يك مقايسه جامع و كامل بين حقوق احكام ميان دين يهود و مسيحيت و اسلام انجام دهيد.

07:55 - 1393/10/06
چکیده: در نظام حقوقي يهود سهم دختر از ميراث پدري، صرفاً جهيزيه است. اگر چه با اصلاح قانون، سهم ايشان به يك دوم سهم پسران افزايش يافت. دختر يهودي، مانند دختران مسلمان، حق درخواست طلاق (و طلاق غيابي) را ندارند. اگر چه با گسترش فرقه «رفورميست ها» در آمريكا شاهد دور زدن قوانين يهودي هستيم.

از آنجا كه اديان الهي از طرف خداوند به سوي بشريت آمده تا انسان را ارشاد و راهنمايي كند، خداوند هيچ ديني را بدون حقوق و قانون رها نكرده است. بنابراين وقتي سرچشمه اين اديان خداوند باري تعالي باشد قطعاً تمام چيزهايي كه از طرف ذات يكتا آمده يكي بوده و اگر فرقي در آنها ديده مي‌شود بستگي به واضعان و قانون‌گذاران دارد كه چه برداشتي از حقوق و قوانين دارند. حال ما به بررسي بعضي از آنها مي پردازيم.

حقوق طبيعت
اديان و محيط زيستيكي از چالش هاي پيش روي اديان چگونگي روبرو شدن با بحران زيست محيطي است كه بسياري معتقدند بر اثر ماترياليسم بي حد و مرز، عرفي شدن و صنعتي شدن لجام گسيخته در جوامع امروزي پديد آمده است. در واقع بعضي معتقدند كه جدا كردن دين از زندگي سكولار مي تواند يكي از علل عمده اين معضل باشد.
به گزارش گروه دين و انديشه «مهر»، چالش هاي بزرگ ناشي از بحران زيست محيطي، در جنبه هاي پيچيده و به هم پيوسته خود، همواره مورد بحث بوده است. انفجار جمعيت، نابودي منابع، مصرف بيش از اندازه، گسترش فقر، آلودگي شديد و صنعتي شدن افسار گسيخته، به ظاهر چالش هاي بزرگي را پيش روي صاحب‌نظران و دست اندركاران حفظ محيط زيست مي گذارد. آنچه نياز به آن هر روز بيش از پيش مشخص مي‌شود، اصلاح رابطه انسان با زمين است. يك راهكار براي تجديد توازن طبيعت، جست و جو در جهان بيني هايي است كه حاوي انديشه توازن و رابطه دو جانبه هستند.
بسياري از مردم، هنگامي كه سخن از بحران هاي زيست محيطي و رابطه آن با دين به ميان مي آيد، نسبت به دوران هاي پيشين كه به ظاهر پيچيدگي كمتري داشت و پرسشگري از عقايد و اعمال ديني تا بدين حد با بي پروايي همراه نبود، احساس دلتنگي مي‌كنند. يكي از چالش هاي پيش روي اديان چگونگي روبرو شدن با بحران زيست محيطي است كه بسياري معتقدند بر اثر ماترياليسم بي حد و مرز، عرفي شدن و صنعتي شدن لجام گسيخته در جوامع امروزي پديد آمده است. در واقع بعضي معتقدند كه جدا كردن دين از زندگي سكولار مي تواند يكي از علل عمده اين معضل باشد.
از سوي ديگر دانشمنداني چون «آرنولد توين بي» و «لين وايت» معتقد به نقش منفي اديان توحيدي در اين بحران هستند. لين وايت، «متخصص تاريخ قرون وسطي و استاد برجسته دانشگاه هاي پرينستون، استانفورد و كاليفرنياي آمريكا» در سال 1967 در مقاله اي جنجال برانگيز با عنوان «ريشه هاي تاريخي بحران زيست محيطي معاصر»، سه دين ابراهيمي اسلام، مسيحيت و يهوديت را مسئول اين معضلات زيست محيطي كنوني اعلام نمود. وايت معتقد است كه تأكيد فراوان اين اديان بر غلبه خداوند بر آن و سلطه انسان بر طبيعت منجر به تحقير طبيعت شده و در نتيجه تخريب محيط زيست به خاطر اهداف منفعت طلبانه بشر رخ داده است.
با نگاه به جهان بيني هاي مبتني بر اديان ابراهيمي، در مي‌يابيم كه سه دين يهوديت، مسيحيت و اسلام، اخلاقيات انسان مدار را بنا نهاده اند. بنابراين طبيعت از ديدگاه اين اديان در درجه دوم اهميت قرار دارد. از سوي ديگر، با بررسي دقيق تر مشاهده مي‌كنيم كه منابعي غني از ديدگاه‌هاي مثبت درباره‌ محيط زيست در سنت عهد عتيق، در الهيات مقدس، در مسيح شناسي مبتني بر تجسد مسيح و در مفهوم خليفة الله بودن انسان در قرآن وجود دارد. سنت عهد عتيق حاوي تعهداتي است كه نسبت به همه موجودات وجود دارد. تجسد مسيح بر اين فرضيه متكي است كه از آنجا كه خداوند در شخص مسيح متجسد شد كل نظام هستي را مي توان مقدس شمرد و بالاخره مفهوم خليفه‌ي خدا بودن انسان بر روي زمين نشان مي‌دهد كه انسان برتري ها، مسئوليت ها و الزامات خاصي نسبت به طبيعت دارد.(1)
حقوق زنان
هويت زن در آيين يهوددين يهود، مبتني بر نظامي حقوقي است. بعد از فروپاشي معبد دوم (70 سال بعد از ميلاد) توسط روميان، شاهد عرفي شدن نظام حقوقي هستيم. اولين گام در اين زمينه، تعطيل كردن اجراي احكام حدود مانند اعدام و قطع دست تا «ظهور منجي عالم بشريت» است. در اروپا فعاليت دادگاه هاي يهودي تا قرن 18 براي تنفيذ قوانين يهودي (به جز قصاص و حدود) ادامه داشت. با طرح انديشه هاي جديد در زمينه «خودمختاري نوع بشر» و تأكيد بر حق قانون‌گذاري عام توسط انسان، شاهد محدودتر شدن حوزه فعاليت دادگاه هاي يهودي به امور ازدواج، طلاق، ارث و وصيت هستيم. لذا طي فرآيند گفته شده‌ي شريعت يهودي به مرور زمان به قوانين عرفي تبديل مي شود. اگر چه علماي يهود در برابر عرفي شدن قوانين خانواده مقاومت كردند، از نظر ايشان، وجود قوانين سخت گيرانه فعلي ازدواج، ضامن استحكام خانواده است. همچنين ثواب، تنها در چارچوب خانواده شرعي رخ مي دهد، لذا ضرورت دارد از حريم خانواده دفاع شود.
در نظام حقوقي يهود سهم دختر از ميراث پدري، صرفاً جهيزيه است. اگر چه با اصلاح قانون، سهم ايشان به يك دوم سهم پسران افزايش يافت. دختر يهودي، مانند دختران مسلمان، حق درخواست طلاق (و طلاق غيابي) را ندارند. اگر چه با گسترش فرقه «رفورميست ها» در آمريكا شاهد دور زدن قوانين يهودي هستيم.
در بحث از طلاق، پيشنهاد قراردادن حق طلاق به عنوان شرط ضمن عقد در «كنگره جهاني زنان يهود» ارائه شد، اما اين راه حل تنها زماني عملياتي است كه مقاومت در برابر طلاق، ابتدا برچيده شود.
بر خلاف تمام دنيا، شاهد حركت جامعه‌ي يهودي ايران به سمت مذهب هستيم. جامعه يهودي ايران، سنتي ترين مدل جامعه يهودي در جهان است و هر روز بيشتر و بيشتر مذهبي مي شود. در آيين يهود مذهب از مادر به ارث مي رسد. در تورات تشخص زيادي به زن داده شده است. خداوند در تورات مي گويد: «ما تورات را به دست زنان سپرده ايم». در برداشت ارتدكس از آيين يهود، هويت زن در نهاد خانواده به صورت مادر، خواهر و همسر معنا مي يابد. اگر چه برداشت هاي محافظه كار، رويكردهاي فرد گرايانه تري را انتخاب كرده، اجازه فعاليت زنان را به عنوان روحاني و پيش نماز ممكن كرده اند. با ظهور رفورميست ها، شاهد حركت به سمت فردگرايي، تضعيف خانواده به نفع هويت فردي، رانده شدن قوانين شرعي به حوزه خصوصي و اتخاذ رويكرد برابري خواهانه ميان انسان ها هستيم.
هويت زن در آيين زرتشت3743 سال از ظهور آيين زرتشت مي گذرد و زن كاملاً برابر با مردان است. اهورامزدا شش ويژگي دارد كه سه ويژگي (خرد مقدس، نظم و قانون، قدرت و توانايي) آنها نشانه روح مذكر و سه ويژگي (عشق، كمال و رسايي، و جاودانه) ديگر به روح زنانه اختصاص دارد.
نعمت هاي خدا به انسان دو چيز است: حق گزينش و خرد مقدس. زرتشت دو دختر داشت كه دومين آن پورچيستا بود. زرتشت زماني كه جاماسب از پورچيستا خواستگاري كرد وي را در انتخاب همسر آزاد گذاشت و گفت: «بررسي كن آيا با توجه به خرد مقدس تو جاماسب مطلوب تو است». از نظر كريستين سن، راز موفقيت هخامنشي برابري زن و مرد بود. در دين زرتشت قبل از مسيحيت شاهد تثليث هستيم. تثليث زرتشت حول اهورامزدا، ميترا (روح مردانه ـ آفتاب و گرمي) و آناهيتا (روح زنانه ـ آب پاك و مبرا، ايزد بانوي آب) شكل مي‌گيرد.
در آيين زرتشت زن و مرد با هم پيمان همسري مي بندند تا فرزنداني به دنيا بياورند كه به نيروي نيكي كمك كند و با نيروي بدي مبارزه كند تا زمينه «ظهور نجات بخش انسانيت» فراهم شود. در آيين زرتشت به جز در موارد خاص (زانيه يا نازا بودن زن) طلاق وجود نداشته اگر چه با تصويب قانون خانواده در سال 1348 طلاق، قانوني شد. بعد از مرگ پدر، مادر ولي قهري فرزندان است. زن در آيين زرتشت در صورتي كه جهيزيه به خانه شوهر نبرده باشد سهمي برابر با مرد در ارث دارد، اما در صورت ازدواج و دريافت جهيزيه، سهم ارث وي نسبت به پسر نصف مي شود. در صورتي كه شوهر ناتوان از اداره خانواده يا محجور باشد، زن مي تواند ولي شوهر خود شود. در اوستا زن به «روشني و فروغ خانه» تشبيه شده، مرد «صاحب، آقا و كدخداي خانه» است. همچنين زن ومرد لازم و ملزوم يكديگر بوده و مكمل هم هستند.
هويت زن در آيين مسيحيتتنها قانون موجود در عهد جديد عبارت است از توصيه به اين كه «يكديگر را دوست بداريد». در عهد جديد، هويت زنان با آرزوي باكره بودن كه بنياد رهبانيت است، گره خورده است. عيسي آشكار كرد كه «ثمره بكارت، ايمان است». زن از مرد آفريده شده است و موافق و معاون مرد است. در مسيحيت رابطه زن با مرد برابر با رابطه مسيح با كليساست. پولس مي‌گويد: «اي زن ها از شوهرانتان اطاعت كنيد، چنان كه كليسا مطيع مسيح است». انجيل خطاب به شوهران مي‌گويد: «اي شوهران، همسران خود را آن قدردوست بداريد كه مسيح، كليسا را دوست دارد». مسيح به خاطر كليسا كشته شد. شما نيز از همسرانتان مراقبت كنيد. زن همانند بدن مرد است و مرد از آن بايد حراست كند». پولس بر اين مطلب در نامه هاي متعدد خود تاكيد كرده است.(2)
ازدواج رابطه اي ناگسستني است و طلاق (به غير از دليل زنا) باعث مي‌شود در صورت ازدواج دوباره مرد با زن جديد، زناكار باشد، همچنين هر زني شوهرش را ترك كند، زناكار است.(3) كاتوليك ها طلاق را مشروع نمي‌دانند، اما جدايي را مي‌پذيرند. در مواردي همچون زناكاري و معلوليت، جدايي به مدت هفت سال صورت مي‌گيرد. بعد از هفت سال اگر يكي از طرفين ازدواج فوت كند، طلاق جاري است.
پولس رسول، زنان را دعوت به حضور در اجتماع عبادي با حجاب و رعايت سكوت مي‌كند و مي‌گويد: اگر سوالي داشته باشند بايد از شوهرانشان بپرسند، نه از كليسا. زن نمي‌تواند تعميد دهد و كشيشي زن ممكن نيست. زنان نمي توانند به مردان چيزي (مطالب مذهبي) ياد دهند، زيرا باعث تسلط زنان بر مردان مي‌شود.(4)
در انجيل مطالب زيادي درباره حقوق زنان وجود ندارد. اين پروتستانيسم بود كه به عبارتي فقه مسيحي را بر اساس عرف بنياد نهاد. در پروتستانيسم هويت زن دچار تحول شد و زن و مرد برابر شدند.
هويت زن در آيين اسلامزرتشت، مسيح، يهود و اسلام به ترتيب 2، 25، 35 و 300 آيه در رابطه با زنان بيان كرده اند كه نشانه رشد تدريجي بحث از زنان در اين متون است. به دو صورت مي توان به پژوهش در زمينه اديان پرداخت: رويكرد اول، تلاش براي اثبات برتري خود و نقد ديگران است كه روشي مطلوب نيست. رويكرد دوم، بررسي تبادلات بين اديان است.
به طور مثال، آن چه در آيه معراج به نقل از امام رضا ـ عليه السلام ـ و از طريق عبدالعظيم حسني و سهل بن زياد آدم قمي به ما رسيده است، بخش‌هايي وجود دارد كه با روايت اهل سنت تضاد دارد.
اين بخش‌ها كه در انتهاي حديث آمده است، اشاره به آن دارد كه پيامبر در معراج، زناني را ديد كه هر يك به نحوي در حال عذاب بودند. هنگامي كه حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ از پيامبر پرسيد «علت كيفر ايشان چه بود؟» پيامبر 11 گناه را بشمرد. در اين حديث به نقل از پيامبر 11 گناه همانند نمامي، سخن چيني، عدم دوري از نامحرم را بر مي شمارد كه زنان به خاطر ايشان در عذاب هستند.
تقسيم بندي آيات مرتبط با زنانـ آياتي كه به جنبه تكويني و شخصيت زن پرداخته اند.
ـ آياتي كه به توان زن براي كسب كمالات اشاره كرده اند.
ـ آيات مرتبط با مسائل خانواده.
ـ مشاركت اجتماعي زنان.
در بعد تكويني، زن در آفرينش، برابر با مرد است. خدا بشر را مورد خطاب قرار مي‌دهد و آنها را برابر مي‌خواند. در الگوي تحليلي قرآن، هر جا كه خواست شده زن را به صورت خاص خطاب گرديده است. لذا مي توان نتيجه گرفت كه مفهوم «بشر» زن و مرد هردو را شامل مي‌شود.
در بعد دوم كه اشاره به توانمندي هاي زنان دارد، شاهد مثال آوردن از زناني همچون فرعون و مريم در كنار مردان هستيم. قرآن احساس مادر مريم هنگام زاده شدنش را روايت مي كند كه از اين كه با تولد دختري، وي نمي تواند نذر خود را كه همانا خادم شدن معبد است، به جا آورد. اما قرآن در جمله اي معترضه مي گويد: «تو نمي دانستي و خدا مي دانست. مرد، زن نمي شود». (اين جمله حكايت از جايگاه زن در امري است كه ظاهراً در انحصار مردان بايد باشد). لذا مي توان گفت راه براي سير و سلوك زنان همانند مريم باز است.
در حوزه خانواده، زن و مرد مكمل يكديگرند. مودت و رحمت امري طرفيني است. زنان و مردان به طور مشترك به احترام به والدين دعوت شده مشاوره زن و مرد در امور مشترك توصيه شده است.
حوزه چهارم، مشاركت اجتماعي است. قرآن به شرح حال ملكه سبا مي پردازد كه در يمن فعلي حكمراني مي‌كرد. همچنين از دختران شعيب ياد مي‌كند كه چوپاني مي كردند اما در هر دو مورد نقدي بر اعمال آنها نمي‌زند.
همچنين مفاهيم سياسي و اجتماعي (همانند بيعت، هجرت، مباهله، كسب و كار اقتصادي، مالكيت بر درآمد و امر به معروف و نهي از منكر) به تصريح به صورت برابر مطرح شده است. اما آياتي وجود دارد كه تعداد آنها 11 مورد است كه محل بحث و جدال در زمينه حقوق زنان است. اين يازده مورد به «خلقت زن از مرد»، «رشد زنان در زيور آلات و ناتواني شان در دفاع از خود»، «مكر زنان»، «حاكم بودن مرد بر زن»، «كشتزار بودن زنان براي مردان»، «برابري شهادت 2 زن با شهادت يك مرد»، «تفاوت ارث»، «تعدد زوجات»، «حجاب» و «اختصاص پيامبري به مردان» مي پردازد.
در بررسي اين آيه مي‌توان سه شيوه را مورد توجه قرار داد: دسته اول، به نوع نگاه و برداشت مفسر باز مي گردد. به طور مثال، آن چه در مورد نشو و نماي زنان در زيور آلات گفته شده، معطوف به بت هاست. همچنين اين سخن كه «مكر زنان، بزرگ است» سخن عزيز مصر است نه خدا.
دسته دوم، آيات را بايد با توجه به زمينه هاي آنها مورد توجه قرار داد. به طور مثال، برابري گواهي و شهادت دو زن در برابر يك مرد، مي تواند با توجه به سطح دانش و توانمندي زنان در آن دوره نسبت به مردان مورد تفسير قرار گيرد. دسته سوم از اين آيات نيز معطوف به شرايط تكويني و ساختارمتفاوت فيزيكي زنان است، مانند حجاب.
حقوق بشر در اسلام و غرب (يهود و مسيحيت)حقوقي كه در سه دين توحيدي به صورت مشترك آمده است عبارتنداز:
1. حق حيات شايسته.
2. حق آزادي.
3. حق امنيت.
4. ممنوعيت شكنجه.
5. ممنوعيت رفتار بر خلاف شئون انسانيت (اهانت).
همه اين حقوق مورد توافق دو نظام حقوقي اسلامي و غربي هستند و در حقيقت، مي توان گفت از جمله حقوق طبيعي و انساني بديهي به شمار مي روند.
البته ناگفته نماند كه در اصل اين حقوق همه اديان موافق هستند اما ممكن است در جزئيات با هم در جاهايي فرق داشته باشند مثلاً در اسلام در حقوق بشر براي خداوند حق قائل هستند اما در غرب اين گونه نيست.(5)
حقوق اجتماعي1. حقوق بشر و عدالت.
2. حقوق معنوي پديدآورندگان نرم افزارهاي رايانه اي مبني بر اين كه كسي حق كپي و رايت آن‌ها را ندارد زيرا تمام حقوق آن مربوط به پديدآورنده است.
3. حقوق پزشكي و مسئوليت پزشكان در قبال بيمار.
4. حقوق مالكيت ادبي و هنري مبني بر اين كه كسي حق تكثير و استفاده به نام خود بدون اجازه صاحب اثر ادبي و هنري اعم از كتاب، نشريات، مقالات و... را ندارد و تمام حقوق براي پديدآورنده محفوظ است.(6)

پاورقی:

1. حدادي، محسن، اديان و محيط زيست (مروري بر مجموعه 9 جلدي اديان و محيط زيست)، ص60.
2. نامه پولس به کولسيان، 3:1و5. نامه پولس به افسسيان، 3:18و 19. و 5:21-25.
3. انجیل متی، 19: 9. انجیل مرقس: 10: 11.
4. نامه پولس به قرنتيان، 14:34و 35.
5. ر.ک: جعفري، محمد تقي، حقوق جهاني بشر، تهران، نشر آثار علامه جعفري، 1386ش، ص211ـ300.
6. کاتوزيان، ناصر و ديگران، مجله حقوق تطبيقي، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1385ش، تمام کتاب.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.