علی کریمی، به عنوان یکی از اصلیترین سردمداران اغتشاشات در پاییز سال گذشته، اینک درگیر یک رسوایی بسیار بزرگ شده است.
هوشیاری مردم انقلابی ایران، در مقابل جریان مبتذل زن، زندگی، آزادی، یکی از بزرگترین نعمتهایی است که خداوند متعال آن را نصیب جامعه ایرانی کرده است. جریانی متشکل از افراد و احزابی که هیچ سنخیتی با منش و فرهنگ ملی و مذهبی مردم ایران ندارند.
آنچه میتوان از آن بهعنوان یک اصل ثابت یاد کرد این است که همواره دشمنان جمهوری اسلامی و ملت شریف ایران، در قالبی از رسوایی، مورد شماتت و بیآبرویی قرار گرفته و ذات خبیثانه آنها به طور ناخودآگاه، بر همگان روشن میشود.[1]
نمونههای زیادی وجود دارد که توجه به آنها، این واقعیت را ثابت میکند که دشمنان این مرز و بوم، به دلیل هویت جعلی و خبیثانهای که دارند، در حالتی از عناد و کینه با مردم قرار داشته و هیچوقت شعارهایی که در ظاهر عنوان میکنند، هدف واقعی آنها نبوده است، بلکه آنها همواره در صدد رسیدن به هدفی پنهان و در خدمت جریانهای خاص بودهاند.
از تلاشهای گسترده آمریکا و اسرائیل، به بهانه نجات مردم ایران گرفته تا تقلای مضحکِ رسانهای احزاب و گروهکهای خارج از ایران که هویتی تروریستی دارند، همگی یک هدف را نشانه گرفتهاند و آن ازبینبردن عزت و پیشرفت جامعه ایرانی و سرکوب اقتدار و پیروزی جمهوری اسلامی در عرصههای مختلف است.[2]
اما آنچه بهعنوان خوراک رسانهای توسط این جریان در اذهان عمومی نهادینه میشود، ارائهای غلط از وضعیت فعلی جامعه ایران و تلاش آنها برای اصلاح آن است؛ درحالی که آنچه در پشتپردهی این جریانها خوابیده است، واقعیتی کاملاً بر عکس آنچه شعار میدهند است.
اگر از موارد متعدد رسوایی کشورها و جریانهای مختلف در این زمینه عبور کنیم، صرفنظرکردن از رسوایی یکی از افراد همخط این جریانها، ظلم به افکار عمومی و مردم ایران محسوب میشود.
"علی کریمی پاشاکی" فوتبالیست به نامِ ایرانی که در سال گذشته یکی از اصلیترین رهبرانِ فکری جریان زن، زندگی، آزادی، بهحساب میآمد، اینک در خلال یک رسوایی فاجعهآمیز، چهره واقعیاش برای مردم ایران رو شده و تصویر تازهای از این شخص هتاک و مجرم در افکار عمومی نقش بسته است؛ شخصی که مدعی اصلی دفاع از حقوق زنان بود و در این راستا مُزّورانهترین فعالیتهای ممکن را انجام میداد، اینک در جایگاه نابودکننده زندگی و حیثیت خواهر خودش بهعنوان یک زن ایرانی قرار گرفته است؛ درست زمانی که کریمی با فضاسازیهای احساسی و طلبکارانه، در راستای دفاع از زنان ایرانی نقش بازی میکرد، بزرگترین کلاهبرداری دوران زندگی خود را از خواهرش انجام داده و با سوءاستفاده از سادگی و اعتماد وی، تعداد پنجاه فقره چک سفید امضا از وی گرفته و مبالغ دلخواه خود، در مجموع به میزان «هفتصد و هفتاد میلیارد تومان» را در آنها درج کرده و در معاملات سنگین صرف کرده است.
حال پس از اینکه علی کریمی، اقامت خود در آمریکا را بهعنوان مزد خوشخدمتیاش به دشمنان ایران گرفته است، چکهای مذکور برگشت خورده و در ضمن آن، لیلا کریمی، خواهر این شخص، بیش از 17 ماه است که در زندان به سر میبرد؛ یعنی درست همزمان با خوشرقصیهای کریمی به بهانه آزادی زنان در ایران، او خواهر خودش را بهعنوان یک زن ایرانی، قربانی مطامع مادی کرده و از ایران گریخته است.[3]
پینوشت:
[1]. مرکزاسنادانقلاب اسلامی، https://zaya.io/wezux
[2]. مهر، mehrnews.com/xYV4W
[3]. خبرگزاری میزان، https://www.mizanonline.ir/00JnVO