سیره نبوی و تشکیل جامعه اسلامی

13:59 - 1402/08/02

-کار مهم پیامبر خدا دعوت به حق و حقیقت, وجهاد درراه این دعوت بود. در مقابل دنیای ظلمانی زمان خود, پیغمبر اکرم(ص) دچار تشویش نشد. چه آن روزی که درمکه تنها بود و چه زمان ورود به مدینه که هدف پیغمبر از هجرت به مدینه این است که با محیط ظالمانه و طاغوتی و فاسد سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ای که آن روز در سرتاسر دنیا حاکم بود, مبارزه کند. هدف فقط مبارزه با کفار مکه نبود؛ مسئله مسئلۀ جهانی بود, هدف این بود که پیام آزادی انسان و پیام بیداری انسان و پیام خوشبختی انسان به همه دلها برسد. این جز با ایجاد یک نظام نمونه و الگو امکان پذیر نیست لذا پیغمبر به مدینه آمدند تا این نظام نمونه را به وجود بیاورند.

کار مهم پیامبر خدا دعوت به حق و حقیقت, وجهاد درراه این دعوت بود. در مقابل دنیای ظلمانی زمان خود, پیغمبر اکرم(ص) دچار تشویش نشد. چه آن روزی که درمکه تنها بود یا جمع کوچکی از مسلمین او را احاطه کرده بودند و در مقابل او سران متکبرعرب, صنادید[1] قریش, گردنکشان با اخلاقهای خشن, با دستهای قدرتمند قرار گرفته بودند و یا عامۀ مردمی که از معرفت نصیبی نبرده بودند, وحشت نکرد؛ سخن حق خود را گفت, تکرار کرد, تبیین کرد, روشن کرد, اهانتها را تحمل کرد, سختیها و رنج ها را به جان خرید تا توانست جمع کثیری را مسلمان کند؛ و چه آن وقتی که حکومتی تشکیل داد حکومت اسلامی و خود در موضع رئیس این حکومت قدرت را به دست گرفت آن روز هم دشمنان و معارضان گوناگونی در مقابل پیغمبر بودند؛ چه گروههای مسلح عرب, وحشی هایی که در بیابانهای حجاز و یمامه[2], همه جا پراکنده بودند و دعوت اسلام باید آنها را اصلاح میکرد و آنها مقاومت میکردند وچه پادشاهان بزرگ دنیای آن روز, دو ابرقدرت آن روز عالم, یعنی ایران و امپراتوری روم. پیغمبر نامه ها نوشت مجادله ها کرد, سخنها گفت, لشکرکشی ها کرد,سختی ها کشید, در محاصره اقتصادی افتاد, کار به جایی رسید دو روز و سه روز گاهی نان برای خوردن پیدا نمیکردند. تهدیدهای فراوان از همه طرف پیغمبر را احاطه کرد, بعضی از مردم نگران میشدند, بعضی متزلزل می شدند, بعضی نق میزدند, بعضی پیغمبر را به ملایمت و سازش تشویق میکردند؛ اما پیغمبر در این صحنه دعوت و جهاد یک لحظه دچار سستی نشد و با قدرت جامعه اسلامی را پیش برد و تا به اوج عزت و قدرت رساند؛ و همان نظام وجامعه بود که در سالهای بعد توانست به قدرت اول دنیا تبدیل بشود به برکت ایستادگی پیغمبر در میدانهای نبرد و دعوت.
بعثت خاتم آغازبیداری:
خود آن حضرت, بنا بر حدیث متواتر و معروف, فرمود:« بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكارِمَ الأَخلاقِ».[3]
 بعثت با این هدف در عالم پدید آمد که مکرمتهای اخلاقی و فضیلت های روحی بشر عمومیت پیدا کند و به کمال برسد تا کسی خود دارای برترین مکارم اخلاق نباشد, خداوند متعال این مأموریت عظیم و خطیر را به او نخواهد داد؛ لذا در اوایل بعثت, خداوند متعال خطاب میکند به پیغمبر(ص) و می فرماید:« وَ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عظيم.»[4]
 این مربوط می شود به سالهای اول بعثت, ساخته و پرداخته شدن پیغمبر, تا ظرفی بشود که خدای متعال آن ظرف را مناسب وحی خود بداند مربوط به قبل از بعثت است؛ لذا وارد شده است که پیغمبر اکرم(ص) که در جوانی به تجارت اشتغال داشتند و درآمدهای هنگفتی از طریق تجارت به دست آورده بودند و همه آنچه را که به دست آورده بودند, در راه خدا صدقه دادند؛ بین مستمندان تقسیم کردند. دراین دوران که دوران اواخر تکامل پیغمبر قبل از نزول وحی است, هنوز پیغمبر, پیغمبرهم نشده بود از کوه حرا بالا میرفت به آیات الهی نگاه میکرد؛ به آسمان به ستارگان به زمین به این خلایقی که در روی زمین زندگی میکنند با احساسات مختلف با روشهای گوناگون در همۀ اینها آیات الهی را میدید, روزبه روز خضوع او در مقابل حق, خشوع دل او در مقابل امر و نهی الهی و اراده الهی بیشترمی شد, جوانه های اخلاق نیک در او روزبه روز بیشتر رشد میکرد و خرد عظیم او که در روایت است: «کانَ اَعقَلَ النَّاسُ وأَكرَمَهُم»؛ قبل از بعثت,روزبه روز با مشاهده آیات الهی پربارتر میشد؛ تا به چهل سالگی رسید و جبرئیل امین بر او نازل شد و گفت: «اقرأ»[5]؛ و اینجاست سرآغاز بعثت.
این مخلوق بینظیرالهی و انسانی کاملی که قبل از نزول وحی الهی به این مرحله از کمال رسیده است, از اولین لحظه بعثت یک جهاد مُرکب همه جانبه دشوار را آغاز کرد و بیست و سه سال در نهایت دشواری این جهاد را پیش برد. جهاد در درون خود و جهاد با مردمی که از حقیقت هیچ ادراکی نداشتند, جهاد با آن فضای ظلمانی مطلق که امیرالمؤمنین در نهج البلاغه می فرماید:«فى فِتَنِ داستهُم بِأَخْفافِها وَ وَطِئَتهُم بِأَظلافها وقامَت عَلَى سَنایکها از همه طرف فتنه ها مردم را می فشرد؛ دنیا طلبی, شهوت رانی, ظلم و تعدی, رذایل اخلاقی در اعماق وجود انسانها دست تعدی قدرتمندان بدون هیچ مانع و رادعی[6] به سوی ضعفا دراز بود؛ نه فقط در مکه و جزیرة العرب, بلکه در برترین تمدنهای آن روز عالم؛ یعنی در امپراتوری بزرگ روم و در شاهنشاهی ایران, صفحه ای ظلمانی, سرتاسر زندگی بشر را فرا گرفته بود. مجاهدت با این قدرت عظیم, تلاش بی وقفه وغیر قابل تصور, برای انسان آغاز شد. از اولین ساعات بعثت و تحمل وحی؛ وحی الهی پیوسته مثل آب زلالی که به سرزمین مستعدی برسد, بر قلب مقدس آن بزرگوار نازل میشد و او را نیرو می بخشید و او همه توان خود را به کار برد تا اینکه بتواند این دنیا را در آستانه یک تحول عظیمی قرار بدهد؛ و موفق شد.
اولین سلولهای پیکره امت اسلامی در همان روزهای دشوار مکه با دست توانای پیغمبر بنا شد؛ ستونهای مستحکمی که باید بنای امت اسلامی بر روی این ستونها استوار بشود؛ اولین مؤمنین اولین ایمان آورندگان اولین کسانی که این دانایی, شجاعت و نورانیت را داشتند که معنای پیام پیغمبررا درک کنند, دل به او ببندند؛« فَمَن يُرِدِ اللهُ أَن يَهدِيهُ يَشرَح صَدْرَهُ لِلإِسلام.»[7] دلهای آماده دل به سمت این معارف الهی و این دستورات الهی, درهای گشوده, با دست توانای پیغمبر, ساخته شد و ذهنها روشن شد, اراده ها روز به روز مستحکم تر شد. سختی هایی که در دوران مکه برای آن عده قلیل مؤمنین, که روز به روز هم بیشتر میشدند, پیش آمده بود.
 در فضایی که همه ارزشها جاهلیست, تعصب ها, غیرت ورزی های غلط, کینه ورزیهای عمیق, قساوتها, شقاوتها, ظلمها, شهوتها, در آمیخته باهم زندگی مردم را میفشرد و در خود احاطه کرده بود و میفشرد؛ در بین این سنگهای خارا و غیر قابل نفوذ, این نهالهای سرسبز بیرون آمدند, که امیرالمؤمنین میگوید:« «وَ إِنَّ الشَّجَرَةَ البَرِيَّةَ أَصَلَبُ عوداً و أقوى وقوداً»[8] این است. این سبزه ها, این نهال هایی که ریشه دوانید و رشد کرد را هیچ توفانی نمی توانست اینها را تکان بدهد, سیزده سال و بعد بر اساس این پایه های مستحکم بنای جامعه اسلامی جامعه مدنی و نبوی بر روی این پایه ها گذاشته شد. ده سال هم امت سازی به طول انجامید.
شالوده ریزی نظام اسلامی:
 امت سازی فقط سیاست نبود؛ یک بخشی از سیاست بود. بخش عمده دیگر آن تربیت یکایک افراد بود: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُم يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ».[9] «يُزَكِّيهِم»؛ یک یک دلها در زیر تربیت پیغمبر قرار میگرفت, به یکایک دلها میرسید, به یکایک ذهنها و خردها, دانش و علم را تلقین میکرد و «يُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَ الحِکمَةَ».
 حکمت یک مرتبه بالاتر است, و فقط این طور نبود که قوانین و مقررات و احکام را به آنها بیاموزد, حکمت به آنها می آموخت, و در حقیقت چشمهای آنها را باز میکرد بر روی حقایق عالم. ده سال هم پیغمبر این جور و با این روش حرکت کرد. از طرفی سیاست, اداره حکومت, دفاع از کیان جامعه اسلامی, گسترش دامنۀ اسلام, باز کردن راه برای اینکه گروه های خارج از مدینه به تدریج, یک یک وارد عرصه نورانی اسلام و معارف اسلامی بشوند, این از یک طرف, از طرف دیگر هم تربیت یکایک افراد, که این دو تا را از هم نمی شود جدا کرد. یک عده ای اسلام را فقط مسئله فردی دانستند و سیاست را از اسلام گرفتند, در حالی که نبی مکرم اسلام در آغاز هجرت در اولی که توانست خود را از دشواری های مکه نجات بدهد, اولین کاری که انجام دادند, سیاست بود وبنای جامعه اسلامی تشکیل حکومت اسلامی, تشکیل نظام اسلامی, تشکیل قشون اسلامی, نامه به سیاست مداران بزرگ عالم و ورود در عرصه سیاسی عظیم بشری آن روز, چطور میشود اسلام را از سیاست جدا کرد؟ چطور میشود سیاست را با دست هدایتی غیر از دست هدایت اسلام معنا و تفسیر کرد و شکل داد؟! «الَّذِینَ جَعَلُوا القُرآنَ عِضين»[10] بعضی قرآن را تکه پاره میکنند، «يُؤْمِنُ بِبَعض الكتابِ وَ يَكْفُرُ ببعض»,[11] به عبادت قرآن ایمان می آورند؛ به سیاست قرآن ایمان نمی آورند! «لقد أرسلنا رُسُلَنا بِالبَيِّنَاتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ والميزانَ لِيَقوم النَّاسُ بِالقِسطِ»,[12] قسط چیست؟ قسط یعنی استقرار عدالت اجتماعی در جامعه, چه کسی میتواند این را انجام بدهد؟ تشکیل یک جامعه همراه با عدالت و قسط, یک کار سیاسی ست؛ کار مدیران یک کشور است. این هدف انبیاست, نه فقط پیغمبر ما؛ عیسی و موسی و ابراهیم و همۀ پیغمبران الهی برای این آمدند, برای سیاست, برای تشکیل نظام اسلامی.
 سیره نبی اکرم در دوران ده ساله حاکمیت اسلام در مدینه یکی از درخشان ترین دوره های حکومت در طول تاریخ بشری ست. باید این دوره کوتاه و پرکار و فوق العاده تأثیرگذار در تاریخ بشر را شناخت دوره مدینه فصل دوم دوران بیست و سه ساله رسالت پیغمبر است. سیزده سال در مکه فصل اول بود که مقدمه این فصل دوم محسوب میشود و ده سال هم, دوران مدینه پیغمبر است, که دوران شالوده ریزی نظام اسلامی و ساختن یک الگو و نمونه از حاکمیت اسلام برای همه زمانها و دورانهای تاریخ انسان و همهٔ مکان هاست. این الگو البته یک الگوی کامل است, مثل آن را ما دیگر در هیچ دورانی سراغ نداریم؛ لکن با نگاه به این الگوی کامل میشود شاخصها را شناخت, این شاخصها برای افراد بشر و مسلمانها علامتهاییست که باید به وسیلهٔ آنها قضاوت کنند.
هدف پیغمبر از هجرت به مدینه این است که با محیط ظالمانه و طاغوتی و فاسد سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ای که آن روز در سرتاسر دنیا حاکم بود, مبارزه کند. هدف فقط مبارزه با کفار مکه نبود؛ مسئله مسئلۀ جهانی بود. هدف این بود که بذر اندیشه و عقیده را پیامبراکرم(ص) بپاشد؛ هر کجایی که زمینه مساعد بود, در زمان مساعد این بذر سبز خواهد شد. هدف این بود که پیام آزادی انسان و پیام بیداری انسان و پیام خوشبختی انسان به همه دلها برسد. این جز با ایجاد یک نظام نمونه و الگو امکان پذیر نیست لذا پیغمبر به مدینه آمدند تا این نظام نمونه را به وجود بیاورند.

[1] صند, جمع صندید, اشراف, مهتران و بزرگان
[2] منطقه ای در عربستان, میان نجد و بحرین که قریه ها, قلعه ها, چشمه ها و نخلستانهای فراوان داشته
[3] بحار الانوار، کتاب الايمان والكفر ابواب مکارم الاخلاق باب حسن الخلق ح١ ۲ (کرم) بزرگیها جوانمردیها
[4] سوره مبارکه قلم, آیه4 «و به راستی تو بر خلق و خوی پس بزرگی هـستی»
[5] سوره مبارکه علق آیه ۱، «بخوان»
[6] ردع) مانع بازدارنده
[7] سوره مبارکه انعام, آیه 125,« پس کسی را که خدا بخواهد هدایت نماید, دلش را به پذیرش اسلام می گشاید.»
[8] نهج البلاغه صبحی صالح, نامه 45, نامه به عثمان بن حنیف,« درختان بیابانی, چوبشان سخت تر و آتششان شعله ورتر است.»
[9] سوره مبارکه جمعه آیه 2,«اوست آن کس که در میان بیسوادان فرستاده ای از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدیشان بیاموزده»
[10] سوره مبارکه حجر/ آیه ۹۱
[11] برگرفته از آیه ۸۵ سوره مبارکه بقره: «أَفَتُؤْمِنونَ بِبَعض الكتاب وَتَکفرون ببعض»,آیا به بعضی از بخشهای قرآن ایمان می آورید و به بخشهای دیگر کفر می ورزید؟
[12] سوره مبارکه حدید/ آیه ۲۵، « به راستی پیامبران خود را با دلایل آشکار فرستادیم و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدل و انصاف به پا خیزند.»

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 0 =
*****