خباثت و قساوت، مثل تمام صفات شیطانی دیگر، دارای درجات و سطوح مختلف است. از آزار و اذیت یک مورچه گرفته تا زیرپاگذاشتن تمام قوانین انسانی و الهی، همه از مصادیق بدجنسی و سنگدلی است اما قطعاً سطح و رتبهی آنها با هم یکسان نیست. ناگفته پیداست که هر اندازه، عمل و جنایت انجام شده، وحشیانهتر باشد به همان اندازه، از قساوت و خباثت عاملین آن، حکایت خواهد کرد. نکتهی عجیبتر آن است که چنین جنایت هولناکی را در بوق و کرنا کنند و به تجلیل از عوامل آن بپردازند!
گروهک منافقین که زیر پرچم فریبکارانهی «سازمان مجاهدین خلق» و با شعارهای قرآنی(!) به ترویج خود میپرداختند از نمونههای بارز کسانی هستند که به درجات بالای خباثت و قساوت دست یافته و بکلی آن را ممدوح و پسندیده فرض میکنند! در میان هزاران مورد از جنایات این گروهک، یکی از تاسفبارترین موارد، مربوط می شود به ترور «سيد بزرگوار و عالم عادل عاليقدر و معلم اخلاق و معنويات ... شخصيتی به تمام معنی اسلامی»[1] آیت الله «سید اسدالله مدنی» (رحمهالله). این چهرهی نورانی و این شخصیت «عالم، فقيه، روشنفكر، اهل قلم، شجاع، مبارز، دارای بينش سياسی بالا و انسانی مخلص و خود ساخته»[2] در تاریخ 20 شهریور 1360 در حالیکه در محراب نماز جمعه، مشغول ادای مستحبات و تعقیبات نماز بود توسط یک عامل خودفروختهی انتحاری به شهادت رسید و مثل جد بزرگوارش امیرالمومنین (علیهالسلام) در محراب نماز، شهید شد. شدت انفجار به حدی بود که 17 نفر دیگر از نمازگزاران مظلوم هم در خون خود غلتیدند و به شهادت رسیدند.
گروهک جنایت پیشهی منافقین که بخاطر ارتکاب اعمال تروریستی فراوان، به درجهی کم نظیری از قساوت رسیده بودند با افتخار تمام، مسئولیت این جنایت را بر عهده گرفتند و به تجلیل از عامل آن پرداختند! در نشریه مجاهد شماره ۲۰۶ مورخ شهریور ۱۳۷۷ آمده است: «مجید نیکو در روز جمعه ۲۰ شهریورماه ۱۳۶۰، ... آخوند مدنی، نماینده .... خمینی در آذربایجان و همدان را همراه با ۱۷ تن از پاسداران .... به هلاکت رساند.»
همچنین در ادامه این سند و در توضیح نحوه ارتکاب به عملیات تروریستی انتحاری آمده است: «... لحظات پردلهرهای می گذشتند که هرلحظه این سوال را در ذهن بزرگتر میکرد که چرا نارنجکها منفجر نمی شوند؟ اما مجید با سماجت شگفتآوری مامورینش را دنبال می کرد و ناگهان غریو انفجار نارنجکها برخاست و از آن جا که من ایستاده بودم ، چندین پاسدار را دیدم که به هوا پرتاب شدند...»
براستی جرم آیت الله شهید مدنی و نمازگزاران جمعه چه بود که باید این چنین به قتل میرسیدند؟ آیا ارتکاب اعمالی از این دست، ماهیت پلید و غیر انسانی این گروهک جنایت کار را آشکار نمیکند؟ و بالاخره اینکه آیا امثال شهید مدنی، که این چنین مظلومانه به شهادت رسیدند لایق حمایت و دلسوزی نیستند اما قاتلان آنها باید مورد حمایت آمریکا و انگلیس قرار بگیرند؟
آیا ذهن بیداری برای پاسخگویی وجود دارد؟
پاورقی:
1- بخشی از پيام امام خمينی(رحمهالله) به مناسبت شهادت آيتالله مدنی
2- مقام معظم رهبری در ديدار اعضای ستاد برگزاری كنگره آیتالله شهید مدنی/ 19 شهریور 1380
نظرات
سلام.ممنون از وقتی که به خرج دادید ونظرخود را در مورد مطلبی که قرار داده بودم،ارسال کردید.تا حدود زیادی با شما موافقم.موفق باشید.
محمدعلی|مدیر وبلاگ شهیدان