دوست دارم ازدواج کنم ولی خواستگارا را رد می کنم!

18:38 - 1395/03/15

سلام.من دختری 27ساله هستم. من دختر خیلی گرمی هستم.دوست دارم ازدواج کنم.اما هر خواستگاری که میاد به هر دلیلی رد میکنم.حتی ندیده.و خانواده من از این موضوع ناراحت هستم.اگر هم خوشم میاد.اونا میرن. دوستان و اشنایان میگن.که تو طلسم شدی ایا حرف اونا درسته.آخه از همون اول من خواستگار ها مو رد میکردم

http://btid.org/node/93674

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 1 =
*****
تصویر آسمان95

این قدر رد کن تا پشیمون بشی!!! نایت اسکین

تصویر الهه عزیز

سلام.ممنونم.خیلی نظرات تون مفید بود.اما من جدی این میگم شاید ترس از ازدواج واتفاقاتی که دراطراف وجامعه میبینم.تن به ازدواج نمیدم.اما بعضی مواقع دوست دارم کسی رو برای ازدواج انتخاب کنم.اما موقعی که اطلاع میدن خواستگار دارم وخانواده پسر برای دیدن میان ترسی توی دلم میفته که نگو و شرایط پسر رو میشنوم پس میزنم.اینکه واقعا خیلی ها شرایط درستی نداشتن.نه کار خوبی.نه ظاهر خوبی اگر هم گفتم راه نمیدم.دلیل براین نیست که هیچ کس نیومده.چرا اومدن بابعضیها صحبت کردم.اما توی صحبت نپسندیم.پایین شهر بودن اونها هم توی شهر ما که اسمشو نمیخوام بگم منطقه به منطقه هست وهر کسی شخصیتش تو منطقه فرق میکنه وزندگی توی اون منطقه سخته.من نامزد قبلیم مال روستاهای شمال بود که من قبولش کردم.دلیل براین نیست که پایین شهر بودن برام بدهست .من شمالی نیستم.
شاید دلیلش هم برام این باشه که شرایط نامزد قبلیمو مقایسه میکنم.یادنبال شرایط بهتر از او هستم.
من ایشون همدیگر خیلی دوست داشتم وجدا شدن برامون سخت یود.اما به قول همه گفتن اگر دوست داشت برمیگشت.رفتن.اما هنوز دوستش دارم.وشرایطی هست که نمیتونم خبری از این ادم بگیرم که ازدواج کرده یانه.اما میدونم هنوز شماره های من داره.

تصویر آسمان95

وا. آدم که نمیتونه به خاطر یک خیال. آینده واقعیش رو خراب کنه sad

تصویر الهه نازززز

خب این رو از اول بگو.
تو هم مثل من دلت جای دیگه اسیره.
هر خواستگاری میاد توی دلم میگم کاش فلانی الآن این جا بود.

تصویر پیمان
نویسنده پیمان در

سلام پیشنهادم اینه شما ی مدت کوتاه کلا هیچ کسی راه ندید.حس میکنم ی سری موردهایی اومدن ک باعث زدگی شما شدن از ازدواج.
بعداز این وقفه با نگاه درست به هرکدوم باهرمدرکی ک هستن نگاه کنید.متاسفانه امروزه شاهد بالا رفتن مدرک و نزول سطخ فهم شعور افراد هستیم .یعنی هرچی مدرک بالاتر فهم و شعور کمتر.تقزیبا 70درصد اینجوری شده مگ درس خونده های قدیم یعنی دهه 50و 40 .

تصویر hosein۶
نویسنده hosein۶ در

من هیچ نظری ندارم اما یه اتفاق که برا یکی از اقوام افتاده رو براتون ميگم. یه دختر تو اقوام ما بود خییلی خوشکل و فوق لیسانس داشت باباش رییس یک ارگان دولتی بود دختره ماشین و خونه هم از خودش داشت خلاصه از همه نظر اورت بود این خانم هر خواستگاری رو به هزارو یک دلیل پوچ و مسخره رد میکرد حتی یکی از دوستای من رفته بود خواستگاریش چون ماشین دوستم پیکان بود حتی بیچاره رو راهش هم نداده بودن. خلاصه خیلی مغرور و فیس و افاده داشت. تا اینکه سنش رسید به سی و چهار سال . باباش با توجه به نفوذی که داشت رفته بود تو یکی از روستاها یه جوون پیدا کرد و همه چی هم بهش داد خونه ماشین و. ... همه رو پدر دختر بهش داد. اوایل کسی نمیدونست که اینا رو پدر دختر داده حتی دختر هم نمیدونست آخه هیچ دختری دوس نداره همه چی رو یه مرد بذاره تا مرد بگیرتش خلاصه بعد یک سال همه چی لو رفت و دختر پی به این کارهای مسخرش برد . که چه جوری پدر بیچاره رو مجبور کرد که واسه خاطر دختر به اصطلاح روشنفکرش چه تاوان خوار کننده ای رو پس بده. خلاصه دیگه تو اقوام این دختر از چشم افتاده همه ازش بدشون میاد. داستان طولانی شد ببخشید

تصویر الهه عزیز

سلام.ممنونم که مطالب من خوندین.اما دلیل براین نیست که از مسولیت فرار کنم.نه من خواستگاری هم داشتم که قبول کردم.وتا مرز عقد هم رسیدیم و بهم خورده.یک دلیلیش از نظر مذهبی بودن.ودلایل دیگه.
گفتم خواستگار راه نمیدم چون بعضی ها واقعا پایین شهر زندگی میکنن وتوقع دارن من هم اونجا زندگی کنم یا تحصیلات ندارن یا شغل درست و... که واقعا به معیارهای من نمیخورن.اما ازدواج کردن دوست دارم. چون خدا گفته با ازدواج کردن دین کامل میشه.بازهم ممنونم

تصویر Mr. Saad
نویسنده Mr. Saad در

آفرین خانم الف. خب من بچه پایین شهر بدون پول بابا جان پولدار توی سن جوونی چه جوری می تونم خونه بالاشهر بخرم؟ تازه علاوه بر خونه، هم تحصیلات داشته باشم، هم ماشین، هم بتونم خرج و مخارج خرید عروسی و مراسمات و تالار و... رو بدم! یعنی به عبارتی توی پنج سال عمر کاری یه جوون لیسانس گرفته و سربازی رفته، حداقل حدود ششصد میلیون پس انداز داشته باشه. به عبارتی ماهانه حدود ده میلیون تومان پس انداز فقط! آقا ما که رستم دستان نیستیم. بعدش هم گیریم رستم دستان باشیم طرف مقابل همطراز تهمینه هست واقعا؟!

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

خدا و خرما وجود ندارد
این دخترایی که می بینی ازدواج می کنند اهم و مهم میکنند
حتی پسرا یا اون همه ادعا موقع عمل از خیلی موارد میزنند و روی اصول اصلی تاکید می کنند
پسرا یا رفتن دنبال تحصیلات و زندگی قسطی دارند
یا رفتن دنبال بازار و به همون دیپلم یا یک مدرکی از دانشگاه آزاد درخونشون گرفتند که با همون دیپلم فرقی ندارد پس شما باید ببینی کدام برات مهمتر هست

خب اونی که هم تحصیلات داره هم پول هم خوش تیپ هم مذهبی هست کیسی همطراز خودش میخواد که بعضا ممکن اون شما را نپسنده

به هرحال اگر همچینان روی معیارات تاکید میکنید پس باید تعداد بیشتری خواستگار را راه بدی تا دایره انتخابت گسترده تر بشه نه اینکه به کل راه ندی
کلا دهه شصتی ها آرمانگرا هستند به این راحتیا کوتاه نمیان تا محبور بشنsmiley

 

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام دوست عزیزم انسانی که کار درست داشته باشه.بالاشهر زندگی کنه. تحصیلات هم داشته باشه و... یک انسان فول اپشنه که قطعا این انسان کامل هم دنبال ایده ال ترین دختر موجود میگرده. ایا از نظر خودتون شما ایده ال ترین دختر موجود برای چنین مردی هستین؟اگر منظورتون از پول و تحصیلات و محل زندگی وضعیت متوسط بوده نه خیلی ایده ال خب حرفتون منطقی تره ولی تو مساله ازدواج بابد شرایط رو به صورت یک مجموعه نگاه کنید و به جمع بندی برسید نه تک تک. اگر خواستگار شما تحصیلات داره خب قطعا نباید انتظار داشته باشین پولدار باشه چون وقتشو گذاشته برای تحصیل و هنوز به بازدهی اقتصادی نرسیده ولی بالقوه این امکان رو داره. اگر تاجر و کاسب موفقیه خب احتمالا خیلی زود وارد بازار شده و درس رو ول کرده. اگر پایین شهر زندگی میکنه و این اختلاف منطقه زندگی اختلاف فرهنگی به وجود اورده که حرفی نیست ولی شما ندیده و نشناخته چه جوری این قضاوت رو کردین؟ تصورتون اینه که ادمای جنوب شهر همه دزد و قاچاقچی و سیگاری ن و خانوم هاشون با چادر رنگی تو کوچه میشینن سبزی پاک میکنن؟ نمیدونم تو کدوم شهر زندگی میکنید ولی امروز یه جوون که بتونه ته یاخچی اباد یه سوییت سی متری خره یعنی وضعش خوبه. پایین و بالای شهر فقط وقتی میتونه تو زندگی شما مشکل به وجود بیاره که تصاد و تفاوت فرهنگی خیلی زیاد به وجود بیاره. توصیه میکنم خواستگارهاتون رو بپذیرید اول سلامت عقلانی و نفسانیشون رو بسنجین بعد کفویت فرهنگی عقیدتی و... در مورد تحصیلات هم تو هر مقطعی هستین بدونید یک مقطع پایین تر لطمه ای به زندگی شما نمیرنه شعور و اصالت و انسانیت رو تو مدرک دانشگاهی نمیپیچن بدن دست مردم. اگر فوق لیسانس هستین لیسانس و حتی فوق دیپلم دور از شان شما نیست. موفق باشید و عاقبت بخیر.

تصویر الهه نازززز

شما حالت خوب نیست. از یه طرف دوست داری ازدواج کنی و از یه طرف خواستگارها رو ندیده رد می کنی.
منم دوست دارم ازدواج کنم. همه خواستگارا رو هم راه میدیم بیان. ولی اونا منو پسند نمی کنن.
هر روز بعد از طلوع آفتاب با حضور قلب سوره یس بخون تا هیچ دعا و طلسمی بهت اثر نکنه.

تصویر 123456
نویسنده 123456 در

والا چه پر توقع 
ندیده رد میکنی دختر جان 
بعد میگه چرا شوهر نیست 
طلسم کجا بود !!!!!!

خودت پشت پا میزنی به بختت 
طلسم قضیش جداست جدای جدا 

 

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

خب 27سالت بچه که نیستی
باید برای کارت دلیل منطقی داشته باشی
دلیل رد کردن خواستگارات ختی ندیده چیست؟

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

ای بابا من گشنمه ولی هر غذایی میارن پس میزنم!!!!!!
خب الان ما باید چی بگیم؟ خودتون ندیده رد میکنین انتظار دارین ازدواج کنین؟

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر گرامی

قبل از هر چیز باید علت را در خودتان جویا شوید که چرا بدون دلیل خواستگار را رد می‌کنید. گرچه احتمالات مختلفی را می‌توان بر شمرد که از جمله نداشتن حس مسئولیت و هدف برای زندگی، ترس از ازدواج و آینده، نداشتن حس ازدواج و ... امّا خودتان با بررسی و مطالعه روی خود بهتر می‌توانید علت این رفتار خود را تشخیص دهید. اگر هم ریشۀ این مسئله را پیدا نکردید می‌توانید با مشورت و مشاوره با روانشناس در این باره مسئله را به یاری خدا حل کنید.

بسیاری از مواردی که انسان تصوّر می‌کند مشکل، به‌خاطر بستن بخت و طلسم می‌باشد، اینگونه نیست؛ بلکه آن مشکلات معمولا نتیجه‌ی اعمال خود فرد می‌باشد که تحقق پیدا نموده است!
چنانکه خداوند متعال می‌فرماید: «وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيدِيكُمْ وَيعْفُو عَنْ كَثِيرٍ[شوری آیه 30] هر مصيبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام داده‌ايد، و بسياری را نيز عفو می‌کند!»

در ضمن اینکه مواردی هم وجود داشته که شما خوشتان آمده ولی طرف مقابل ادامه نداده دلیل بر طلسم شدن شما ندارد؛ زیرا ازدواج امری است که نیاز به رضایت طرفین دارد تا این رضایت طرفینی حاصل نشود، ازدواج و پروسه انتخاب شدن تحقق پیدا نمی‌کند؛ لذا چه بسا آن مواردی که ادامه نداده‌اند، شرایط شما را قبول نکردند و یا متوجه عدم تناسب میان شما و آنها شده‌اند؛ از این رو به دیده منفی به آن نگاه نکنید وقبول کنید که دیگران هم حق انتخاب دارند همچنان که شما حق انتخاب دارید.

با ارزوی موفقیت