-ترک فعل مسئولان است که مادر تمامی مشکلات مملکت محسوب میشود و متاسفانه بیشترین ضربه را ما از این ناحیه خوردهایم.
در چند روز گذشته مرکز آمار ایران گزارشی را به هیئت دولت در خصوص میزان تورم در کشور ارائه داد که نشان دهنده توفیق دولت در کاهش تورم نسبت به سال گذشته بوده است، ولی کشور همچنان تورم بالایی را تجربه میکند و فشار بر اقشار کم درآمد بسیار بالاست، در این نوشتار به بررسی ابعاد مختلف این موضوع میپردازیم.
مرکز آمار ایران در گزارش خود به هیئت دولت آمار نقطه به نقطه کشور را در ۱۱ ماهه ۱۴۰۲ یعنی تا پایان بهمن ماه را 35/5 درصد اعلام کرده است که نسبت به مشابه سال گذشته نزدیک به ۱۸ درصد کاهش تورم را نشان میدهد، که این مهم با توجه به تلاشهای شبانه روزی دولت محترم محقق شده است. اما باید توجه داشت که این مسیر کاهش تورم بسیار مسیر سخت و طاقت فرسایی است و انسانهای مجاهد را میطلبد که تمام زندگیشان را وقف پیشرفت و توسعه اقتصادی این کشور قرار بدهند و حق این مردم یک اقتصاد پویا و بالنده و شفاف و درخور شأن آنهاست نه این اقتصاد مریض و بیماری که ما داریم.
درمورد ابعاد مختلف اقتصاد ایران ، ابتدا باید به مسئله تئوریهای اقتصادی بپردازیم؛ متاسفانه در کشور ما تئوریهای بیمار غربی که نتوانسته اقتصاد آنها را نجات بدهد و همگان دارند مشاهده میکنند که غرب با چه مشکلات اقتصادی دارد دست و پنجه نرم میکند متاسفانه در کشور ما این تئوریهای ذاتاً بیمار به شکلی صد درصد غلط اجرایی شده است، یعنی تئوریهای اقتصادی افرادی نظیر آقای کینز و آقای فریدمن و دکترین مکتب شیکاگو و ساختار اقتصاد بازار آزاد و مطالبی از این دست که ذاتاً بیمار هستند به شکلی صد درصد غلط در کشور ما اجرایی شده است.
به عنوان مثال ماجرای هدفمندی یارانهها که در کشور ما اجرا شد هرچند عنوان درستی داشت و قرار بود هزینه کردهای دولت به شکلی صحیح و عادلانه بین مردم تقسیم بشود اما چون مبنای آن آزادسازی قیمتها بود بدون در نظر گرفتن جوانب مختلف آن سبب شد تا قیمتها به صورت جهشی در طی ۱۲ سال گذشته یعنی از سال ۹۰ تا به امروز افزایش یابد و در خیلی از این موارد نیز کنترل قیمتها از دست دولت خارج شده است، حال این میان فشار بسیار سنگین این افزایش قیمتها بر دوش اقشار با درآمد بسیار پایین و یا با درآمد متوسط سنگینی میکند، چرا که دولتهای گذشته و حتی دولت آقای رئیسی تئوریهای اقتصادی خودشان را از مکاتب غربی میگیرند و مشکل اصلی ما دقیقاً در همین نقطه است.
مطلب دوم درباره ترک فعل مسئولان است که مادر تمامی مشکلات مملکت محسوب میشود و متاسفانه بیشترین ضربه را ما از این ناحیه خوردهایم، ساختار در کشور همانطور که همه میدانند باید به گونهای باشد که انسانهای کاربلد و اهل جهاد فی سبیل الله وارد همه عرصههای اجرایی کشور بشوند، در صورتی که دقیقاً خلاف این اصل در کشور ما عمل میشود، یعنی اینکه اگر شما متصل به یکی از جریانهای قدرت در کشور بودید و منافع آنها را تامین کردید آن وقت می توانید یک سمتی داشته باشید و الا هر چقدر هم که کار بلد باشید اما در داخل این جریانهای قدرت نباشید، هیچ مسئولیتی به شما نخواهند داد، وقتی که کار به اینجا کشید آن وقت میبینید دولتی بر سر کار میآید که در طول ۸ سال، کشور را دچار چالشهای بسیار بزرگ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی میکند.
حال در اینجا نقش انتخابات و رای مردم و اهمیت انتخاب فرد اصلح و یا حتی صالح بسیار مهم خواهد بود، مردم باید حواس شان باشد که به چه افرادی رای میدهند به چه کسانی را بر مسند قدرت مینشانند، امیدوارم کشور ما به سمت جوانگرایی و روی کار آمدن انسانهای متعهد و متخصص حرکت کند چرا که تنها راه نجات کشور از وضعیت کنونی همین است.
مطلب بعد این که متاسفانه در طول دهه ۹۰ حجم بسیار بالایی خلق نقدینگی یا همان چاپ اسکناس صورت گرفت که هیچگونه پشتوانه تولید و پشتوانه طلا و پشتوانه صادراتی که سبب ارز آوری به کشور بشود نداشت و به دلیل کم کاری مسئولین و همچنین تحریم اقتصادی شدید، منجر به رکود و کسری بودجه زیاد در کشور شده بود و مسئولین دولتی به جای اینکه از مسیرهای دیگر برای کاهش کسری بودجه استفاده کنند اصطلاحا دست در جیب بانک مرکزی کردند و با حجم بسیار سرسام آوری شروع به خلق نقدینگی کردند که این امر موجب کاهش ارزش پول ملی شد و وقتی که پول ملی کشور بیارزش بشود، میبینید که تمامی کالاها گران خواهند شد و دلار و طلا قیمتش افزایش خواهد یافت و این افزایش قیمتها را تحت عنوان تورمهای شدید تجربه خواهید کرد.
الان دولت سیزدهم دارد به سمتی حرکت میکند که کمترین استقراض از بانک مرکزی صورت بگیرد و از طرحهای جایگزینی همچون کمک به تولید ملی و افزایش صادرات و همچنین کاهش هزینههای دولت و جلوگیری از ناترازی بانکهای کشور که ناگفته نماند بانکهای کشور نقش بسیار موثر و پررنگی در خلق نقدینگی و همچنین افزایش تورم در کشور داشتند که در حال حاضر جلوی آن گرفته شده است و به حداقل رسیده است، و همچنین دولت از ابزار بسیار مهم مالیاتی استفاده میکند.
اگر همین روند ایرادات آن برطرف بشود و به شکلی صحیحتر اجرا بشود و در مقابل تا آنجایی که امکان دارد استقراض از بانک مرکزی صورت نگیرد، میتوان امیدوار بود که تا یک دهه آینده تورم در کشور به زیر ۱۵ درصد کاهش پیدا کند.
مسئله بعدی بحث نظارت همه جانبه توسط دولت و مجلس و قوه قضاییه میباشد، باید گفت که اگر نظارت مستمر و پیگیر و پویا و فعال و دارای اثر در کشور وجود نداشته باشد، توسط نهادهای نظارتی دولت و همچنین مجلس محترم و همچنین قوه قضاییه و کار نظارت با تفکیک وظایف و راهبردها به صورت مستمر توسط قوای سه گانه انجام نشود، وضع کشور روز به روز بدتر و وخیمتر خواهد شد و یا پیشرفت صورت نمیگیرد و یا اگر هم پیشرفتی صورت بگیرد به دلیل نبود کنترل و پایش مستمر و هدفمند و تاثیرگذار آن پیشرفتها یا به چشم نمیآیند و یا اثر مقطعی و کوتاه خواهند داشت، بعد از مسئله طرح و برنامه و مسئله فعل مسئولان مسئله نظارتهای نهادهای نظارتی سومین مسئله بسیار پر اهمیت است.
در پایان باید به موضوع رسانه و کارکردها و اثرات آن اشاره کرد که، رسانه توانایی این را دارد که هر کار نشدی را انجام بدهد و تغییرش بدهد، رسانه میتواند به موارد یاد شده در بالا سرعت و شتاب زیادی ببخشد، رسانه میتواند گرههای کور را باز کند، خلاصه هر انتظاری که داشته باشیم را رسانه میتواند برآورده کند در عرصه اجتماعی، اما در چه صورت رسانه میتواند این کارها را انجام بدهد؟
در صورتی میتواند این کارها را انجام بدهد که اولاً، بر اساس یک سری دستورالعملها و قانونها و چهارچوبهای منظم و مدون عمل کند و ثانیاً، دارای آزادی عمل باشد، اگر این نکات در باب رسانه رعایت شود میتواند گره گشای خیلی از مسائل موجود در کشور باشد.
B2n.ir/r97435
براساس گزارش مرکز آمار ایران، روند مثبت رشد اقتصادی در سال جاری در پاییز ادامه یافته و نرخ رشد اقتصادی در 9 ماه ابتدایی سال جاری به 6.7 درصد رسیده است.