رهروان ولایت ـ شیعه تنها گروهی است که در روز قیامت از حوادث آن روز راضی است و ویژگی مهم و باارزش شیعه توسط مفسران و راویان اهل سنت نقل شده است. این راضی بودن بدین جهت است که روز قیامت با کسی قدم به سوی حشر برمیدارند که خداوند از او راضی میباشد.
زمانی که این آیۀ شریفه « إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئكَ هُمْ خَيرُ الْبَرِیَّةِ؛ در واقع كسانى كه ايمان آوردند و [كارهاى] شايسته انجام دادند، فقط آنان بهترين آفريدگانند.»(بینه/7) نازل شد از راویان حدیث اهل سنت چنین نقل شد؛ حضرت رسول اکرم ; که تمام ادیانِ بدون تحریف او را قبول دارند و از آمدنش بشارت میدادند با نگاهی به امیرمؤمنان، دست را بر دوش ایشان انداختند و فرمودند: « أخرج ابن مردويه أيضا عن ابن عباس قال: لمَّا نَزَلَت هذه الآيةُ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا إلخ قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و سلم لِعَلِيٍّ رَضِيَ اللّهُ تعالى عنه و كَرَّمَ وَجهَه: «هو أنتَ وَ شيعَتُكَ يومَ القِيامَةِ راضينَ مَرضيينَ؛ آن تو و شيعيان تو در قيامت مىباشيد كه هم شما از خدا خشنود هستيد و هم خدا از شما خشنود است.»[1]
در این مورد حدیث فراوانی از اهل سنت در کتابهای تفسیری و روایی آنها وارد شده است؛ « حاكم حسكانى نيشابورى؛ از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى در ذیل این آیه روايات فراوانی را در كتاب معروفش «شواهد التنزيل» با اسناد مختلف نقل مىكند، و تعداد آن بيش از بيست روايت است.»[2]
بعد از روشن شدن فضیلت شیعه، جواب آن شبهه کننده که ناآگاهانه با استناد به دو آیه از قرآن (« إِنَّ الَّذينَ فَرَّقُوا دينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ في شَيْء؛ در حقيقت كسانى كه دينشان را پراكنده ساختند، و گروه گروه گرديدند، تو هيچ چيزى (از رابطه) با آنان ندارى.» (انعام/159) و « إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ يَسْتَحْيي نِساءَهُمْ إِنَّهُ كانَ مِنَ الْمُفْسِدين؛ در واقع فرعون در زمين (مصر) برترى جويى كرد، و اهل آن را گروههايى قرارداد؛ در حالى كه دستهاى از آنان را تضعيف مىكرد، پسرانشان را سر مىبريد و زنانشان را زنده نگه مىداشت؛ [چرا] كه او از فسادگران بود.»(قصص/4) نسبت نامحترمی به شیعه داد را خیلی خلاصه پاسخ میدهم.
همه میدانند برای اینکه محتوای کتابی روشن شود باید به زبان آن کتاب آشنا بود. کلمات قرآن به زبان دلنشین عربی است باید واژههای آن را به درستی معنا کرد. از این جهت واژۀ « شیعه» را به دور از هر گونه تعصبی و با مراجعه به کتابهای لغت که در لغتشناسی خبره هستند معنا میکنیم.
معنای شیعه:
« شِیَعاً» از دو ریشه ممکن است گرفته شود:
1. « شَیَعَ»؛ شیعَةُ الرجلِ أی أتباعُهُ و أنصارُهُ؛ شیعه شخص یعنی تابع و یاور اوست.[3]
شیعةُ الرجل: کُلُّ قومٍ إجتَمَعوا علی أمرٍ فَهُم شیعةٌ؛ هر قومی (گروهی، دستهای) که بر یک امری اجتماع کنند، آنها شیعه هستند.[4]
الشیعَةُ: القومُ الذینَ یَجتَمِعونَ علی الأمرِ و کُلُّ قومٍ إجتَمَعوا علی أمرٍ فَهُم شیعَةٌ و کُلُّ قومٍ أمرُهُم واحِدٌ یَتبَعُ بَعضُهم رَأیَ بَعضٍ فَهُم شِیَعٌ؛ شیعه گروهی که بر کاری جمع میشوند؛ و هر گروهی که بر امری اجتماع کنند به آنها شیعه میگویند؛ هر گروهی کار آنها یک چیز است که بعضی از عقیدۀ دیگری پیروی میکنند که به آنها پیروان میگویند.[5]
2. « شوع» یُقالُ منه: شیعَةُ الرَجُلِ و الأکثَرُ أن یَکونَ عَینُ الشیعَةِ یاءً لِقولِهِم أشیاعٌ؛ از همین ریشه است « شیعه» و بیشتر عین الفعل کلمۀ شیعه با یاء میآید چون جمع آن که اشیاع است با یاء آمد.[6]
شیعه «يَقعُ على الواحِدِ، و الاثْنينِ، و الجَمْعِ، و المُذَكَّرِ، و المُؤَنَّثِ بلَفْظٍ وَاحِدٍ، و مَعْنًى وَاحِدٍ، و قد غلَبَ هذَا الاسمُ عَلَى كُلِّ مَنْ يَتَوَلَّى عَلِيًّا و أَهْلَ بَيْتِه، رضِيَ اللَّه عَنْهُم أَجْمَعِينَ، حَتَّى صارَ اسْماً لَهُمْ خاصًّا فإِذا قِيلَ: فلانٌ من الشِّيعَةِ عُرِفَ أَنَّه منهم، و في مَذْهَب الشِّيعَةِ كذا، أَي عندَهُم، أَصْلُ ذلِكَ من المُشَايَعَةِ، و هي المُطَاوَعَةُ و المُتَابَعَة؛ لفظ شیعه بر یک، دو و چند نفر، مذکر و مؤنث به یک معنا و یک لفظ میآید. اما این کلمه غلبه پیدا کرد بر هر کسی امام علی و اهل بیت او را دوست بدارد تا اینکه اسم برای گروهی معینی شده است. شیعه به معنای پیروی کردن آمد.»[7] و [8]
بنابراین، تمام خبرگان اهل لغت« شیعه» را به گروه و پیرو معنا میکنند. حتی شمایی که اینگونه به « راضی شدۀ خداوند» میتازیید نیز به نسبت آن مکتب، آیین و... خود به معنای ظاهری کلمه، شیعه هستید نه به معنایی که در مذهب اسلام برای گروه خاصی استعمال شد.
این دو آیه را با توجه به روشن شدن واژه چنین ترجمه میکنیم: « در حقيقت كسانى كه دينشان را پراكنده ساختند، و گروه گروه گرديدند. (انعام/159) در واقع فرعون در زمين (مصر) برترى جويى كرد، و اهل آن را گروههايى قرارداد.(قصص/4)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت
[1]. روح المعانی، آلوسی، ج15، ص432؛ الدرالمنثور، سیوطی، ج6، ص379.
[2]. تفسير نمونه، مکارم، ج27، ص210.
[3]. تاج اللغة، و صحاح العربیة، ج3، ص1240.
[4]. تاج العروس، ج11، ص257.
[5]. لسان العرب، ج8، ص188.
[6]. تاج العروس، ج11، ص256.
[7]. همان، ص257.
[8]. برای آشنایی بیشتر به کتابهای لغت مثل: مجمع البحرین، مجمع مقاییس اللغة، العین، مفردات در واژۀ (شوع و شیع) مراجعه کنید.