صاحب كتاب درالیمین در تفسیر این آیه مباركه از قرآن كریم ((فتلقی ادم من ربه كلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم)) می فرماید:
خلاصه معنی چنان است كه آدم (ع) در ساق عرش كلمه چند نگریست ، جبرئیل او را بیاموخت كه بدان كلمات كه اسماء پیغمبر و آل پیغمبر بود پناهنده شود و بدین گونه سخن كند:
قال : یا حمید بحق محمد یا عالی بحق علی یا فاطر بحق فاطمه یا محسن بحق الحسن و الحسین و منك الاحسان .
خدا را بدین كلمات سوگند داد ، چون به نام حسین (ع) رسید آتش از قلبش برانگیخت و آب از چشمش بریخت. گفت: ای جبرئیل، چه شد كه در ذكر پنجم قلب من بشكافت و عبره من سیلان یافت؟ جبرئیل گفت: این فرزند تو به مصیبتی بزرگ مبتلا شود كه همه مصیبتها در نزد او كوچك باشد . گفت ای برادر آن كدام است؟
قال : یقتل عطشاناً غریباً وحیداً فریداً ، لیس له ناصر ولامعین و لو تراه یا ادم و هو یقول وا عطشاه وا قله ناصراه حتی یحول العطش بینه و بین السماء كالدخان فلم یجبه احد الا بالسیوف و شرب الحتوف، فیذبح ذبح الشاه من قفاه و ینهب رحله اعدائه و تشهر رؤسهم ، هو و انصاره فی البلدان و معهم النسوان، كذالك سبق فی علم الواحد المنان .
گفت : كشته می شود در حالتی كه تشنه باشد و بی كس باشد و تنها و فرید باشد و او را ناصری و معینی نباشد . ای آدم ، اگر او را ببینی در حالتی كه می گوید : ((وا عطشاه وا قله ناصراه)) تا گاهی كه از تشنگی چشمش چنان تاریك می شود كه آسمان را نتواند دید و هیچ كس او را جواب نگوید الا با زبان شمشیر و شراب مرگ . پس ، او را می كشند چنانكه گوسفند را از قفا سر میبرند ، و احمال و اثقال او را دشمنان او به نهب و غارت می برند و سر او و اصحاب او را بر سنانها می كنند و در شهرها می گردانند و اهل بیت او را اسیر می گیرند. و این صورتی است كه از پیش به علم خداوند واحد برگذشته است.
چون این سخن به پایان رفت حضرت آدم و جبرئیل چون زن بچه مرده گریستند.