حتی از گفتن دوستت دارم هم اجتناب می‌کند ...

20:38 - 1392/08/03
رهروان ولایت ـ من نیز واقعا عاشق او هستم و تمام تلاشم را میکنم. تنها مشکل من این است که فرد احساساتی هستم و نمیتوانم تحمل کنم که بعد از ازدواج همسر من جواب احساسات مرا بدهد. من هم اکنون نیازمند جواب عاطفی او هستم ولی ...
خسته ام

سلام
من پسری 19 ساله هستم و 2 سال است با دختری 19 ساله رابطه دارم که هفت ماه از من بزرگتر است. هر دو عاشق هم هستیم و قصد ازدواج داریم. هر دو در یک دانشگاه هستیم و قبل از دانشگاه نیز با هم بودیم. پدران ما همکار هستند و خانواده‌های ما در همسایگی هم قرار دارند. من کرمانشاهی هستم و دختر مقابلم زنجانی. از نظر فرهنگی و عقیدتی و همه نظر خانوادهایمان با هم تفاهم دارند و همچنین تفاهم ما دو نفر از همه نظر خوب است.
خانوادۀ من از این ماجرا تا حدودی با خبر هستند و قصد ما را میدانند. ما به هم قول داده ایم که بعد از گرفتن مدرک لیسانس بنده به خواستگاری بروم. طی این دو سال که ما باهم بوده ایم این دختر نگرانیهای زیادی داشته و از آینده میترسیده. از مخالفت احتمالی خانواده اش. این دختر طی این دو سال رفتاری تقریبا سرذ با من داشته و به گفته خود او، این رفتار بخاطر قبل از ازدواج و نامحرم بودن است که حرمتی شکسته نشود. به گفته خود او بعد از ازدواج تمام کمبودها را جبران خواهد کرد. این دختر با وجود این رفتارها عاشق من است و قصد زندگی با من را دارد و بارها مرا مرد زندگی خود دانسته و به هیچ وجه حاضر نیست مرا از دست بدهد.
من نیز واقعا عاشق او هستم و تمام تلاشم را میکنم. تنها مشکل من این است که فرد احساساتی هستم و نمیتوانم تحمل کنم که بعد از ازدواج همسر من جواب احساسات مرا بدهد. من هم اکنون نیازمند جواب عاطفی او هستم ولی او بخاطر نامحرم بودن و اینکه شاید به گناه بیفتیم حتی از گفتن دوستت دارم نیز اجتناب می‌کند و خیلی کم به من میگوید. من او را با تمام وجودم دوست دارم. از شما می‌خواهم که راهنماییم بکنید که این مشکل را قبل از ازدواج حل کنم و اینکه چگونه می‌توانیم این چند سال قبل از ازدواج با مشکلات رو به رو شویم و چگونه مشکلات ازدواج خود را حل کنیم..... با تشکر

پاسخ

سلام
نگرانی ایشان بجاست؛ چون اولا الان شما به هم نامحرم هستید و حیا و تقید دختر اجازه نمی‌دهد با شما راحت باشد و مانند زن و شوهر برخورد کنید ثانیا الان که تعهدی در بین نیست.
بعلاوه این احتمال وجود دارد که شما بعد از این سالها که بخواهی بروی خواستگاری، با مخالفت خانواده‌ها روبرو شوید و یا به هر دلیلی نتوانید با هم ازدواج کنید و شاید هم بعد از گذشت چند سال نظرت عوض شود و به این نتیجه برسی که مناسب هم نیستید. آن موقع برای فراموش کردن هم، سختی زیادی را باید متحمل شوید. از طرفی ابراز علاقه و احساسات از طرف ایشان نیز به این وابستگی کمک میکند و چون آینده این رابطه مشخص نیست اصلا به صلاح نیست.
بهترین کاری که شما می‌توانید انجام دهید این است که رابطه را کاملا قطع کنید و برای ازدواج تلاش کنید. شما می‌توانی همین حالا این مسئله را با خانواده ات در میان بگذاری و به آنها بگوئی بروند خواستگاری.
برای راضی کردن آنها اگر گفتند فعلا کار و سربازی و... نداری بگو اقدام اولیه برای ازدواج هزینه چندانی ندارد و ما می‌توانیم مدتی را در عقد بمانیم تا شرایط فراهم شود و بعد عروسی کنیم یا حداقل بله را بگیریم و اصل ازدواج را مسلم کنیم. بعلاوه سربازیم هم راحت‌تر می‌شود چون متاهل‌ها می‌توانند در استان خودشان باشند و بعد از ظهر‌ها هم در اختیار خودشان است و من می‌توانم در دوران سربازی هم به کار پاره وقتی مشغول شوم و سرمایه‌ای جمع کنم.
می توانی بخش راضی کردن خانواده  http://moshaver41.ir/post/category/47  را هم مطالعه کنی و اگر با مخالفت دیگری روبرو شدی پاسخت را بدست بیاوری.

 

پیروز و سربلند

نظرات

تصویر راحیل
نویسنده راحیل در

سلام نظر خوبی گفته بودین .ممنون .

تصویر معین
نویسنده معین در

سلام از نظر من کار این دختر بجا و عاقلانه هستش،و کار این اقا کاملا از روی هوسه

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 0 =
*****