سلام و عرض ادب خدمت شما همراه محترم و گرامی
پیگیری شما در جلسات مشاوره نشان دهندهی عزم جدی شما برای رسیدن به آرامش است که بسیار قابل تقدیر است. امیدواریم هر چه خیر و صلاح شما در آن است برایتان رقم خورده و نصیبتان شود.
بله دقیقاً درست اشاره کردید، تا حد و اندازهای شما میتوانید وضعیتها را تغییر بدهید که تلاش شما در این زمینه باعث شد تا حدودی این اتفاق افتاده و وضعیت موجود که تااندازهای به حفظ خانواده شده است، نتیجهی این تلاشهای شما محسوب میشود. مطمئناً اگر همسر شما نیز به نکات مشاورهای دست پیدا میکرد، این تأثیرات چند برابر میشد.
در این بین، عزت نفس و کرامت شخص شما نیز باید در نظر گرفته شود. به نوعی نباید از این عطوفت، مهربانی و گذشت شما سو استفاده شده و نسبت به آن بی توجهی صورت بگیرد. پس همانطور که قبلاً نیز اشاره کردیم لازم نیست شما دایم و به صورت گسترده و پیوسته سعی در برقراری و درست کردن ارتباطات داشته باشید. همین اندازه و به صورت معمول کفایت میکند. البته بدون توقع و بدون انتظار جبران توسط طرفهای مقابل و صرفاً جهت انجام وظیفهی فردی و برای دل خودتان.
اینکه برای خودتان ارزش قایل باشید بسیار پسندیده است. در این راستا لازم است اقداماتی انجام دهید. اولین گام این است که شما خودتان را دوست داشته باشید و نسبت به شخصیت خودتان حس خوبی داشته باشید. البته این حس خوب بعد از این باشد که مطمئن شدید همهی رفتارهای شما منطقی و درست است.
در طول روز به کارهایی بپردازید که علاقه دارید و در این راستا اصلاً افکار منفی و افراد منفی گرا شما را احاطه نکنند. برای خود دوست داشتن نکاتی را روزانه یادداشت کنید و درموردش فکر کنید. منظور جملاتی است که به شما انرژی مثبت میدهند.
فصل جدیدی را برای خودتان تدوین کنید که در این فصل افراد و چیزهایی باشد که با شما همراه هستند. نسبت به افراد و چیزهایی که با شما همسویی ندارند، حس بی تفاوتی داشته و نگذارید از شما انرژی بگیرند. البته باز هم مثل قبل تأکید کنم؛ این نکات دلیلی نیست که شما از همسر و یا خانوادهاش فاصله گرفته و یا خود و آنها را نقطهی مقابل هم بدانید.
به صورت روزانه و یا هفتگی برای این عزیزان هم وقت گذاشته و برنامه داشته باشید. هرکجا فکر میکنید ممکن است تنش ایجاد شود از قبل وارد نشده و فاصلهی خودتان را حفظ کنید. بزرگی شخصیت شما و رشد یافتگی در این مسیر، تأثیرات خودش را خواهد گذاشت حتی اگر اطرافیان مقاومت کنند. پس برای رشد خودتان برنامههایی که یاد شد را انجام دهید.
در این مسیر جدید اگر سؤال و ابهامی دارید یادداشت بگذارید تا در جلسهی بعدی به آن بپردازیم.
موفق باشید.
سلام، عرض ادب و احترام دارم خدمت شما کاربر گرامی
چقدر انسان لذت میبرد وقتی مشاهده میکند جوانان پاکی چون شما در این جامعه زندگی کرده و به فکر پاکی خودشان در دوران نوجوانی هستند. در این شرایط سخت و فشار شدید در زمینهی هجمههای فرهنگی و اجتماعی حفظ خود و پاکی بسیار ارزنده است. تشکر و قدردانی ما را بابت این تلاشتان پذیرا باشید.
خوب بود که در مورد شرایط فعلیتان بیشتر توضیح بدهید تا بتوانیم درک درستی از نتوانستن شما داشته باشیم. در حال حاضر با این متنی که شما نوشتهاید سؤالاتی مطرح میشود که با پاسخ شما بهتر خواهیم توانست راهکارهای مناسب و عملیاتی را خدمتتان تقدیم کنیم.
مثلاً تحصیلات شما در چه حدی است؟ الان هم مشغول تحصیل هستید یا خیر؟ از نظر حرفه و مهارت در چه حدی هستید؟ از نظر خانوادگی در چه شرایطی قرار دارید؟ فرزند چندم بوده و شغل و حرفهی پدرتان چیست؟ منظور این است که امکان برخورداری از حمایت ایشان را دارید یا خیر؟
در مرحله ضمن تقدیر مجدد از تلاش شما در زمینهی نرفتن به سمت گناه و منحرف شدن، تلاشتان را در زمینهی ازدواج بیان نکردهاید؟ البته باز هم تأکید کنم که از شرایط شما اطلاعی نداریم، به همین دلیل بدون مقدمه خدمتتان عرض میشود که به محض اینکه میبینید شرایط نیست تسلیم شوید قابل قبول نیست.
درست است که امروزه متأسفانه فرهنگ ازدواج آسان رو به کم سویی است، اما ایجاد کردن و رونق دادن آن نیز وظیفهی همگان است. به سراغ افرادی رفتن که توقع بالا نداشته و با کمترین و حداقلیها شروع به زندگی میکنند.
بله درست است، ممکن است خواستههای شما و شرایط شما مقداری بالا بوده و دست بالا برای ازدواج گرفتهاید. اصلاً اقدامات شما در زمینهی ازدواج چه بوده است؟ خواستگاری رفتهاید یا خیر؟ با خانواده مطرح کردهاید یا خیر؟ واکنش آن عزیزان به چه صورت بوده است؟
این مطالب باید شما را به این مرحله برساند که انگیزهی شما برای ازدواج را مضاعف کند و به کمترین مانع شما را از اقدام باز ندارد. خود این اقدامات برای ازدواج شما را در حفظ خود مصممتر و باانگیزهتر خواهد کرد. البته قبول داریم که عفت ورزی و مراقبت از خود نیز بسیار سخت و تا حدی امکان پذیر است؛ لذا برای روزهای آینده لازم است برنامههای مراقبتی خود را نیز به صورت متناوب تغییر دهید.
پاسخهای شما به سؤالات ذکر شده در این جلسه مقدمهی جلسهی بعد خواهد بود.
موفق باشید.
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی
از توجه و دقت شما نسبت به رفتار و تعامل بچهها، تشکر میکنیم. امیدواریم این حضور و اعتماد شما به مجموعهی ما، ارتباط مؤثر این عزیزان باشد.
درست است شما نگران برخوردهای فرزند و خانواده ی اقوام هستید؛ اما همینکه توانستهاید درمورد تربیت فرزندتان موفق عمل کنید باید خوشحال باشید. حس خوبی است که فرزند اطرافیان در منزل شما و کنار فرزندان شما احساس امنیت و آرامش داشته باشند. این مطلب را خدمت شما عرض کردم که به این قسمت این ماجرا بیشتر اهمیت بدهید.
یعنی اگر هیچوقت هم نتوانستید و یا مانعی بود و یا حتی با تلاشهای شما تغییری را در طرف مقابل و فرزندش ندیدید، ناراحت نباشید و اصلاً نگرانی به خودتان راه ندهید. قسمت مهم این داستان همان تعامل و ارتباط مؤثر فرزندان شما است که توانستهاید به نحو احسن این کار را انجام بدهید.
در نهایت سعی کنید این دغدغهای را که دارید، در قدم اول در وجود خودتان نگه داشته و اصلاً به بچهها سرایت ندهید. منظور این است که بچهها نباید درگیر این مسئله شوند؛ چون ممکن است بخواهند تلافی کرده و رفتار متقابل را داشته باشند که این اصلاً درست نیست.
مجموعهای از مهارتهایی را که در این مورد دارید را به صورت غیر مستقیم در اختیار آن مادری قرار بدهید که مد نظرتان است. در این مورد هم اصلاً لازم نیست به صورت مستقیم این مطلب را مطرح کنید. این هم درست نیست که ایشان نقص و کمبودهای تربیتی که موجود است را به رخ کشیده ببیند و احساس حقارت را در این مورد در درون خود مشاهده کند.
ممکن است این فاصلهی زمانی که طولانی میشود، شما و فرزندانتان به منزل ایشان رفته و کمی تغییر این فضا تأثیر گذار باشد. اگر این فاصله کم شود و در صورت امکان، احساس واحد بودن در مکان و امکانات را داشته باشند، برای فرزند طرف مقابل نیز مفید بوده و رفتارش به ارتباط مؤثر کشیده خواهد شد.
شاید بتوان یکی از دلیلهای این موضوع را نداشتن برنامه در این مورد دانست. یعنی شما بیایید و برای حضور بچهها در کنار همدیگر برنامه ریزی کرده و ساعت و روز مشخص کنید. با همفکری طرفتان این برنامه را تدوین کنید.
البته باز هم خدمتتان عرض میکنم، واقعاً اگر نسبت به این موضوع حساسیتتان شدت داشته و نمیتوانید هضم کرده و کنار بیایید، به این مطالب روی کرده و اقدام کنید. وگرنه این مسئله از اهمیت آنچنانی برخوردار نیست که بخواهید به عنوان یک نگرانی و دغدغه به آن نگاه کنید. مهم تعامل و ارتباط مؤثری است که بچهها به نحو احسن در منزل شما انجام میدهند.
از طرفی همینکه بچهها تحت نظر خودتان و در منزل شما هستند جای خوشحالی دارد. مهم آرامش و رشد فرزندان شما است که به خوبی و باز هم تحت تربیت خودتان به سمت جلو در حال حرکت است که در نهایت و در صورت ادامهی دلسوزی نسبت به اقوامتان، انتقال مهارتها بهترین پیشنهادی بود که خدمت شما تقدیم شد.
اگر فکر میکنید نمیتوانید از حساسیتتان نسبت به این مسئله کوتاه بیایید و توان انتقال مهارت به طرف مقابلتان ندارید، یادداشت بگذارید تا نسبت به این مسئله راهکاری دیگری تقدیمتان شود.
موفق باشید.
سلام مجدد دارم خدمت شما همراه گرامی. ضمن عرض ادب و احترام، تشکر داشته باشم از جدیت و پیگیری شما در امر مهم تربیت فرزند.
ما در بحث تربیت و رشد در اینگونه موارد دو کار مهم داریم: اول تحلیل عقایدی که تزریق میشود که شامل رد و دفاع و تقویت مطالب مثبت مقابل است که عمدتاً در این قسمت اطلاعات زیادی لازم بوده و انرژی و توان بسیاری را باید صرف این قسمت کنید. در این مورد اگر مایل باشید در جلسهی بعد مستقل صحبت کنیم. اینکه چگونه یک اعتقاد منحرفی را بشناسیم، تحلیل کرده و رد کنیم، اصول خودش را دارد.
دومین کاری که باید انجام بدهیم این است که بدون در نظر گرفتن هجمههای فعلی که وارد شده است، شروع به رشد دادن و تربیت فرزند کنیم. یعنی قدرت تحلیل و انتخاب را خود بچهها داشته باشند. نکتهای که شما تا حدی در این زمینه موفق بودهاید. دلیل این ادعا هم رفتار فرزندتان است. وقتی میداند حرفی زشت است و تکرار نمیکند و در حد انتقال آن زشتی به صورت اتفاق روزمره برای شما صحبت میکند، تشخیص داده و توانسته یک زشتی را تحلیل کند و مرتکب نشود.
پس تا جایی که امکان دارد در قسمت دوم سرمایه گذاری کرده و تا توان و مهارت رد کردن اعتقادات دیگران را ندارید وارد نشوید. البته شما میتوانید یک قرار ملاقاتی را از معلم فرزندتان گرفته و با ایشان در مورد این مسائل صحبت کنید. ناگفته نماند در قرار اول مستقیم به خواستههایی که دارید نپرداخته و سعی کنید از باب احترام و صمیمیت وارد شوید. از سراغ گرفتن درس و رفتار فرزندتان شروع کرده و قدم به قدم برسید به نقطهی مطرح کردن مطالبی که مورد هدفتان است.
در ادامه خودتان را مخالف ایشان ندانید و باز هم با بیان اینکه به عقاید و باورهای یک شخص احترام میگذارید، از ایشان بخواهید همین رفتار را در قبال دیگران و اگر نمیتواند این کار را انجام بدهد، حداقل درمورد فرزند شما مراعات لازم را داشته باشد. ضمن اینکه در مدرسه از معاونتهای دیگر نیز میتوانید دوستانه کمک گرفته و مراقب فرزندتان باشند. نوعاً معاونتهای پرورشی گزینههای خوبی هستند برای این هدف.
نکتهای را که جدای مسئله ی مدرسه و معلم و فضای مدرسه باید خدمتتان تقدیم کنم این است: تا جایی که امکان دارد نگذارید حساسیتهای شما به فرزندتان منتقل شده و خواسته باشد مدام بر سر ناهنجاریهای اجتماعی ورود کرده و بخواهد دایم بررسی و تحلیل کند. دخالت دادن بچهها در این سن و سال به مسائل اجتماعی آنها را از پیشرفت و موفقیت باز خواهد داشت.
کافی است آنها را با وظیفهی فعلیشان که درس خواندن است بیشتر آشنا کرده و اصول تربیتی خودتان را چیدمان کرده، ادامه بدهید. برنامههایی که برای تربیت فرزندتان دارید چیست و سبکی که شما برای رشد فرزندتان در پیش گرفتهاید چگونه است؟ جلسهی بعدی را به این دو مطلب خواهیم پرداخت.
موفق باشید.
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی
ازدواجتان را به شما تبریک گفته و آرزوی بهترینها را برای شما و همسرتان داریم. امیدواریم حضور و اعتماد شما به مجموعهی ما، مهارتهای شما را در مورد همسرداری افزایش داده و روزهای خوش و آرامی را سپری کنید.
بله دقیقاً مطلب همین است، مهارتهای همسرداری رابطهی عمیقی با رضایت طرفین از زندگی دارد. متقابلاً همسر شما نیز باید در این مورد مهارتهای لازم را کسب کند تا بتواند به یک خانم در دوران عقد و ابتدای ازدواج چگونه برخورد کند. البته ناگفته نماند یک سری از ناراحتیها و مشکلات، عادی و طبیعی است؛ چرا که دو نفر با دو اخلاق و خصوصیات متفاوت به هم رسیده و مطمئناً از یک سری رفتارها و حتی گفتارهای طرف مقابلشان واکنش نشان خواهند داد.
از آنجایی که ممکن است سطح فرهنگ و حتی طرز تفکر زوجین نیز متفاوت باشد بهتر است در این زمینه دو طرف و یا حداقل یکی از طرفین نسبت به این موضوعات تسلط کافی داشته باشد. هم اکنون که دسترسی به همسرتان نداریم تا نکات لازم را به ایشان گوشزد کنیم، شما باید تلاشتان را در این زمینه بیشتر کرده و زحمت ایشان را نیز به دوش بکشید.
در ابتدا لازم است جلساتی را پیرامون شناخت جنس مردان داشته باشیم. اینکه جنس مرد از چه برخوردهایی خوشش آمده و واکنش مثبت نشان میدهد؟ از چه رفتارهایی ناراحت شده و سعی میکند فاصله بگیرد؟ در چه صورتی از نزدیک شدن به طرف مقابل خودداری خواهد کرد؟
بعد از شناخت کلی از مردان لازم است، در مورد ویژگیهای شخصی همسرتان تحقیق کرده و به اطلاعاتی که از ایشان و رفتارهایش دارید تسلط نسبی داشته باشید. بعضی از مردان از وابستگی بیش از حد زنان بدشان میآید. از اینکه کسی به آنها آویزان باشد متنفر بوده و به محض اینکه حس کنند باید پاسخگوی همهی لحظات دیگران باشند، رنج میبرند.
زنان مظهر ناز و مردان مجسمهی تمام عیار از نیاز هستند. اگر این دو جایشان تغییر پیدا کرده و زن بخواهد دائم ابراز نیاز کرده و از اصالت خود فاصله بگیرد، احتمال آسیبدیدنش زیاد است. بگذارید شرایط آرام و عادی طی شود. درست است که الان اوج نیاز و احساس هستید و همسرتان نیز باید به تمام آن پاسخ بدهد؛ اما شما نیز باید درک و همدلیتان را در این شرایط خرج کرده و به ایشان فرصت بدهید تا خود، شما و جایگاهها را شناخته و احترام بگذارد.
بهتر است برای شروع کسب و افزایش مهارتها، از خصوصیات مثبت و قابل تقدیر همسرتان لیستی تهیه کرده و در فواصل مختلف از آنها تجلیل و تعریف کنید. لازم نیست خودتان را مدام به ایشان چسبانیده و بخواهید ابراز محبت کنید. کافی است ایشان حس کند شما حواستان به همه چیز هست.
سؤال دیگری که بسیار مهم و شاید گفت کلیدی میباشد این است که: از نظر مردان چه زنی جذاب بوده و زنان جذاب چه خصوصیاتی دارند؟ یا بخواهیم ریزتر و جزئیتر این سؤال را مطرح کنیم باید بگوییم: از نظر همسرتان یک خانم جذاب چه ویژگیهایی دارد؟ شما چقدر به معیارهای همسرتان نزدیک هستید؟ شاید بگویید ما در مراسمهای خواستگاری و مراحل شناخت همهی این دوران را پشت سر گذاشتهایم و الان مسئله این نیست.
باید خدمتتان عرض کنم: در جلسات و مراحل آشنایی ممکن است مسائل به صورت کلی بیان شده و مورد توافق و تفاهم قرار گرفته و بعد از ازدواج طرفین ریز بینتر شده و بسیار جزئی رصد و ارزیابی میکنند. ممکن است یک آقایی فکر کند همسرش همان وقار و سنگینی جلسات خواستگاری را در زمان بعد از ازدواج و در باهم بودنها نیز خواهد داشت؛ اما اقتضای سن و سال و شرایط شخص، ایجاب میکند شیطنتهایی داشته و پر جنب و جوش باشد.
در این زمانهاست که طرف فکر میکند در انتخاب یا عجله کرده یا اشتباه؛ لذا سعی میکند به نوعی اعتراض و ناراحتی خودش را ابراز کرده و تلاشش این است که تقصیر را به هر پوششی شده به طرفش بخوراند. در مورد شما نیز ممکن است این مسئله جاری باشد و همسر شما از بعضی رفتارهای شما ناراحت شده و سعی میکند با گفتن جملاتی مثل " همش بهونه میگیری " توپ را در زمین شما رها کند.
پس در قدم اول مقداری در مورد شناختهایی که خدمتتان عرض شد، قدمهای مؤثر و گامهای بلندی بردارید بعد بریم بهصورت جزئیتر و ریزتر به بقیهی مهارتها بپردازیم.
موفق باشید.
سلام مجدد داریم خدمت شما همراه گرامی
خوشی و آرامش شما ما را خوشحال کرده و ناراحتیهایی که در بعضی مواقع اتفاق میفتد، ما را نیز غمگین و نگران میکند. اما حضور مجدد شما برای مشورت و صحبت را ارج نهاده، سعی خواهیم داشت، تا حل این قسمت نیز در کنار شما باشیم.
قبلاً هم در بین صحبتها و جلسات عرض کردم، همسر شما نباید احساس کند تیمی در مقابل ایشان تشکیل شده، فرزندان و شما در یک طرف و ایشان نیز در طرف دیگر. با یک سؤال این جریان شفاف خواهد شد. چرا باید شما پول را به پسرتان داده و ایشان بخواهد سرمایه گذاری کرده یا از آن نگهداری کند؟
مشورتها و صحبتهایتان را همسرتان انجام بدهید و به این نتیجه برسید که از پسرتان کمک بگیرید بهتر نیست؟ در قسمت دوم: وقتی پولی به دستتان میرسد قبل از اینکه مقدار و جای خرجش را معین کنید، مقداری از آن را برای خودتان جداگانه برداشته تا نیاز به جابهجایی مجدد نباشد.
شما که در نهایت این پول و درآمد از زمین را خرج زندگیتان میکنید پس بهتر است از ابتدا برنامهای برایش نداشته باشید که بخواهید بعداً در موردش دردسر نیز خریداری کنید.
مطلب بعدی که نیاز است شما نسبت به آن از ریشه نگرشتان را تغییر دهید این است که خانوادهی همسرتان را به چشم مزاحم نبینید. نه اینکه بی تفاوت باشید؛ بلکه حضورشان را مثبت و خوش تلقی کنید. این مطلب را خدمت شما عرض میکنم؛ اما دوست ندارم از آن استفادهی ابزاری بشود و به حسن نیت شما در این قسمت نیاز دارم.
به خواهر و مادر و خانوادهی همسرتان میدان داده تا در کنار شما و خانوادهی شما حضور داشته باشند و با روی خوش از آنها استقبال و پذیرایی کنید. حتی همین سفر را خودتان شرکت کرده و برنامه ریزی کنید. به قول خودتان ممکن است با نرفتن شما این مسافرت شکل گرفته و انجام شود. پس بهتر است که بدون اینکه با دست خودتان، خودتان را حذف کنید، حضورتان را تثبیت کنید.
اگر قرار است راه بی تفاوتی را در پیش بگیرید، پس حساسیتهایتان را نسبت به افرادی که به آنها نگرش منفی دارید تغییر دهید. اگر بخواهیم همهی مشکلات را یک راه حل بدهیم باید بگوییم: سری که درد نمیکند را دستمال نمیبندند. هر جا دیدید بوی دردسر و مشکل میآید قبل از وقوع و اتفاق پیشگیری کرده و از آن فاصله بگیرید. لازم نیست در همهی مسائل نظر داده و درموردش فکر کنید.
خیلی از مواقع باید مسیر زندگی را به حال خود رها کرد و نظاره گر بود. واکنشهای سریع و شدید عواقب طولانی مدت را در پی داشته و حساسیت طرف مقابل را برخواهد انگیخت. هم اکنون همسر شما ممکن است و شاید نظرش این باشد که تیم خود را قوی کرده و با رفتارهایش تیم شما را تضعیف کند. این حس ناامنی را با مطالب بالا از بین ببرید و شرایط را به حالت عادی برگردانید.
موفق باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما همراه گرامی. ادای احترام دارم به جدیت و پیگیری شما در جلسات مشاوره. امیدواریم از جلسهی قبل توانسته باشید استفادهی کامل را برده و یادداشت برداریهای لازم را داشته باشید.
وقتی شما پیرامون اطراف برداشت و درک دارید و نسبت به آن واکنشهای متفاوتی را انجام میدهید یعنی صاحب ذهن و فکر هستید. قوهی تعقل و تفکر در وجود شما باعث این پدیده شده و هر چه شناخت شما از پیرامون زیادتر باشد، واکنشهای شما مطلوبتر، مناسبتر و بجاتر خواهد بود.
پس قبل از هر اقدامی سعی کنید سؤالاتی را با خودتان مطرح کرده و بعد در مورد اجرا کردن یا توقف تصمیم بگیرید. اینکه چرا باید این رفتار یا گفتار را داشته باشم؟ طرف مقابل من در چه جایگاهی است و قرار است با شنیدن یا دیدن رفتار من چه کمکی به من کرده و یا چه هدفی از مطرح کردن این مسئله با او دارم؟ نتیجهی نهایی را نیز در این فرایند حتماً طراحی کنید.
از ابتدا مهمترین و بزرگترین کاری که باید در این زمینه انجام دهید را خدمتتان تقدیم میکنم: نگذارید ذهنتان شلوغ و به هم ریخته باشد. ممکن است شخصی به همهی ابزارها نیاز داشته باشد ولی اینکه از کدام ابزار کی استفاده کند مشخص نیست. پس لزومی ندارد همه را دم دست گذاشته به امید روزی که شاید از آن بهره ببرد؛ لذا شما لازم است برای ذهنتان قفسههای مجزا تنظیم کرده و در طول شبانه روز در فرصت خود از هر کدام استفاده کنید. اولویتهای ذهنی و فکریتان کدام است؟
بدانید چه کسی هستید؟ کجایید و قرار است به کجاها برسید؟ در زندگی به دنبال چه هستید؟ برنامه یا که دارید بر چه مبنایی چیده شده و آیا از خصوصیات یک برنامهی موفق برخوردار است؟ چشم انداز زندگی خودتان را ترسیم کرده آماده داشته باشید. اگر بخواهیم این قسمت را بدون پیچیدگی تقدیم کنیم باید به مهارت خودآگاهی اشاره کنیم. شما باید نسبت به نقاط قوت و مثبت و در مقابل به ضعف و منفیهای خود آگاه باشید.
مکانهایی را که رفت و آمد دارید را شناسایی کرده و از هر کدام یک تصویر در ذهنتان داشته باشید. به محض برخورد با آن تصویری که از قبل دارید و نشانه گذاری کردهاید، واکنشهای مربوط را انجام بدهید. برای شروع لازم نیست این کار را به صورت ذهنی انجام دهید؛ بلکه از یادداشتهای روزانه استفاده کرده تا برایتان ملکه و عادی شود.
ارزشها و باورهایی که در قالب اعتقاد در ذهن شما هست را دستهبندیشده داشته باشید و همسو با همانها حرکت کنید. هر عاملی که مخالف است را حذف و موافقها را تقویت کنید. در این مورد اصلاً با خودتان و عوامل موجود تعارف نداشته باشید. برای رسیدن به این هدف لازم است خودتان را بهتر و بیشتر از همه دوست داشته باشید. در این قسمت و به این ترتیب، به مهارت برخورد با افکار مزاحم مجهز خواهید شد.
وقتی همهی این مطالب را روی کاغذ بیاورید موانع و باورهای منفی را از هم تفکیک خواهید کرد. موانع همان عوامل طبیعی است و افکار منفی چیزهایی است که اصلاً وجود خارجی ندارد و در حد یک توهم و خیال در کنار شما هستند که به مرور حذف خواهند شد.
این جلسه را پیاده سازی کرده و میزان موفقیتتان را بعد از ده روز برای ما یادداشت بگذارید. از صفر تا صد برای خودتان در انجام تمرینها و کارهای خواسته شده امتیاز بدهید. مطمئناً در مواردی هم به مشکلاتی برخورد خواهید کرد که عنوان کرده تا به صورت مستقل به آن بپردازیم.
موفق باشید.
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی
از تمرکز و توجه شما به مشکلات تقدیر و تشکر میکنیم. همینکه توانسته اید به بسیاری از علت های مشکل موجود، پی ببرید خود یک موفقیت است. حضور و اعتماد شما به مجموعه ی ما، باعث افتخار بوده و امیدواریم با همراهی شما به موفقیت های مورد نظر دست پیدا کنیم.
مهارت های زندگی به شما کمک میکند تا در هر شرایطی با توجه به همان شرایط بتوانید عمل کنید. درست عمل کردن در بحران ها، تصمیم گیری های سخت، مدیریت و کنترل هیجانات و احساسات و هر چیزی که لازمه ی یک زندگی آرام و موفق هست را در این مهارت ها داریم. پس ابتدا یک ارزیابی از خودتان داشته باشید و میزان آگاهیتان نسبت به این مهارت ها را رصد کنید.
به عنوان مثال خودآگاهی یکی از این مهارت ها بوده و شاید بشود گفت از اولین و مهمترین آنها محسوب میشود. کمترین نتیجه ی مجهز بودن به این مهارت این است که به شما کمک میکند همیشه به نقاط قوت و مثبت خود دسترسی داشته و از آنها بهره ببرید. نسبت به نقاط ضعفتان تسلط کامل داشته و نسبت به رفع و تعدیل آنها همت کنید. تکیه و اعتماد به نقاط قوت حرف اصلی این مهارت است. تا به حال داشته هایتان را لیست کرده و به آن فکر کرده اید؟
در این مهارت شما را به یادگیری تشویق کرده و برای رفع عیب ها و نواقص به شما انگیزه خواهد داد. چرا که شما میدانید با داشتن کمی ها و کاستی ها، انسان موفقی محسوب نشده و پیشرفت نخواهید داشت. و در ادامه شما را برای تغییر آماده خواهد کرد. البته لازمه ی همه ی رسیدن ها، امیدوار بودن و شجاعت است.
نداشتن امید و ترس علت های زیادی دارد که به نمونه های آن اشاره کردید. اگر بخواهیم در دو کلمه خلاصه کنیم باید بگوییم ریشه ی آن در ندانستن و نداشتن است. در این زمینه سوالاتی را به عنوان نمونه مطرح میکنم که پاسخ بدهید و طبق همین فرم برای همه ی تفکراتتان سوال مطرح کرده و پاسخ درست و منطقی بدهید. تا جایی که امکان داشته باشد جلسه ی امروز را سوال محور پیش خواهیم برد تا شما بهتر بتوانید این مشکلات را مدیریت کنید.
چرا وقتی خودتان نیز به این مطلب رسیده اید که آینده و اتفاقات آن اصلا معلوم نیست همانگونه باشد که شما تصور میکنید، باز هم به ذهنتان این اجازه را میدهید که با ترس و نا امیدی به آن بپردازد؟ در مورد کنترل ذهن و مدیریت فکر چقدر کار کرده اید؟ یا برای تقویت روحیه ی خداباوری و خود باوری چه اقداماتی را انجام داده اید؟ یک دقیقه آینده را برعکس همینی که الان میبینید تصور کنید. روشن و پر از امید.
بله دقیقا همان مطلبی که الان به ذهن شما آمده را میخواهم مطرح کنم: شما خودتان درد را تشخیص داده و درمانش را هم میدانید. اما اینکه چرا تابحال به سمت و سوی حل کردن این مشکل حرکت نکرده اید جای سوال دارد. برای ازدواج چرا اقدام نکرده و علت مجرد ماندنتان تا این سن و سال چه بوده است؟ نسبت به مسائل معنوی که به درستی هم تشخیص داده اید، نبودن و فقدانش دل را خالی کرده و ترس را جای میدهد، چه کارهایی را انجام داده اید؟
در این قسمت هم بخواهیم توضیح بدهیم باید بگوییم: گاهی یک دختر از ازدواج ترس داشته و خواستگارهایش را رد میکند، گاهی پسری به سراغ خواستگاری نرفته و اقدام به ازدواج نمیکند. هر کدام به طور جداگانه باید مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد. و در قسمت معنویات باید بازنگری نسبت به اعتقادات و باور ها داشته باشید که خود این دو مقوله را اگر اجازه بدهید و تمایل داشته باشید در جلسات بعدی مفصل و مستقل صحبت کنیم.
پس مقداری باید به خودتان فرصت فکر کردن درباره ی وضع موجود بدهید، چرا باید قسمت منفی ماجراها شما را مشغول کرده و نسبت به مثبت ها و قوت ها فکر نکنید؟ درست است تنهایی ممکن است برای افراد خوش آیند نباشد؛ اما اگر کسی قرار شد به هر علتی تنها باشد، باید وحشت کند؟ آیا همه ی افرادی که تنها و مجرد هستند، وحشت زده و نا امید هستند؟
در قدم بعدی خواهیم رفت سراغ سوالاتی که شما را به انگیزه واداشته و بتوانید شرایط را متعادل تر کنید:
فکر نمیکنید به سرعت دارید فرصت های فعلی را از دست داده و لذت هایی که باید از زمان حال و زندگی فعلیتان ببرید را از دست میدهید؟ اصلا برای زندگی که الان در آن هستید برنامه ای دارید؟
نسبت به سوالات کاملا دقیق و جدی برخورد کرده و تحلیل ها و ابهامات احتمالی را به ما انتقال بدهید. در پایان یک برنامه ی روزانه از خودتان یادداشت بگذارید تا مقدمه و شروع جلسه ی بعدی باشد. اینکه فعالیت های اجتماعیتان در چه حدی است؟ ورزش، تفریح، مطالعه و ...
موفق باشید.
صفحهها