چکیده: آیتالله میلانی در کار مبارزه با حکومت پهلوی سلیقه و اعتقاد خود را داشت، سلیقهای که با اندک روحانیان مبارز مشهد، از جمله آقای خامنهای تفاوت داشت.
مقام معظم رهبری از نزدیک آیتالله میلانی را میشناخت و از شاگردانش به حساب میآمد. در ادامه سعی شده به گوشهای از دیدگاه سیاسی ایشان در قالب بیان خاطرهای از حضرت آقا پرداخته شود.
سیدعلی خامنهای، 25 خرداد 42 از زندان لشگر، آزاد شد. پس از آزادی از زندان لشگر آیتالله میلانی به دیدن آقای خامنهای آمد. چند روز بعد، بازدید ایشان را پس داد. آیتالله میلانی از ریش شاگرد خود هم پرسید. «تا مرا دید گفت: هنوز ریشتان درنیامده؟ گفتم نه ... عجله ندارم.»
در این دیدارها آیتالله میلانی از آنچه در 15 خرداد و پس از آن پدید آمده بود، ابراز نارضایتی کرد. او با این تحلیل که مهمترین طبقه اجتماعی جوانان هستند و در میان آنها بهترینشان جوانان متدین و از این بین ارجمندترین آنها کسانی هستند که شهامت اقدام دارند و شجاعت به خرج میدهند، کشته شده، از بین رفتهاند، چنین نتیجه میگرفت که ما ضرر کردهایم.« البته این منطق را همان وقت بنده که خُب، طلبهای بودم هیچ قبول نمیکردم. با ایشان مقداری بحث هم میکردیم. ولیکن خُب، ایشان استاد بود، بزرگ بود و من نمیخواستم در بحث با ایشان گستاخی نشان دهم.»
آقای خامنهای در برابر مواضع آقای میلانی از خود میپرسید: جوانهای اهل قلم و شجاع چه زمانی باید خود را نشان دهند؟ درست است که در چنین رخدادهای خونینی چند تن کشته میشوند، اما از قِبَل آن، افراد بیشتر انگیزه پیدا میکنند و میداندار میشوند.
آیتالله میلانی در کار مبارزه با حکومت پهلوی، سلیقه و اعتقاد خود را داشت، سلیقهای که با اندک روحانیان مبارز مشهد، از جمله آقای خامنهای تفاوت داشت. این فاصله هرچند، هرگز پرنشد و گاه به نقار، دلخوری و قهر رسید، اما آقای میلانی نسبت به آنچه که امام خمینی پیش گرفته بود، باور داشت، به آن احترام میگذاشت و گاه باور خویش را به مرحله اقدام و عمل نیز رساند.
در پی وفات آیت الله بروجردی، شاه به آقای میلانی پیام فرستاد که آماده است با حمایت کامل از حوزه علمیه مشهد، آن را مرکز علوم دینی ایران قراردهد، مشهد جایگزین قم گردد. عمده شهریه طلاب ایران از طریق آقای میلانی توزیع گردد. آیت الله میلانی نپذیرفت. لذا شاه وفات بروجردی را به ایشان تسلیت نگفت و به آیت الله سید محسن حکیم تسلیت گفت.. بعدها ایشان به آقای عبد خدایی گفته بود : من حاج آقا روح الله (سلام الله علیه) را رها نخواهم کرد.[1]
پینوشت:
[1] شرح اسم، هدایتالله بهبودی، نشر موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1392، چاپ دوم، ص: 149.
نظرات
بر امام خمینی نه تنها سلام که باید صلوات فرستاد. من چند بار از آقای جوادی آملی شنیده ام که بعد از نام امام راحل فرموده اند: رضوان الله و بل سلام الله و بل صلوات الله علیه. خواجه نصیر طوسی روزی در درس خود وقتی نام سید مرتضی علم الهدی را برد فرمود: صلوات الله علیه. سپس در رد استنکار ضمیر حضار فرمود:.....الخ/ امام خمینی اگر از سید مرتضی(ره) برتر نباشد که هست کمتر نیست. رضی الله عنهم.