رهروان ولایت ـ یکی از عباداتی که انجامش بر هر مسلمانی که شرایطش را دارد، واجب است؛ حجّ خانهی خداست.
حجّ، یکی از عباداتی است که منافع زیادی برای مسلمانان دارد و خداوند در قرآن کریم، به طور صریح به این نکته اشاره فرموده که: «وَ أَذِّن فىِ النَّاسِ بِالحَْجِّ یَأْتُوكَ رِجَالًا وَ عَلىَ كُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِن كلُِّ فَجٍّ عَمِیقٍ * لِّیَشْهَدُواْ مَنَافِعَ لَهُمْ...؛[حج/27 و 28] و مردم را دعوت عمومى به حج كن تا پیاده و سواره بر مركبهاى لاغر از هر راه دورى بسوى تو بیایند تا شاهد منافع گوناگون خویش باشند».
فایدههای حجّ خانهی خدا:
در آیهای که ذکر شد، خداوند متعال نفرمود که حجّ فقط فایدههای دنیایی یا آخرتی برای شما دارد؛ بلكه قرآن تصريح دارد كه اين عبادت، ميتواند هر دو فایدهی دنیایی و آخرتی را با هم داشته باشد.[1]
حجّ، از چهار جهت دارای اهمیت است و هر یک از این جهات، فایدههایی برای ما دارد:
1- فایدههای اخلاقی حجّ:
تأثیرات مثبت حجّ بر اخلاق، با مراسم «اِحرام حجّ» شروع میشود و انسانهایی که فقط ظاهر حج را نمیبینند، با اِحرام بستن و پوشیدن لباس اِحرام، میفهمند که امتیازات ظاهری و لباسهای رنگارنگ و زیور و زینتها، پایدار نیستند و در شخصیت واقعی انسانی تأثیر ندارند و با این احرام، لذتهایی که تا قبل از احرام، حلال بود را هم بر خود حرام میکنند و به خود سازی و تقویت روحی میپردازند و با انجام دیگر مراسم حج، به یاد حضرت ابراهیم(علیهالسلام) و اسماعیل(علیهالسلام) و مادرش هاجر و گذشتها و مجاهدتهای آنها و با یادآوری خاطرات پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و علی(علیهالسلام) و دیگر مسلمانان صدر اسلام، مورد تحول اخلاقی مثبتی قرار میگیرند.
2- فایدههای سیاسی حجّ:
از دیگر فوائد حج، این است که عاملی برای وحدت هر چه بیشتر مسلمانان و از بین بردن تعصّبات ملی و نژادپرستی و برداشتن مرزهای جغرافیایی میان مسلمین در سرتاسر جهان و اطلاع از مشکلات یکدیگر و اندیشه در رفع مشکلات دیگر مسلمانان است و زمینهای برای دعوت دیگر انسانها به آیین فطری اسلام و عاملی برای ایجاد رعب و هراس در دل قدرتهای استکباری و سلطهجو ــ با انجام مراسم برائت از مشرکین ــ است و در واقع، نمونهای میباشد برای انعکاس شکوه و عظمت اسلام و امّت اسلامی.
3- فایدههای فرهنگی حجّ:
در ایّام حج، مسلمانان کشورهای مختلف میتوانند بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی، فرهنگها و افکار سازندهی یکدیگر را مبادله کنند و نواقص فرهنگی خود را برطرف کنند.
4- فایدههای اقتصادی حجّ:
خداوند متعال، در آیهای که فرمود: «لَیْسَ عَلَیْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ [بقره/198] گناهى بر شما نیست كه از فضلِ پروردگارتان (و از منافع اقتصادى در ایّام حج) طلب كنید»؛ منظور، کسب روزی و تجارت است که بعد از بیرون آمدن از احرام، میتوانند در موسم حج، خرید و فروش کنند، چنانکه از امام صادق(علیهالسلام) روایت است که: «بعد از آنكه محرم از احرام خارج شد مىتواند در موسم حج به خرید و فروش بپردازد[2]» و در همین اجتماع بزرگ، مسلمانان میتوانند یک بازار مشترک اسلامی را پایهگذاری کنند که نه منافعشان به جیب دشمنان اسلام بریزد و نه وابستگی اقتصادی به بیگانگان داشته باشند و این هم خود، عبادت و جهادی اقتصادی است.[3]
و در تأیید اینکه منظور آیهی مذکور، فایدههای دنیوی و آخرتی در حج است، و همچنین برای فهمیدن اهمیت حج خانهی خدا، روایت است از یکی از اصحاب امام حسین(علیهالسلام) که؛ در موقعیکه آن حضرت به شدت مریض بودند و ایشان را دور خانهی کعبه طواف میدادند حضور داشت و از آن حضرت سؤال میکند که منظور از آیهی «لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ...[حج/28] تا شاهد منافع گوناگون خویش باشند» منافع دنیاست یا منافع آخرت؟ امام(علیهالسلام) فرمودند: «هم منافع دنیا هم منافع آخرت».[4]
آیا چیزی جای حج رفتن را میگیرد؟
شاید به ذهن بیاید که بعضی از کارها مثلاً، صدقه دادن هزینهی حح؛ جای حج رفتن را بگیرد، امّا بنابر روایت، این سخن، سخن و فکری نادرست است؛ چرا که یکی از اصحاب امام صادق(علیهالسلام) میگوید: «من هرسال به حجّ مشرّف میشدم، در یک سال که قحطی و سختی، به مردم روی آورد بعضی از یارانم گفتند: اگر امسال هزینهی سفر حج خود را در راه خدا صدقه بدهی ارزش و فضیلت بیشتری دارد. هزینهی سفر حج را به مستمندان، صدقه دادم.سال بعد به حج رفتم و خدمت امام صادق(علیهالسلام) رسیدم و داستان خود را شرح دادم بعد پرسیدم: آیا حج خانه خدا فضیلت بیشترى دارد یا صدقه در راه خدا؟
امام(علیهالسلام) سه بار فرمود: صدقه؛ چه کار خوبی است.
گفتم درست است امّا فضیلت کدامیک بیشتر است؟
امام(علیهالسلام) فرمود: چه مانعى دارد كه انسان، هم به حج خانه خدا بیاید و هم در راه خدا صدقه بپردازد؟
گفتم: اگر نتواند هر دو را انجام دهد چکار کند؟
فرمود: وقتی میخواهد ده درهم برای حج هزینه کند، به پنج درهم اكتفا كند و پنج درهم دیگر را در راه خدا صدقه بدهد و اگر تا این حدّ ممكن نباشد، آن چه مىتواند از هزینه سفر حج بکاهد و آن را صدقه دهد تا اجر او کامل شود.
گفتم: با این راهنمایی شما مىتوانیم به هر دو عبادت موفّق شویم، سپس حضرت سه بار فرمود: انسان با كدام اطاعت دیگری مىخواهد به پاداش حج دست یابد؟ انسان از خانهی خود خارج مىشود و با پرداخت هزینه زندگى از آنان جدا مىشود و به سوى خانه خدا مىآید تا بالاخره به مسجد الحرام مىرسد، ابتدا طواف واجب را بجا مىآورد سپس به سوى مقام ابراهیم مىرود و نماز طواف را میخواند، در این موقع فرشتهاى در سمت چپ او مىایستد و هنگامی که از نماز طواف فارغ میشود، دستى بر شانههای او میزند و مىگوید: اى مرد! گناهان گذشتهات پاك شد، اما تا مىتوانى براى آیندهات بكوش، باشد كه رستگار بمانى».[5]
-------------------------------------------
پینوشت:
[1]. با استفاده از ترجمه الميزان، ج14، ص521 و 522
[2]. فَإِذا أَحَلَّ الرَّجُلَ مِنْ إِحْرامِهَ وَ قَضَى فَلْیَشْتَرِ وَ لِیَبِعْ فِى الْمُوسِمِ «المیزان، ج2، ص85 به نقل از تفسیر عیاشی»
[3]. با استفاده از تفسیر نمونه، ج14، ص72 تا 82
[4]. ِ عَنِ الرَّبِيعِ بْنِ خُثَيْمٍ قَالَ شَهِدْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ هُوَ یُطَافُ بِهِ حَوْلَ الْكَعْبَةِ فِی مَحْمِلٍ وَ هُوَ شَدِیدُ الْمَرَضِ فَكَانَ كُلَّمَا بَلَغَ الرُّكْنَ الْیَمَانِیَّ أَمَرَهُمْ فَوَضَعُوهُ بِالْأَرْضِ فَأَخْرَجَ یَدَهُ مِنْ كَوَّةِ الْمَحْمِلِ حَتَّى یَجُرَّهَا عَلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یَقُولُ ارْفَعُونِی فَلَمَّا فَعَلَ ذَلِكَ مِرَاراً فِی كُلِّ شَوْطٍ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ هَذَا یَشُقُّ عَلَیْكَ فَقَالَ إِنِّی سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ- لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ فَقُلْتُ مَنَافِعَ الدُّنْیَا أَوْ مَنَافِعَ الْآخِرَةِ فَقَالَ الْكُلَّ «اصولكافی(ناشر: اسلامیه)، ج4، ص422»
[5]. عَنْ سَعِیدٍ السَّمَّانِ قَالَ كُنْتُ أَحُجُّ فِی كُلِّ سَنَةٍ فَلَمَّا كَانَ فِی سَنَةٍ شَدِیدَةٍ أَصَابَ النَّاسَ فِیهَا جَهْدٌ فَقَالَ لِی أَصْحَابِی لَوْ نَظَرْتَ إِلَى مَا تُرِیدُ أَنْ تَحُجَّ الْعَامَ بِهِ فَتَصَدَّقْتَ بِهِ كَانَ أَفْضَلَ قَالَ فَقُلْتُ لَهُمْ وَ تَرَوْنَ ذَلِكَ قَالُوا نَعَمْ قَالَ فَتَصَدَّقْتُ تِلْكَ السَّنَةَ بِمَا أُرِیدُ أَنْ أَحُجَّ بِهِ وَ أَقَمْتُ قَالَ فَرَأَیْتُ رُؤْیَا لَیْلَةَ عَرَفَةَ وَ قُلْتُ وَ اللَّهِ لَا أَعُودُ وَ لَا أَدَعُ الْحَجَّ قَالَ فَلَمَّا كَانَ مِنْ قَابِلٍ حَجَجْتُ فَلَمَّا أَتَیْتُ مِنًى رَأَیْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ عِنْدَهُ النَّاسُ مُجْتَمِعُونَ فَأَتَیْتُهُ فَقُلْتُ لَهُ أَخْبِرْنِی عَنِ الرَّجُلِ وَ قَصَصْتُ عَلَیْهِ قِصَّتِی وَ قُلْتُ أَیُّهُمَا أَفْضَلُ الْحَجُّ أَوِ الصَّدَقَةُ فَقَالَ مَا أَحْسَنَ الصَّدَقَةَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ قَالَ قُلْتُ أَجَلْ فَأَیُّهُمَا أَفْضَلُ قَالَ مَا یَمْنَعُ أَحَدَكُمْ مِنْ أَنْ یَحُجَّ وَ یَتَصَدَّقَ قَالَ قُلْتُ مَا یَبْلُغُ مَالُهُ ذَلِكَ وَ لَا یَتَّسِعُ قَالَ إِذَا أَرَادَ أَنْ یُنْفِقَ عَشَرَةَ دَرَاهِمَ فِی شَیْءٍ مِنْ سَبَبِ الْحَجِّ أَنْفَقَ خَمْسَةً وَ تَصَدَّقَ بِخَمْسَةٍ أَوْ قَصَّرَ فِی شَیْءٍ مِنْ نَفَقَتِهِ فِی الْحَجِّ فَیَجْعَلُ مَا یَحْبِسُ فِی الصَّدَقَةِ فَإِنَّ لَهُ فِی ذَلِكَ أَجْراً قَالَ قُلْتُ هَذَا لَوْ فَعَلْنَاهُ اسْتَقَامَ قَالَ ثُمَّ قَالَ وَ أَنَّى لَهُ مِثْلُ الْحَجِّ فَقَالَهَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِنَّ الْعَبْدَ لَیَخْرُجُ مِنْ بَیْتِهِ فَیُعْطِی قِسْماً حَتَّى إِذَا أَتَى الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ طَافَ طَوَافَ الْفَرِیضَةِ ثُمَّ عَدَلَ إِلَى مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ فَصَلَّى رَكْعَتَیْنِ فَیَأْتِیهِ مَلَكٌ فَیَقُومُ عَنْ یَسَارِهِ فَإِذَا انْصَرَفَ ضَرَبَ بِیَدِهِ عَلَى كَتِفَیْهِ فَیَقُولُ یَا هَذَا أَمَّا مَا مَضَى فَقَدْ غُفِرَ لَكَ وَ أَمَّا مَا یَسْتَقْبِلُ فَجِدَّ «اصولكافی (ناشر: اسلامیه)، ج4، ص257»