علت جنگ اسرائیل با فلسطین چیست

08:30 - 1402/07/26

جنگ فلسطین اسرائیل، جنگی پیوسته البته با فراز و نشیب میانِ فلسطینی ها و اسرائیلی ها است، که در میانهٔ سدهٔ بیستم آغاز شد. منازعهٔ فلسطین ـ اسرائیل، بخش محوری منازعهٔ گسترده‌تر اَعراب و اسرائیل است.

با وجود تلاش دراز مدت برای صلح و آشتی عمومی اسرائیل با مصر و اردن،  فلسطینیان و اسرائیلیان نتوانسته‌اند به یک موافقت‌نامهٔ پایانی صلح دست یابند.

مسائل کلیدی باقی‌مانده عبارت‌اند از: شناسایی متقابل، مرزها، امنیت، حقوق آب، کنترل اورشلیم،  شهرک‌های اسرائیلی، آزادی آمد و شد فلسطینیان، و حل و فصل دعاوی فلسطینیان، مبنی بر حق بازگشت آوارگان‌شان.

خشونت ناشی از این منازعه، در منطقه‌ای غنی از آثار تاریخی، فرهنگی و مذهبی که از نظر بین‌المللی مهم است، مورد اعتراض کنفرانس‌های متعدد بین‌المللی راجع به حقوق تاریخی، مسائل امنیتی و حقوق بشر واقع شده‌است و عاملی جهت ممانعت از گردشگری و به‌طور کلی، دسترسی به مناطقی شده‌است، که به‌شدت بر سر آن مشاجره جریان دارد.

تلاش‌های فراوانی برای میانجی‌گری جهت راه‌حل دو دولت انجام شده‌است؛ از جمله ایجاد یک دولت مستقل فلسطینی در همسایگی دولت اسرائیل، پس از تأسیس این دولت در سال ۱۹۴۸. در سال ۲۰۰۷، اکثریت فلسطینیان و اسرائیلیان، مطابق شماری از نظرسنجی‌ها، راه‌حل دو دولت را بر هر راه‌حل دیگری، به‌عنوان وسیله‌ای برای حل منازعه، ترجیح دادند.

به‌علاوه، اکثریتی از یهودیان، تقاضای فلسطینیان را برای تأسیس یک دولت مستقل منصفانه می‌دانند و فکر می‌کنند اسرائیل می‌تواند با تأسیس چنین دولتی موافقت کند.

عدم اعتماد متقابل و عدم موافقت‌های چشم‌گیر دربارهٔ مسائل اساسی میان طرفین، منجر به تردیدی دوجانبه دربارهٔ تعهد طرف مقابل، برای ایفای تعهدات خود در یک موافقت‌نامهٔ احتمالی، شده است.

مشخصهٔ این منازعه، سطح خشونت موجود در آن است، که شاهدی بر وجود آن در تمام دورانی‌ست که از آغاز آن می‌گذرد.

مهمترین احزاب فلسطینی درگیر در این منازعه جریان‌های موسوم به فتح و حماس هستند.

پس از پیروزی انتخاباتی حماس در سال ۲۰۰۶، هیئت چهارجانبه (ایالات متحد، روسیه، سازمان ملل متحد، و اتحادیهٔ اروپایی)، کمک‌های خارجی آتی‌شان را به تشکیلات خودگران فلسطینی، مشروط به این کردند که دولت آینده به پرهیز از خشونت متعهد باشد و دولت اسرائیل را به‌رسمیت بشناسد، و توافق‌های پیشین را بپذیرد.

حماس این درخواست‌ها را رد کرد و همین امر موجب تعلیق برنامهٔ کمک‌های خارجی هیئت چهارجانبه، و اِعمال تحریم‌های اقتصادی توسط اسرائیل بر فلسطین شد.

یک سال بعد، به‌دنبال تصرف قدرت در باریکهٔ غزه توسط حماس، در ژوئن ۲۰۰۷، قلمرویی که رسماً به‌عنوان دولت فلسطین شناسایی شده‌است (پیش‌تر تشکیلات خودگردان فلسطینی) میان فتح در کرانهٔ باختری، و حماس در باریکهٔ غزه، تقسیم شد.

تقسیم حکمرانی میان این دو حزب، به‌طور مؤثر منتج به سقوط حاکمیت دوگانهٔ تشکیلات خودگران فلسطینی شد؛ با این حال، در سال ۲۰۱۴، یک حکومت یک‌پارچهٔ فلسطینی، متشکل از فتح و حماس، تشکیل شد. آخرین دور مذاکرات صلح در ژوئیهٔ ۲۰۱۳ آغاز، و در سال ۲۰۱۴ متوقف شد.

از جمله مهمترین کشور‌هایی که موضع جدی در این منازعه دارند باید به ایالات متحده آمریکا که اصلی‌ترین طرفدار و پشتیبان اسرائیل است و جمهوری اسلامی ایران که اصلی‌ترین طرفدار و حامی فلسطین است اشاره کرد.

اصل ماجرای فلسطین چیست؟
صل ماجرا این است که یک عده از یهودیان متنفّذ در دنیا به فکر ایجاد یک کشور مستقل برای یهودیها افتادند. از فکر این‌ها دولت انگلیس استفاده کرد و خواست مشکل خود را حل کند. البته آن‌ها قبلًا به فکر بودند به اوگاندا بروند و آنجا را کشور خودشان قرار دهند. مدّتی به فکر افتادند به طرابلس، مرکز کشور لیبی بروند؛ لذا رفتند با ایتالیایی‌ها که آن وقت طرابلس در دست آن‌ها بود صحبت کردند؛ اما ایتالیایی‌ها به این‌ها جواب رد دادند؛ بالاخره با انگلیسی‌ها کنار آمدند.

اسرائیل

اسرائیل وفلسطین بر سر چه مساله ای با هم جنگ دارند

انگلیسی‌ها آن وقت در خاورمیانه اغراض بسیار مهمِّ استعماری داشتند؛ دیدند خوب است که این‌ها به این منطقه بیایند. اوّل به عنوان یک اقلیت وارد شوند، بعد بتدریج توسعه پیدا کنند و گوشه‌ای را، آن هم گوشه‌ی حسّاسی را بگیرند چون کشور فلسطین در نقطه‌ی حساسی قرار دارد و دولت تشکیل دهند و جزو متّحدین انگلیس باشند و مانع شوند از اینکه دنیای اسلام بخصوص دنیای عرب در آن منطقه اتّحادی به وجود آورد. درست است که اگر دیگران هوشیار باشند، دشمن می‌تواند اتّحاد ایجاد کند؛ اما دشمنی که از بیرون آن‌طور حمایت می‌شود، با ترفندهای جاسوسی و با روشهای گوناگون می‌تواند اختلاف ایجاد کند که همین کار را هم کرد: به یکی نزدیک شود، یکی را بزند، یکی را بکوبد، با یکی سختی کند.

بنابراین، در درجه‌ی اوّل کمک کشور انگلیس و بعضی کشورهای غربی دیگر بود. بعد این‌ها بتدریج از انگلیس جدا و به امریکا متّصل شدند. امریکا هم این‌ها را تا امروز زیر بال خودش گرفته است. این‌ها به این معنا کشوری به وجود آوردند و آمدند کشور فلسطین را تصرّف کردند.

تصرّفشان هم این‌طوری بود: اوّل با جنگ نیامدند؛ اوّل با حیله آمدند، رفتند زمینهای بزرگ فلسطین را که زارعان و کشاورزان عرب روی آن‌ها کار می‌کردند و خیلی هم سرسبز و آباد بود، با قیمتهای چند برابر قیمت اصلی، از صاحبان و مالکان اصلی این زمینهای بزرگ که در اروپا و امریکا بودند خریدند؛ آن‌ها هم از خدا خواستند و زمینها را به این یهودیها فروختند. البته دلّال‌هایی هم داشتند که نقل کرده‌اند یکی از دلال‌هایشان همین «سیّد ضیاء» معروف، شریک رضا خان در کودتای ۱۲۹۹ بود که از اینجا که به فلسطین رفت، آنجا دلّال خرید زمین از مسلمانان برای یهودیها و اسرائیلیها شد! زمینها را خریدند؛ زمینها که ملک این‌ها شد، با روشهای واقعاً بسیار خشن و همراه با سبعیّت و سنگدلی، بتدریج شروع به اخراج زارعان از این زمینها کردند. در جایی می‌رفتند، می‌زدند، می‌کشتند و در همین هنگام افکار عمومی دنیا را هم با دروغ و فریب به طرف خودشان جلب می‌کردند.

این تسلّط غاصبانه‌ی صهیونیستها بر فلسطین سه رکن داشت: یک رکنش عبارت از قساوت با عربها بود. برخوردشان با صاحبان اصلی، با قساوت و با سختی و خشونت شدید همراه بود. با این‌ها هیچ‌گونه مدارا نمی‌کردند.رکن دوم، دروغ به افکار عمومی دنیا بود. این دروغ به افکار عمومی دنیا، یکی از آن حرفهای عجیب است. این قدر این‌ها به‌وسیله‌ی رسانه‌های صهیونیستی که دست یهودیها بود، دروغ گفتند هم قبل از آن و هم بعد از آن، این دروغها گفته می‌شد که به خاطر همین دروغها بعضی از سرمایه‌داران یهودی را گرفتند! خیلی‌ها هم دروغهای آن‌ها را باور کردند. حتّی این نویسنده‌ی فیلسوف اجتماعی فرانسوی «ژان پل سارتر» را نیز که خودمان هم در جوانی چندی شیفته‌ی این آدم و امثال او بودیم، فریب دادند.

منبع: خبرگزاری قدس

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 4 =
*****