آثار دعا با تأکید بر دیدگاه قرآن کریم و صحیفه سجادیه (1)

13:02 - 1402/07/08

انسان هرقدر به مبدأ و معاد آگاه تر باشد و اعتقاد او مصمم تر گردد، از غفلت ها دور می گردد. کسی که در ظِلّ دعا خود را حاضر ببیند از رشد بیشتری برخوردار می شود.

بشریت بوسیله دعا و نیایش با خداوند یگانه بی همتا می تواند به درجاتی برسد که فلاح و نجات برای او به بار آورد. آیه شریفه "فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي"‏ ناظر به این مطلب است.

تغییر تقدیر و قضای خداوندی نسبت به هر یک از انسان ها و... از مواردی است که می تواند در سایه دعاکردن تحقق یابد. به این معنا که بواسطه دعاکردن، تقدیر و تدبیر الهی دگرگون می شود و شاید بتوان گفت که مسیرش را متحول می سازد. دعا قضای حتمی را تغییر می دهد.

همه این موارد یعنی خداشناسی و خودشناسی، رسیدن به مقام رستگاری و تغییر تقدیر الهی جزو آثار فکری_معرفتی دعا به شمار می آید.

در یک نگاه کلی می توان آثار دعا را به سه بخش تقسیم کرد که عبارت باشند از: آثار فکری و معرفتی؛ آثار جسمی و آثار قلبی. در این مقاله به بخش اول  آثار دعا یعنی آثار فکری و معرفتی می پردازیم که سه اثر جزو این آثار به شمار می آید.

1- خداشناسی و خودشناسی

  انسان هرقدر به مبدأ و معاد آگاه تر باشد و اعتقاد او مصمم تر گردد، از غفلت ها دور می گردد. کسی که در ظل دعا خود را حاضر ببیند از رشد بیشتری برخوردار می شود. چنانکه قرآن می فرماید: "وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُون" [1]؛ و هنگامى كه بندگان من از تو در باره من سؤال كنند (بگو) من نزديكم! دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا مى‏خواند، پاسخ مى‏گويم. پس بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان بياورند تا راه يابند (و به مقصد برسند!).

یکی از آثار فکری و معرفتی دعا، خداشناسی و خودشناسی است که در دعاهای صحیفه بروز و برجستگی کامل دارد. حضرت می فرماید: "اَللّهُمَّ اَنتَ الَّذی عَجَزَتِ الاوهامُ عَنِ الاحاطَةِ بِکَ وَ کَلَّتِ الالسُنُ عَن..."[2]؛ خداوندا! تو هستی که خیال ها ناتوان شدند از فراگیری تو و بازماندند زبان ها از وصف ذاتت... و در دعای 147[3] می فرماید: تو هستی که اندیشه ها قاصرند از درک ذاتت و خردها ناتوانند از چگونگی ات و دیده ها مکانت را در نیابند. اما در اینجا نیز خداوند خود، ما را به معرفت و وحدانیت اش راهنمایی و هدایت فرموده و به ما طریق بندگی و به کارگیری علم و معرفت را آموخت. دعای120[4]: خدای من و سرور من، تو را به تو شناختم و به وسیله ی تو به راه هدایت شدم و تو راهنمای من هستی بر شناختت و اگر تو نمی بودی معرفت به توحید تو پیدا نمی کردم و هدایت نمی شدم به سوی عبادتت.. در اکثر ادعیه،‌ امام با بیان اسماء و اوصاف الهی و نیز نسبت و ارتباط آنها با خود و حوایج و حالات خود(نوع بشر و طبیعت او)، در حقیقت درس بزرگی از شناخت خدا و انسان، به ما داده و با توصیف من نوعی، واقعیت نهاد و نهان آدمیان را برملا و نیاز و نقص ها را بیان می کند و از راه دعا به ما می آموزد که ما چه کسی هستیم و خدا کیست؟ ما چه می توانیم و چه می کنیم و او چه می کند و چه می تواند بکند.

دعای 148[5]: خداوندا، من بر خود فراوان گناه و بدی کرده ام و تو فراوان به من بخشش نمودی... تو را ندا دادم و فریادرس طلبیدم و یاری جستم و تو به فریادم رسیدی و از تو خواستم در حالی که فقیر بودم و تو بی نیازم ساختی و دور شدم و تو نزدیک و اجابت کننده بودی و از تو یاری جستم در حال بیچارگی و تو مرا یاری دادی و بر من روزی را فراخ ساختی... تو بخشنده ی بسیار بازگشت کننده به آمرزش هستی و من فرومایه ی بازگشت کننده به گناهان هستم... و در دعای 116 می فرماید: "اَنَا الصَّغیرُ الَّذی رَبَّیتَهُ، وَاَنَا الجاهِلُ الَّذی عَلَّمتَهُ، وَاَنَا الضّالُّ الَّذی هَدَیتَهُ..."[6]: من آن کوچکم که او را پرورش دادی و من آن نادانم که آگاهش نمودی و من آن گمراهم که او را هدایت کردی و من آن فرومایه ام که رفعتش بخشیدی و من... و من.... و من... تا آنکه می فرماید: خدای من اگر مرا در بندها ببندی و منع کنی مرا از عطایت از میان مردمان و چشمان بندگان را به سوی رسوایی هایم رهنمون گردی و دستور دهی تا مرا به آتش بیفکنند و میان من و نیکان فاصله اندازی؛ امیدم را از تو قطع نمی کنم و بر نمی گردانم روی آرزویم را از عفو کردنت و خارج نمی گردد دوستی ات از قلبم، من فراموش نمی کنم...

2- رسیدن به مقام رستگاری

 غالبا انسان ها به دنبال اموری قدم بر می دارند که نجات و سعادت را به همراه داشته باشد. از جمله راه ها برای تحقق این امر، دعا کردن است یعنی بشریت بوسیله دعا و نیایش با خداوند یگانه بی همتا می تواند به درجاتی برسد که فلاح و نجات برای او به بار آورد. آیه "فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي"‏ [7]: پس در سلك بندگانم درآى و در بهشتم وارد شو، ناظر به این مطلب است. از طریق دعا است که راه برای انسان روشن می گردد و او را از حیرت خارج می کند. لذاست که در تاریخ می بینیم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در اکثر جنگ ها (بدر، احد و...) دعا می کردند و به ما فهماندند دعا پیروزی و شکست نمی شناسد. یعنی حتی اگر به پیروزی رسیدید نیز باید دعا کنید که آیات سوره نصر به این مطلب اشاره دارد [8]. مقام معظم رهبری مد ظله العالی چنین بیان می دارند: «ذکر خدا کنید که این ذکر خدا موجب فلاح و کامیابی شما است. ذکر خدا پشتوانه ی ثبات قدم است» [9].

3- تغییر تقدیر الهی

در ابتدا باید گفت قضا و قدر از عقاید حتمی اسلامی است که عقل و نقل آن را تأیید می نمایند و در ادامه به برخی از آیات اشاره می کنیم.

1. إِنَّا كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ[10]؛ البته ما هر چيز را به اندازه آفريديم‏.

2. وَ إِذا قَضى‏ أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُون[11]؛ و هنگامى كه فرمان وجود چيزى را صادر كند، تنها مى‏گويد: موجود باش و آن، فورى موجود مى‏شود.

3. هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضى‏ أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَه‏[12]؛ او كسى است كه شما را از گل آفريد؛ سپس مدتى مقرّر داشت (تا انسان تكامل يابد) و اجل حتمى نزد اوست (و فقط او از آن آگاه است).

تغییر تقدیر و قضای خداوندی نسبت به هر یک از انسان ها و... از مواردی است که می تواند در سایه دعاکردن تحقق یابد. به این معنا که بواسطه دعاکردن، تقدیر و تدبیر الهی دگرگون می شود و شاید بتوان گفت که مسیرش را متحول می سازد. دعا قضای حتمی را تغییر می دهد[13]. چنانکه در سیره ائمه هدی علیهم السلام این مطلب دیده می شود، آنجا که خداوند می فرماید: "يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتاب‏"[14]؛ خداوند هر چه را بخواهد محو و هر چه را بخواهد اثبات مى‏كند و امّ الكتاب [لوح محفوظ] نزد اوست. و درباره حضرت یونس علیه السلام آمده: "فَلَوْ لا كانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها إِيمانُها إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزْي‏ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَتَّعْناهُمْ إِلى‏ حِين‏"[15]؛ چرا هيچ يك از شهرها و آبادي ها ايمان نياوردند كه (ايمانشان به موقع باشد و) به حالشان مفيد افتد! مگر قوم يونس، هنگامى كه آنها ايمان آوردند، عذاب رسوا كننده را در زندگى دنيا از آنان برطرف ساختيم و تا مدّت معيّنى [پايان زندگى و اجل شان‏] آنها را بهره‏مند ساختيم. قوم حضرت یونس به عذاب محکوم شده بودند ولی بخاطر ایمان آنها(توبه و ناله) عذاب الهی دفع شد. از اینجا مقصود حدیث "مَن لَم‏ يَرضَ‏ بِقَضائِى‏ وَ لَم يَصبِر عَلى بَلائِی وَ لَم يَشكُر عَلى نَعمائِي وَ لَم يقنَع بِعَطائِي فَيطلَب رَبّاً سِوائي"[16] مشخص می شود که چقدر ایمان در زندگی انسان نقش آفرین است. [17]

از یکی از ائمه سوال شد که آیا رقیه [متوسل شدن به دعا و آویختن آن به بدن بیمار جهت رفع بلای او] باعث تغییر قضای پروردگار می گردد؟ فرمودند: رقیه، خود از قضای خداوندی است. یعنی خدا حکم کرده که به سبب دعا بیمار خوب شود. [18] سید ساجدان و امام عارفان در فرازی از صحیفه شریفه سجادیه اینگونه بیان می دارند که "أللَّهُمَّ َ كِدْ لَنَا وَ لَا تَكِدْ عَلَيْنَا وَ امْكُرْ لَنَا وَ لَا تَمْكُرْ بِنَا وَ أَدِلْ لَنَا وَ لَا تُدِلْ مِنَّا"[19]؛ خداوندا برای ما حیله ای فراهم کن و بر علیه ما حیله نکن و برای ما مکری کن و بر ضد ما مکری نساز و به ما لطف کن و ما را غالب گردان و لطف را از ما مگیر و ما را مغلوب مساز.

پی نوشت:

  1. بقره/ 186.
  2. موحد ابطحی، سید محمد باقر، صحیفه سجادیه جامعه با ترجمه فارسی، مترجم: سید حسن محفوظی، دعای 239، ص 610.
  3. همان، دعای 147، ص 352 (أنت الذی قصرت الاوهام عن ذاتیتک و عجزت الافهام عن کیفیتک و لم تدرک الابصار موضع أینیتک).
  4. همان، دعای 120، ص 270 (إلهی و سیدی بک عرفتک و بک اهتدیت إلی سبیلک و أنت دلیلی علی معرفتک و لو لا أنت ما عرفت توحیدک و لا اهتدیت إلی عبادتک).
  5. همان، دعای 148، ص 369.
  6. همان، دعای 116، ص 242-240.
  7. فجر/30-29.
  8. خامنه ای، سید علی، دعا از منظر مقام معظم رهبری "به کوشش علیرضا برازش"، ص 112.
  9. همان، ص 124.
  10. قمر/ 49.
  11. بقره/ 117.
  12. انعام/ 2.
  13. ابن بابويه، محمد بن على‏، الخصال، ج ‏2، ص620 (الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ الْمُبْرَم‏).
  14. رعد/ 39.
  15. یونس/ 98.
  16. هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله، منهاج البراعه في شرح نهج البلاغه، ترجمه حسن زاده آملى، حسن و كمره اى، محمد باقر، ج‏ 14، ص 114 (کسی که راضی به قضای الهی نباشد و صبر بر بلا نداشته باشد و شکر نعمت ها را بجا نیاورد و نسبت به بخشش های خداوند قانع نگردد‏، دنبال خدای دیگری غیر از ایزد یکتا باشد).
  17. شریعتی سبزواری، محمد باقر، توحید در نگاه عقل و دین، ص 336-333.
  18. طوسی، محمد بن محمد، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ترجمه ابوالحسن شعرانی، ص 419.
  19. موحد ابطحی، سید محمد باقر، صحیفه سجادیه جامعه با ترجمه فارسی، مترجم: سید حسن محفوظی، دعای 8، ص 30.
کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 3 =
*****