شماره 10/ اسیر جنگی یا زندانی

09:17 - 1401/11/25

-شماره 10 نام فیلمی از حمید زرگرنژاد به تهیه کنندگی ابراهیم اصغری درباره اسیر جنگی به نام استواراکبری است که در سال پایانی جنگ، اسیرعراقی ها شده است.

شماره 10 نام فیلمی از حمید زرگرنژاد به تهیه کنندگی ابراهیم اصغری درباره اسیر جنگی به نام استواراکبری است که در سال پایانی جنگ، اسیرعراقی‌ها شده است. در اول این فیلم که مجید صالحی کارکتر استوار اکبری را بازی می‌کند در همان صحنه‌های اول دست به چند فرار نام موفق می‌زند و حتی زمانی هم که استوار اکبری وارد اردوگاه اسیران می‌شود باز قصد اجرای نقشه فرار را دارد. در ادامه فیلم  مجید صالحی به خاطره سابقه فرارهایش مورد توجه چند طیف موجود در فیلم واقع می شود، عراقی‌ها، مجاهدین خلق و دو نفر ایرانی که آنها نیز قصد فرار را دارند.

بخش اول فیلم شماره 10 که بیشتر در اردوگاه اسیران اتفاق می‌افتد و لوکیشن آن یک کارخانه تعطیل است که تبدیل به اردوگاه شده است. روند اولیه فیلم درگیر لوکیشن و قاب بندی است و انگار کارگردان محو ساخت لوکیشن‌های فیلم بوده و زیاد درگیر قصه و شخصیت‌ها نشده و به تقلید از فیلم‌های فرار از زندان سمت قاب و لوکیشن‌سازی فیلم شده است و سختی فرار از آن را بیشتر تصویرسازی کرده است. لذا شخصیت‌های فیلم چه قهرمان و چه ضد قهرمان و مکمل‌ها دارای شخصیت ناقص هستند حتی خود اکبری نیز تا آخر فیلم شخصیتی کنگ دارد، اسیران جنگی ساختار و جمعیتی توده‌وار را ایفا می‌کنند، که کنش و دیالوگ خاصی از آنها را شاهد نیستیم، فقط جمع می‌شوند یکجا و شکنجه می‌شوند. تنها دو نماینده از آنها احمد و محمود رادیو با اکبری در ارتباط هستند. اما با دیالوگهای عجیب و طعنه‌دار که بیشتر ساختار شخصیتهای زندانی را دارند تا شخصیت اسیر جنگی را، انگار مرتکب جرمی شده‌اند و مجبور به تحمل آنجا می‌باشند. احمد که قرار است با اکبری فرار کند انگیزه‌اش رساندن اسامی 42 نفر از اسراء به دست ایران یا صلیب سرخ است هرچند تیپ شخصیتی و دیالوگ‌ها که بین او و اکبری رد و بدل می‌شود اصلا با انگیزه او هم‌خوانی ندارد و به تیپ شخصیتی او نمی‌خورد (شخصیتی انسان دوست و یا از خود گذشته که بخاطر جمع می خواهد فداکاری کند) و تا لحظه مرگ و یا شهادت شخصیت و انگیزه‌اش گنگ است. محمود رادیو هم که در بخشی از فیلم با اکبر همراهی می کند و علت فرار او نیز مانند احمد است، اما در آخر انگیزه فردی‌اش را دیدن تنها دخترش را اعلام می‌کند. چناچکه قبلا گفتیم تیپ شخصیتی احمد و محمود رادیو، تیپ و دیالوگ انسان زندانی را دارند تا جنگی را، و لوکیشن و بقیه زندانی‌ها با این تیپ معرفی می‌شوند. اما خود اکبری علت و انگیزه فرارش چیست؟ (نامعلوم)، انگیزه فردی دارد، انگیزه نظامی دارد، معلوم  نیست. دیالوگ‌های که بین او و دوستانش و عراقی‌ها و مجاهدین  رد و بدل می‌شود، هیچ کشفی از انگیزه او ندارد، لذا کارکتر اکبری تا آخرین لحظه برای بیینده شخصیتی گنگ دارد و انگیزه‌اش کنگ‌وار پیش گرفته می‌شود و ناگهان در آخر فیلم از آن انگیزه عدول می‌کند و قهرمانی می‌شود که پشت بیسیم می‌ایستد و همه اسامی اسراء را از حفظ برای طیف ایرانی و صلیب سرخ بیان می‌کند و قهرمان‌وار به سمت عراقی‌ها برمی‌گردد و خودش را تسلیم می کند.

فیلم شماره 10 تنها نشان‌های از فیلم جنگی را با خود حمل می‌کند و پر است از حفره‌های داستانی و شخصیتی و انگیزشی ودر رده فیلم‌های ناموفق در رساندن پیام خود می‌باشد.

روند اولیه فیلم درگیر لوکیشن و قاب بندی است انگار کارگردان محو ساخت لوکیشن های فیلم بوده و زیاد درگیر قصه و شخصیت ها نشده و به تقلید از فیلم های فرار از زندان سمت قاب و لوکیشن سازی فیلم شده است و سختی فرار از آن را بیشتر نماسازی کرده است. لذا شخصیت ها در فیلم چه از قهرمان و چه از ضد قهرمان و مکمل ها دارای شخصیت ناقص هستند حتی خود اکبری نیز تا آخر فیلم شخصیتی کنگ دارد.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 4 =
*****