تجزیه ایران و تجاهل جریانات سیاسی

پس از فاجعه تروریستی در حرم مطهر شاهچراغ که 15 تن از هم‌وطنانمان به خون غلتیدند و حتی داعش رسماً مسئولیت این واقعه را به عهده گرفت، بازهم عده‌ای تحت‌تأثیر رسانه‌های فارسی‌زبان معاند، با تعبیر "کارخودشونه" هر انسان منصف و عاقلی را متحیر کردند!

این رسانه‌ها در حالی انگشت اتهام این توحش را به‌سوی جمهوری اسلامی می‌گیرند که این روزها، آشکارا ترویج ترور، خشونت و آموزش ایجاد اغتشاش را در دستور کارشان قرار داده‌اند؛ به‌عنوان‌مثال، شبکه ایران اینترنشنال عملاً به ستاد ترور و اغتشاش و براندازی تبدیل شده و با القای نفرت عمومی، میان اقشار مختلف جامعه، سعی در به خشونت کشاندن جامعه و مقابلهٔ "مردم با مردم" داشته‌ است.

هشتگ سازی‌های متعدد توسط ربات‌ها در فضای سایبری، ایجاد بیش از 50 هزار اکانت فیک و القای برتری جریان معاند در کشور، نشان می‌دهد مسئله اصلی دشمنان، دفاع از زنان و زندگی و آزادی آنان نبوده؛ بلکه موضوع اساسی به راه‌انداختن حوادث خونین هولناک در ایران، ویران‌سازی ایران و در نهایت فروپاشی و تجزیه است.

تا اینجا از این منظر می‌توان رفتارهای این جریان و جیره‌خوران داخلی آنها را طبیعی دانست؛ چرا که ذات دشمنان ایران در طول تاریخ همین‌گونه بوده است. اما آن چه غیرعادی است و انسان را به تعجب وامی‌دارد، ندیدن این حجم از توطئه‌های خطرناک دشمنان ایران توسط برخی گروه‌های سیاسی داخلی است. درحالی‌که داعش رسماً مسئولیت اقدام تروریستی در شاه‌چراغ را بر عهده گرفته و تقریباً همه رسانه‌های مطرح بین‌المللی نیز انتساب این اقدام خونین به داعش را مطرح کرده‌اند.[1]

اما در کشور ما، برخی چهره‌ها و گروه‌های سیاسی رادیکال مانند حزب اتحاد ملت با انداختن تردید درباره عامل این اقدام تروریستی، عملاً انگشت اتهام را به سمت درون کشور نشان داده‌اند. آذر منصوری، رئیس این حزب در صفحه توییتری‌اش نوشت: «نمی‌توان در مورد انگیزه و دلایل عامل یا عاملان این ترور قضاوتی کرد»؛ درحالی‌که همین شخص در ابتدای غائلهٔ مهسا امینی بدون توجه به مستندات پزشکی قانونی بلافاصله حکومت را مقصر این اتفاق معرفی کرد.[2]

این حجم از تجاهل و خباثت در حالی است که این جریان‌های سیاسی در امنیت این نظام زندگی می‌کنند و از بیت‌المال همین نظام ارتزاق می‌کنند!

پی‌نوشت:
1. دوویچه‌وله https://b2n.ir/b47299
2. رویداد https://b2n.ir/z46410