شهدائي كه خود را روي مين مي انداختند آيا خودكشي كرده اند؟

13:57 - 1393/08/04
چکیده: آيا اگر كسي ببيند جان پيامبر در خطر است و خود را سپر براي حفظ او كند چنين كسي دست به خودكشي زده و كار خلافي انجام داده؟!پس اگر لازمه نجات و بقاي اسلام به اين باشد كه انسان در اين راه جانش را هم بدهد بايد اين كار را كرد و لذا نبايد براي فرار از جهاد در راه خدا به آيه وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَي التَّهْلُكَةِ تمسك كرد.

شهدائي كه خود را روي مين مي انداختند آيا خودكشي كرده اند و اگر نه در چه مواقعي خودكشي محسوب مي شود؟

پاسخ:
خداوند متعال براي جان انسانها ارزش بسياري قائل است و از اين رو هر چه باعث ضرر به جان انسان شود در اسلام نهي شده است و مهمترين و بارزترين مصداق ضرر به انسان خودكشي است و اين مطلب بر گرفته از آيات قرآن است آنجا كه مي فرمايد: وَ لا تلقوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَي التَّهْلُكَةِ(1) يعني با دست خود، خود را به هلاكت نيندازيد. انسان حتي حق ندارد اموري را كه احتمال هلاكتش مي دهد مرتكب شود از جمله اينكه حق ندارد از جاده اي خطرناك بدون پيش بيني هاي لازم بگذرد و يا غذائي كه به احتمال قوي آلوده به سم است تناول كند و يا حتي در ميدان جنگ و جهاد بدون نقشه و برنامه وارد شود. در تمام اين موارد اگر انسان بي جهت جان خود را به خطر بياندازد مسئول است.(2)
در پاسخ به قسمت اول سؤال بايد گفت ميان كسي كه خودكشي مي كند و فردي كه خود را روي مين مي اندازد از جهاتي فرق است:
1. از جهت قصد و نيت: در خودكشي قصد قربت و رضاي خدا وجود ندارد بخلاف كسي كه خود را روي مين مي اندازد. چرا كه او غير از رضاي خدا چيز ديگري را نمي بيند.
2. هدف در خودكشي بسيار حقير و كم ارزش است(3) در حاليكه كسي كه خود را روي مين مي اندازد شهادت و قرباني شدن در راه هدف بلند و نائل گشتن به حيات جاودانه است.(4)
3. كسي كه خودكشي مي كند ناشي از تزلزل و سستي عقيده و ايمان او به خداوند و روز قيامت است(5) چرا كه از خودكشي نهي شده و از محرمات شمرده شده است. امام باقر ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «ان المومن يبتلي بكل بلية و يموت بكل ميته الا انّه لايقتل نفسه.(6) مؤمن به هر بلائي گرفتار مي شود و به هر مرگي از دنيا مي رود جز اينكه او خود را نمي كشد.»
4. كسي كه خودكشي مي كند معمولاً به بن بست رسيده و براي فرار از سختي ها دست به اين كار مي زند(7) اما كسي كه خود را روي مين مي اندازد براي مبارزه با سختي ها است يعني از قبل خود را آماده با سختي ها كرده است چون هدف الهي را در پيش دارد كه همان آگاهي به ارزش احياي جان انسانها باشد زيرا او مي داند كه خداوند فرموده است وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً(8) به اين معنا كه هر كس انساني را از مرگ نجات دهد گوئي انسانها را حيات بخشيده(9) و مراد از احيا در اين آيه اين است كه آنچه در عرف عقلا احياء محسوب مي شود مانند نجات يك فردي كه در حال غرق شدن است.(10)
پس خود را روي مين انداختن خودكشي نيست بلكه شهادت است و قرآن دربارة ارزش شهادت مي فرمايد: إِنَّ اللَّهَ اشْتَري مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الْقُرْآنِ(11) يعني خداوند در مقابل بهشت جان و مال مؤمنان را خريد كه در راه خدا جهاد كنند بكشند و كشته شوند اين وعده اي حتمي است كه خداوند در تورات و انجيل و قرآن به عهده گرفته.(12)
لذا اين عمل يكي از مصاديق ايثار است يعني مقدم داشتن جان ديگران بر جان خود است.
چرا كه اين كار براي رضاي خدا و در مواقع اضطراري و استثنائي به طور محدود صورت مي گرفته آنهم در صورتي كه هيچ راه حل ديگري وجود نداشته است. و ايثار سيرة ائمة ما است كه ديگران را بر خود مقدم مي داشتند كه نمونه هاي آن در تاريخ فراوان است, از جمله مانند ليلة المبيت آن شبي كه علي ـ عليه السلام ـ براي حفظ جان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در بستر حضرت خوابيدند به اين صورت كه هنگامي كه پيغمبر اسلام تصميم گرفت مهاجرت كند... شب هنگام كه مي خواست به سوي مدينه هجرت كند مشركان اطراف خانه او را براي حملة به او محاصره كرده بودند علي ـ عليه السلام ـ در بستر خوابيد و پارچة سبز رنگي كه مخصوص خود پيغمبر بود روي خود كشيد.(13) براي اين عمل كه مصداقي از مصاديق ايثار بود آيه اي نازل شد وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ(14)
و اما در پاسخ به قسمت دوم سؤال بايد گفته شود كه اگر هدف آن قدر مهم نباشد كه ارزش جان باختن را داشته باشد و يا اگر مهم است راه حل هاي بهتر و مناسب تري هم وجود دارد در چنين جائي نبايد جان خويشتن را به خطر انداخت(15) و در غير اين صورت هر گونه عملي كه باعث جان باختن بشود مصداقي از مصاديق خودكشي خواهد بود.
از مطالب گفته شده نتيجه مي گيريم حفظ جان مربوط به جائي است كه هدفي بالاتر از جان در خطر نباشد و الا بايد جان را فداي حفظ آن هدف مقدس كرد. همانگونه كه امام حسين ـ عليه السلام ـ و تمام شهيدان راه خدا اين كار را كردند و حضرت شعارشان اين بود: «ان كان دين محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ لم يستقم الا بقتلي يا سيوف خذيني. اگر دين محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ پابرجا نمي ماند مگر به كشته شدن من پس اي شمشيرها مرا دريابيد.(16)
آيا اگر كسي ببيند جان پيامبر در خطر است و خود را سپر براي حفظ او كند چنين كسي دست به خودكشي زده و كار خلافي انجام داده؟! آيا بايد بنشيند تا پيامبر را به قتل برسانند و بگويد خودكشي جايز نيست؟!
پس اگر لازمه نجات و بقاي اسلام به اين باشد كه انسان در اين راه جانش را هم بدهد بايد اين كار را كرد و لذا نبايد براي فرار از جهاد در راه خدا به آيه وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَي التَّهْلُكَةِ تمسك كرد.(17)

پاورقی:

1. بقره: 195.
2. مكارم شيرازي و همكاران، تفسير نمونه، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، چاپ اول، 1374 هـ ش، ج 2، ص 37.
3. روانشناسي سال سوم دبيرستان، 1368، ص 149.
4. ر.ك: تفسير نمونه، ج 2، ص 37.
5. زماني، مصطفي، عشق و خودكشي، انتشارات پيام اسلامي، 1352 هـ ش، ص 68.
6. قمي، شيخ عباس، سفينة البحار، ج 2، ص 407.
7. ر.ك: عشق و خودكشي، ص 68، مأخذ سابق.
8. مائده: 32.
9. پورجوادي، كاظم، ترجمه قرآن كريم، چاپخانه ارشاد، چاپ 2، 1373 هـ ش.
10. الميزان، انتشارات اسماعيليان، چاپ 2، 1390 هـ قمري، ج 5، ص 37.
11. توبه: 11.
12. مأخذ شمارة 2.
13. ر.ك: تفسير نمونه، ج 2، ص 77.
14. بقره: 207.
15. تفسير نمونه، ج 2، ص 37.
16. سيد جعفر مرتضي، الصحيح من السيره، بيروت، انتشارات دار الهادي، چ چهارم، 1415 هـ ق، ج 3، ص 112، عسگري، سيدمرتضي، معالم المدرستين، بيروت، انتشارات نعمان، چاپ اول، 1410، ج 3، ص 303.
17. ر.ك: تفسير نمونه، ج 2، ص 37.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.