علامه مصباح نمونه کاملی از عالم تراز اسلام بود که توانست در طول حیات خویش مبانی اسلام و انقلاب را به خوبی تبیین کنند.
عالمان ستارگان پرفروغی هستند که در ظلمتهای جهل با نورافشانی خویش بشریت را به راه راست سوق میدهند و مسیر سعادت را برای طالبان آن آشکار میکنند و مکر و حیله شیاطین را باطل کرده و نقشههای شوم ایشان را میسوزانند. این افراد شجره طیبهای هستند که ریشههایشان در تمام طول تاریخ بشریت ریشه دوانده است و قامتشان استوار و میوههایشان سیرآب کننده طالبان حقیقت است، این بزرگواران چشمههاى گوارا و پرآب هستند كه تشنگان وادى معرفت را سيراب و آنان را از هلاكت و ضلالت نجات ميدهند، و دليل و راهنمائى هستند كه گم شدگان بيابان حيرت را به منزل مقصود ميرسانند از اینروست که در آیات قرآن مجید و بیانات رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) و ائمه اطهار(سلاماللهعلیهم) بارها به جایگاه علم و عالم اشاره شده است.
جایگاه عالم را زمانی میتوان به خوبی درک کرد که به این نکته دقت داشته باشیم که خلقت جهان هستی برای علم و آگاهی بشری آفریده شده است، «اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا[طلاق/12] خداوند همان کسی است که هفت آسمان را آفرید، و از زمین نیز همانند آنها را؛ فرمان او در میان آنها پیوسته فرود میآید تا بدانید خداوند بر هر چیز تواناست و اینکه علم او به همه چیز احاطه دارد!» و این دانشمندان هستند که پرچمدار حرکت مردم به سوی هدف خلقت میباشند، از اینروست که همنشینی با عالم از فضیلت اعتکاف در خانه خدا برتر است آنچنان که امام علی(علیهالسلام) در بیانات خویش به این موضوع اشاره کرده و میفرمایند: «يك ساعت نزد علما نشستن در پيشگاه خداوند از هزار سال عبادت برتر است. و ديدن عالم، نزد خدا محبوبتر است از يك سال به اعتكاف نشستن در مسجد الحرام. زيارت علما، دوست داشتنىتر است از هفتاد طواف گرد خانه كعبه و برتر است از هفتاد حج و عمره قبول شده، خداوند عالم را هفتاد درجه بالا مىبرد و رحمت را بر او نازل مىكند و ملائكه شهادت مىدهند كه بهشت بر او واجب شده است».[1]
در واقع این عالم است که با علم خویش مردم جامعه را نجات میدهد، آنچنان که امام هادی(علیهالسلام) میفرمایند: «اگر بعد از غیبت قائم ما نبود وجود علمایی که به سوی او (مردم را فرا) می خوانند و به وجود او رهنمون می شوند و با حجتهای الهی از دین او دفاع میکنند و بندگان ناتوان خدا را از دام ابلیس و پیروان او میرهانند، بی گمان همه ی مردم از دین خدا بر میگشتند. ولى آنان زمام دلهاى ناتوان شیعه را همچون سکّان کشتى به دست گرفتهاند. اینان همان انسانهاى برتر نزد خداوندند».[2] از اینروست که در قیامت زمانی که افراد مختلف به بهشت وارد میشوند این عالم است که بر در ورودی بهشت میایستد و پیروان خویش را به سوی بهشت هدایت میکند، آنچنان که امام صادق(علیهالسلام) در این زمینه میفرماید: «چون روز قیامت شود، خدای عزوجل عالم و عابد را برانگیزد. چون آن دو در پیشگاه خدای عزوجل بایستند، به عابد گفته شود: به بهشت برو و به عالم گفته شود: بایست و بسبب آن که مردم را نیکو تربیت کردی، شفاعتشان کن.»[3]
شاید بتوان ادعا کرد که یکی از علمای بزرگی که مصداق این روایات است، حضرت آیت الله علامه مصباح یزدی میباشد، فردی که تمام عمر شریف خویش را برای هدایت جامعه قرار داد و با قلم و بیان خویش توانست افراد زیادی را تربیت کرده و با اسلام ناب آشنا کند.
آیت الله مصباح یزدی از آغاز نهضت امام خمینی(ره) با ایشان همراه بوده و با دیگر شاگردان امام امت برای برپایی حکومت اسلامی مبارزه کردند، که نمونهای از این مبارزات را میتوان در نشریات انتقام و بعثت مشاهده کرد[4] که در دهه 40 دودمان حکومت پهلوی را به زیر سوال میبرد و سبب شد که ساواک دستور به تعقیب ایشان بدهد.
یکی از مهمترین بخشهای زندگی آیت الله مصباح یزدی را میتوان در تلاشهای ایشان برای تبیین اندیشه ناب اسلامی مشاهده کرد آنجا که در اوایل دهه شصت برای دفاع از مبانی انقلاب بر سر میز مناظره با احسان تبری مارکسیسم و فرخی نگهدار فدایی خلق مینشست و اندیشههای التقاطی را با بیانی شیوا مورد واکاوی قرار میداد و سره را از ناسره برای مخاطب خویش آشکار میکرد، اما این تلاشها تنها محدود به اوایل انقلاب نمیشود بلکه سالها بعد زمانی که در دهه هفتاد جریان خاص تلاش کرد اصول انقلاب را به انحراف کشیده و قشر تحصیل کرده جامعه را از انقلاب جدا کند، دوباره باز علامه مصباح یزدی بود که پای در میدان نهاد و چراغ هدایت را برای جوانان روشن نگه داشت تا مصداقی باشد از علمایی که زمام دلهای شیعیان ناتوان را به دست گرفته و از غرق شدن ایشان در وادی شبهات جلوگیری میکند.
گوشه دیگر از خدمات این عالم بزرگوار را میتوان در تألیفات و تربیت شاگردان متعدد و اندیشمند ایشان مشاهده کرد موضوعی که متأسفانه در دیگر شخصیتهای علمی معاصر کمتر دیده میشود، به عبارتی دیگر علامه مصباح یزدی از آغاز حیات علمی خویش تلاش کرد با تأسیس موسسه در راه حق و بعدها موسسه امام خمینی(ره) برای اسلام و انقلاب کادر سازی کند تا بعدها نیز جریان اسلامی انقلابی همچنان در جامعه حضور فعال داشته باشد.
این تلاشهای صادقانه آیت الله مصباح یزدی سدی محکم در مقابل جریانات انحرافی جامعه بود از اینرو دشمنان تلاش کردند هر گونه که میتوانند این عالم بزرگوار را به انزوا بکشانند از اینرو در روزنامههای زنجیرهای اهانتهای متعددی به ایشان شد که شاید اوج آن را بتوان کاریکاتوری موهوم دانست که سبب اعتراض جامعه دینی شد. این دشمنیها گرچه سالها ادامه داشت ولی هیچگاه سبب نشد که حضرت علامه از مواضع اسلام انقلابی خویش کوتاه بیاید، به همین خاطر شاید بتوان مظلومیت این عالم جلیل القدر را به مظلومیت شهید بهشتی تشبیه کرد که هیچگاه در طول حیات خویش به دفاع از خود نپرداخت بلکه تمام تلاش را برای دفاع از اسلام و انقلاب نهاد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت
[1]. ابن فهد حلى، عدة الداعي و نجاح الساعي، دار الكتب الإسلامي، ص: 75.
[2]. علامه مجلسی، بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربي، ج2، ص: 6.
[3]. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج2، ص: 16.
[4]. به این قسمت مراجعه کنید.
تلاشهای صادقانه آیت الله مصباح یزدی سدی محکم در مقابل جریانات انحرافی جامعه بود از اینرو دشمنان تلاش کردند هر گونه که میتوانند این عالم بزرگوار را به انزوا بکشانند از اینرو در روزنامههای زنجیرهای اهانتهای متعددی به ایشان شد که شاید اوج آن را بتوان کاریکاتوری موهوم دانست که سبب اعتراض جامعه دینی شد. این دشمنیها گرچه سالها ادامه داشت ولی هیچگاه سبب نشد که حضرت علامه از مواضع اسلام انقلابی خویش کوتاه بیاید، به همین خاطر شاید بتوان مظلومیت این عالم جلیل القدر را به مظلومیت شهید بهشتی تشبیه کرد که هیچگاه در طول حیات خویش به دفاع از خود نپرداخت بلکه تمام تلاش را برای دفاع از اسلام و انقلاب نهاد.
نظرات
خدا رحمتش کنه. مردعالم و بزرگی بود. ولی آخه این چه عکسی هست از این بنده خدا گذاشتید؟ این همه عکس قشنگ تر داره