شرط اشتغال برای دختر از طرف خواستگار

07:03 - 1393/03/09
چکیده: پسری 26ساله و فرهنگی، خودش از من خواستگاری کرد؛ اما وقتی موضوع را با خانواده‌اش در میان گذاشت خانواده‌اش گفتند که باید با دختری کارمند ازدواج کنی
شروط ازدواج

رهروان ولایت ـ سلام. من دختری 24ساله هستم و لیسانس مهندسی الکترونیک دارم. پسری 26ساله و فرهنگی، خودش از من خواستگاری کرد؛ اما وقتی موضوع را با خانواده‌اش در میان گذاشت خانواده‌اش گفتند که باید با دختری کارمند ازدواج کنی. راستش خیلی به او دلبستم. او به من می‌گوید دوباره کنکور برای تربیت معلم بده تا معلم بشوی تا من دوباره برای ازدواج تلاش کنم. هر دو مذهبی و دارای شرایط خانوادگی سختی هستیم و خانواده های بسیار سختگیری داریم. او چند وقت است که بخاطر اینکه من وابستگیم کمتر شود به من گفته نمی‌خواهم بازیت بدهم؛ کار پیدا کردی به من خبر بده؛ وگرنه فراموشم کن!! الان این فکر که او این شرط را گذاشته که من از زندگیش بروم، خیلی اذیتم می‌کند. نمی‌دانم چکار کنم؟ ایا پیشنهاد او در مورد دوباره کنکور دادن صحیح است؟

پاسخ:

سلام. به نظر می‌رسد انگیزه طرف برای به دست آوردن شما به قدری نیست که بخواهد حاضر باشد در این باره خانواده‌اش را راضی کند. لذا با توجه به این شرایط، هر چه شما روی این ازدواج بیشتر اصرار کنی، انگیزه و تلاش او برای راضی کردن خانواده‌اش کمتر می‌شود. بعلاوه شخصیت شما به عنوان یک زن نیز زیر سوال می‌رود و ممکن است به خاطر قبول کردن چنین شرطی، بعد از ازدواج، هم خودش و خانواده‌اش نگاه مثبتی به شما نداشته باشند و هر وقت مشکلی پیش بیاد، بگویند خودت اصرار بر این ازدواج داشتی و ...

بنابراین بهترین کاری که شما می‌توانی انجام دهی این است که نگذاری جای طالب و مطلوب عوض شود؛ یعنی نباید بگذاری شرایطی به وجود بیاید که به جای اینکه شما ناز کننده باشی، ایشان ناز کند و برای شما طاقچه بالا بگذارد. برای این کار، شما باید رابطه‌ات را با ایشان قطع کنی و خودت را نسبت به این ازدواج کاملا بی‌تفاوت نشان دهی. فقط تنها در این حالت است که ممکن است انگیزه ایشان برای به دست اوردن شما بیشتر شود و در صدد راضی کردن خانواده‌اش برآید؛ چون انسان‌ها نسبت به آنچه از آن منع می‌شوند حریص ترند. بعلاوه در صورت انجام این ازدواج، نگران سرکوفت خوردن از آنها به خاطر اصرار بر این ازدواج هم نخواهی بود. از طرفی با این روش تکلیف شما خیلی زود روشن می‌شود و خواهی دانست که این ازدواج صورت می‌گیرد و یا اینکه چاره ای جز فراموش کردنش نداری. آن وقت می‌توانی برای آینده‌ات تصمیم بگیری و عمرت را بیهوده تلف نکنی.

اینکه بعضی دوستان در نظرات بخش انجمن گفتند این کار پسر نشانه ترس اوست باید عرض کنم اینطور نیست. اتفاقا آنچه منطقی به نظر می‌رسد کاری است که پسر انجام می‌دهد البته نه در مورد اینکه شرط کارمند بودن را گذاشته؛ بلکه در مورد اینکه نگذاشته عشق و احساس بر اون غلبه کند و میخواهد با عقل و مشورت خانواده اش ازدواج کند. بعلاوه اینکه اگر خود پسر خیلی موافق این شرط نباشد حتما میتواند خانواده‌اش را راضی کند ولی به نظر می رسد برای ایشان هم این شرط یکی از ملاک‌های ازدواجش است و نمیشود او را به خاطر آن سرزنش کرد؛ چون هر کسی حق دارد آنچه را که میخواهد انتخاب کند. اشتباه سوال‌کننده این بوده که قبل از هر گونه حتمیتی در مورد این ازدواج، به طرف دل بسته و این باعث می‌شود نتواند تصمیم درستی بگیرد؛ وگرنه اگر کسی در شرایط ایشان بود ولی عشق و علاقه ای در میان نبود، خیلی راحت می‌توانست چنین شرطی را رد کند و بگوید شرایط من همین است و نمی‌توانم این کار را انجام بدهم و اگر بنا باشد در آینده شاغل شوم، مطابق رشته خودم خواهد بود و هر موقع هم ببینم شغل من با زندگیم منافات دارد آن را کنار خواهم گذاشت و ...

پیروز و سربلند باشید

لینک گفتگوی آزاد پست در بخش انجمن: گفت باید شغل دولتی پیدا کنی

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر تبریز
نویسنده تبریز در

سلام ببخشید من از کدو قسمت میتونم سوال خودمو مطرح کنم؟
میشه همین جا بنویسم و پاسخ رو به ایمیلم بفرستین؟

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 0 =
*****