رهروان ولایت ـ کسانی که به کارآمدی نظام اخلاقی اسلام اعتقاد و ایمان دارند، در عصر پیشرفتهای مختلف در عرصههای گوناگون و تعارضات پیشآمده، احساس نیاز شدیدی به استخراج و بیان احکام اخلاقی متناسب با حرفههای مختلف و موقعیتهای گوناگون، در خود احساس مینمایند، در این راستا اخلاق کاربردی و حرفهای پا به عرصه وجود گذاشته است.
اخلاق کاربردی بنیانگذار ارزشهای اخلاقی نیست، بلکه تطبیق کننده ارزشهای موجود اخلاقی بر موقعیتهای مختلف میباشد، بنابراین نوعی مهارت است نه علم.
تعاریف گوناگونی از اخلاق کاربردی صورت گرفته که بعضی تعاریف محدود وبرخی دارای دامنه وسیعی میباشد، یکی از تعاریف محدود اخلاق کاربردی این است:«کاربرد نظریههای اخلاقی کلی در مسائل اخلاقی با بیطرفی در حل این مسائل».[1]
نکته مهم درباره اخلاق کاربردی این است که اخلاق کاربردی مرز میان اخلاق و حقوق است. از یک طرف صرفا بیان کلیات اخلاقی نیست، بلکه بر موارد گوناگون تطبیق میدهد و حکم موارد مختلف را روشن مینماید، بنابراین دارای ضمانت اجرایی و توبیخهای بیرونی در صورت عدم پایبندی، میشود، و از این جهت با اخلاق فاصله پیدا میکند زیرا ضمانت اجرایی اخلاق صرفاً درونی است، ولی از طرف دیگر ضمانت اجرایی اخلاق کاربردی، به مانند حقوق نیست که کار به دادگاه و زندان بکشد، بلکه فقط در حد توبیخهای سازمانی و محرومیت از ارتقا به رتبههای بالاتر وامثال آن میباشد.
درباره نسبت میان اخلاق کاربردی با اخلاق حرفهای دو نظریه مطرح است:
1) تباین بین اخلاق کاربردی و حرفهای، به این بیان که اولی کار فیلسوفانه است و در تخصص الهی دانان و فیلسوفان اخلاق میباشد، ودومی از محدوده فلسفه اخلاق پا را فراتر گذاشته و به خود حرفهها مربوط میشود(یعنی از بررسیهای انتزاعی و عقلی فاصله گرفته و به دنبال ارائه راهکارهای عملیاتی در حرفهها میباشد) و در حیطه تخصص کسانی است که از خواستگاه حرفه متناظر برخواستهاند.
2) اخلاق حرفهای بخشی از اخلاق کاربردی است. به این بیان که اخلاق حرفهای به بررسی آن دسته از چالشها ومعضلات اخلاقی میپردازد که شاغلین بخشهای درمانی و طیف وسیع دیگر شاغلین مانند وکلا، حسابداران، مدیران، مجریان، کسبه، پلیس و افسران اجرایی تجربه میکنند، و در یک بیان کلی، اخلاق حرفهای، موقعیت درست میکند، یعنی مثلا موقعیت حرفه پزشکی یا حسابداری که در اخلاق حرفهای ایجاد شده و مورد بحث قرار میگیرد، بخلاف اخلاق کاربردی که صرفا به بحث از هنجارهای اخلاقی در موارد خاص وکاربردی میپردازد، مثلا این بحث که اعدام در ملأ عام عملی اخلاقی است؟ آیا بهکشی(کشتن افرادی که امیدی به زنده ماندنشان وجود ندارد)، اشکال دارد؟ شبیهسازی انسان کار درستی است؟ و موارد دیگر که نسبت به مباحث کلی اخلاق، جزئی تر بوده ولی در عین حال به حرفه یا صنعتی خاص مربوط نمیشود و به عبارتی دیگر موقعیت وابسته است، نه اینکه موقعیت درست کند، یعنی خودش موقعیت و حرفه خاصی را درست نمیکند، بلکه وایسته به موقعیتی است که وجود دارد.
------------------------------
پی نوشت:
[1] کتاب اخلاق کاربردی، جمعی از نویسندگان، پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی،ص23.