ایران جوان بمان

19:50 - 1399/10/28

- بدیهی است سیاستگذاری اشتباه چندین ساله در زمینه کنترل فرزندآوری اگرچه شاید راهکاری موقتی در بازه زمانی خاصی می توانست باشد، اما ادامه آن، کشور عزیز ما را با خطری جدی مواجه ساخته و اینک باید در کنار خانواده ها ، تمامی نهادهای سیاستگذار، قانونگذار و حتی حمایتی به میدان آمده و سایه ایران پیر و کهنسال را از آینده این کشور دور کنند.

فرزند

امروزه کارشناسان کشور معتقدند تک فرزندی و پایین آمدن رشد جمعیت بزرگترین معضل پیش روی ایران فردای ماست. کشوری که حداقل نیمی از جمعیت آن در سنین کهنسالی هستند و نیم دیگر کشور هم باید نیازهای آنها را به مواد مصرفی، تأمین کنند و هم از آنها نگهداری کرده و با مالیات های سنگین هزینه دارو و درمان آنها را بپردازند و در واقع با کمبود نیروی جوانی مواجه خواهیم بود که موتور متحرکه کشور است و بدون آن هیچ چرخی به گردش در نخواهد آمد، نه چرخ اقتصادی، نه علمی و نه غیره.
اگر کهنسالان نیمی از جامعه را تشکیل دهند رسماً کشور از نیروی مولد باید سه برابر و حتی بیشتر کار بکشد که لذت، آرامش و آسایش آنها مختل شده و در کنار همه تلاش ها هیچ پیشرفتی متصور نخواهد بود. بله کارشناسان امر اذعان دارند نسبت سالمندان باید کمتر از ۱۰ درصد جامعه باشد و گروه مولد هم باید حدود ۷۰ درصد جمعیت را تشکیل دهد تا بتواند چرخ اقتصاد را بچرخاند، گروه پایه یا همان خردسالان هم باید حدود ۲۰ درصد باشد تا همیشه بنیان و ساختار جمعیتی کشور حفظ شود. و این نسبت جمعیتی در ایران امروز ما کاملا تغییر کرده است.
این ها جنبه های منفی و سیاه پایین آمدن رشد جمعیت در ایران فردای ماست و در کنار خانواده، مسئولان کنونی نیز باید احساس وظیفه کنند. اینکه ما سه میلیون زوج نابارور در کشور داریم و از سوی دیگر پیشرفت های علمی گسترده و نتایج درخشان پزشکی در این زمینه در کشورما وجود دارد، هزینه های بالای آن خیلی از این زوج های نابارور را از لذت و نعمت فرزند محروم کرده است. حل مشکل ناباروری زوجین، نه تنها به ارتقای سلامت جسمی آنان کمک خواهد نمود، بلکه سبب خواهد شد تا سلامت آنها و خانواده های ایشان در تمام ابعاد سلامت مانند ابعاد اجتماعی، روانی و معنوی ارتقا یابد. و البته این مهم است که تعریفی درست از ناباروری و زوج های نابارور داشته باشیم و خدمات درمانی را نه تنها برای زوجینی که از نعمت فرزند محروم هستند، بلکه برای زوجینی که سالهاست فرزند دوم و سومی نداشته اند نیز تخصیص دهیم.
ایجاد مراکز دولتی با خدمات کاملاً رایگان برای اینچنین زوج هایی می تواند تا حد به سزایی به اصلاح ساختار جمعیتی کشور بیانجامد. در کنار این مراکز و اینگونه فعالیت ها، اختصاص مشوق هایی کارآمد برای خانواده های با فرزندان بیشتر، مانند تامین منزل مسکونی، رایگان شدن تمامی خرج های بهداشتی و درمان و آموزشی آنها، تضمین اشتغال فرزند چهارم، معافیت از دوره خدمت ضروری و دیگر راهکارها از مواردی است که حتماً باید توسط نهادهای قانونگذار و اجرایی کشور به مرحله عملیاتی دربیاید نه آنکه فقط شاهد توصیه های ضمنی باشیم و خبری از مشوق های تاثیرگذار نباشد.
بدیهی است یک سیاستگذاری اشتباه چندین ساله، کشور عزیز ما را با خطری جدی مواجه ساخته که البته عدم ایفای نقش در اصلاح آن سیاست غلط اشتباهی بسیار بزرگتر به شمار می رود. آیندگان از ما می پرسند چرا به اندازه یک تبلیغ پرتکرار و سرسام آور و بیهوده تلویزیونی، رسانه ملی فرزند کمتر را برابر با ایرانی پیرتر معرفی نکرد؟

دو دهه گذشته در و دیوار شهرها و جاده‌ها پر بود از شعار فرزند کمتر زندگی بهتر. شعاری کوتاه و پر تکرار. همان زمان بودند کارشناسان و فرهیختگانی که عواقب سوء این شعار را هشدار دادند و حتی کتاب ها و مقالات بسیاری به نگارش درآورده و جنبه های مختلف عاقبت نافرجام و غلط این رویه را یادآوری کردند. اما دولت وقت وقتی به میدان و با تمام قوا این شعار را تبلیغ کرد مگر صداهای دیگر شنیدنی بود؟ به هر حال آن شعار در کشور ما یک فرهنگ گردید و همگان به خیال اینکه فرزند کمتر برابری با زندگی بهتری می کند، زندگی با فرزندان پر تعداد را از یاد بردند. شاید بگوییم آن سیاست برای تاریخی خاص و تا زمانی محدود می توانست راهکاری به شمار بیاید اما فراموش کردن اعلام پایان آن سیاست سبب آن شد که امروزه تک فرزندی و فرزندانی بدون ارحام اعم از خاله ها و عمه ها و دایی و عمو را شاهد باشیم. گذشت زمان دیگر گواه خوبی بر غلط بودن آن سیاست و شعار است و می بایست هم خانواده ها، بزرگترها، پدران و مادران توجه به این سنت غلط داشته باشند و علل واهی آن رویه زشت را از خود دور کنند و هم دولت ها و دستگاه های حاکمیتی با همان توان که آن شعار کذایی را بر سر زبان ها انداختند و به عنوان یک اصل در زندگی ها داخل کردند، حال با همان توان و قدرت به جبران اشتباه خود پرداخته و فقط با ادبیاتی طلبکارانه یا توصیه محور به لزوم فرزندآوری بسنده نکنند.

بله امروزه خانواده ها با قدرت تفکر خویش از راه مطالعه و تحقیق به این مهم رسیدند تا فرزندانی نباشد نقش پدری و مادری پیاده نمیشود، زندگی نشاط و شوری ندارد، لذت و رضایت از زندگی زناشویی به حداقل می رسد، خطر فروپاشی خانواده با تک فرزندی بیشتر است، فرزندان بیشتر ابزاری برای توانمندی خانواده و کمکی برای دوران کهولت والدین هستند و زندگی را برکت می بخشند. این گزاره ها را همه خانواده ها می دانند.

گزاره هایی که هم در مطالعات روانشناسی به اثبات رسیده و هم در متون دینی به آنها پرداخته شده است. در سبک زندگی دینی تکثیر اولاد از اهداف و کارکردهای خانواده بر شمرده شده و مفسر بزرگ قرآن کریم، علامه طباطبایی در باره آن در تفسیر عظیم الشأن المیزان آورده است: «عامل نکاح و ازدواج منحصر در تولید مثل و تربیت اولاد است و مسئله اطفای شهوت و یا اشتراک در اَعمال زندگی؛ چون کسب و زراعت و جمع‌ کردن مال و تدبیر غذا و آب و وسایل خانه و اداره آن، اموری است که از چارچوب غرض طبیعت و خلقت خارج است و تنها به عنوان مقدمه ای برای آن مهم است و یا فواید دیگری غیر از غرض اصلی بر آنها مترتب می ‌شود.» ایشان همچنین بیان داشتند: «یکی از مهم‌ ترین مقاصد در نظر شارع اسلام، زیاد شدن نسل مسلمانان و آباد شدن زمین به دست آنان است. آبادی شایسته و مخصوصی که ریشه شرک و فساد را می ‌زند.»
البته که سیاستگذاران صهیونیستی یا نئومسیحیان یهودی نمی خواهند کشورهای اسلامی از جهت تعداد افراد بیشتر از آنان باشند چرا که افراد بیشتر به معنای وجود استعدادهای بیشتر و نیروی کار و نیروی نظامی بیشتر و کارآمدتر است. بنابراین با اهدای مکرر لوازم پیشگیری از بارداری و تبلیغ و صادرات انواع مختلف آنها در کشورهای اسلامی به دنبال نسل کشی خاموش در این کشورها بوده و تا حدی نیز موفق شدند، ولی همان ها وقتی برای کشور خود و دوستانشان نسخه می پیچند اینگونه بیان می کنند که : «خانواده غیر از یکی - دو سال اول که برای پرورش کودک لازم است، وجودی است مرده، و لذا تنها کارکرد خانواده همین است و بس!» این جمله ویلیام وُلف است. جمله ای که آنها به خود می گویند و ما را از شنیدن آن محروم کرده اند.

دو دهه گذشته در و دیوار شهرها و جاده‌ها پر بود از شعار فرزند کمتر زندگی بهتر. شعاری کوتاه و پر تکرار. همان زمان بودند کارشناسان و فرهیختگانی که عواقب سوء این شعار را هشدار دادند و حتی کتاب ها و مقالات بسیاری به نگارش درآورده و جنبه های مختلف عاقبت نافرجام و غلط این رویه را یادآوری کردند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 3 =
*****