عرض سلام و ادب و احترام خدمت
شما کاربر گرامی از اینکه سؤال خود را با مشاورین و کارشناسان مرکز تبلیغ مجازی در میان گذاشتید خوشحالیم. امیدواریم پاسخی که به شما ارائه میشود بتواند رضایت شما را به دنبال داشته باشد.
قبل از بیان هر نکته و مطلب بهخاطر برخورداری از دغدغه دینی و فرهنگی که برای فرزندان خود دارید به شما تبریک عرض میکنیم امیدواریم در این مسیر خدای متعال به شما و فرزندان گرامیان کمک نماید و موردتوجه ویژه امامزمان قرار داشته باشید.
در خصوص سؤالی که مطرح کردید به چند نکته اشاره خواهیم کرد.
نکته اول: این مسئله شما نیاز به بررسی و واکاوی دارد. در واقع باید علت و ریشه این حال شما به طور علمی روشن شود و گزارش از علل و عواملی که در خصوص خود احتمال میدهید در صورت صلاح دید به ما گزارش دهید تا روند پاسخگویی بر ریل صحیح قرار گیرد.
نکته دوم: در ادامه ما به برخی از علل و عواملی که میتواند این حس و حال بد را در وجود شما ایجاد نماید را موردتوجه قرار میدهیم البته بدون اینکه هیچ یک از این موارد را به شما نسبت دهیم قضاوت را به خود شما میسپاریم.
یکی از علل و عواملی که میتواند زمینهساز حس بد در شما شود، ضعف علمی و شناختی در خصوص مباحث عبادی است. در واقع این حال بد را بیشتر کسانی مبتلا میشوند که از آگاهی و شناخت و معرفت کافی در خصوص فلسفه عبادت برخوردار باشند. کسانی که علم و معرفت کافی در خصوص عبادت ندارند این چنین میپندارند که در حال انجام کار بیهوده هستند این در حالی است که اگر به اهمیت و ارزش کار خود واقف بودند هیچگاه این چنین نبودند.
ضعف عشق و محبت به عبادت: این موضوع هم میتواند یکی دیگر از محورهایی باشد که زمینهساز حال بد در نماز و عبادت شود. به هر اندازه انسان بتواند خداشناسی خود را تقویت نماید و این عنصر حیاتی را در قلب و روح خود تقویت کند بدون شک از ارتباط معنوی و عبادی با خدای متعال به وجد و شعف خواهد رسید همانند عاشق شیدایی که به معشوق خود نزدیک شده و با او هم صحبت شده و در مجاورت او نشسته است.
خستگی مفرط، دغدغههای پراکنده و فراوان، اولویت قراردادن کارهای غیرعبادی در زندگی و اهمیتدادن به امور غیرعبادی نیز میتواند یکی دیگر از محورهایی باشد که زمینهساز حال بد در افراد شود. راه علاج این موضوع نیز روشن است.
کسالت و ضعف جسمانی: یکی دیگر از علل و عواملی که میتواند در حال و وضع انسان در نماز تأثیر داشته باشد. ضعف جسمانی و روحی است. به هر اندازه انسان از لحاظ جسمانی و روحانی قوی باشد حال عبادی بهتری خواهد داشت البته این مطلب به این معنا نیست که تمام کسانی که وضع جسمانی خوبی دارند اهل عبودیت و بندگی هستند خیر عرض ما این است که قوت جسمانی و روحانی میتواند تأثیر مثبتی بر حال عبادی افراد داشته باشد.
پیشنهاد و راهکار:
پیشنهاد میشود ابتدا ریشه و علل این حال بد شناسایی شود. بعد از شناسایی حال بد میتوان راهکار درمان آن را مورد بررسی قرارداد.
منتظر اعلام نظر شما در خصوص پاسخ ابتدایی که به شما ارائه شد هستیم.
عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی
از اینکه مجدد این افتخار رو داریم که میزبان دریافت سوال شما باشیم خوشحالیم امیدواریم پاسخی که در ادامه به شما ارائه می شود بتواند رضایت شما را به دنبال داشته باشد.
در خصوص سوالی که مطرح کردید به چند نکته اولیه اشاره خواهیم کرد.
نکته اول: یکی از آسیبهایی که برخی از ارتباطات دارد این هست بهجای اینکه تمرکز فرد رو به سمت هدف اصلی سوق دهد... انسان را درگیر حواشی مینماید به طور مثال برخی از افرادی که به سخنرانی یا درس اخلاق یک معلم اخلاق شوق دارند بهجای اینکه مقصد را موردتوجه خود قرار دهند به طور مثال مقصود سخنران رساندن مخاطب به خدای متعال است برخی از مخاطبین در خود سخنران گرفتار میشوند و تمام ذهنشان درگیر سخنران و گوینده میشود... در این چنین مواردی پیشنهاد میشود شخص خود را کمتر متوجه حواشی نماید و از ابتدا به سمت هدف اصلی گام بردارد...
نکته دوم: آسیبها را موردتوجه قرار دهیم... رهاشدن از مقصود اصلی و گرفتار شدن در مباحث حاشیهای میتواند آسیبهای روانی، جسمی و فکری را برای افراد به دنبال داشته باشید... ازاینرو پیشنهاد میشود شخص دقایقی را به آسیبهای پیرامون این داستان برای تفکرکردن صرف نماید...
نکته سوم: منصرفکردن ذهن... تلاش کنید از تکنیک انصراف استفاده کنید هر زمان که ذهن تلاش دارد شما را درگیر مباحث حاشیهای و چالشی کندذهن خود را به سمت مسائل پر اهمیت و جذابتر سوق دهید.
نکته چهارم: آنچه ذهن برای خود سناریوسازی کرده را کماهمیت جلو دهید و تلاش کنید آن موارد برای شما از اهمیت چندانی برخوردار نباشد. به هر اندازه شما این مباحث جزئی را پر اهمیت کنید قاعدتاً بیشتر اذیت خواهید شد.
نکته پنجم: اهداف و برنامه های خوب برای زندگی خود تعریف کنید و در ارتکازات ذهنی توقف نکنید
سلام یه پسریو دوست دارم بچه که بودیم همبازی بودیم و وقتی بزرگ تر شدیم چند سال ندیدمش و وقتی برای چند سال بعد دیدمش خیلی دوستانه و تقریبا صمیمی و گرم احوال پرسی کرد بعد اسممو هم داخل جملش بِ کار برد چیز چرتیه ولی با خودم گفتم اسمم یادش مونده ،همون شب زمانی حواسم نبود نگاهیو حس کردم سرمو که بالا گرفتم باهم چش تو چش شدیم بعد خیلی سریع روشو برگردوند طرف دیگه که اینه مانند بود از اونجا دوباره نگاه کرد ،بعضی مواقع که نگاش میکردم و زل میزدم بهش یهو که چش تو چش میشدیم نگاهشو زود میگرفت و به چرت ترین چیز نگاه میکرد ،یه روز که اومده بودن خونه ما داخل یکی از اتاقا خواب بود و من کلا با پسر عمو هام راحتم و قبل اینکه طرف از اتاق بیاد بیرون من با این شوخی میکردیمو اینا بعد که اومد بیرون قیافش یکم مثل اینا که هم عصبی و حالشون اوکی نی بود بعد من چند بار که سلام دادم نادیده گرفت نمیدونم نشنید یا نادیده گرفت ولی من صدام بلند بود جوری نبود که بشه نشدید بعد همون دوباره وقتی من داشتم با پسر عموم حرف میزدمو شوخی میکردیم قیافش پکر و عصبی اینایی که انگار حالشون اوکی نیستنو با خودشون درگیرن بود بعد چند ساعت یه بحثی شد من به پسر عموم یه حرفی زدم بعد این خندید ، یا یه بار ازش یچیزی پرسیدم انگار یکم هول شد ،بعد زمانی که میخواستن برن دوبار اخری که همو دیدیم این جدا از همه خداحافظی میکرد بعد از منی هم که تو جمع بودم اسممو میاورد و خداحافظی میکرد ،همیشه بهم لبخند میزنه و باهام مهربونه و کمکی هم ازش بخوام کمکم میکنه و .....میدونم چیزایی که گفتم دلیلای مسخره و چرتین ولی میشه حتی یه درصدم دوستم داشته باشع از یه پسری که پرسیدم (بخاطر این ازش پرسیدم چون پسرن و همو بهتر میشناسن)گفت از نظر من دوست داره و منتظره اوکی بدی ،بعد طرفی که دوسش دارم خیلی مغرور و کم صحبته حالا بنظرتون دوستم داره حتی یه درصد؟!
عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی
از اینکه سؤال خود را با مشاورین و کارشناسان مرکز تبلیغ مجازی در میان گذاشتید خوشحالیم. امیدواریم پاسخی که به شما ارائه میشود بتواند رضایت شما را به دنبال داشته باشد.
سوالی که شما مطرح کردید را به شکل های مختلفی می توان پاسخ داد. از طرفی برخی از قرآن پژوهان و متخصصان علوم دینی نیز در مقالات متعددی این موضوع را مورد توجه و بررسی قرار داده و مقالات متعددی را به رشته تحریر در آورده اند. ما نیز برای اینکه تکرار مکررات نشود به ذکر منبع و درج ادرس برخی از این پاسخ ها را در همین فضا منتشر خواهیم کرد.
ولی قبل از بیان آن موارد به چند نکته مهم و اساسی اشاره خواهیم کرد.
نکته اول: خواصی که برای برخی از ادعیه و یا اذکار ذکر شده علت تامه رسیدن به مقصود شمرده نمیشوند به عبارتی نباید این چنین تصور شود که اگر فلان ذکر در زندگی روزمره خوانده شود بدون استثنا به نتیجه خواهید رسید... چرا که فرایند اثربخشی و نتیجهگیری در بسیاری از موارد در گرو رعایت فاکتورهای فراوانی است. به طور مثال اگر کسی به مریضی سرماخوردگی مبتلا شده باشد... فلان دارو را تجویز میکنند. خوب از لحاظ تجربی اثربخشی برخی داروها در روند درمان اثبات شده است؛ ولی رسیدن به نتیجه قطعی در گرو رعایت برخی از عوامل همچون پرهیز از غذاهای نامناسب و رعایت استراحت و وضعیت خواب و پوشش است...
نکته دوم: بدون شک مواردی که در متون دینی جهت تقویت حافظه ذکر شده بدن تأثیر نیست؛ ولی به طور کل نباید نگاه صفر و صدی به این آموزهها داشت.
جهت مطالعه در خصوص تأثیر قرآن و ادعیه بر حافظه پیشنهاد میشود به مقالاتی که لینک آن خدمت شما ارائه میشود مراجعه بفرمایید:
https://btid.org/fa/news/121995
https://www.pasokhgoo.ir/content/%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D8%AA%D9%82%D9%88%DB%8C%D8%AA-%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8%D9%87
http://quranmed.com/article-1-146-fa.html
https://civilica.com/doc/956460/
https://iqna.ir/fa/news/3466281/%D8%A2%DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%86%D8%B4-%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D8%AF
به امید دیدار شما در انجمن مجازی و طرح سوالات بعدی شما
عرض سلام و ادب و احترام خدمت
شما کاربر گرامی از اینکه سؤال خود را با مشاورین و کارشناسان مرکز تبلیغ مجازی در میان گذاشتید خوشحالیم. امیدواریم پاسخی که به شما ارائه میشود بتواند رضایت شما را به دنبال داشته باشد.
در خصوص سوالی که مطرح کردید به چند نکته اولیه اشاره خواهیم کرد.
نکته اول: برای ارائه پاسخ مناسب به سوالی که شما اشاره کردید نیاز به آگاهی و اطلاع بیشتر از خصوصیات، شخصی، خلقی، مهارتی و علمی و همچنین وضع زندگی شما است. بدون شک این شما هستید که نسبت به عناصری که ذکر شد اشراف بیشتر دارید و می تواند با توجه به وضعیت موجود پاسخ مناسب ارائه دهید.
نکته دوم: در واقع پاسخ به این سوال در گرو میزان توانایی شما در عرصه های دیگر زندگی است..توجه به اینکه در حال حاضر شما دارای مسئولیت های مختلفی دیگری همچون، فرزندپروری و همسرداری هستید...از این رو با توجه وضع و شرایط زندگی تان باید این موضوع بپردازید به عبارتی نباید ورود در عرصه های دیگر زندگی اجتماعی موجب اختلال در سایر مسئولیت های شما شود.
نکته سوم: برای رفتن به سمت مشاغل اجتماعی باید هدف خود را از این کار مشخص کنید و اینکه این هدف در زندگی شما تا چه اندازه دارای اهمیت و اولویت است.
نکته چهارم: پیشنهاد می شود در خصوص وضعیت شغلی پش رو با افراد با تجربه مشورت نمایید و نسبت به شرایط کاری اطلاعات دقیقی را بدست آورده و آن اطلاعات را با وضعیت و شرایط زندگی خودتان مطابقت دهید.
در ادامه اگر نیاز به راهنمایی و مشاوره بیشتر داشتید در خدمت شما هستیم
عرض سلام و ادب و احترام خدمت
شما کاربر گرامی از اینکه سؤال خود را با مشاورین و کارشناسان مرکز تبلیغ مجازی در میان گذاشتید خوشحالیم. امیدواریم پاسخی که به شما ارائه میشود بتواند رضایت شما را به دنبال داشته باشد.
در خصوص سؤالی که مطرح کردید چند نکته و پیشنهاد خدمت شما ارائه میشود امید که این نکات بتواند به شما در دستیابی به آرامش کمک نماید.
نکته اول: تلاش کنید بهجای تکیه بر این خطورت ذهنی زندگی خود را بر پایه و اساس تعقل، اندیشهورزشی، مشورت و پژوهش پایهریزی کنید. این که چه رفتارهای درست و یا غلط است و یا اینکه چه رفتاری رو باید انجام داد یا بالعکس این موضوع باید بر اساس فاکتورهای عقلی و شرعی بررسی شود.
اگر به دنبال راستیآزمایی و اعتبارسنجی برخی از این خطورت ذهنی هستید باید به این موضوع توجه داشته باشید که مواردی که در چارچوب عقل و شرع میگنجد صلاحیت آن مورد تأیید است و مواردی با هیچ ملاک و معیاری قابلبررسی نیست را رها کنید.
نکته دوم: مهمترین و اصلیترین پیشنهاد ما به شما این است که تلاش کنید مدیریت ذهن داشته باشید و خود را درگیر تشویشهای ذهنی نکنید. در خصوص مدیریت و کنترل ذهن در ادامه اگر نیاز به راهنمایی بیشتر داشتید میتوانید پیام دهید تا اینکه به طور مجزا به این مورد پرداخته شود.
نکته سوم: در خصوص افکاری که ذهن شما را اذیت یا مشغول میکنند و موجب استرس بیشتر شما میشود نیاز هست ماهیت این تصورات ذهنی مشخص شده ریشه و علت بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.
نکته چهارم: شما باید تلاش کنید سطح عادی از زندگی برگردید... به عبارت سادهتر مثل سایر همنوعان و اطرافیان متشرع زندگی کنید و تلاش نکنید که خیلی متفاوت و غیرعادی جلو کنید.
نکته ششم: برای رسیدن به آرامش خاطر به طور جد ورودی های ذهنی خود مدیریت کنید اجازه ندهید که ذهن شما درگیری زیادی داشته باشد. درگیری های ذهنی می تواند به خاطر برخی فعالیت های روتین روزانه باشد.
نکته هفتم: به طور جد تلاش کنید از خواب مناسب و کافی برخوردار باشید و اجازه ندهید که کم خوابی بر زندگی شما غلبه نماید.
نکته هشتم: حتما برنامه منظم و البته سبک ورزشی داشته باشید.
پیشنهاد مطالعه در خصوص وسواس فکری
https://btid.org/fa/news/69278
https://btid.org/fa/news/10655
https://btid.org/fa/tags/%D9%88%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B3-%D9%81%DA%A9%D8%B1%DB%8C
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی
در خصوص سؤالی که مطرح کردید ابتدا بهخاطرداشتن انرژی و توان بالایی که در رسیدن به اهداف دارید به شما تبریک عرض میکنیم امیدوارم که در این مسیر موردتوجه امامزمان (عجلالله تعالی فرجه الشریف) قرار داشته باشید و بتوانید به بهترین جایگاه، علمی، مذهبی، اخلاقی و دینی دست پیدا کنید.
سؤال شما دارای چند بخش مجزا و متفاوت بود برخی از جنبههای آن لازم است از نگاه اخلاقی مورد بررسی قرار گیرد و برخی دیگر نیز با نگاه روانشناسی
نکته اول: در خصوص بخش اول و اخلاقی سؤال شما باید به این موضوع توجه داشته باشیم برخی از رفتارها و اعمالی غیراخلاقی تأثیر وضعی بر آینده انسان دارد؛ ازاینرو بهتر است که انسان خود را از تمام بیراهههایی که انسان را به تاریکی و جادههای انحرافی سوق میدهد اجتناب نماید در این میان بدون شک کسانی که توبه میکنند و مسیر حق را انتخاب میکنند همیشه خدای متعال در کنار آنها خواهد بود و از امددهای غیبی خدای متعال برخوردار خواهد بود.
نکته دوم: در خصوص سؤالی که مطرح کردید حتماً نیاز هست به جایگاه اختیار و عقلانیت در انسان توجه داشته باشید در واقع نباید این چنین تصور شود که انسان در این دنیا هیچ قدرت و نقشی در آینده خود ندارد و همه کار خداست چرا که در این مسیر مسئولیت و وظایفی را در پیش روی انسان قرار داده است و با توجه به قوه تعقل، اندیشه ورزی، اختیار یک سطح انتظاراتی از انسان دارد که باید برای سعادت و خوشبختی خود در دنیا و آخرت تلاش نماید. در واقع سعادت انسان در حیات دنیوی و آخروی در گره تلاش و کوشش خود انسان است البته بدون شک در این مسیر خدای متعال نیز بهترین امکانات و ابزارهای شناخت آگاهی را در اختیار انسان قرار داده است تا اینکه مسیر خوشبختی خود را به خوبی بتواند پیدا نماید.
نکته سوم: از سخنانی که بیان کردید به طور واضح مشخص است که شما دارای ظرفیت و توانایی و یا شاید بهتر بگویم نبوغ علمی بالایی هستید بدون شک با برنامهریزی و رعایت اصول مطالعه و میتوانید بهخوبی مدارج علمی را به دست آورید بدون شک شما داری هیچ مشکل روانشناسی نیستید بهتر هست در این زمینه ذهن و روح خود را درگیر حاشیهها نکنید.
در واقع بهتر هست بدون اینکه دنبال برچسب خاصی در مباحث روانشناسی به خود باشید تلاش کنید با مشورت و کمکگرفتن از افراد باتجربه و توانا در زمینه مشاوره علمی به دنبال تعیین یک استراتژی و برنامه کوتاه و بلندمدت برای خود باشید و با بهکارگیری اصولی آن برنامه در مسیر پیشرفت علمی به آرزوهای قشنگتان دست پیدا نمایید.
در این مسیر بهترینها را از خدای متعال برای شما آرزوی میکنیم امیدواریم به زودی یکی از بهترین نیروهای علمی جامعه باشید که خدمات شایستهای به جامعه بشریت ارائه دهید.
صفحهها