سلام
من سخنرانی های یک سخنران رو گوش میدم و واقعا از حرف هاش یاد میگیرم و استفاده میکنم ولی در حین نماز مغزم با اون فرد داستان های عجیب غریب میسازه . به جای اینکه حواسم به خدا باشه به اون فرد هست . انگار فقط دارم خم و راست الکی میشم. ذهنم جای دیگه ای میره < نمیدونم شاید کار شیطان باشه> . چیکار کنم تا بتونم خیالم رو کنترل کنم؟
دختر-15 سال-اول دبیرستان
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی
خوشحالم که سؤال خود را با کارشناسان و مشاورین مرکز تبلیغ مجازی مطرح کردهاید امیدواریم پاسخی که به شما ارائه میشود رضایت حضرتعالی را به دنبال داشته باشد. قبل از بیان هر نکته و مطلبی بابت دغدغه دینی و مذهبی که دارید تبریک عرض میکنیم امیدواریم که در این مسیر مورد عنایت و توجه امامزمان عجلالله تعالی فرجه قرار داشته باشید.
در خصوص سؤالی که مطرح کردید چند نکته را خدمت شما عرض میکنیم امیدواریم با رعایت و توجه به این نکات نگرانی و چالش ذهنی خود را برطرف نمایید.
بهطورکلی هنوز برخی از زوایای سؤالی که شما مطرح کردید به طور مشخص برای ما روشن نیست... اینکه چه افکاری ذهن شما رو به خود مشغول میسازد و اینکه از سخنرانیهایی که گوش میکنید بیشتر به دنبال چه مقصد و هدفی هستید
نکته اول: اولین و مهمترین شاهکلیدی که در مسیر عبودیت و بندگی حقتعالی باید به آن توجه داشته باشید این است که شما نباید مسیر تعادل و میانهروی را از دست بدهید... مسیر میانهروی و تعادل باید بهگونهای باشد که شما را در دام افراطوتفریط گرفتار نکند حفظ رعایت تعادل و آرامش در مسیر بندگی شما مدیریت افکار و دغدغههای ذهنی نیز میشود.
نکته دوم: شما میبایست بر اساس توان و ظرفیت وجودی خود در مسیر سیروسلوک و عبودیت حقتعالی قدم بردارید. ازاینرو هر گونه مقایسه خود با علمای ربانی و یا دانشمندانی که سالیان طولانی در کنار اساتید و دانشمندان برجستهای سپری کردهاند کار درستی نیست از طرفی برخی از زوایای و لایههای پنهان تمرین بندگی ایشان نیز به کمال در دسترس شما نیست؛ ازاینرو پیشنهاد میشود به طور اصولی در این مسیر گام بردارید
نکته سوم: برای تمرکز ذهن و قوه خیال خود میتوانید قبل از شروع نماز دقایقی بر سجاده خود حضور داشته باشد و دقایقی را با ذکر شریف صلوات بر محمد و آل ایشان و یا ذکر استغفار و یا ذکر یونسیه در سجده روح و روان خود را آماده پرواز بهسوی دوست نمایید...
نکته سوم: برای تمرکز ذهن خود در نماز پیشنهاد میشود به اذکار و معانی آن در نماز توجه فرمایید تا این شبهه برای ما ایجاد نشود که نماز شما خالی از فایده است.
نکته چهارم: برای مدیریت ذهن و در نماز پیشنهاد میشود حتی قبل از نماز نیز به افکاری که شما را اذیت میکنند و یا فکر شما درگیر مسائل حاشیهای مینماید متمرکز نشوید.
در پایان اگر نیاز به راهنمایی بیشتر داشتید می توانید با درج ادامه سوال و نظر خود به این پاسخگویی ادامه دهیم.
گفتین که چه افکاری ذهنم رو مشغول میکنه؟
فکر کنم مثل دخترهایی شدم که یه بازیگری رو دوست دارن و باهاش رویا میسازن یا دخترایی که عاشق کیپاپ هستن و باهاشون روز و شب زندگی میکنن.
مثلا ذهنم ناخوداگاه داستان میسازه و اون فرد هم داخلش هست.
این افکار بیشتر اعصابم رو بهم میریزن.
نمیتونم ذهنم رو کنترل کنم درمورد این افکار.
عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی
از اینکه مجدد این افتخار رو داریم که میزبان دریافت سوال شما باشیم خوشحالیم امیدواریم پاسخی که در ادامه به شما ارائه می شود بتواند رضایت شما را به دنبال داشته باشد.
در خصوص سوالی که مطرح کردید به چند نکته اولیه اشاره خواهیم کرد.
نکته اول: یکی از آسیبهایی که برخی از ارتباطات دارد این هست بهجای اینکه تمرکز فرد رو به سمت هدف اصلی سوق دهد... انسان را درگیر حواشی مینماید به طور مثال برخی از افرادی که به سخنرانی یا درس اخلاق یک معلم اخلاق شوق دارند بهجای اینکه مقصد را موردتوجه خود قرار دهند به طور مثال مقصود سخنران رساندن مخاطب به خدای متعال است برخی از مخاطبین در خود سخنران گرفتار میشوند و تمام ذهنشان درگیر سخنران و گوینده میشود... در این چنین مواردی پیشنهاد میشود شخص خود را کمتر متوجه حواشی نماید و از ابتدا به سمت هدف اصلی گام بردارد...
نکته دوم: آسیبها را موردتوجه قرار دهیم... رهاشدن از مقصود اصلی و گرفتار شدن در مباحث حاشیهای میتواند آسیبهای روانی، جسمی و فکری را برای افراد به دنبال داشته باشید... ازاینرو پیشنهاد میشود شخص دقایقی را به آسیبهای پیرامون این داستان برای تفکرکردن صرف نماید...
نکته سوم: منصرفکردن ذهن... تلاش کنید از تکنیک انصراف استفاده کنید هر زمان که ذهن تلاش دارد شما را درگیر مباحث حاشیهای و چالشی کندذهن خود را به سمت مسائل پر اهمیت و جذابتر سوق دهید.
نکته چهارم: آنچه ذهن برای خود سناریوسازی کرده را کماهمیت جلو دهید و تلاش کنید آن موارد برای شما از اهمیت چندانی برخوردار نباشد. به هر اندازه شما این مباحث جزئی را پر اهمیت کنید قاعدتاً بیشتر اذیت خواهید شد.
نکته پنجم: اهداف و برنامه های خوب برای زندگی خود تعریف کنید و در ارتکازات ذهنی توقف نکنید
در صف پاسخگویی