08:32 - 1403/03/07
شهید کم توقع
سردار شهید محمدرضا شمس آبادی
محمدرضا از پدر درخواست کرد تا اجازه بدهد برای ادامه تحصیل به شهر برود. پدر گفت: توانایی مالی ندارم و نمیتوانم برایت خانهای اجاره کنم. محمدرضا که وضع مالی پدر را درک میکرد و هیچ توقعی از پدر نداشت و در واقع نمیخواست او را به زحمت بیندازد، گفت: من با قناعت و هر طوری که در توان شما باشد، در شهر زندگی میکنم. بعد هم که پدر موافقت کرد و محمدرضا برای ادامه تحصیل به شهر رفت، هیچ وقت چیز خاصی از پدر و مادرش درخواست نکرد. در یک اتاق و با اندک امکاناتی درس میخواند و زندگی را میگذرانید، بدون هرگونه چشم داشت و توقعی.
سیره پیامبرانه شهدا، ص۶۳.