد با پلیدی گناه خوارش نمی‌سازد.

 و برعکس نوجوانی که مورد تکریم پدر و مادر نباشد و جامعه شخصیت او را مورد احترام قرار ندهد در ضمیر خود احساس سستی و حقارت می‌نماید و همواره از این احساس درونی رنج می‌برد. او می‌کوشد تا به هر وسیله‌‌‌‌‌‌ي ممکن اظهار وجود نماید.

 وجود چنین جوانی برای خانواده و اجتماع مایه نگرانی و سقوط قرار دارد و ممکن است مرتکب جرایم بزرگ شود.

 امام هادی(ع) می‌فرماید:

 مَنْ هانتَ عَلَیهِ نَفْسُهُ فَلا تَأمن شَرُّه[5]

 کسی که خود را ضعیف و خوار می‌داند و در باطن احساس پستی می‌کند از شرّ او ایمن مباش!

 بنابراین برای جذب نوجوانان و جوانان باید تمام اولیاء و مربیان و بزرگترها و گردانندگان مساجد و مراکز فرهنگی به‌گونه‌ای برخورد کنند که نوجوانان احساس کنند که جایگاهی نزد آنان دارند.

2. شرکت در مجالس مذهبی

یکی از روشهای تقویت روحیه مذهبی جوانان، تشکلهای هیئت و شرکت در جلسات مذهبی خودجوش است.

 شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد مردی است شیعه و آشنا به مقام  امامت شما امّا از برادران شیعه‌ي خود، دوری می‌جوید ودر مجالس دینی آنان حاضر نمی‌شود حضرت فرمود: این شخص چگونه و از کجا احکام دینش را می‌آموزد.[6]

3.همسان‌سازی محافل دینی با زندگی جوانان

بعضی از جوانان به این دلیل از مذهب و مجالس مذهبی گریزان هستند که به نظر آنها مساجد و محافل دینی با زندگی آنها دو دنیای جداگانه هستند. مساجد خود شعبه‌ي آخرت است نه دنیا؛ به این معنی که محافل دینی فقط بری آماده ساختن آخرت انسان مفید است وآن هم برای کسانی خوب است که دنیایی آباد و روزگاری خوش داشته باشند، ولی یک جوان که مال ومقام و معلومات کافی ندارد چه کاری به آخرت دارد. روی این اصل انتظارات نسل جوان و نسل بزرگسال از دین متفاوت است. بزرگسالان بهره‌‌‌‌ي خود از دنیا را برده‌اند و به اصطلاح از زندگی دنیا بازنشست شده‌اند. تمام دلهره و ترس و کوشش آنها متوجه مرگ و بعد از مرگ است. ولی نسل جوان از دین، دنیا می‌خواهد، زندگی و آسایش می‌خواهد. انتظار دارد دین مشکلات زندگی او را حل کند می‌خواهد فواید دین را در دنیا ببیند. باید برنامه‌های مذهبی مساجد طوری تنظیم شود که بین دین و زندگی آنان هماهنگی باشد. مساجد وهیأتهای دینی باید مردم را بیش از گذشته به کارهای نیک و خدمات اجتماعی تشویق کنند کتابخانه، آموزشگاه، بیمارستان، درمانگاه، بانک قرض‌الحسنه و... تأسیس نمایند.

4. والدین

یکی از مهمترین عوامل جذب جوانان به مذهب، پدر و مادر هستند که نقش بسیار مهمی در دین‌گرایی و تثبیت اعتقادات مذهبی جوانان دارند. امام زین‌العابدین(ع) در رساله حقوقش می‌فرماید:

حق فرزندت بر تو این است که بدانی او از توست و نیک و بد زندگی او وابسته به توست و بدانی که در سرپرستی ومسئول ادب و تربیت صحیح او هستی و مسئولی که او را به خداوند بزرگ راهنمایی کنی و در اطاعت از اوامر حق یاریش نمایی پس درباره فرزندت مانند کسی عمل کن که می‌داند بر احسان و نیکی‌اش ثواب و بدی‌اش عقاب است.[7]

5. هماهنگی علم و دین

باید دین وعلم را با هم به نوجوانان و جوانان آموزش داد و باید به آنها آموخت که علم و دین با هم هماهنگ هستند. هماهنگی مربیان و دبیران در رشته‌های مختلف دینی و علمی در تأکید بر گرایشات مذهبی خود از بهترین و مؤثرترین راههای جذب جوانان به دین و ارزشهای دینی است. باید جوانان به طور علمی و حساب شده و با ابزار روز مورد توجه و هدایت قرار گیرند.

6. خودساخته‌ بودن مربیان و مبلغین دینی

غالب جوانان قیافه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي دین و مذهب را در رفتار پیروان مذهب می‌دانند در‌حالی‌که باید دین را به قوانینش شناخت. لذا کسانی که در مورد دین با نوجوانان صحبت می‌نمایند خود باید الگو واقعی دین باشند و به آنچه می‌گویند عمل نمایند.

ایمان و اعتقاد قوی به مذهب داشته باشند، به خصوص معلمین دینی باید از بین انسانهای مؤمن و عالم انتخاب شوند و احاطه علمی کافی به آنچه که می‌باید گفته شود، داشته باشند و اعمال خود را با اهداف مذهبی تطبیق دهند. توانایی پاسخ دادن به پرسشهای نوجوانان را داشته باشند و بتوانند خرافات را از نظریات صحیح دینی جدا کرده به دانش‌آموزان ارائه دهند و از نظر اخلاقی، خود الگوی اخلاق باشند.

خدا کند که جـوانان ز حق جدا نشوند                      به صحبت بد و بدخواه آشنــــا نشوند   

مقدّسـات جهان را به زیر پـــــا ننهن                      شرور و مفسد و بی‌دین و بی‌حیا نشوند

خـدا کند که جـــــوانان ره هنر پویند                      شکسته بـــال و پریشان و بی‌نوا نشوند

به منصبی که رسیدند خویش گم نکنند                      به نارضایی بی‌چارگان رضــــــا نشوند

پی سیاست بدکارگان قــــــــدم نزنند                      وطن‌فروش و خطـــاکار و بد ادا نشوند

به جان و مال و ناموس کس طمع نکنند                      در این معامله هم‌کیش اشقیـــا نشوند

خدا کند که جــــوانان عقیده‌مند شوند                      سبک عیــار تهی مغز و خودنما نشوند

سر عقیده خــــود پای بفشرند چو کوه                       بسان کاه زِ هَر باد جابجـــــــا نشوند

7.مسئولین نظام اسلامی و مذهب

دولت اسلامی در هدایت و سازندگی نسل جوان نقش مهم و اساسی دارد. دولت اسلامی وظیفه دارد تا با برنامه ریزیهای صحیح راه رشد و تعالی و زمینه‌های هدایت و ارشاد نسل جوان را هموار و فراهم سازد و محیط را از عوامل فساد و بدآموزی پاکسازی کند. همانطوری‌که در مبارزه با آفات نباتی و حشرات مبارزه به عمل می‌آید و در برابر آفاتی چون مالاریا و آبله و وبا و... مقابله می‌شود، باید با زمینه خطر فساد و انحراف و بزهکاری مبارزه نمود چرا که خطر انحراف نسل جوان کمتر از خطر مالاریا در جامعه نیست. دولت اسلامی لازم است تسهیلات و زمینه های لازم را برای مذهب گرایی جوانان فراهم نماید همانطوری که در قانون آمده است.

8. سهل و آسان نشان دادن دین

یکی از راههای جذب جوانان به دین آسان گرفتن دین است.

 پیامبر(ص)فرمود:

 خداوند مرا به دین آسان مبعوث کرد.[8]

خداوند متعال اساس تکلیف را بر اساس سهولت و قابلیت نهاده است.

 چنانچه در قرآن آمده است:

 یُرِیدُاللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ[9]

خداوند آسانی را برای شما می‌خواهد و سختی را برایتان نمی‌خواهد.

 و در آیه دیگر آمده است:

 لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا[10]

خداوند هیچ کس را جز به اندازه توانش تکلیف نمی‌کند.

 از این رو آیین پیامبر  آیین سهله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي سمحه اطلاق شده است. و در تکالیف مشکل نیز بنا بر سهولت گذاشته می‌شود از طرف دیگر بسیاری از تکالیف الهی به صورت مرحله‌ای ابلاغ و اجرا می‌شود نه یکباره تا زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي لازم برای اجرای احکام فراهم آید همچون تحریم شراب و ربا و ...

 در اینجا به چند نمونه ازتکالیف آسان قرآن اشاره می‌شود:

1. بر بدهکار تنگدست سخت نگیرید.[11]

2. سهل گرفتن عبادت بر بیمار.[12]

3. آسان‌گیری نماز مسافر.[13]

4. تکلیف آسان بر مضطر.[14]

5. تخفیف در روزه.[15]

جالب این‌که قرآن می‌فرماید:

 تَخْفِیفٌ مِن رَبِّکُمْ[16]

تخفیفی است از جانب پروردگار شما.

 باید تبلیغ احکام دین برای جوانان با مقدمه‌چینی و تشویق و زمینه‌سازی مناسب باشد در برابر لغزشهای او نباید خیلی سخت گرفت.

9. رشته تحصیلی و کار مناسب

رشته تحصیلی و نوع شغل جوانان در هویت مذهبی او نقش اسلسی دارد. اولیاء باید فرزندان جوان خود را به رشته و شغلی هدایت کنند که زمینه‌ساز هویت مذهبی آنها باشد. در روایات آمده است که:

ضَعَهُ موضعاً حسناً[17]

 جای خوب و نیکو قرارش دهید.

 گاه افرادی با وجود داشتن زمینه‌های مذهبی به دلیل انتخاب رشته‌‌ي خاص و هم‌نشینی با چهره‌های غیر مذهبی رنگ مذهبی خود را از دست می‌دهند.

 

پی نوشت:

[1]) وسایل الشیعه،ج21،ص476؛ بحارالانوار،ج101،ص95.

[2]) الحدیث،ج1،ص349،بزرگسالان فلسفی،ص65.

[3]) نهج‌البلاغه‌، فیض، ص1283.

[4]) غررالحکم،ج2،ص677.

[5]) تحف العقول،ص483؛جوان فلسفی،ج1،ص448.

[6]) اصول کافی.

[7]) وامَّا حق وَلَدَکَ فَاَنْ تَعْلَمَ اَنَّهُ مِنْکَ و مُضافٌ اِلَیْکَ فی عاجِلِ‌الدُّنیا بِخَیْره وَ شرّه و اِنَّکَ مَسئول عَما ولیّته به مِنْ حُسْنِ‌ا‌لْادب وَ الدِلالَه عَلی ربّه والْمَعُونَه لَهُ عَلی طاعَتِه فَاعْمَل فی اَمْرِهِ عَمَلَ مَنْ یَعْلظم اَنّه مُثابٌ عَلی‌الاحْسانِ اِلَیْهِ وَ مُعاقَبٌ عَلَی‌الاسائه الیه (خصال صدوق،ج2،ص350).

[8]) قال رسول: بعثنی بالحنیفه السّهله السّمحه(وسائل الشّیعه، ج14،ص74).

[9]) بقره/185؛ تفسیر نمونه،ج2،ص297.

[10]) بقره/286.

[11]) بقره/280.

[12]) توبه88و15.

[13]) بقره،/185ومائده/6.

[14]) بقره/173؛مائده/3؛انعام/119.

[15]) بقره/178.

[16]) بقره/178.

[17])المحجة البیضاء، ج 3، ص 443.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 6 =
*****