سلام من قبل ازاینکه با اون طرف نامزد شه تنها قصدم ازدواج بود وحتی ارتباطمون فقط درحد تماس تلفنی بود اما اینم بدونید شاید اینا ازچشم افتاد اون خودش به من بعد 2سال زنگ زد وبعدها هم اعتراف کرد که تقاضای حلالیتش بهونه بوده وفقط قصد برگشت به منو داشته منم اول خواستم کمکش کنم اما اون خودش به من حرفایی زد که وابسته ش شدم من حتی ازیکی ازدوستام که طلبه بود مشورت گرفتم اخه مبدونید اون به من میگفت اصلا علاقه ای به اون نامزدش نداره اخه اجباری بوده و11سال بزرگترازخودش بود البته اونا هنوز نامزد بودن دوستم گفت اگه نمیخواد نامزدشو نمونه باهاش بهتره بعدشم اون به نامزدش گفته بود اگه دیگه بهم فحش بدیو مشروب بخوری دیگه اخرین فرصت هستو جدا میشه که اونم باز این کارو تکرار کرد واونم تمام فحشایی رو که داده بود نشون بابا مامانش داده بود واونا گفته بودن کسی هنوز الان تو دوران نامزدی اینجور فحشا میده اینده ش معلومه وهمه چیو تموم کردن ومنم دیگه جدی رفتم جلو وطی این روابط جنسی که بود حتی بیشتر اون منو مجبور میکرد که رابطه داشته باشیم وهروقتم میگفتم نه باهام قهر میکرد منم چون دوستش داشتم قبول میکردم و خب فریب شیطون میخوردم اینجورم نیست که فقط من باعث جداییش شده باشم خودشم دوست داشت بامن باشه.
اما من واقعا هنوز دوستش دارم و با حرفای شما نمیخوام دیگه جدابشم ولی میخوام کمکم کنید که بتونم درست و منطقی توقعاتش بیارم پایین وبه صورت درست باهم حرف بزنیم
من ازاینم میترسم که آه اون نامزدش تو زندگیم بیاد البته گفتمم که خودشم باعث این جدایی شد.
لطفا کمکم کنید.
ممنون از لطفتون.حرفاتون روم تاثیر گذاشت الان خیلی با هم خوبیم دعا کنید خوشبخت شیم
سلام من قبل ازاینکه با اون طرف نامزد شه تنها قصدم ازدواج بود وحتی ارتباطمون فقط درحد تماس تلفنی بود اما اینم بدونید شاید اینا ازچشم افتاد اون خودش به من بعد 2سال زنگ زد وبعدها هم اعتراف کرد که تقاضای حلالیتش بهونه بوده وفقط قصد برگشت به منو داشته منم اول خواستم کمکش کنم اما اون خودش به من حرفایی زد که وابسته ش شدم من حتی ازیکی ازدوستام که طلبه بود مشورت گرفتم اخه مبدونید اون به من میگفت اصلا علاقه ای به اون نامزدش نداره اخه اجباری بوده و11سال بزرگترازخودش بود البته اونا هنوز نامزد بودن دوستم گفت اگه نمیخواد نامزدشو نمونه باهاش بهتره بعدشم اون به نامزدش گفته بود اگه دیگه بهم فحش بدیو مشروب بخوری دیگه اخرین فرصت هستو جدا میشه که اونم باز این کارو تکرار کرد واونم تمام فحشایی رو که داده بود نشون بابا مامانش داده بود واونا گفته بودن کسی هنوز الان تو دوران نامزدی اینجور فحشا میده اینده ش معلومه وهمه چیو تموم کردن ومنم دیگه جدی رفتم جلو وطی این روابط جنسی که بود حتی بیشتر اون منو مجبور میکرد که رابطه داشته باشیم وهروقتم میگفتم نه باهام قهر میکرد منم چون دوستش داشتم قبول میکردم و خب فریب شیطون میخوردم اینجورم نیست که فقط من باعث جداییش شده باشم خودشم دوست داشت بامن باشه.
اما من واقعا هنوز دوستش دارم و با حرفای شما نمیخوام دیگه جدابشم ولی میخوام کمکم کنید که بتونم درست و منطقی توقعاتش بیارم پایین وبه صورت درست باهم حرف بزنیم
من ازاینم میترسم که آه اون نامزدش تو زندگیم بیاد البته گفتمم که خودشم باعث این جدایی شد.
لطفا کمکم کنید.