یکی از نشانههای افراد پرهیزکار، ایمان به عالم غیب و تأثیر امور غیبی بر شئون زندگی آنهاست. ایمان به نقش و تأثیر عوامل غیبی بر موضوع معیشت و اقتصاد، یکی از جلوههای زندگی پرهیزکاران و ایجاد انگیزه برای داشتن همسر و فرزند است.
همه ما دوست داریم به دستور خدا عمل کرده و فردی با تقوا بوده و حق پرهیزکاری، در پیشگاه او را بجای آوریم. هرکه تقوای الهی را رعایت کند، خداوند هم در مقابل، او را از فوائد زیادی همچون تعلیم الهی، شناخت حق و باطل، آسانی و گشایش در کارهایش بهرهمند میکند.
یکی از نشانههای انسان پرهیزکار این است که به امور غیبی و خارج از عالم شهود و ماده اعتقاد و ایمان دارد. اساساً یکی از مهمترین تفاوتهای انسان خداباور از انسان غیرخداباور، در پذیرش و عدم پذیرش امور خارج از حواس ظاهری و مادی است.
انسانهایی که به عالم غیب باور دارند، محصور به عوامل تأثیرگذار مادی دنیایی نشده و به تأثیر امور خارج از مشاهده حسی و ماوراء طبیعی بر زندگیشان باور و ایمان عمیقی داشته و برای آن سهم زیادی قائلند. انسانهای پرهیزکار زیادی را میشناسیم که در تنظیم شئون زندگی خودشان، برای نقشآفرینی امور غیبی، حساب ویژهای را باز کرده و زندگیشان را متفاوت از انسانهای ظاهربین به پیش میبرند و آنها را از درک حقیقت زندگی خود در عجز قرار میدهند.
اعتقاد و ایمان به خدا و حقانیت آموزههای دینی در موضوع رزق و معیشت زندگی، یکی از جلوهها و نمونههای ایمان یک انسان معتقد به عالم غیب است. چنین فردی علاوه بر اینکه برای تأمین معاش خود و خانواده، به امور ظاهری و مادی توجه کرده و به کسب و کار مشغول است، از سویی دیگر به عوامل ماورائی و غیبی و به ظاهر غیرمرتبط با موضوع اقتصاد و معیشت نیز توجه کرده و از آنها بهرهمند میشود.
در منابع اسلامی به تأثیر اموری همچون پرهیزکاری، حسن خلق، صله رحم، صدقه، دعا، ترک گناه و اطعام دادن بر افزایش رزق توجه داده شده است؛ بهگونهای که بسیاری از افراد ظاهربین نمیتوانند وجود چنین روابطی را فهم و تحلیل کرده و بپذیرند. از این رو آنها برای بهبود و افزایش رزق خود، چنین رفتارهای دینی را در زندگی از خود نشان نمیدهند.
یکی از عوامل و واقعیتهای ماورائی اقتصادی که به افزایش رزق و روزی کمک کرده و از نظر اندیشه مادی اقتصادی غیرقابل فهم است، تشکیل خانواده و داشتن زن و فرزند است. روایات دینی، زن را یکی از کلیدهای روزی دانسته و افراد فقیر را برای نجات از فقر و نداری، به تشکیل خانواده و داشتن فرزند تشویق و توصیه کردهاند و البته که بسیاری از افراد خداباور، چنین حقیقتی را در زندگی خود تجربه کرده و تصدیق میکنند.
امروزه افراد بسیاری که نسبت به ازدواج اظهار بیتمایلی میکنند، زن و فرزند را سبب افزایش فقر و نداری خود دانسته و براین باورند که با اقدام به ازدواج و افزایش فرزند، علاوه بر اینکه بر فقر و فلاکت خود میافزایند، سبب بیچارگی و بدبختی آنها نیز میشوند. این در حالی است که لازمه پرهیزکاری، ایمان به امور غیبی و وعده خدا و انبیا و اولیاء الهی نسبت به مسائل اقتصادی نیز هست.
همیشه و در طول تاریخ اسلام، انسانهایی بوده و هستند که با چرتکه مادی و دنیایی، به حساب و کتاب معیشت زندگی خود پرداخته و به صورت شبانهروزی به دنبال کسب و کار هستند. آنها هرگز از تلاش خود راضی نشده و اظهار فقر و نداری میکنند. همیشه بین آنها این گفتگو مطرح است که مگر ممکن است که ازدواج و عیالمندی سبب رفع فقر و افزایش روزی شود؟ از همین رو اسحاقبنعمار درباره صحت یک واقعیت تاریخی در این موضوع، از امام صادق علیهالسلام سؤال میکند.
اسحاقبنعمار میگوید به امام صادق علیهالسلام عرض کردم، حدیثی است که مردم نقل میکنند، آیا واقعیت دارد؟ و آن اینکه مردی به نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله رفت و اظهار نیاز کرد، پیامبر او را به ازدواج تشویق کرد؛ او چنین کرد؛ ولی باز از نیازمندی خویش شکایت داشت. باز رسول خد او را به ازدواج تشویق کرد تا سه بار این کار تکرار شد. امام صادق علیهالسلام فرمود بله واقعیت دارد. سپس فرمود: روزی به همراه زنان وعیال است.[۱]
پینوشت:
[۱]. پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مکارم شیرازی، B2n.ir/z71839.