آتش زدن خانه حضرت زهرا

18:30 - 1391/10/16

فاطمه پاره‏اى از تن من است هر چه او را آزار دهد مرا می‌آزارد"صحیح مسلم" جلد 4 صفحه 1903"

حضرت زهرا (س)

(إِنَّ الَّذینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهیناً :آنها كه خدا و پیامبرش را آزار می‏دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته، و براى آنها عذاب خواركننده‏اى آماده كرده است.)   (احزاب:57)
با توجه کردن به این آیه شریفه می شود به چند نکته ناب و دقیق که از چشمان افراد تیز بین دور نیست می رسیم

نكته‏ ها:

آزار خداوند، یعنى انجام كارى بر خلاف خواست و رضاى او كه به جاى جلب رحمت الهى، غضب و لعنت خداوند را به دنبال دارد.
شاید مراد از اذیّت خدا، اذیّت بندگان خدا باشد، نظیر قرض دادن به بنده كه قرض دادن به خداست، و مراد از اذیّت كردن پیامبر صلى اللَّه علیه و آله تكذیب و تهمت و برخورد بی‌ادبانه با آن حضرت و اذیّت كردن اهل بیت اوست

همان گونه كه در چندین  روایت در کتب اهل سنت آمده كه پیامبر اكرم صلى اللَّه علیه و آله فرمود: (فاطمة بضعة منى فمن اغضبها اغضبنى)
" فاطمه پاره تن من است هر كس او را به خشم در آورد مرا به خشم در آورده است" (صحیح بخارى" جزء 5 صفحه 22)

ان فاطمة بضعة منى یؤذینى ما آذاها:":" فاطمه پاره‏اى از تن من است هر چه او را آزار دهد مرا مى‏آزارد"صحیح مسلم" جلد 4 صفحه 1903 باب فضائل فاطمة

[معناى اینكه خدا آزار دهندگان پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) را در دنیا و آخرت لعنت كرده است‏]

( إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً) همه میدانیم كه خداى تعالى منزه است از اینكه كسى او را بیازارد، و یا هر چیزى كه بویى از نقص و خوارى داشته باشد به ساحت او راه یابد، پس اگر در آیه مورد بحث می ‏بینیم كه خدا را در اذیت شدن با رسولش شریك كرده مى‏فهمیم كه خواسته است از رسول خود احترام كرده باشد، و نیز اشاره كند به اینكه هر كس قصد سویى نسبت به رسول كند، در حقیقت نسبت به خدا هم كرده، چون رسول بدان جهت كه رسول است، هدفى جز خدا ندارد، پس هر كس او را قصد كند، چه به خیر و چه به سوء، خدا را قصد كرده است.

در آیه مورد بحث افرادى كه در صدد بر می آیند كه رسول خدا (ص) را اذیت كنند، به لعنت در دنیا و آخرت وعده داده شده‏ اند، و" لعنت" به معناى دور كردن از رحمت است، و چون رحمت مخصوص به مؤمنین، عبارت است از هدایت به سوى عقاید حق، و ایمان حقیقى و به دنبال آن عمل صالح، در نتیجه دورى از رحمت در دنیا، به معناى محرومیت او از این هدایت است، و این محروم ساختن جنبه كیفر دارد، و در نتیجه همان طبع قلوبى است كه در آیه(لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَةً: لعنتشان كردیم و دلهایشان را دچار قساوت ساختیم.)(مائده: 13.)

و آیه(وَ لكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِیلًا:لیكن خدا لعنتشان كرد، و در نتیجه دیگر ایمان نمى‏آورند، مگر اندكى.) (نساء: 46)

«2» و آیه(أُولئِكَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ، فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى‏ أَبْصارَهُمْ: اینان كسانى هستند كه خدا لعنتشان كرده، و در نتیجه كر و كورشان ساخته.) (سوره محمد، آیه 23) به آن اشاره نموده، و آیه شریفه مورد بحث با این آیات منطبق است.

این معناى لعنت در دنیا، و اما لعنت در آخرت به معناى دور كردن از رحمت قرب است، كه باز در جاى دیگر فرموده:(كَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ:چنین نیست كه مى‏پندارند، بلكه آنها در آن روز از پروردگارشان محجوبند! (المطففین:15)

در آیه مورد بحث بعد از لعنت آزار كنندگان رسول خدا (ص) در دنیا و آخرت این تهدید را كرده كه براى آنان و براى آخرتشان عذابى خوار كننده تهیه كرده است. و اگر عذابشان را به وصف خوار كننده توصیف كرده، بدان جهت است كه تلافى استكبار آنان باشد، چون اینان در دنیا، خدا و رسول را اهانت می ‏كردند، در مقابل این رفتارشان عذابشان خوار كننده خواهد بود.

مصادیق آزار و اذیت رسول مکرم اسلام
آیا هجوم به درخانه دختر رسول خدا  (صلی الله علیه وال وسلم ) باعث اذیت رسول مکرم نیست؟ آیا سقط کردن نوه رسول الله (صلی الله علیه وال وسلم) باعث ناراحتی حضرت نمی شود؟ آیا غصب کردن حقوق مسلم دختر رسول الله (صلی الله علیه وال وسلم ) باعث اذیت ایشان نمی شود؟

ماجرای حمله به خانه دخت رسول خدا (صلی الله علیه وآل و سلم ) به نقل از کتب عامه
 
سند اول :

محمد بن جریر طبری (310هـ) : تاریخ الطبرى ، ج3 ،‌ ص202.

عن زیاد بن كلیب قال: أتى عمر بن الخطاب منزل علىّ وفیه طلحة والزبیر ورجال من المهاجرین فقال: واللّه لأحرقنّ علیكم أو لتخرجنّ إلى البیعة»، فخرج علیه الزبیر مصلتاً بالسیف فعثر فسقط السیف من یده فوثبوا علیه فأخذوه.

عمر بن خطاب به خانه على آمد در حالى كه گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان كرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى كشم مگر اینكه براى بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالى كه شمشیر كشیده بود، ناگهان پاى او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند.

سند دوم :

عبد الرحمن بن عوف در بیماری ابوبكر بر او وارد شد و بر وی سلام كرد ، پس از گفتگویی ، ابوبكر به او چنین گفت :

أما إنی لا آسى على شیء إلا على ثلاث فعلتهن ، وثلاث لم أفعلهن ، وثلاث وددت أنی سألت رسول الله صلى الله علیه وسلم عنهن : وددت أنی لم أكن كشفت بیت فاطمة وأن أغلق علی الحرب
من به چیزی تأسف نمی‌خورم ، مگر بر سه چیز كه انجام دادم و سه چیزی كه انجام ندادم و سه چیزی كه كاش از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) می‌پرسیدم : دوست داشتم خانۀ فاطمه را هتك حرمت نمی‌كردم هر چند برای جنگ بسته شده شود ... .

منابع سند دوم :
------------------------------------------------
.تاریخ الإسلام ، ج2 ، ص60 و تاریخ الطبری، ج 3، ص 430 و الامامة والسیاسة - ابن قتیبة الدینوری ، تحقیق الزینی - ج 1 - ص 24 و تاریخ مدینة دمشق - ابن عساكر - ج 30 - ص 422 و شرح نهج البلاغة - ابن أبی الحدید - ج 2 - ص 46 – 47 و المعجم الكبیر - الطبرانی - ج 1 - ص 62 و مجمع الزوائد - الهیثمی - ج 5 - ص 202 – 203 و مروج الذهب ، مسعودی شافعی ، ج1 ،‌ ص290 و میزان الاعتدال - الذهبی - ج 3 - ص 109 و لسان المیزان - ابن حجر - ج 4 - ص 189 و كنز العمال ، المتقی الهندی ، ج 5 ، ص631 و ... .

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****