دوست دارم معشوقم تلاشم را ببیند

18:16 - 1393/02/18
چکیده: اگر کسانی که مسئولیتی در جامعه دارند و پشت میز ریاست نشسته‌اند و از این راه کسب روزی می‌کنند ساعتی از روز یا هفته خود را به کارهای سخت و طاقت فرسا اختصاص می‌دادند متوجه می‌شدند، مردم برای به دست آوردن لقمه نانی چه سختی‌هایی را تحمل می‌کنند.
کار و تلاش

رهروان ولایت ـ قطرات عرق یکی پس از دیگری از پیشانی مبارکش فرو می‌ریخت، او همچنان با بیل در باغچه‌ای که متعلق به خودش بود کار می‌کرد، گرمای آفتاب لحظه به لحظه بیشتر می‌شد.

به او عرض کردم: فدایت شوم  بیل را به من بده تا به جاى شما كار كنم،! عرق پیشانی‌اش را پاک کرد و فرمود: من چنان دوست دارم كه هر شخص، در گرماى آزار دهنده آفتاب، براى به دست آوردن نیازهاى زندگى كار كند و رنج بیند.[1]

تلاش جهت کسب روزی حلال و آزرده شدن در این هدف مقدس تا جایی که عرق از سر و روی انسان جاری شود از لحظات نابی است که خداوند دوست دارد آن را به نظاره بنشیند همان گونه که امام صادق علیه السلام می‌فرماید:
«من در بعضى از زراعت‌هایم چندان كار مى‏‌كنم كه عرق از من بریزد، با اینكه كسى را دارم كه به جاى من كار كند، لیكن مى‏‌خواهم كه خداى عزّوجلّ بداند كه من خود براى طلب روزى حلال كار مى‌‏كنم.»[2]

تفکر این‌که کار و تلاش و پرداختن به زراعت یا کارهای حلال دیگر سرشکستگی دارد و باعث از بین رفتن آبرو و شخصیت می‌شود،  اشتباه و ناشی از هوای نفس و شیطان است؛ چرا که همه خوبان عالم اهل کار و تلاش بوده‌اند همان گونه که  علىّ بن ابى حمزه، از پدرش نقل مى‏‌كند كه گفت:

«امام موسی كاظم «علیه‌السلام» را دیدم كه در زمینى متعلّق به خودش كار مى‌‏كرد، و پاهاى او غرق عرق شده بود، عرض كردم: فدایت شوم! كارگرانت كجایند؟ فرمود: اى على! كسانى با دست خود در زمین خویش كار كردند كه از من و پدرم بهتر بودند. گفتم: كدام كسان؟ فرمود: رسول خدا «صلی الله علیه و آله» و امیر المؤمنین «علیه‌السلام» و همه پدرانم، كه با دست خود كار مى‌‏كردند. با دست خود كار كردن، از صفت پیامبران و رسولان و اوصیا و صالحان است.»[3]

چقدر زیبا و لذت بخش است هنگامی که انسان سر سفره‌ای بنشنید که نتیجه دسترنج و تلاش خود او است، در این لحظه است که احساس می‌کند تمام لذت‌های دنیا در این سفره جمع شده‌ است، لذا پیامبر خدا هم مردم را توصیه می‌کرد از دسترنج خود بخورید و می‌فرمود:
«از دسترنج خویش بخورید و هر کس از دسترنج خویش بخورد خداوند با نظر رحمت به او نگاه خواهد کـرد و او را عـذاب نـمـی‌کند.»[4]

کار، تلاش، تحّرک و پویایی آن قدر مهم و اساسی است که حتی واگذار کردن کارهای خیلی کوچک و پیش پا افتاده به دیگران نیز شایسته انسان نیست همان گونه که رسول خدا می‌فرماید:
«کـارهـای خـود را خـود انجام دهید و هرگز از دیگران، اندازه یک چوب مسواک، کمک نـخـواهـیـد.» [5]

اگر کسانی که مسئولیتی در جامعه دارند و پشت میز ریاست نشسته‌اند و از این راه کسب روزی می‌کنند ساعتی از روز یا هفته خود را به کارهای سخت و طاقت فرسا اختصاص می‌دادند متوجه می‌شدند، مردم برای به دست آوردن لقمه نانی چه سختی‌هایی را تحمل می‌کنند. قطعا لمس سختی‌ها کمک می‌کند مسئولین در تصمیم گیری‌هایشان دقیقتر باشند و در هر حالی رفاه حال مردم و ارباب رجوع را در اولویت قرار دهند، همان گونه که امام علی علیه السلام می‌فرماید:
«خداى بزرگ به داود «علیه‌السلام» وحى فرستاد كه تو، اگر از بیت المال نمى‏‌خوردى و با دست خود كار مى‌‏كردى، بنده خوبى بودى ... داود چهل روز گریست، آنگاه خدا به آهن وحى (اشاره) كرد، كه در دست بنده من داود نرم باش. بدینسان خداى بزرگ آهن را براى او نرم كرد، و او هر روز یك زره مى‌‏بافت و به هزار درهم مى‏‌فروخت. سیصدوشصت زره بافت و آن‌ها را به سیصدوشصت هزار درهم فروخت و از بیت المال بى‏‌نیاز شد.[6]

در پی روزی حلال رفتن عیب و عار نیست، همه کسانی که به درجات بالای معنویت رسیده‌اند و مورد توجه حضرت حق قرار گرفته‌اند اهل تلاش و کار بوده‌اند، همان گونه که وقتی امام صادق می‌خواست جدش امیرالمومنین و مادرش فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیهما را معرفی کند از فعالیت‌های آن بزرگوران نام می‌برد و می‌فرمود:
 «امیر المؤمنین «علیه‌السلام» هیزم جمع مى‏‌كرد، و آب از چاه بالا مى‏‌كشید، و به جاروب كردن خانه مى‏‌پرداخت، و فاطمه «سلام‌الله‌علیها» گندم با دستاس آرد مى‏‌كرد و آن را خمیر مى‏‌كرد و نان مى‏‌پخت».[7]

 این حدیث کوتاه نشان از عظمت پیشواى جهان اسلام، امیرمؤمنان على علیه‌السلام و بانوى نمونه جهان فاطمه زهرا علیها‌السلام است، زندگى آن‌ها در نهایت سادگى و بى آلایشى مملوّ از صفا و صمیمیّت و همكارى و همگامى بود، كار عیب نبود و همكارى و تفاهم، اصل اساسى محسوب مى‏‌شد، بى‌آلایشی امتیاز بزرگ زندگی آن‌ها بود. همان امورى كه از خانه و خانواده‏‌هاى امروز رخت بربسته و به دنبال آن آسایش و آرامش هم رفته است.

-----------------------------

پی نوشت‌ها:

[1]. الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج‏5، ص: 477
[2]. «إنّی لأعمل فی بعض ضیاعى حتى أعرق، و إنّ لی من یكفینی، لیعلم اللَّه عزّ و جلّ أنّی أطلب الرّزق الحلال»[ وسائل الشیعة، ج 12، ص 23.].
[3]. «عليّ بن أبي حمزة، عن أبيه قال: رأيت أبا الحسن «ع» يعمل في أرض له، قد استنقعت قدماه في العرق، فقلت له: جعلت فداك، أين الرّجال؟ فقال: يا عليّ! قد عمل باليد من هو خير منّي في أرضه و من أبي. فقلت له: و من هو؟ فقال: رسول اللَّه «ص» و أمير المؤمنين و آبائي «ع» كلّهم، كانوا قد عملوا بأيديهم، و هو من عمل النّبيين و المرسلين و الأوصياء و الصّالحين» [بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏48، ص: 116]
[4]. «کلوا من کَدّ اَیدیکم * مَن اَكَل مِن كَدِّ یَده، نَظَرَ اللهُ اِلَیه بالرَّحمَةِ، ثُمَّ لا یُعَذِّبهُ اَبَداً»[بحارالانوار، ج 103، باب 1]
[5]. «لا یـَسـْتـَعْنَ اَحَدَکُمْ بِالنّاسِ وَلَوْ فی قَضْمِةٍ مِنْ سـِواکٍ» [سیره نبوی،ج اول،ص 343]
[6].«أوحى اللَّه عزّ و جلّ إلى داود «ع»، إنّك نعم العبد، لولا أنّك تأكل من بیت المال و لا تعمل بیدك شیئا. قال: فبكى داود «ع» أربعین صباحا، فأوحى اللَّه إلى الحدید أن: لن لعبدی داود. فألان اللَّه عزّ و جلّ له الحدید، فكان یعمل كلّ یوم درعا فیبیعها بألف درهم. فعمل ثلاث مائة و ستّین درعا، فباعها بثلاث مائة و ستّین ألفا، و استغنى عن بیت المال.» [وسائل الشیعة، ج 12، ص 22، الباب 9، من أبواب مقدّمات التجارة، حدیث 3.]
[7]. «فیما رواه الإمام الصّادق: كان أمیر المؤمنین «ع» یحتطب و یستقی و یكنس، و كانت فاطمة تطحن و تعجن و تخبز»[ سفینة البحار، جلد 2، صفحه 195.].

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
13 + 5 =
*****