مطالب دوستان sh.m

تصویر yasin1366 yasin1366 20 خرد, 1395 منتظرند از غیب برای من همسری پیدا بشه
ببین خانم وقتی یک سری اتفاقات اطرافت می افتد دوست داری اونا را تحلیل کنی همین تحلیل وقایع تو رو گیج می کنه یک جورای نمیتونی بالاخره دنیا بر اساس جبر یا اختیار باید تلاش کرد یا راضی به رضای خدا بود توکل به خدا بهتره یا راضی بودن به رضای خدا سنت الهی بالاخره قطعیت داره یا احتمال انسان های به خاطر خوب بودن به چیزی میرسن یا به خاطر خوب نبودن روانشاسان خارجی و شهید مطهری شانس رد می کنند اما شما در مرحله عمل می بینی شانس وجود دارد و کلا سردرگمی از اینکه باید با تلاش و برنامه ریزی به موفقیت برسی یا راضی باشی به رضای خدا و مهمتر از همه اینکه امام علی حدیثی دارد با این مضمون که تدبیر کننده ای به اسم خدا بالاتر از همه تدبیرهاست این یک مساله مساله بعدی اینقدر اتفاقات ضد و نقیض و گوناگونی دور و برت میفته که آدم میمونه مثلا یک دختر می بینی نه اهل نماز و روزه هست نه خحاب خوبی داره نه اخلاق جالبی دارد مغرور و اهل فخر فروختن بعد یک شوهر می کنه فکت می افته یک پسر می بینی امتیاز خاصی ندارد و بدون تلاش کردن یک زنی میگیره فکت میافته یکی بدون تلاش به نعمت هایی میرسه یکی هم هر چه تلاش میکنه کمتر نتیجه میگیره و این باعث میشه اصلا نتونی تشخیص بدی بالاخره چه باید کرد شما الان اومدی تفسیر کردی که خانوادت دست روی دست هم گذاشتند حب بقیه مگه چیگار کردند از قدیم دختر میومدن خواستگاریش اینم شوهر می کرده میرفته بقیه که فعالیت شبانه روزی که نکردند تا شوهر کنند میخوای بگی ظاهر معمولی دارم مگه اینایی که ازدواج کردند همشون زیبای خفته بودند نه اینقدر معمولی ازدواج کردند و اینقدر زیبا مجرد هست که آدم شک میکنه عنصر زیبایی تاثیر دارد یا نه خخخخخخ شما 6سال درس خوندی رفت و آمد به بیرون هم داری تو محافل و مجالس هم بودی خانوادت تو اتاق حبست نکردند پس نمیتونی یقه اونا را بگیری چون دخترایی که شوهر کردند پدر و مادرشون بهترین سیستم های مدیریتی پیاده نکردن که بگیم با برنامه ریزی دخترشون شوهر دادند یک جورایی تنها پاسخی که قانعت نمی کنه این هست که بگیم قسمتت نیوده
تصویر yasin1366 yasin1366 20 خرد, 1395 می خواهم با استادم ازدواج کنم
به جای این حرفا بهش پیام بده یک دوتا جلسه باهاش قرار بذار صحبت که کردین بعد مشخص میشه که چه تصمیمی باید بگیری شاید اصلا تا شما را دید بگه من قیافتون نپسندیدم یا بگی من اصلا دوست ندارم با کوچکتر از خودم ازودواج کنم و نظرم منفی هست  
تصویر yasin1366 yasin1366 20 خرد, 1395 چطور به اسلام علاقه مندش کنم؟
خانم shim ما هم داریم همین میگیم شما که معتقدی پایبند به اخلاقیات بله را بگو یا نگو دیگه دنبال این نباش که بخواهی نماز و روزه ایش کنی چون نه میشه نه خودت اذیت کن بلگه اون همینجوری که هست بپذیرش یک فردی را دیدیم که با به خاطر زنش رفته بود مکه میگفتم چیکار می کردی گفت ملت می چرخیدن ما هم میچرخیدیم گفتم نماز و روزه میگیری گفت نه گفت برای چی رفتی حج گفت به احترام خانمم حالا شما هم ببین اگر میتونی بسم الله فقط یک نفر نماز نمیخونه کاری هم به نماز نداره یگ نفر نماز نمیخونه اما مغرض و علیه نماز و دین تا میتونه فعالیت می کنه با اولی میشه ساخت اما با دومی نمیشه مثلا فردا روزی که خواستی روزه بگیری پول خمس بدی و... دعواتون نشه چون دعوا سر مسائل اعتقادی فقط با کوتاه اومدن تو میسر هست
تصویر yasin1366 yasin1366 19 خرد, 1395 دوست دارم ازدواج کنم ولی خواستگارا را رد می کنم!
خب 27سالت بچه که نیستی باید برای کارت دلیل منطقی داشته باشی دلیل رد کردن خواستگارات ختی ندیده چیست؟
تصویر yasin1366 yasin1366 19 خرد, 1395 شوهرم میگه باید به همه چی چشم بگی!
ببین خانم شما باید روحیات مردونه را بشناسید مردها دوست دارند اقتدار شون حفظ بشه و به زندگیشون تسلط داشته باشند یکی از وظایف خانم ها اینه که این اقتدار و عزت مردونگی را تامین کنند تا مرد از نظر غرور مردانگی تامین بشود هرچقدر که زنی در این مساله زودتر تامین کننده باشد موفق تر هست و هرکس دیر باشد اینقدر این مرد با این مساله میجنگد تا بالاخره تسلط یابد اساسا زنی که توانایی چشم گفتن در مقابل مردی را ندارد حق ازدواج ندارد چون خودش ضرر می کنه حالا شما این مساله را رعایت نکردی (من بعضی وقتا سر غرور یا لجبازی یا حس کم نیووردن گوش نمیدم) این جمله هم نشون میده که هنوز مهارت های زندگی یاد نگرفتی خواهر من ازدواج یعنی ما دیگه نمیشه با خودخواهی ها دوران مجردی زندگی موفقی در دوران متاهلی تشکیل داد خب شوهرت میگه لباس کوتاه پیش دامات نپوش باید بگی چشم اگر نمیخواهی بگی و بقولی آزاد باشی و هرجور دوست داشتی رفتار کنی شوهر کردنت واسه چی بود پس حالا که شوهرت دوست داری باید در برابر خواسته های معقولش بگی چشم اما چون تو نمیگی چشم اون حتی به یغل کردن خواهرزادتم گیر داده یا جلوی شوهرت دائم نگو بابام مامانم بابام مامانم خب پسر حساس میشه شما سیاست رفتاری نداری مشکلت اینه حالا چندتا نکته میگیم رعایت کن الف: در برابر خواسته های معقول شوهرت بگو چشم ب: نرو جلوی شوهرت از پدر و مادرت بد بگو متاسفانه بسیاری از مردها این موارد بعدها میکنن آتو سرکوفتت میزنن که تو اگر حامی داشتی از پدرو مادرت بدت نمیومد یا والدینت فلان و بیسار نبودند پس نقاط منفی خونه خودتون نرو پیش شوهر بگو نگو من عاشق شوهرمم باید همه چیز بگم هر راست را نشاید گفت ج: میخوای با پدرت بری بیرون بهش پیامک بده با اجازه شوهر خان داریم با پدر میریم فلان جا یا برای خیلی از کارها ازش اجازه بگیر مثلا پیام بده اجازه هست برم دانشگاه میگه نه میگی چشم میگی نمیشه شوهر خان یکم مرحمت کنن و اجازه بدن مسلما اجازه صادر خواهد شد د: وقتی می بینی شوهرت روی چیزی حساس هی اون به زبون نیار به قولی نرو رو اعصابش اینا را رعایت کنی راحت شوهرت باهات راه میاد
تصویر yasin1366 yasin1366 18 خرد, 1395 خواستگاری که قصدش سو استفاده بود
چه ربطی به احساس گناه داره خانوادت در جریان بودن ازشم خواستی که خواستگاری رسمی بیاد بحث ازدواج هم که بوده با خواسته های نامعقولشم که مخالفت کردی دیگه احساس گناهی نداری پسر پررو تشریف داشته پسر وقتی دختری را میخواد بیشتر مباحث عقلی و جدی  را مطرح میکند و بیشتر از فاز منطقی وارد میشه تا احساسی که بعد بخواد دستتم بگیره
تصویر yasin1366 yasin1366 18 خرد, 1395 سابقه مصرف دخانيات خواستگار
هشت سال باهاش ارتباط داشتی اگر نمیخواستیش چرا ارتباط باهاش داشتی اگر میخواهیش دیگه باید این عیب هم ازش چشم پوشی کنی اون که برای تو سربازی رفته شغل خوب داره وضعیت اقتصادی خوب داره تحصیلات خوب داره دیگه چی میخوای کسی که 5سال طرف چیزی نرفته دیگه هم نمیره خب بشین با پدرت صحبت کن و قانعش کن که بره تحقیق کنه ضمن اینکه در آزمایش اعتیاد همه چیز مشخص هست و به این راحتی ها قابل کتمان نیست
تصویر yasin1366 yasin1366 15 خرد, 1395 بیان ویژگی های اخلاقی منفی در خواستگاری
ببین دوست عزیز نوع بیان خیلی مهم است و اینکه منظورت از اون حرف برسونی مثلا به شما پیشنهاد خرید ماشین تصادفی میدن خب یک ماشین تصادف میکنه فقط سپرش کنده میشه یکی هم هست کلا جمع میشه هردو تصادفی هستند اما این کجا و اون کجا شما وقتی میخواهی خصوصیات منفی بدون مقدمه چینی بگی طرف میترسه و ممکن جواب منفی بده پس نوع بیان مهم است ما یک سری خصوصیات منفی داریم که ظاهری هست طرف خودش میبینه مثل ظاهر و اندام که اینا را قابل رویت است یک سری وِیژگی های خانوادگی و شرایطی دارد مثل شرایط شغلی و خانواده اینا که شما باید به طرف بگی اما در مورد خصوصیات اخلاقی شما میخواهی به دختر چی بگی یگی من آدم عصبی هستم خب تا این بگی میگه خوش اومدی اما وقتی براش توضیح بدی قضیه فرق میکنه مثلا یکی عصبی میشه محیط ترک میکنه تا آروم بشه یکی داد و بیداد میکنه مشت میزنه شیشه میشکونه  وسایل پرت میکنه دیگران میزنه خب هردو عصبانی میشن اما نوعشون خیلی متفاوت هست پس تو باید منظورت دقیق برسونی یا مثال دیگه شما میگی غیرت داری خب یکی از غیرت تعریفش اینه که حجابت کامل باشه رفتارتم متین یکی غیرت این معنی میگنه که زن باید تو خونه حبس بشه پس باید شفاف سازی کنی که منظورت از این خصوصیت چیه اگر دختر گفت فلان اخلاقم بده تو باید ازش بپرسی که منظورت چیه و ازش بخواهی توضیح بدی یا ازش سوال بپرسی که ببینی منظور از فلان اخلاق چیه مثلا دختر میگه من وسواسم خب یکی منظورش از وسواسی اینه که دمپایی حموم و آشپرخونه و دستشویی باید جدا باشد و اگر روزی با دمپایی حموم اومدی رو فرش ها اون فرش باید شسته بشه یکی هم منظور از وسواسی اینه که یک ظرف پنج بار بشوره یا ده بار وضو بگیره یا لباسش چند بار آب بگشه به نوعی رو اعصاب باشه بعد وقتی دختر حرفی میزنه این برداشت نکن که منظورش همونی که ما مردها فکر می کنیم یک قانونی هست که دخترا سعی می کنند تو جلسات خواستگاری کلاس بذارند مثلا همشون میگن ما میخواهیم درس بخونیم سرکار بریم و... ولی همشون اصراری به این امر ندارند دختری که فلان دانشگاه معمولی فلان رشته معمولی خونده که فقط بگن دختره لیسانس داره خیلی فرق میکنه اون دختری که فوق لیسانسش دانشگاه های مطرح بوده یک نکته هم در نظر بگیر وقتی فردی حرفی میزنه باید این حرف با رزومش و نوع تربیتش و محیطش تطابق داشته باشد مثلا دختر من حاضرم با شما زیر یک چادر هم زندگی کنم یا میگه من دختر قانع هستم خب دختری که تا امروز همه امکاناتی زیر دستش بوده و تو یک محیط مرفه بوده یا تعارف میکنه یا منظور از قناعتش با منظور شما از قناعت فرق داره مثلا یک نفر فقط ماشین شخصی دختر 206بوده وقتی میگن من قانع هستم یعنی 206حد قناعت چون پدرش  و اطرافیانش ماشیناشون بهتره یک موقع طرف میکه همین که یک پراید ولو مدل پایین هم داشته باشی کفایت میکنه چون پدرش فقط یک 405داره اینا را خوب دقت کن موفق باشی  
تصویر yasin1366 yasin1366 15 خرد, 1395 چطور به اسلام علاقه مندش کنم؟
ببین خواستگارت همینی که هست اگر میتونی بپذیریش بسم الله نمیتونی بیخیال شو اگر میبینی اختلاف فرهنگی و دینی داری ازدواج نکن اصلا تغییر دادن افراد تو رفتارهای عادی هم سخت هست چه برسه بخواهی بری سراغ تغییر نگرش دینی و اعتقادی

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1