پیرو تعریف استراتژی آمریکا و تحرکات مقتدی صدر، میتوان نتیجه گرفت سرکرده جریان صدر، نه در حال حاضر؛ بلکه سالیانیست خواسته یا ناخواسته طبق استراتژی و در پازل آمریکا بازی میکند.
پیرامون قائلهی ایجاد شده در عراق توسط جنبش صدر در آستانه اربعین حسینی تحلیلهای مختلفی صورت گرفته است اما بیشک در این بحران ردپای محور شرارت منطقه یعنی ایالات متحده آمریکا را نمیتوان نادیده گرفت.
از آنچه از رفتارهای ایالات متحده آمریکا در منطقه دیده میشود میتوان نتیجه گرفت که این کشور در صدد طراحی استراتژی جدیدی جهت نفوذ در منطقه است. تصمیم مبهم برای خروج از افغانستان، اظهارات مبهم درباره خروج نظامی از عراق، درخواستهای مبهم و بینتیجه جهت پایان دادن به جنگ یمن و سرانجام درخواست مبهم برای حل مسئله سوریه مطابق با قطعنامه 2254 بدون دور زدن دولت قانونی سوریه، از جمله رفتارهای ضد و نقیض آمریکا در سایه دولت جدید است که سؤالات زیادی درباره واقعیت و یا دروغ بودن ادعای واشنگتن در هر یک از این پروندهها مطرح میکند.
بدون شک نمیتوان ادعاهای ایالات متحده درباره خروج همهجانبه از منطقه و یا کاهش تعداد نیروهای نظامی واشنگتن در خاورمیانه را باور کرد؛ چرا که آمریکاییها به هیچ وجه حاضر نیستند منطقه استراتژیک خاورمیانه را که دارای نقش مهم جهانی است تخلیه کنند.
اما استراتژی جدید ایالات متحده آمریکا برای گسترش نفوذ خود در خاورمیانه مبتنی بر چند مورد است:
ـ اجتناب از حضور نظامی و بهراه انداختن جنگهایی که ایالات متحده آمریکا به هر نحوی چه مستقیم و چه غیرمستقیم در آن مشارکت داشته باشد، بنابراین احتمال تقویت حضور نظامی ایالات متحده آمریکا در منطقه بسیار کم میشود.
ـ ایجاد روابط نزدیک با افراد و احزاب همسو و وابسته به سیاست آمریکا و سیطره بر تصمیمات و عملکرد آنها بهطوری که این افراد نیروهای جایگزین اجرای سیاستهای آمریکایی در خاورمیانه باشند.
پیرو تعریف استراتژی آمریکا و تحرکات مقتدی میتوان نتیجه گرفت او نه در حال حاضر؛ بلکه سالیانیست خواسته یا ناخواسته طبق استراتژی دشمن و در پازل آمریکا بازی میکند. همان گونه که مقتدی در نخستین اظهارنظر بعد از پیروزی در انتخابات در یک شروع طوفانی گفت: «موعد انحصار سلاح نزد دولت فرا رسیده، هیچ گروهی نباید خارج از چارچوب دولت، سلاح در اختیار داشته باشد؛ حتی اگر خود را بخشی از مقاومت بداند»، که به نظر میرسد این گونه موضعگیریها باب میل بیگانگان از جمله محور آمریکایی و صهیونیستی است.
روشن است که با توجه به کارآیی سلاح مقاومت در شکست داعش و سرعت بخشیدن به روند خروج آمریکا از منطقه، یکی از مسائل بغرنج از نگاه اشغالگران منطقهای و فرامنطقهای موضوع سلاح مقاومت است. بنابراین اکثر موضعگیری وعملکرد سیاسی مقتدی صدر به طور مثال درباره سلاح مقاومت عراق برخلاف فتوای تاریخی آیتالله سیدعلی سیستانی، مرجع دینی در عراق مبنی بر شکلگیری حشدالشعبی در جهت همسویی با بیگانگان، داعش و گروههای وطنفروش و تکفیری بوده است.
او به نام یک انقلاب اصلاحگرایانه در رویای یک شبه کودتا بود، تا بر طبق تصور خود با تغییر ساختار ناکارآمد عراق، اقتدار را به این سرزمین بازگرداند. اما کاش زودتر از این در مییافت اتخاذ سیاستهای مطابق با آمریکا و رژیم صهیونسیتی بیش از آنکه رویای او را محقق سازد، هر لحظه میتواند یک سرزمین بحران زده را به یک ویرانه بدل کند.
اعلام کناره گیری از فعالیت های سیاسی او پس از بیانیه ارزشمند حضرت آیت الله العظمی سیدکاظم حائری دام ظله اما، محل بحث فراوانی دارد. عدهای میگویند که این حرکت مقتدا صدر باعث آرامش بیشتر عراق خواهد شد. اما بسیاری دیگر این واکنش را در راستای بی ثبات سازی هرچه بیشتر عراق میدانند.
کناره گیری مقتدا صدر در واقع کانالیزه کردن خشونت و اعتراضات رادیکال جریان صدر خواهد بود. در گذشته اگر با تابلوی مقتدا صدر اغتشاشات در عراق شکل میگرفت، در آینده این احتمال دارد که بی نام و نشان رخ دهد و باعث اعمال نفوذ نیروهای آمریکایی با نام مقتدا صدر و بوسیله جریان و طرفدارانش شود که بسیار خطرناک تر از گذشته خواهد بود.