مطالب دوستان به تو از دور سلام

تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 16 مرد, 1403 سوال اخلاقی: فاتحه کبیره چیست؟
سلام خدمت شما کاربر محترم ضمن تشکر از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر "فاتحه خوانی " اصطلاحا هر گونه خواندن قران یا دعا برای اموات رو می گن و اختصاص به سوره حمد هم ندارد، هر چند در خواندن سوره حمد آثار و برکات فراوانی هست. خواندن سوره حمد متداول در "فاتحه خونی" است. اما سوره های دیگر رو هم میشه خوند. اما چیزی به عنوان «فاتحه کبیره» با این تعبیر دیده نشد. حتی چند سال پیش دستور العملی رو با این عنوان رو به مرحوم ایت الله بهجت نسبت داده اند که دفتر ایشون تکذیب کرده بودند. فاتحه خوانی علاوه بر شکل مرسوم و معمول که همان خواندن سوره حمد است روشهای دیگری هم در روایات ذکر شده نظیر: 1-مستحب است در نزد قبر میت خواندن سوره حمد و ناس و فلق و توحید و آیه الکرسی (هر کدام سه مرتبه) و سوره قدر (هفت مرتبه) 2-از رسول خدا –ص- چنین نقل شده است : هر که بر قبرستان عبور کند و 11 مرتبه سوره توحید را بخواند و ثوابش را به اموات آن قبرستان هدیه کند به تعداد آن مردگان اجر و پاداش می یابد . 3-در روایات معتبر آمده است که اگر کسی به نزد قبر برادر مومن خود برود و رو به قبله دستش را بر روی قبر بگذارد و 11 مرتبه سوره قدر را بخواند از ترس بزرگ روز قیامت در امان خواهد بود . و در روایت دیگر دیگر آمده که خداوند او و صاحب قبر هر دو را بیامرزد . موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 13 مرد, 1403 سوال اعتقادی - اخلاقی: آیا کسی که به گناه آلوده شده جای توبه برایش وجود دارد؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر یکی از اشتباهاتی که در فکر و قضاوت در مورد قران وجود داره اینه که اشخاص به طور گزینشی با آیات قران مواجه میشن. یعنی یک آیه رو سفت و محکم گرفته میشه و از دیگر آیات قران غفلت صورت می گیره. در حالی که قران یک کتاب هست و نه یک آیه. و انسان یک موجودی است دارای ابعاد گوناگون و عمر و سرنوشت انسان یک فراز و نشیبی داره و این طور نیست که پرونده سرنوشت انسان با یک گناه بسته بشه. خدا، مربی انسان است و یک مربی با نگاه صفر و صدی به امر تربیت نگاه نمی کنه. انسان، سازه خداست و خود خدا بهتر از هر کسی مخلوقش رو می شناسه، بخاطر همین می دونه انسان گاهی دچار غفلت میشه و باز دچار غفلت می شه و باز دچار غفلت میشه، اما این رو به انسان گفته که من می خوام با انتخاب و اختیار خودت و البته با برکت و استمداد من به مرحله ای برسی که فرشتگان خادم تو بشن. همین خدا به انسان می گه که من از غرور و تکبر بی جا خوشم نمیاد و از اون طرف از قلب شکسته خوشم میاد، قلب شکسته ای که صاحبش به این مرحله رسیده که هیچ کسی جز من نداره و اعتراف می کنه که بدون من زندگیش تلخ و جانکاه می شه. بخاطر همین خدا بنده ای که توبه می کنه رو بیشتر از کسی دوست داره که به عبادتش مغروره به این دو روایت دقت بفرمایید 1- امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «انّ اللّه تعالی علم انّ الذّنب خیر للمؤمن من العُجب و لو لا ذلک ما ابتلی مؤمنا بذنب ابدا؛ خدای تعالی می‌دانست که گناه از عجب و خودپسندی برای مؤمن بهتر است و اگر چنین نبود هرگز مؤمنی را به گناه مبتلا نمی‌کرد.» 2-از امیرالمؤمنین علیه‌السلام روایت‌شده که فرمودند:«سَیِّئَةٌ تَسُوؤُکَ خَیْرٌ مِنْ‏ حَسَنَةٍ تُعْجِبُک»:گناهى که تو را ناراحت کند، بهتر از کار نیکى است که تو را به عُجب وادارد. درست است که گناه مذموم هست و ممکن است که شخص در معرکه آزمایش مرتکب شود، اما اینطور نیست که به محض ارتکاب گناه، پرونده انسان بسته بشه: پس این همه تاکید بر توبه برای چه موقعی است ؟ این همه خدا گفته «ان الله یحب التوانبین؛ به راستی که خدا توبه کنندگان را دوست دارد» این دوستی و توبه برای کی و برای چه وقت هست؟ برای قبل از ارتکاب گناه یا بعد از اون؟ برای شخص معصوم هست یا غیر معصوم؟ توبه قبل از ارتکاب گناه که معنی نداره و گناه هم که از معصوم سر نمی زنه. خدا، مخلوق خودش رو دوست داره و الا نه پیامبر و امامی براش می فرستاد و نه فرصت توبه ای بهش می داد. خدا روحیه مچ گیری نداره، و الا به محض گناه جانش رو می گرفت. مغرور و مستکبری بالاتر از فرعون نیست که ادعای خدایی می کرد، چرا خداوند حضرت موسی رو برای هدایت چنین فردی فرستاد و تازه دستور داد که با گفتار نرم با او صحبت کن، همه اینها لازمه مربی گری خدا نسبت به مخلوقاتش هست. معلم هم که باشی هیچ وقت راه برگشت و پیشرفت رو برای شاگردانت نمی بندی، تا چه برسه به خدای حکیم و مهربان فرمودید که به آیات قران استناد کنیم. حتما قران رو باز کنید و آیات 133 تا 135 قران رو ملاحظه بفرمایید در این آیات آمده است که اهل تقوی و نیکوکاران هم ممکن است گناه مرتکب شوند، اما آنچه مهم است این است که بعد از ارتکاب بهترین کار رو می کنند و اون پشیمانی و استغفار و عزم بر عدم تکرار گناه است. ۞ وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ  الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ و بشتابید به سوی مغفرت پروردگار خود و به سوی بهشتی که پهنای آن همه آسمانها و زمین را فرا گرفته و مهیّا برای پرهیزکاران است. آنهایی که از مال خود در حال وسعت و تنگدستی انفاق کنند و خشم خود فرونشانند و از (بدیِ) مردم درگذرند، و خدا دوستدار نکوکاران است. و آنان که اگر کار ناشایسته کنند و یا ظلمی به نفس خویش نمایند خدا را به یاد آرند و از گناه خود (به درگاه خدا) توبه کنند-و کیست جز خدا که گناه خلق را بیامرزد؟-و آنها که اصرار در کار زشت نکنند چون به زشتی معصیت آگاهند. ممکن است بگویید که مغفرت خدا مربوط به کسی است که یکی دو بار دچار گناه شده باشه، که باز قران این نظریه رو باطل اعلام می کنه و در یک آیه امیدوار کننده می فرماید: قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ؛ بگو: ای بندگان من که [با ارتکاب گناه] بر خود زیاده روی کردید! از رحمت خدا نومید نشوید، یقیناً خدا همه گناهان را می آمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است؛ در اخر 3 نکته: 1- با این همه آیات که حاکی از مهربانی خداست لازم نیست برای خودتون فاتحه بخونید، بلکه این شیطان هست که با عزمی که در جبران گذشته خواهید داشت باید فاتحه خودش رو بخونه 2- به این نکته توجه داشته باشید که در همه لحظات زندگی باید خوف و رجا رو به یک میزان داشته باشید، وقتی از تبعات گناه ترسیدید، به باغ امید و توبه رجوع کنید و از اون طرف هم اونقدر خالی از ترس نباشید که شما رو به ارتکاب گناه جسور کند و به خودتون این اطمینان رو بدید که با وجود توبه، مساله ای برای ارتکاب گناه نیست و به قول معروف خیالتون از ارتکاب گناه راحت باشه. هم ناامیدی محکوم است و هم بی خیالی و تکیه محض به مهربانی خدا! 3- اینکه خدا ایمان آدمها رو محک می زنه و به صرف قول به ایمان بسنده نخواهد کرد، مربوط به کل بستر زندگی است و نه محض یه روز و دو روز. همانطور که این محک زدن مربوط به قبل از گناه هست، مربوط به بعد از ارتکاب گناه هم هست، چون امید و ناامیدی در ظرف بعد از ارتکاب گناه به حسب خود معرکه دیگری از امتحان خواهد بود که انسان به واسطه آن محک خواهد خورد، که آیا انسان به ندای «لا تقنطوا؛ نا امید نشوید » خدا گوش خواهد داد یا به وسوسه ناامیدی شیطان. بهترین ها رو برای شما آرزومندم
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 13 مرد, 1403 سوال اخلاقی: نفس سحاره چیست؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم سوال فرمودید که منظور از نفس سحاره چیست. این تعبیر در معدود منابعی ذکر شده. یکی از این منابعی که این تعبیر رو بکار برده کتاب کشف الاسرار است. اگر بخوام در قالب یه مثال توضیح بدم که نفس سحاره چی هست، نفس سحاره به مثابه "سرعت گیر" در جاده می مونه، موضع شما در مواجهه با سرعت گیر این نیست که بر خلاف جهت جاده حرکت کنید (مثل نفس اماره که بر خلاف جهت جاده است)، بلکه در جهت جاده حرکت می کنی اما در مواجهه با اون با سرعت کمتر حرکت خواهید کرد. نفس سحاره در مورد کسانی بروز و ظهور می کند که شخص اهل ریاضیت هست، به معرفتی از خود و خدا رسیده که مستحبات رو برای خودش واجب کرده در مسیر این پایبندی نفس سحاره به آدمی گوشزد می کنه که لازم نیست این همه به خودت زحمت بدی، بندگی رو به اثبات رسوندی و سرعت خودت رو در این ریاضیت و بندگی کم کن. یعنی نفس سحاره شخص رو در همون مرتبه ای که هست به فشلی و تنبلی سوق میده. این نفس وقتی به کرّات اینگونه نفس رو از مسیر حقیقت بندگی به سستی کشاند، شخص رو از حقیقت و ریاضت مشروع جدا خواهد کرد و شخص رو از اون مرتبه ای که داشت پایین خواهد کشاند. اما کسی که به این نفس پشت پا بزنه، وارد وادی نفس مطمئنه خواهد شد و این نفس روز به روز تقویت و خواهد شد و چنین شخصی ذوب و فانی در خدا خواهد شد. امیدوارم تا حدودی به جواب سوال خودتون رسیده باشید موفق و پیروز باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 13 تير, 1403 سوال اخلاقی: چطور معنویت و ارتباطمون را با خداوند زیاد کنیم؟
سلام خدمت شما کاربر محترم سپاس از ارتباط شما با مجموعه امیدوارم بتونم شما رو در این سوالی که فرمودید کمک کنم حقیر به عنوان مشاور دینی و اخلاقی، از این نوع سوالاتی که شخص واقعا به دنبال ارزشمندی خودش هست، به دنبال ارتقاء و تعالی خودش هست خوشحال میشم. خرسندم که با کسی هم صحبت می شم که دغدغه او تعالی بخشی به زندگی خودشه که قطعا این نشان دهنده این هست که شخصی که چنین سوالی می کنه برای خود و آینده خودش ارزش قائله. لذا دستور العمل می خواد، راهکار می خواد و این باز نشان دهنده عزم و همت اوست. پس قدر خودتون رو بدونید که شما بر خلاف خیلی ها که در باتلاق دنیازدگی گیر افتادن، خواستار یک زندگی زیبا و با رنگ خدایی هستید. ببینید رمز و کلید آرامش واقعی در یک کلمه است که خود قران بهش اشاره کرده. (الا بذکر الله تطمئن القلوب) خداوند در این آیه به فرزندان حضرت آدم هشدار و تلنگر زده که فقط با یاد و زندگی کردن با خداست که بشر می تونه به آرامش برسه، این تلنگر و هشدار واسه اینکه که خیلیها برای رسیدن به آرامش (که خواسته هر انسانی است) به اشتباه از راههای دیگه استفاده می کنن اما جز سردرگمی و فلاکت نصیب آنها نخواهد شد، و لو اینکه غرق ثروت باشن، اما برای رسیدن به این اکسیر بزرگ یه اهرمهای کمکی وسازنده وجود داره در عین حال یک موانع سوزنده  وجود داره که هم باید از اهرمهای کمکی بهره گرفت و هم موانع که مهمترین اونها هوای نفس هستش رو کنار زد. که به مناسبت راه هر کدام رو خواهیم گفت 1- رفع مانع بزرگ (هوای نفس): بهترین راه برای سپری کردن این مانع، عمل به شرعیات دین هستش. به فرموده مرحوم ایت الله بهجت که یک عارف حقیقی بود و می گفت ترک محرمات و انجام واجبات کافی است. ایشان در جواب سؤالی که پرسیده بودند تصمیم به سیر و سلوک دارم، چه کنم؟ می گوید: ترک معصیت برای تمام عمر کافی و وافی است، اگرچه هزارسال باشد. حضرت امیر علی ع باز در این زمینه می فرماید: «من نفس خودم رو با رعایت تقوا (رعایت احکام الهی) تربیت می کنم». 2- نیروهای کمکی برای رسیدن به یاد خدا: * تفکر: تفکر، مایه نفوذ ایمان به قلب هست و ایمان بنا به فرموده خدا بسیار دلنشین خواهد بود. «وَلَٰكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ[1] خدا ایمان را محبوب شما قرار داد و آن را در دل هایتان بیاراست، و کفر و بدکاری و نافرمانی را ناخوشایند شما ساخت، اینان [که دارای این ویژگی ها هستند] هدایت یافته اند.» با تفکر در مورد خود، خدا، هستی ، آفرینش و کیفیت خلقت اونها آدمی از توهمات خارج میشه و مجهز به بصیرت و روشنی دل میشه. بخاطر همین در شرع مقدس اسلام، برای تفکر خیلی اهمیت داده شده و سرمایه گذاری شده به نحوی که برای یک ساعت تفکر ثواب عبادت 70 ساله نوشته میشه، چرا چنین جایزه ای گذاشته شده؟ چون ثمراتش با در ضمن رعایت تقوا، تضمینی است و مایه سعادت و ثبات قدم خواهد شد. که برای این امر مطالعه بعضی کتب خودشناسی و خدا شناسی می تونه کمکار باشه. برای این مهم ، روزانه نیم ساعت اهل تفکر باشید، جای خلوتی و حتی المقدور با یه چشم اندازی به فضای ازاد انتخاب کنید. فقط شروع کنید و اقدام کنید و صبوری به خرج بدید، به تدریج خدا قلب شما رو هدایت خواهد کرد. همانطور که خودش در کتابش گفته که «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ[2] و كسانى كه در راه ما كوشيده‌اند، به يقين راه‌هاى خود را بر آنان مى‌نماييم و در حقيقت، خدا با نيكوكاران است.» این مژده رو به شما می دهم که اگر این برنامه رو کمی با صبوری انجام بدید (هر چند در ابتدا ممکن است چیزی عائدتون نشه) اما به تدریج آن قدر لذت بخش خواهد بود که حس می کنید نیم ساعت خیلی کم است. * درد دل: که اصطلاحا بهش مناجاه میگن. نمونه اش مناجاه شهید چمرانه که می تونید در نت جستجو بزنید و ملاحظه بفرمایید. خلوت کنید و با خدا درد دل کنید، از زبان خودتون (یا ترجمه مناجاه خمسه عشر در مفاتیح). سفره دلتون رو برای خدا باز کنید. و لو در ابتدا ندانید که چی بگید. اما سر قرار حاضر بشید. مناجات و درددل به شدت غرور و نفسانیات آدمی رو ذوب می کنه و این مانع بزرگ رو کنار می زنه * توسل به اهل بیت به خصوص امام حسین ع: امام حسین ع کشتی نجات هستش که سریعتر از کشتی دیگر ائمه به مقصد خواهد رسید. برای توضیح این مطلب می تونید لینک زیر رو ملاحظه بفرمایید. https://btid.org/fa/news/179724   بهترین ها رو برای شما آرزومندم و به شدت محتاج  دعای خیر شما هستم موفق باشید 1-حجرات، آیه 7 2- عنکبوت، ایه 69
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 12 تير, 1403 سوال اخلاقی: من چطور میتونم باهاشون رفتارکنم؟؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ممنون از ارتباط و مکاتبه ای با مجموعه گرفتید پیام شما رو خوندم، دغدغه شما برای انقلاب و اسلام و رهبری و ایران و ایرانی بسیار ستودنی است. واقعا روز به روز که پیش میریم فرق کسانی که «می دانند» با کسانی که «نمی دانند» معلوم میشه و انگشت نما می شن، روز به روز کسانی که حقائق مکتوم زندگی و هستی که بر اساس تقابل دو جبهه حق و باطل هست رو «می بینند» نسبت به کسانی که بهر دلیل این حقائق را «نمی بینند» متمایز می شد. چیزی که برای اهل بصیرت می ماند سوختن و ساختن هست، تا موقعی که امام زمان عج ظهور کنند و افراد با بصیرت بواسطه ظهور عزیز و سربلند بشن، که ان شاء الله این محرومیت از منبع فیض خیلی کوتاه باشه و همه زیر سایه حجت الهی بالاخره بفمند کیا درست می گفتن و کیا غلط. چند نکته اجمالا گفته میشه  و مابقی رو به ارائه لینک بخاطر سوال مشابه واگذار می کنم 1- اختلاف سیاسی رو نه با شخصیت ادما یکی بدانیدکه لازم بدونید قطع رابطه کنید یا چیز دیگه. خیلی از علما و دانشمندان هم با هم اختلاف نظری داشتند اما در عین حال در نماز به هم اقتداء می کردند. پس سعی کنید روح بلندی داشته باشید و همه اینها رو تحت اشراف خود داشته باشید. آستانه تحملتون رو بابا ببرید، و به همین راحتی و به همین زودی با یک اختلاف کسی رو کنار رینگ نندازید. رهبری عزیز بهترین الگو در این زمینه است که با بدترین سلیقه های سیاسی هم آمد و شد داشت و آداب و رفتار نیکو داشت. هر چند دلش گاهی از بی بصیرتی می شکنه اما روح بلندش باعث نمی شه که از کوره در بره یا بهانه ای برای ایراد دیگران باقی بذاره. اگر شما قطع رابطه کنید، قهر کنید یا ... همین رو به عنوان ایراد علم خواهند کرد که فلانی قدرت تحمل مخالف رو نداره. بلکه روال زندگی خودتون رو با مسائل سیاسی قاطی نکنید. تبیین کنید اما خودتون رو ضعیف ندونید و میدان رو خالی نکنید. بنده با خانواده همسرم (بر خلاف خود همسرم) به شدت بلحاظ سیاسی در جایگاه تقابلی هستیم، اما ضمن ابراز نظر، می گیم و می خندیم و مسافرت می ریم. حفظ روابط خانوادگی، صله رحم، مرابطه و مواصله از امور سیاسی تنش زا مهمتره، اصلا بعضی مواقع ضرر طرح مسائل سیاسی، از منافعش بسیار بیشتره. گاهی شما وظیفه خودتون رو در تبیین انجام دادید، اما می بینید گوشی برای شنیدن نیست چون بارها گفته اید و فایده ای ندیدید، اینجا وظیفه و تکلیفی ندارید. بخصوص اینکه در این مباحث معمولا هیجانات و حب و بغض ها جلوی تعقل و تامل رو می گیره که در اینصورت رسیدن به یک نتیجه تقریبا نشدنی است، چون طرف مقابل دوست نداره به نتیجه ای برسد که دوست ندارد. حتی اگر بفهمد شما چه میگویید اما با هزار ترفند و فرافکنی و ... بحث رو خراب و یا به حاشیه میبره. 2- فرمودید « اگه سکوت کنم اونا سوء استفاده میکنن و فکر میکنن که حرف و افکارشون درست وحق با اونهاست» گاهی چه سکوت کنید و چه سکوت نکنید مخاطب شما خودش رو بر حق می بیند، پس سکوت شما یا فعال بودن شما دخلی در نتیجه نداره. شما مسئول ذهنیت مخاطبتون نیستید، بزارید هر فکری می خواهند بکنن، شما ببینید وظیفه تون چی هست. اصلا براتون ملاک این نباشه که حرف خودتون رو به کرسی بنشونید. اگر چنین دغدغه ای داشته باشید چنین ذهنیتی براتون پیش میاد که نکنه با سکوت من، حرف مخاطب به کرسی نشونده بشه. حضرت امیر در وسط جنگ وقتی مشغول پیکار بودند حواسشون به نماز بود، اصلا به فکر ذهنیت دشمن نبود که اگر جنگ رو رها کنه ممکنه اونا فکر کنند که از حضرت از جنگ ترسیده یا پشت کرده. بلکه آنچه وظیفه بوده رو در لحظه عمل کرده. گاهی این ذهنیت، ناشی از وسوسه شیطان هستش. این شیطان هست که این ذهنیت و فکر رو در دل و ذهن شما می ندازه که بیشتر جر و بحث کنید. چون جر و بحث و مجادله، ایمان رو خواهد برد. پس خیالتون راحت، اگر دیدید بحث شما نتیجه نداره، بحث رو رها کنید و با یک جمله نظیر «امیدوارم هر چه زودتر حق و باطل برای همه روشن بشه». فکر نکنید با سکوت شما زمین به آسمون میاد و جبهه حق کارش لنگ خواهد ماند. یا اینکه با پافشاری شما اونها از موضع خودشون کوتاه خواهند اومد. اگر قرار باشه دل مخاطب برای شما نرم بشه، به تدریج در رفتار اخلاقی و گشاده رویی شما رقم خواهد خورد. نه در پافشاری نسبت به یک موضعی که اونها اصلا دوست ندارند و مذاقشون به اون چفت نیست. اما مذاق هر کسی نسبت به اخلاق و منش نیکو و گشاده رویی همراستاست. 3- خالی از لطف نیست که جدای از این بحث که عرض کردم با این شرایط به صلاح نیست که وارد چالشهای مباحث سیاسی بشید که می بینید هییییچ نتیجه ای نداره اما اگر در جایی لازم دونستید که بحثی داشته باشید آنچه به عنوان تجربه به شما عرض می کنم این هست که * نوعا مخاطب شما بر اساس حدس و گمان حرف می زنه نه بر اساس دلیل و حجت. لذا برای هر ادعایی از مخاطب دلیل بخواهید. این برگ برنده است برای شما * نوعا مخاطب شما فراتر از مرزها رو نمی بینه، اعتقادی به دشمنی دشمنان با این همه جنایت نداره، لذا اصلا اعتقاد نداره بسیاری از مشکلات ما ناشی از تهاجم فرهنگی و سیاسی و اقتصادی دشمن هستش * مخاطب شما نوعا نقاط مثبت و دستاوردهای انقلاب رو نمی بینه، چون متاسفانه امپراطوری رسانه چیز دیگه می خواد، و حقیقت رو نباید از فضای مجازی فهمید بلکه باید از فضای واقعی باید فهمیید، در این موارد  داشتن کتاب «صعود 40 ساله» خیلی کارسازه. * یک طریقه بحث کردن هم اینه که گاهی با مخاطب همراه بشید. و طبق میل او رفتار کنید. یعنی اجمالا بپذیرید که خب باید این نظام  و انقلاب کنار بره.  بعد از مخاطب بپرسید و چشم اندازی از آینده کشور رو از او بپرسید. اینجا معمولا دست مخاطب خالی است چون معمولا محور مخالفین نظام بر اساس هیجان است نه بر اساس منطق و واقع نگری. از ایشون بپرسید بعد از بر کناری نظام و خلأ قدرت در کشور دشمن چه خواهد کرد؟ ایا ایرانی ها رو ناز خواهد کرد یا ...؟ با این همه تجربه سیاهی که از دشمن داریم بر فرض محال که دشمن مهربانی داشته باشیم ، نظر مخاطب رو برای حکومت جدید جویا بشید. نظرشون در مورد نوع حکومت چی هست؟ ایا دموکراسی پیاده بشه یا دیکتاتوری، یا موروثی، آیا در تدوین قانون اساسی، اسلام جایگاهی داره یا خیر؟ آیا به فکر فرهنگ و آخرت شهروندان فکر و نظری دارند یا خیر؟ با چند سوال اصولی میشه مخاطب رو اگر همراه باشه به این نتیجه رسوند که ما بهترین قانون و بهترین کشور رو به لحاظ جامع نگری در حکومت داری داریم. یعنی نوعا چیزی که در جواب خواهند گفت اگر منصفانه جواب بدهند همان چیزی را در جواب خواهند گفت که الان خودمان داریم. درست است که ما نواقص زیادی داریم اما نواقص رو باید اصلاح کرد نه اینکه کل نظام رو از ریشه کند. تا مجالی برای سلطه دوباره استعمار بر کشور شود * بحث در اینجا زیاد است. پیشنهاد میدم لینک زیر رو هم که به همین مناسبت نسبت به یکی از سوال کنندگان جواب داده شده مراجعه بفرمایید http://btid.org/node/215250 بحث در قضیه حجاب و ارتباط اون با نظام رو هم در لینک بعد ببینید. http://btid.org/node/228677   در اخر اگر باز هم سوالی یا ابهامی وجود داشت در ادامه همین پست بفرمایید تا با کمال میل جواب داده بشه موفق باشید، همیشه
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 10 تير, 1403 سوال اخلاقی: پول دادن به دعانویس جهت جدایی دو نفر که نامزدن
سلام وعرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از اعتماد و همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر سوال فرمودید که با کمک دعا نویس کاری کردید که بین دو نامزد بهم بخوره و شما بعد از تخریب روابط با پسر ازدواج کردید. کارهایی کردید واسه جبران این قضیه. در رابطه با سوال شما باید گفت که کار شما اشتباه و گناه بوده طبعا همانطور که خودتون متوجه این موضوع شدید و در صدد جبران براومدید. حلالیت طلبی در درجه اولویت هست. با شوهرتون که در دسترس هستید و با اون دختر (اگر در دسترس هستید) منتهی حلالیت طلبی شما نباید با تصریح و بازگو کردن موضوع باشه که باعث کدورت بشه، بلکه به طور کلی ازشون بخشش بخواهید بخاطر هر چه بوده و نبوده در طول عمر. اگر در مورد دختر،اگر مجالی برای مطرح کردنش نیست (حتی به صورت کلی) در حقش دعا کنید، صدقه بدید، وقتی زیارت مشرف بشید از جانب ایشون زیارت نیابتی انجام بدید. ضمن اینکه برای عمل خودتون هم توبه و استغفار کنید. و برای زندگی خودتون هم صدقه بدید تا برکت بیاد توی زندگی تون. موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 06 تير, 1403 سوال اخلاقی: آیا بی‌حجابی گناه کبیره است یا صغیره؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر یکی از تعاریفی که برای گناه کبیره ذکر شده این است که وعده عذاب شدید برای آن گناه داده شده و بی حجابی می تونه مصادیق یکی از این تعاریف باشه که به چند نمونه اشاره می شه 1- امیرالمومنین حضرت علی (ع) فرمود:«روزی با فاطمه (س) محضر پیامبر خدا (ص) رسیدیم ٬ دیدیم حضرت به شدت گریه می‌کند. گفتم:پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله! چرا گریه می‌کنی؟ فرمود:یا علی! آن شب که مرا به معراج بردند، گروهی از زنان امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم و اکنون گریه ام برای ایشان است. زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می‌جوشد. آن زن در دنیا موی سر خود را از نامحرم نمی‌پوشاند. 2-پیامبر اکرم (ص) به حولاء که یکی از زنان مسلمین بود اینگونه توصیه فرمود: «یَا حَوْلَاءُ مَنْ کَانَتْ مِنْکُنَّ تُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ لَا تَجْعَلُ زِینَتَهَا لِغَیْرِ زَوْجِهَا وَ لَا تُبْدِی خِمَارَهَا وَ مِعْصَمَهَا وَ أَیُّمَا امْرَأَةٍ جَعَلَتْ شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ لِغَیْرِ زَوْجِهَا فَقَدْ أَفْسَدَتْ دِینَهَا وَ أَسْخَطَتْ رَبَّهَا عَلَیْهَا»؛ «ای حولاء! هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت، ایمان دارد، زینتش را برای غیر شوهرش، آشکار نمی‌کند و هم چنین موی سر و مچ خود را نمایان نمی‌سازد و هر زنی که این کار‌ها را برای غیر شوهرش انجام دهد، دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خود خشمگین کرده است.» (1) 3- حضرت علی (ع) فرمود: در آخرالزمان و نزدیک شدن زمان موعود (قیامت یا زمان ظهور حضرت مهدی (ع)) که بدترین زمانهاست (چون جهان از ظلم و ستم پر شود) زنانی ظاهر می‌شوند بی حجاب و عریان بیرون آمده خودنمائی می‌کنند، از دین خارج می‌شوند (به احکام دین توجهی ندارند)، در فتنه‌ها (آشوب‌ها یا محافل عیش و شهوت) داخل می‌شوند و شهوترانی روی می‌آورند و به لذات جوئی‌ها شتابانند، حرام‌های الهی را حلال می‌کنند و در جهنم همیشه خواهند ماند. (2) موفق باشید پی نوشت: 1-(مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۱۴، ص ۲۴۴) 2- (من لا یحضره الفقیه کتاب النکاح (المذموم من اخلاق النساء و صفاتهن، حدیث ۵))
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 06 تير, 1403 سوال اخلاقی - فقهی: نگهداری ظروفی که مجسمه حیوانات است اشکال دارد؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از ارتباط شما با مجموعه در مورد سوال شما 1- وجود تابلو که حاوی تصاویر حیوانات هست اشکالی نداره آنچه اشکال داره مجسمه است. 2- ساختن مجسمه انسان و حیوان (برای سازنده) جایز نیست. اما برای مشتری، وجود مجسمه و تمثال به شکل انسان یا حیوان در خانه مکروه هست. و چه بسا فلسفه این حکم، شائبه بت پرستی بوده که در صدر اسلام مرسوم بوده. که در زمان ائمه، امامان ما از وجود این مجسمه ها کراهت داشتند. 3-  مکروه بودن داشتن مجسمه در خونه به معنی حرام بودن اون نیست. اتفاقا چنین ایرادی رو به امام باقر ع میگیرند که چرا در خانه تمثال نگه می دارید. حضرت در جواب می فرمایند که خانه و سلائق موجود در اون مربوط به خانم خونه است. (طبعا اگر حرام بود امام باقر ع حتی برای خانمش هم اجازه نمی داد) 4- درسته که وجود مجسمه مانع از ورود ملائکه میشه اما نباید از عوامل دیگری که باعث ورود ملائکه میشه غافل موند. یعنی نباید یک جانبه با قضیه مواجه شد. مثلا قران خوندن، خوندن نماز شب در خونه موجب نزول ملائکه میشن. اینکه ملائکه وارد خونه ای که مجسمه باشه نمیشن در جایی است که موضوع فقط مجسمه باشه (یعنی عامل دیگری در کار نباشه).  هیچ کس شک نداره که در منزل امام باقر ع، با وجود این گونه تمثالها ملائکه رفت و آمد داشتند. جمع بندی: هر چند بهتره که مجسمه در خانه نباشه اما اگر هم وجود داشته باشه میشه فضای معنوی خونه رو برای دعا فراهم آورد موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 03 تير, 1403 چهل سالمه، هنوز ازدواج نکردم
سلام خدمت شما کاربر گرامی دغدغه شما بسیار بجاست که متاسفانه مشکل خیلی از بانوان هست. که چه بسا ناشی از سبک زندگی امروزی جوونها ، سختگیری های بی مورد و .. باشه. اما بهر حال نباید ناامید شد که ناامیدی گناه بزرگی است. بستن بخت رو هر چند نمی شه منکرش شد اما این پدیده به ندرت اتفاق می افته و چه بسا این بستن بخت، بهانه ای باشه برای کسانی که میخوان برا امر دعا نویسی دکان باز کنند و مردم رو سر کیسه کنن، پس خواهشا اولین چیزی که باید به ذهنتون نسبت به این افراد بیاد، حس «بد بینی» باشه. چه بسا وارد شدن در این عرصه، باعث بشه شخص از چاله وارد چاه بشه. افراد متعهد در این زمینه فم بسیار کم اند و هم دسترسی آسانی بهشون نیست. اما چند پیشنهاد 1- مراجعه به سایت "همدم" که تسهیل در امر ازدواج پایدار رو در دستور کار خودش داره ، که در فرایندش خانواده ها در جریان قرار میگیرند، حدود 3 هزار ازدواج موفق رو در شناسنامه اش داشته و از امکانات خوبی برای تست و ارزیابی دختر و پسر بهره منده 2- بعضی علماء هم این سفارش رو برای اومدن خواستگار برگرفته از روایات پیشنهاد می کنند که سوره احزاب رو بر پوست آهو نوشته و در ظرف در بسته (مثل کوزه یا شیشه) گذاشته و در جایی از خونه قرار داده بشه. (این محصول رو می تونید از سایتهای معتبر دریافت کنید) 3- خوندن نماز جعفر طیار که نمازی مجرب هستش بخصوص برای ازدواج که باید دختر شما بخونه. 4- خوندن 41بار در 41 روز قرائت سوره حشر و هدیه به امام جواد علیه السلام، بدون هیچ روزی که بینش فاصله بندازه 5- همه این پیشنهادات به معنی حتمی بودن نتیجه نیست، و آنچه بالاتر از همه است حکمت خداست. اوست که خیر و صلاح بنده شو می دونه، چه بسا خیر و صلاح شما قراره در زمانی اتفاق بیفته که شما در رسیدن اون تعجیل دارید. خلاصه اینکه سعی خودتون رو بکنید و نتیجه مطلوب رو به خدا موکول کنید، که اگر به صلاح شماست گشایشی ایجاد کنه و اگر به صلاح شما نیست مانع ایجاد کنه. نکته مهم دیگه اینکه به هیچ وجه لذت زندگی و تعالی روحی خودتون رو به ازدواج گره نزنید، البته در این زمینه سعی کنید، اما این ذهنیت رو نداشته باشید که زندگی شما بدون ازواج محکوم به شکست است. خیر، استعدادهای خودتون رو بشناسید، ارزش وجودی خودتون رو با معنویت ارتقاء بدید تا ضمن تحصیل اعتماد به نفس و عزت نفس، بتونید به یک رضایت نسبی از خود و زندگی خود داشته باشید. بهترین تقدیرات رو براتون آرزومندیم موفق باشید  
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 03 تير, 1403 سوال اخلاقی: یک خُلق و خویی دارم خیلی اذیتم میکنه
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از اعتماد و ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر شرایط شما رو درک می کنم. شرایط روحی شما از چند طرف شما رو ناراحت کرده. ناراحتی یک امر نسبی است که نوعا از بُنیه روحی شما ناشی میشه. که به فرموده خود شما ممکنه ناشی از پیشینه شما و رفتار والدین شما باشه، نحوه مواجه شما با پدیده ها و تجربه قضایا. سیل افکار منفی باعث تخریب روحیه میشه و روحیه ضعیف با ضعف در اعتماد به نفس رابطه مستقیم داره. شما با چند مساله مواجه هستید مساله خودتون، همسرتون و فرزندتون. 1- اما راجع به فرزندتون بهتر این بود که قبل از اینکه فرزندتون وارد دنیای مجازی بشن این آمادگی رو ایجاد می کردید، شاکله انقلاب اسلامی و موقعیت انقلاب با موانع و ظرفیتها رو بیان می کردید و از طرف دیگر آسیبهای فضای مجازی رو در زمانی که ذهن فرزندتون خالی بود شما روایت اول رو مطرح می کردید، نه اینکه اجازه می دادید امپراطوری رسانه روایت اول رو در ذهن فرزندتون ایجاد کنه تا شما مجبور بشید در صدد پاسخگویی و رفع شبهات باشید. بهر حال شما تلاش خودتون رو در یک فضای صمیمی داشته باشید و اگر امکانش هست شخص دیگری رو برای این قضیه مامور کنید. بالاخره فرزند شما به استقلال فکری و شخصیتی رسیده و کمتر از والدین که با امر و نهی شناخته میشن تاثیرپذیری دارند. «اصل پذیرش» اصلی است که شما رو به آرامش نسبی خواهند رساند، بپذیرید فرزند من خوبیهای زیادی داره و نواقصی که من جمله شبهات موجود ایشون هست. قرار نیست همه در حد کمال باشند، در عین حال که نسبت به این خصیصه ها پذیرش دارید به تدریج در صدد رفع اون هم بر بیایید. (مستقیم یا غیر مستقیم) 2- راجع به همسرتون: اینکه همسر از ما حرف شنوی نداره، بخصوص در جایی که این حرف شنوی به نفعش هست ، ریشه این حرف نشنوی رو باید در نحوه تعامل شما با ایشون دونست، که ببینید از یک طرف چقدر اقتدار دارید و در تصمیمات خود مصمم هستید، و از طرف دیگر چقدر در بستر زندگی به همسر خود بهاء و توجه دارید؟ چقدر نیازهای عاطفی همسرتون رو در بنا به اقتضائات سنی ایشون تامین می کنید، توجه ایشون به شما در گرو توجه شما به ایشون هست به همان نسبت. 3- اما راجع به خود شما که همان طور که عرض شد اعتماد به نفس شما که چه بسا از دوران کودکی شما تاثیر گرفته، مساله محوری است که هر دو مساله قبل رو تحت الشعاع قرار داده، و ترمیم و اصلاح او بر اصلاح روابط شما بین همسر و فرزندتون مؤثر خواهد افتاد. از این رو در این مساله هم مواردی عرض میشه: ریشه همه معضلات فردی و اجتماعی افراد به سبب نداشتن اعتماد به نفس به عدم خود آگاهی برمی‌گردد به طوری که تمام شقوق زندگی افراد را چه در حوزه فردی و چه در حوزه اجتماعی و چه در مسائل شخصی و خانوادگی را در بر می‌گیرد. اعتماد به نفس و عزت نفس به عنوان اسکلت روانی فرد دانسته می شود. به همین دلیل است که بیشتر افراد به نوعی با راه‌های افزایش عزت نفس دست به گریبان هستند. از این رو یافتن راه‌های افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس در بزرگسالان یکی از مهم ترین و حیاتی ترین مهارت‌هایی برای هر فرد محسوب می شود. از این روی نقش خود آگاهی بر توانایی های بالقوه و بالفعلی که هر فرد دارد می‌تواند در تقویت آن موثر باشد. پیامبر گرامی اسلام  در این خصوص می‌فرماید: «من عرف  نفسه فقد عرف ربه»«، به این معنا که اگر کسی توانسته باشد به خودش و مجموعه توانایی‌ها و آگاهی‌های خودش اشراف و آگاهی داشته باشد به تحقیق به شناخت همه عالم مبدا و خلق هستی پی می‌برد این بدان معناست که نقش خودآگاهی در همه ابعاد زندگی مشهود و روشن است.» بنابراین داشتن توانایی‌های بالقوه و بالفعل در افراد به دلیل نداشتن مهارت‌های لازم از یک سو و مجموعه‌ای از مشکلات فردی و اجتماعی و خانوادگی و همچنین تیپ شخصیتی افراد که مجموعه‌ای از عوامل محیطی نام دارد در بروز و عدم بروز رفتارهای افراد نقش بسزایی دارد که با تکیه بر توانایی‌هایی که انسان دارد و آموزش تکنیک‌ها و مهارت‌های لازم زندگی از قبیل 1- خودآگاهی ۲- اعتماد به نفس ۳- عزت نفس4- خلاقیت5- ارتباط موثر6- احساس خود رضامندی و... همچنین روابط بین زوجین از قبیل همسری هم‌سِری همدلی و همزبانی و مهارت سازگاری و مدیریت بحران منجر خواهد شد . همانطور که نیز عرض کردم تمام مهارت‌های دوازده گانه زندگی که در بالا نیز به آنها اشاره شده است برای رشد و بالندگی و بروز آنها بر روی خودآگاهی سوار است . خودآگاهی اولین مهارت از مهارت‌های و تکنیک‌های زندگی است که نقش بسزایی در ظهور و بروز سایر مهارت‌های زندگی از قبیل اعتماد به نفس و عزت نفس دارد. از سوی دیگر رابطه این مهارتها با خود آگاهی و آموزش تکنیک های لازم در حوزه فردی، اجتماعی و حتی بروز رفتارهای ما از جمله مطالبی که شما کاربر ارجمند نیز به آنها اشاره فرمودید از قبیل، اعتماد به نفس پایین، قدرت نه گفتن، احساس ناخوشایندی و بی ارزش بودن و همچنین احساس حقارت رابطه مستقیم دارد. همه اینها در حالی است که اگر این مهارت را در خودمان تقویت نماییم بخش اعظمی از مشکلات فردی و اجتماعی مان در رابطه با خود، خانواده، فرزندان، فامیل و دوستان و مردم و اجتماع که در طول روز به نوعی با آنها سر و کار داریم نیزبرظرف خواهد شد. ریشه بسیاری از مشکلات واختلال در روابط فردی و خانوادگی  و عدم قدرت در تصمیم گیری  وهمچنین  قدرت نه گفتن در شرایط متفاوت، احساس بی‌ارزش بودن ، عدم خلاقیت،  اختلال در روابط بین زوجین  و نارضایتی از سبک زندگی عدم موفقیت در تمام مسائل زندگی،  نداشتن قدرت تحلیل و ابراز وجود  و همچنین عدم پذیرش انتقاد همه و همه ریشه در ناآگاهی دارد. این موضوع آنقدر مهم، حساس و حیاتی است که نبود یا کمبود آن در طول زندگی، فرد را با معضلات فردی و اجتماعی فراوانی روبرو می‌کند. نداشتن  اعتماد به نفس می تواند در افراد مختلف و منحصر به فرد باشد. برخی از افراد کمبود اعتماد به نفس خود را از دیگران مخفی می کنند و برخی دیگر سعی می کنند که خودشان نیز قبول نکنند اعتماد به نفس پایین دارند.البته  کمبود اعتماد به نفس تنها به شخصیت افراد بستگی ندارد بلکه به عوامل دیگری مانند محل زندگی، فرهنگ و عقاید و … نیز بستگی خواهد داشت. به هیمن دلیل علت اعتماد به نفس پایین بسیار زیاد و متفاوت خواهند بود. برخی از مهم ترین  و رایج ترین دلایل پایین بودن اعتماد به نفس عبارتند از: 1. والدین سخت گیر2. دائم مورد انتقاد قرار گرفتن3. تصورات ظاهری 4. نداشتن استقلال فردی سرزنش و تحقیر توسط والدین و.... پیشنهادات و تکنیک های درمان اعتماد به نفس پایین اگر می خواهید با کمبود اعتماد به نفس خود مبارزه کنید، پس بهتر است هر چه زودتر اقدام کنید. نکاتی که در مقاله گفته شده است را مرور کنید و از راهکارها برای تقویت اعتماد به نفس خود استفاده کنید. حتی اقدامات کوچک شما و تلاش های کوچک می توانند مقدمه ای برای دستیابی به اعتماد به نفس باشد. برای تبدیل شدن به فردی با اعتماد به نفس بیشتر، با خود صبور و مهربان باشید.   1. از خودتان یک ارزیابی مثبتی داشته و نکات مثبت خود را در یک برگه ای یادداشت نمایید. سعی کنید خودتان را به عنوان یک شخص ضعیف حساس و شکننده تصور نکرده و  به همسر و فرزندانتان و حتی دوستان و آشنایانتان ضعیف نشان ندهید. شما می توانید با تلاش و تمرین اعتماد به نفس پایین خود را بهبود بخشیده و افزایش دهید. خوشبختانه راهکارهای زیادی برای درمان اعتماد به نفس پایین وجود دارد که شما با استفاده از این راهکارها می توانید احساس اعتماد به نفس خود را به مقدار مناسب و سالم برسانید. شما می توانید با احساسات منفی در درون خود مبارزه کنید و رویاهایتان را دنبال کنید. 2. کسب یک مهارت مشخص لازمه کسب مهارت تمرین زیاد است. شایستگی و انضباط حاصل از این تمرین به همراه بهره حاصل از مهارت، می‌تواند احساس رضایتمندی بیش‌تری را در شما ایجاد کند. بنابراین می‌توان کسب مهارت در زمینه دلخواه را یکی از راه‌های تقویت عزت نفس عنوان کرد. 3.ورزش کنید. با ورزش کردن از نظر جسمی، ذهنی و عاطفی احساس بهتری پیدا می کنید. ورزش کردن همچنین می‌تواند نقش موثری در کنترل و مدیریت سلامتی شما داشته باشد. به همین دلیل است که افراد ورزشکار معمولا عزت نفس بالایی هم دارند. 4. انجام کارهای داوطلبانه حمایت از افرادی که نیاز به کمک دارند و خدمت کردن به آن‌ها می‌تواند به شما احساس باارزش بودن بدهد. از این رو می‌توان گفت که یکی از راه‌های همدلی با دیگران خدمت کردن به آن‌ها هنگام نیاز است. انجام کارهای داوطلبانه نیز یکی از بهترین راه‌های همدلی با دیگران است. 5. اهمیت دادن به ظاهر خود یکی از راه‌های افزایش عزت نفس اهمیت دادن به خود و علاقه‌مندی‌هایتان است. زیرا زمانی که شما به ظاهر خود اهمیت می دهید، احساس با ارزش بودن می‌کنید. بنابراین باید همیشه در برنامه روزانه خود، وقتی را صرفا به خودتان اختصاص دهید.  6. تغییر محیط، هرچند کوتاه مدت روحیه انسان همواره به تغییر نیاز دارد. کار کردن در یک محیط دیگر، سفر کردن، تفریح با دوستان و گذراندن زمان بیرون از خانه، انگیزه شما را افزایش می‌دهد. 7. تعیین ارزش‌های زندگی برای این‌که احساس بهتری نسبت به زندگی خود داشته باشید، بهتر است ارزش‌ها یا اصولی که زندگی شما قرار است بر آن محور متمرکز شود را تعیین کنید. سپس زندگی خود را ارزیابی کنید و تعیین کنید کدام قسمت‌ها با ارزش‌های شما هماهنگی ندارد. در نهایت می‌توانید تغییرات لازم را اعمال کنید و از زندگی لذت ببرید. 8. یادداشت دستاوردها یکی از راه‌های افزایش عزت نفس در بزرگسالان این است که هر دستاوردی را که در مسیر زندگی خود کسب کرده‌اید، بدون توجه به میزان آن یادداشت کنید. زیرا یادآوری دستاوردها همیشه احساس غرور و خرسندی را در درون فرد ایجاد می‌کند. 9. تجربه‌های جدید هیچ گاه از تجربه‌های جدید نترسید! سعی کنید از محیط امن خود خارج شوید. با افراد متفاوتی ملاقات کنید. از مکان‌های دیدنی جدیدی بازدید کنید و فعالیت‌های هیجان انگیز زیادی انجام دهید. به این ترتیب می‌توانید هم یک زندگی شاد داشته باشید و هم عزت نفس خود را تقویت کنید. 10. مراقبت از روابط افراد مهم زندگیتان را نه تنها از یاد نبرید! بلکه عشق، زمان و توجه خود را نیز به آن‌ها اختصاص بدهید. سعی کنید روش‌هایی را پیدا کنید که به کمک آن بتوانید ارتباطات خوب و کاملی را ایجاد کنید. به این ترتیب موفق می‌شوید روابط خود را پرورش دهید. 11. تایید کردن خود همیشه جملات مثبت و با محبت به خودتان بگویید. حتی می‌توانید این جملات را در یک دفترچه یادداشت بنویسید. هر روز پس از بیدار شدن از خواب و شب پیش از خوابیدن سعی کنید این جملات مثبت را با خودتان تکرار کنید. 12. افکارتان را به چالش بکشید. زمانی که افکار منفی در مورد خودتان و ارزش‌هایتان به سراغتان می آید، سعی کنید با یادآوری دستاوردها یا شواهد مخالف آن‌ها را به چالش بکشید. به این ترتیب می‌توانید عزت نفس خود را تقویت کنید و احساس خوبی نسبت به خودتان داشته باشید. 13. برای خودتان مرزبندی های شخصی داشته باشید قبل از هر چیز باید شخصیت خودتان را به خوبی بشناسید. سپس مرزهای شخصی خود را تعیین کنید و اجازه ندهید دیگران از آن ها عبور کنند. به عبارت دیگر واکنش درست در شرایط مختلف را یاد بگیرید. در تصمیم‌های خود قاطع باشید و به دیگران اجازه ندهید از شما سوء استفاده کنند. 14. با ترس های خود مواجه شوید و از انها فرار نکنید 15.  شکست های خود را به عنوان بخشی از مسیر رشد بپذیرید. شکست بخش ضروری از رشد و یادگیری است. بنابراین هیچ گاه نباید از شکست خوردن بترسید و خود را برای شکست سرزنش نکنید. شکست نشان دهنده تلاش شما است. فراموش نکنید که همیشه می توانید برای دستیابی به موفقیت از تجربه‌های شکست‌ها استفاده کنید. 16.  تفکر بیش از حد ممنوع! افکار تکراری که همیشه در مغز شما در حال گردش هستند را متوقف کنید. همیشه زمان خود را با کار خوب پر کنید تا افکار تکراری و بیهوده به سراغتان نیایند. 17- مطالعه کنید و دائره معلومات خودتون رو گسترش بدید و به حد فعلی قانع نباشید بهترین ها رو برای شما آرزومندم موفق باشید  

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 29