مقام رضا و مراتب آن چيست؟ و راه رسيدن به آن كدام است؟

17:44 - 1393/12/07
چکیده: عقل مخصوص انسان است و حيوانات ديگر از آن بي بهره اند و خداوند به وسيله عقل است كه انسان را بر ديگر حيوانات كرامت بخشيده است و مي فرمايد: و لقد كرّمنا بني آدم كه علامه طباطبائي مي فرمايد: «مقصود از تكريم اختصاص دادن به عنايت و شرافت به خصوصيتي است كه در ديگران نباشد و آن داشتن عقل است»...

پاسخ اين سؤال را در چند محور ذيل ارائه مي گردد:

1. يكي از كساني كه درباره مقام رضا، دل انگيز، زيبا، آموزنده و مؤثر بحث كرده است، فقيه بزرگ و عارف سترگ حضرت امام خميني است، ايشان در بيان مقام رضا گفته است: مقام رضا، عبارت است از خوشنودي بنده از حق تعالي در همه زمينه ها و مرتبه اعلاي رضا، بالاترين مرتبه كمال انساني بوده و از بزرگترين مقامات اهل جذبه و محبت الهي است.(1)
بر اين اساس، يكي ديگر از بزرگان اهل معنا، با نقل حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ آورده است: يكي از امتيازات كساني كه به مقام رضا رسيده اند، اين است كه در قيامت با تعبير اولياء الله خطاب مي شوند.(2)
2. مقام رضا همانند ساير كلمات نفساني، مراتب و درجات متعدد دارد كه به طور خلاصه، به دو مرتبه آنها اشاره مي شود:
1ـ 2: درجه اول رضا آن است كه انسان بايد خود را در تحت ربوبيّت حق تعالي قرار دهد و از ربوبيت خداوند راضي و خشنود باشد. چنان كه در بعضي مناجات ائمه ـ عليهم السّلام ـ آمده:, «كفي بي فخراً ان تكون لي رباً»(3) يعني اين افتخار براي من كافيست كه تو پروردگار من هستي. و اگر كسي بدين مقام نايل آيد، از انجام تكاليف الهي، احساس لذت و ابتهاج مي كند و از اموري كه در شرع مقدس نهي شده و حرام گرديده، شديداً احساس نفرت و انزجار مينمايد. حضرت امام خميني، در تحليل اين مسأله گفته است: «كسي كه نعوذ بالله، به يكي از احكام اسلاميّه، در باطن قلب، اعتراض دارد، يا كدورتي از يكي از احكام اسلامي در دل دارد، يا بخواهد كه يك از احكام غير از اين كه هست باشد، يا بگويد كه كاش اين حكم كذايي اين طور بود نه آن طور، اين راضي به دين اسلام نيست».(4)
2 ـ 2: مرتبه دوم، رضا به قضا وقدر حق است. يعني خشنودي از پيش آمدها و از هر چه از جانب خداوند پيش آيد راضي باشد، اين مقام براي كسي حاصل مي شود كه به اين پايه از معرفت رسيده باشد كه هرچه حق سبحانه براي بنده خود عطا ميكند و پيش ميآورد، براي تربيت اوست. چنان كه گفته اند: جابربن عبدالله انصاري كه يكي از اصحاب بزرگ پيامبر بوده، در آخر عمر به ضعف و پيري و عجز و ناتواني گرفتار شد، حضرت امام باقر ـ عليه السّلام ـ به عيادت او رفت و از احوال او جويا شد. جابر گفت: در حالتي هستم كه پيري را از جواني، بيماري را از تن درستي و مرگ را از زندگي، بهتر دوست دارم. حضرت امام باقر - عليه السّلام ـ به جابر فرمود: امّا من چنين هستم كه اگر خداوند مرا پير نمايد، پيري را دوست دارم، اگر جوان نگاه دارد، جواني را دوست دارم، اگر مريض و بيمار كند، بيماري را دوست دارم، و اگر سالم و تن درست نمايد، همان را دوست دارم، و اگر زندگي دهد زندگي و اگر مرگ دهد مرگ را دوست دارم.
از اين گفتگو معلوم ميشود كه جابر در مقام صبر و امام باقر در مقام رضا بوده است.(5) بعيد نيست كه سخن نغز باباطاهر اقتباس از اين حديث باشد كه سروده است:
يكي درد و يكي درمان پسندد
يكي وصل و يكي هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد(6)
3. راه رضا چند مرحله ذيل را دارد:
1:3. بزرگان اهل معنا بر آنند كه اولين گام و سرآغاز حركت در مسير رضا از حق تعالي، آن است كه انسان بفهمد كه چون خداوند، نه تنها در مقام ذات و صفات بلكه در مقام فعل، جميل مطلق است، پس «هرچه آن خسرو كند، شيرين بود» حضرت امام خميني در تشريح اين بحث گفته است: پيش از هر چيز، انسان بايد از جميل مطلق بودن خداوند، از حيث ذات، صفات و فعل، علم و آگاهي حاصل نمايد.
2:3. اين علم و معرفت را به قلب برساند. يعني در قلب خود ايمان آورد كه خداوند در همه مراتب ياد شده جميل مطلق است و هركاري كه او ميكند، زيباست و اين حقيقت را از راه يادآوري نعمتهاي الهي و توجه و دقت در پديدههاي زيباي نظام آفرينش، به تدريج در قلب خود وارد كند. وقتي بنده به اين مقام رسيد، حقيقت نوراني رضايت و خوش بيني و خشنودي در دل او جلوه گيري مي كند و در روايتي آمده: ايمان چهار ركن دارد، اول آن رضا به قضاي الهي است.(7)
3:3. انسان سالك كوي رضا، به درجه اطمينان مي رسد چنانكه در قرآن كريم فرمود: اي روح آرامش يافته، خشنود و پسنديده به سوي پروردگارت برگردد.(8) اين رجوع به سوي پروردگار از مقامات كامله اهل اخلاص است.
4:3. مقام مشاهده: كساني كه توجه قلبي خود را از عالم كثرت و ظلماني منحرف نموده و خانه دل را از غير محبت خداوند پاك كرد،‌حق تعالي بر قلب آنها تجلي ميكند و دل آنان را به خود خوش نموده و از غير خود باز ميدارد.(9) خواجه نصير طوسي، درباره رسيدن به مقام رضا ميگويد: وقتي اراده و خواست بنده در اراده و خواست خداوند فاني و مستغرق شد به گونهاي كه بنده هيچ خواستهاي غير از خواست خداوند نداشت، اين چنين فرد به مقام رضا بار يافته است و كسي كه به مقام رضا رسيده باشد، هميشه در بهشت است. لذا فرشتة مأمور بهشت را، رضوان مي گويند.(10)
از دست دوست هر چه ستاني شكر بود
سعدي رضاي خود مطلب چون رضاي اوست

پاورقی:

1. شرح حديث جنود عقل و جهل، انتشارات مؤسسه نشر آثار امام، 1377 ش، ص 162.
2. حسن زاده آملي، هزار و يك نكته، نكته 47.
3. محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، نشر مكتب الاعلام الاسلامي، 1362 ش، ج 7، ص 419، ماده الفخر.
4. شرح حديث جنود عقل و جهل، ص 167.
5. هزار و يك نكته، نكته 331.
6. ديوان باباطاهر، نشر گنجينه، تهران، 1381 ش، ص 33.
7. كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ج 2، كتاب كفر و ايمان، باب 29، ص 47، ح5.
8. فجر: 28 ـ 27.
9. شرح جنود عقل و جهل، ص 171.
10. رساله آغاز و انجام، با تعلقه و تصحيح حسن زاده آملي، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1361 ش، ص 64.

منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.