دليل شيعه بر اين كه امامت عهدي است الهي چیست؟

10:57 - 1393/10/16
چکیده: به اعتقاد شيعه امام بايد مورد عنايت خاص الهي، جامع علوم نبوي و مصون از خطاء و گناه باشدو بديهي است تعيين چنين فردي(معصوم) از سطح علم و دانش امت فراتر است، زيرا عصمت امري پنهاني است و جز خداوند كه عالم به اسرار دروني است كسي از آن آگاه نيست پس تعيين امام بايد به دست خداوند باشد.

دليل شيعه بر اين كه امامت عهدي است الهي و بر هر كسي كه مي خواهد قرار مي دهد، چيست؟

پاسخ:
مقام ولايت وامامت اصل دين و ركن ركين اسلام است كه درقرآن خداوندآنراعهد خويش خوانده است واين مقام از نظر شيعيان بعد ازرسول خدامخصوص امام و خليفه ي پيامبر مي باشد وآن كسي است كه وظايف پيامبر (ص) (به استثناي مسأله آوردن شريعت) را بر عهده دارد. ومهم ترين اين وظايف عبارتنداز:
1ـ تبيين مفاهيم قرآن كريم و حل معضلات آن لتبين للناس ما نزل اليهم(1)
2ـ بيان بقيه احكام شرعي و مسايل جديد.
3ـ حفظ مسلمين از تفرقه و اختلاف.
4ـ تربيت افراد جامعه.
5ـ برقراري عدل و امنيت.
6ـ حفظ مرز و مال و جان مسلمين. چنين شخصي به اعتقاد شيعه بايد مورد عنايت خاص الهي، جامع علوم نبوي و مصون از خطاء و گناه باشدو بديهي است تعيين چنين فردي(معصوم) از سطح علم و دانش امت فراتر است،(2) زيرا عصمت امري پنهاني است و جز خداوند كه عالم به اسرار دروني است كسي از آن آگاه نيست پس تعيين امام بايد به دست خداوند باشد.
دلايل فراوان عقلي و نقلي در مورد لزوم نصب امام توسط خداوند موجود است, به عنوان نمونه:
دليل عقلي : به يقين پيامبر گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نسبت به رهبري امت بعد از رحلتش توصيه هايي داشته است و جامعه بشري را بدون رهبر و راهنما رها نكرده است و عقل نيز حكم مي كندكه جامعه بشري بعد از رحلت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم- همانندعصرخودآن حضرت. براي رسيدن به كمال نيازمند رهبري عالم و عامل است و اگر امام و راهنماي الهي داراي صفاي باطني و عصمت نباشد انگيزه اي براي متابعت از او باقي نمي ماند.
شكي نيست كه انسان هاي عادي مرتكب خطاء و اشتباه و گاهي مرتكب  معصيت مي شوند اگر براي تفسير قرآن و بيان احكام و مسائل جديد فرد معصومي نباشد لازم مي آيد انسان ها به حق و سعادت نرسند و از آن جا كه غير از خدا كسي نمي تواند پي به عصمت افراد ببرد. خداوند براي تأمين غرض (رسيدن به كمال و سعادت) بعد از پيامبر (ص) دوازده امام معصوم را فرستاده كه در سايه علم و عصمت بشر را از لغزش و گمراهي نجات دهند و هر امامي در زمان خود به تفسير و تبيين قرآن و احكام و مسايل جديد پرداخته تا نوبت به امام دوازدهم (ع) رسيد كه به خاطر عناد و كثرت دشمنان و مصالحي كه خدا مي داند به اذن الهي غايب شده است.
و در عصر غيبت هم وظيفه ي اصلي امامت را انجام مي دهد چنان كه در كتاب ينابيع المودة از پيامبر (ص) نقل شده: قسم به كسي كه مرا به نبوت مبعوث كرده مردم از نور «امام عصر (عج)» استفاده مي كنند گرچه او غايب است همان طوري كه از نور خورشيد استفاده مي كنند گرچه در پس ابرها غايب باشد.(3)
دليل نقلي:
1ـ قرآن مجيدبدون قيدوشرطي دستور داده است كه يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله واطيعوا الرسول واولي الامرمنكم...(4) از خداوند و پيامبرو اولوالامر اطاعت كنيد. شكي نيست كه پيامبر (ص) معصوم بوده اند.اين آيه مي فهماند كه اطاعت و پيروي از«اولي الامر» همان اطاعت و پيروي از خداورسول اوا ست زيرا بدون هيچ قيد و شرطي به اطاعت ازآنان پس ازاطاعت ازخداورسول امرشده است. لابدآنان هم معصوم هستند, كه اطاعت شان در رديف و بلكه عين اطاعت خدا و پيامبر قرار گرفته است بايد معصوم باشند و گرنه قرآن حكم به اطاعت مطلق نمي نمود.چنان كه در مورد والدين با اينكه سفارش زياد كرده لكن قيد و مرز آورده كه ...و ان جاهداك لتشرك بي ما ليس لك به علم فلا تطعهما...(5)پدر و مادر اگربه تو دستور به شرك (ناروا) دادندازآنان اطاعت مكن.
وچون شناخت معصوم به عهده معصوم است، بايد امام از جانب خدا و پيامبر معرفي شود و هر كسي را كه خدا خواسته باشد و لياقت و شايستگي آن را داشته باشد امامت را به او مي دهد نه اين كه مردم او را تعيين كنند.زيرامردم ازشناخت معصوم عاجزند(6).
2ـ قرآن مجيد مي فرمايد و اذا ابتلي ابراهيم ربه بكلمات فاتمهن قال اني جاعلك للناس اماماً قال و من ذريتي قال لاينال عهدي الظالمين(7) درين آيه صحبت از مقام جديد براي ابراهيم (ع) شده يعني امامت و اين غير از نبوت است چون ابراهيم-ع- نبوت را قبل از امامت كه در اين آيه به آن تصريح شده است دارا بوده است زيرا اين آيه مربوط به اواخر عمر حضرت ابراهيم (ع) است به دليل اين كه سخن از ذريه (فرزندان) خود به ميان آورده و خبر ولادت و فرزند دار شدن را ملائكه در اواخر عمر حضرت ابراهيم آوردندكه قرآن تعجب همسر ابراهيم-ع-را اززبان او بيان نموده است : «يا ويلتا أألد و انا عجوز و هذا بعلي شيخاً ان هذا الشيء عجيب»(8)گفت اي واي برمن آيامن فرزند مياورم درحالي كه پيرزنم.واين شوهرم پيرمرد است؟! !
علاوه بر دليل سابق آيه ي مورد بحث مي گويد وقتي ابراهيم از عهده ي تمام امتحانات موفق برآمد مقام امامت را به او داديم و شكي نيست كه ابراهيم (ع) در جريان امتحانات نظير شكستن بت ها، هجرت به مكه و ذبح حضرت اسماعيل مقام نبوت را داشته.(9) از اين دو آيه (اولوالامر و عهد) به وضوح دو مطلب به دست مي آيد:
الف) نصب امام يعني همان اولوالامركه سرپرست جامعه اسلامي و مرجع علمي و سياسي و اجتماعي مردم بعد ازپيامبر مي باشد.از جانب خدااست.
ب) چنين شخصي بايد معصوم باشد چون گنه كار حداقل بر نفس خودش ظالم است وعهد خدايعني همان مقام امامت به ظالم نمي رسد.(10)
قرطبي از مفسرين اهل سنت مي گويد: جماعتي از علماء به اين آيه (عهد) استدلال كرده اند كه امام بايد اهل عدل و احسان و فضل وقادر بر اقامه عدل باشد و بر همين اساس پسر زبير و حسين بن علي رضي الله عنه بر خليفه قيام كردند و اهل عراق و علماي آن ها بر حجّاج و اهل مدينه بر بني اميه قيام كردند.(11)
و فخر رازي هم مي گويد: اين آيه دلالت دارد كه منصب امام و رياست در دين به ظالمين نمي رسد.(12)

پاورقی:

1. نحل:44.
2. سبحاني، جعفر، منشور عقايد اماميه، مؤسسه امام صادق (ع)، 1376، ص 167 ـ 165.
3. قندوزي حنفي، سليمان بن ابراهيم ، ينابيع المودة، دار الاسوة، چاپ اول، 1416 هـ ق، ج3، ص238.
4. نسا:59
5. عنكبوت:8.
6. علامه طبا طبايي ,محمدحسين ,الميزان(ترجمه موسوي )جامعه مدرسين.بي تا.ج 4ص 620
7. بقره:124.
8. هود:73.
9. طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، بيروت، مؤسسة اعلمي، چاپ سوم، ج1، ص267.
10. شريف مرتضي، الثافي، تهران، مؤسسة الصادق، چاپ دوم، ج1، ص36.
11. ابي عبدالله محمد بن احمد قرطبي، الجامع لاحكام القرآن، بيروت، دار احياء تراث العربي، ج2، ص108.
12. فخر رازي، تفسير كبير، طبع سوم، ج3، ص37، سطر 4.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.