مطالب دوستان به تو از دور سلام

تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 24 اسف, 1402 سوال اخلاقی: توضیح بدید شهوت چیست و به چه عملی شهوت میگویند؟؟؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر بهتر بود سن و جنسیت و تحصیلات خودتون رو می فرمودید تا بهتر بتوان جوابگو بود. شهوت در معنای لغوی به معنای دوست داشتن، اشتیاق، رغبت نفس و خواهش و دلبستگی به چیزی است که موافق میل اوست. این معنای کلی شهوت است که مصادیقی مثل «شهوت مقام، شهوت ثروت، شهوت خودخواهی و تکبر، شهوت جنسی و...» دارد. اما شهوت اگر بدون قید گفته شود آنچه به ذهن میاد همون شهوت جنسی است که بنا به حکمت الهی این کشش و نیرو در درون هر کسی گذاشته شده که از دووان بلوغ این نیرو خود را با ترشح هورمونهای جنسی نشون میدهد. شهوت در واقع مربوط به قوای درونی و روحی انسان است که متناسب با خود عضوی رو به خودش اختصاص داده که همان اعضای تناسلی انسان هستش. همانطور که عضو اختصاصی قوه عقلانی انسان مغز هست و همانطور که عضو اختصاصی قوه عاطفه و احساس بشر ، قلب است و عضو متناسب به قوه بصرتی شخص چشم است. یعنی هر جنبه ای از روح انسان یک عضو متناسب با خود دارد. بعضی از اعضاء دیگر بدن هم می تونن این قوه درونی انسان رو تحریک کنند، مثل چشم و مثل لمس و... در روایتی از امیرالمؤمنین علی(ع) یکی از روح‌هایی که در تمام اصناف بشر مشترک است، روح شهوت شمرده شده که کار آن کسب لذت طعام و نکاح است. حکما، شهوت و قوه شهوانی را در آثار خود بررسی کرده‌اند؛ چنان‌که افلاطون نفس را به سه بخش قوه عاقله، قوه غضبیه و قوه شهویه تقسیم می‌کند. امام‌خمینی معتقد است قوه شهوت از قوای شریفی است که حق‌تعالی، در حیوان و انسان، برای حفظ و بقای شخص و نوع آنان به ودیعه نهاده‌است و در صورت نبود این قوه، اصل وجود انسان به واسطه حوادث خارجی و داخلی، رو به فنا و زوال می‌رود. به باور ایشان، شهوت، ذاتی بشر است و انسان نیز ناگزیر از به‌کاربستن آن است؛ ولی در چگونگی به‌کارگیری آن، نیازمند هدایت انبیاست. هر قوه ای نیاز به تامین دارد، در مورد نیروی شهوت، اسلام نه آن را مثل مسیحیان بایکوت و ممنوع میشمارد و نه به طور کلی رها و آزاد، هر دوی این ها به فساد و تباهی و امراض جسمی و روانی منجر خواهد شد. بهترین راه تامین و ارضای این نیرو، این است که این قوه باید در خدمت دین در بیاد تا هم مطابق با حکمت آفرینش باشد و هم سلامت روح  و جسم رو در پی داشته باشد،  و آن هم ازدواج هست و قبل از ازدواج عفت پیشگی و رعایت تقوا تا رسیدن شرایط ازدواج. اگر این قوه شهوانی از راهی غیر از این راه تامین شود گناه کبیره محسوب می شود که مصادیقی مثل استمنا یا خود ارضایی و روابط نامشروع رو دارد که باعث عذاب آخرت و خفت و خواری دنیوی خواهد شد (علاوه بر بیماری های جسمی و روانی و آسیبهای فردی و اجتماعی). اما کسی که از راه دین (ازدواج) این نیرو رو تامین و ارضاء کند هم باعث نشاط درونی و روانی، احساس شخصیت اجتماعی و هم با شرایط دیگر باعث کسب جوائز بهشتی (که هم شامل جوائز مادی و هم جوائز معنوی) خواهد شد. موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 24 اسف, 1402 سوال اخلاقی: فکرای ناخواسته ی گناه، گناه محسوب میشود؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر چالشی که باهاش مواجه هستید رو متوجه شدم. امیدوارم بتونم در حل این مشکل شما رو یاری کنم. سوال فرمودید که گاهی ناخواسته فکر گناه به ذهنتون میاد و گاهی حتی افکار منفی و بد نسبت به اهل بیت که منبع و نمونه پاکی و طهارت هستند به ذهنتون میاد. از این که فرمودید که نسبت به این افکار احساس بدی دارید، این احساس بد، برگرفته از درک  و احساس نفس مطمئنه ای (فطرت پاک) است که این افکار رو به عنوان یک امور ممنوعه تلقی می کنه و چون این افکار رو بر خلاف ماهیت پاکش، زشت و تاریک می بینه در نتیجه چنین حس بدی به شما دست میده. و این یک امتیاز هست که شما دارید که فطرت شما از سلامتی برخودار است که نسبت به این افکار واکنش نشون میده بر خلاف بعضی افراد که فطرت خودشون رو دستخوش آلودگی مفرط نسبت به گناه قرار دادند و دچار قساوت قلب شده اند، نه تنها از این افکار اذیت نمی شن بلکه این افکار رو در وادی عمل هم پیاده می کنند و نعوذبالله به این وجودات پاک و مقدس اهانت عملی و زبانی می کنند، وجودات مقدسی که هیچ ضرری به این گونه افراد نرسانده بلکه جرمشان فقط و فقط پاک بودنی است که نفوس پلید و زشت پاکی آنها رو نمی تونن تحمل کنند، پاکی برای این گونه افراد ضد ارزش شده و پلشتی و ناپاکی ارزش، بخاطر همین از نور و پاکی بدشون میاد همانطور که خفاش از نور و روشنایی بدش میاد. پس آنچه شما باید در این نزاع تاریکی و نوری که احیاناً در درون خود حس می کنید مغلوب این شرارت نفسانی نشید و این افکار رو به عمل تبدیل نکنید، بلکه برای مواجهه با این افکار مقابله به ضد کنید، یعنی وقتی افکار منفی و بد نسبت به اهل بیت به ذهنتون میاد شما با عمل خوب مثل صلوات فرستادن، مثل صدقه دادن به نیابت از اهل بیت، خدمت به زوار و هیأتی ها و ... می تونید حس خوبی رو به خودتون تزریق کنید، هر چند باز شرور نفسانی شما رو ترغیب کنه که از انجام چنین کارهایی کراهت داشته باشید. درسته که سخته، هر نزاع وجنگی، سختی داره و این جنگی است که در درون شما بین جنود شر و جنود عقل اتفاق خواهد افتاد، اما مطمئن باشید که روز به روز از این حالت خارج خواهید شد و نور و روشنایی بر قلب شما حکمرانی خواهد کرد. تا جایی که شیفتگی خاصی نسبت به اهل بیت پیدا خواهید کرد. در خصوص اهل بیت ع، چیزی که شما رو زودتر می تونه به نتیجه برسونه، شناخت و معرفتی است که می تونید نسبت به اهل بیت ع پیدا کنید، کرامات و معجزات و اخلاق نیکویی که در بستر زندگی خود داشتند به شدت می تونه این ذهنیت ناخواسته رو به سمت قداست و نورانیت بکشونه. اما منشاء این افکار ناخواسته می تونه تقویت و حجیم شدن قوای درونی شما مثل قوه شهوانی شما و نفس اماره شما باشه، خدای ناکرده گناهان شهوانی، دیدن تصاویر مستهجن به طور مکرر می تونه این نیروها رو در شما حجیم و تقویت کنه، وقتی این قوا حجیم و شعله ور شد، عقل فطری شما رو متاثر خواهد کرد و باعث میشه که این قوای درونی (شهوت و حتی غضب)، به ذهن شما ملات و مواد ناخواسته ای آماده کنه و باعث بشه ناخواسته به افکار بد فکر کنید. در این بین شیطان هم فرصت رو غنیمت می شمره و این افکار رو زینت می ده اما در مورد احکام افکار و خطورات ذهنی: یه موقع هست که این خطورات بدون اینکه ارادی و اختیاری باشه به ذهن شما میاد که اصل این خطورات ذهنی، گناه نیست اما لازم هست زمینه های اختیاری به وجود اومدن این افکار رو از بین ببرید. شما باید ذهنتون رو اختیاراً به امور مثبت منصرف کنید. هر تصویر مثبت و دلنشینی که به سادگی قابل دسترس باشه. مثلا شما می تونید در اون لحظه خاطرات زیبای کودکی خودتون رو تصور کنید، و وارد اون فضا بشید، می تونید گل، سیمای فرضی امام زمان عج، زیبایی خلقت یک گل یا گلی مثل خود وجود شما یا هر چیز دیگر. اما یه موقع هست که خطورات ذهنی نیست بلکه فکر کردن ارادی است. یا حتی ممکنه اول خطورات باشه اما بعدا به فکر ارادی تبدیل بشه، که در این جا لازم هست که: *در وهله اول از روی اراده از این افکار پرهیز کنید. *هر کار ارادی (مثل فکر) در مرحله پیشینش، انگیزه ، میل و شوق به این کار وجود داره، که شما باید این "میل" یا "شوق" رو جایگزین کنید. تا به مرحله فعل اختیاری "فکر" نرسه. مثلا میل به بهشتی شدن و در محضر پیامبر و امامان علیهم السلام واقع شدن، میل به پیشرفتهای شغلی و موفقیتهای دنیایی و... نکته: میل شهوانی قابل حذف شدن نیست اما قابل تعدیل شدن هست و شما می تونید تا حدودی این میل رو تا موقع خودش مدیریت کنید. *از تنهایی بپرهیزید و به یک نحوی خودتون رو به مطالعه یا ساده ترین راه افکار مفید مشغول کنید. یا کتابهایی رو مطالعه کنید که زمینه سوژه یابی برای تفکر رو برای شما فراهم بیاره مثل کتاب توحید مُفَضَّل. که بسیار کتاب جذاب است و دقت آدم رو نسبت به پدیده های پیرامونی بالا میبره. * به طور کلی اگر ذهن خودتون رو مثل یه ظرف فرض کنید، این ظرف هم محتوی و هم گنجایش محدودی داره، اگر خود شما بتونید برای این ظرف محتوی تهیه کنید، این خطورات شهوانی مجال و جایگاهی در ذهن شما نخواهند داشت. چون ظرفی که پر شد جایی برای محتوای جدید نخواهد داشت. که مواردی که عرض شد همگی در این راستاست. اما شما مطمئن باشید که با فکر نکردن به امور گناه و شهوانی، هیچ چیزی رو از دست نخواهید داد. بلکه با فکر کردن به این امور، جلوی پیشرفت روحی و تربیت نفسانی خودتون رو خواهید گرفت. * تصویر سازی مثبت و وارسته ای از خودتون داشته باشید. برای این کار سیره شهدا و داستانهای شهداء رو بخونید و بر خودتون تطبیق بدید. این مورد هم سوژه دیگری است برای مدیریت ذهن شما.  و سعی کنید فاصله این دو تصویر (تصویر خود و شهدا) رو کم کنید. * سعی کنید در کنار موارد فوق خودتون رو در یک رشته ورزشی مشغول کنید. نکته مهم و آخر: این توصیه برای یک روز و دو روز نیست و باید به طور مکرر، بخشی از روال زندگی تون باشه و پیروزی نهایی شما و رسیدن به یک درجه مطلوب که با به چالش کشیدن "نفس" میسر میشه فقط با تکرار و مداومت حاصل میشه. بعد از مدتی خواهید دید که بُنیه روحی شما قوی شده و به راحتی می تونید این قضیه رو مدیریت و کنترل کنید. بهترین ها رو برای شما آرزومندم
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 24 اسف, 1402 سوال اخلاقی: راه حل ترک افکار شهوانی چیه؟
سلام  و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر کسی از جنس سوالش در مورد کنترل و اصلاح یک ناهنجاری دینی و حتی بهداشتی است معلوم است که چنین شخصی برای خود و زندگی خود و حتی سرنوشت خود اهمیت قائل است و حتی در صدد این است که دنیای دیگر خودش رو همراه با سلامت و خوشبختی رقم بزند، پس از این بابت قدر خودتون رو بدونید که امیدوارم به همکاری شما این مهم اتفاق بیفته. از دو مساله سوال فرمودید، 1- خود کنترلی و نحوه مواجهه با قوه شهوانی 2- کنترل ذهن از افکار شهوانی 1- در مورد مساله اول، بخاطر تشابه سوال شما با سوال مراجعین لطفا به لینک زیر مراجعه بفرمایید http://btid.org/node/191488 2- در زمینه کنترل خیالات و ترک افکار شهوانی هم لطفا به لینک زیر مراجعه بفرمایید. http://btid.org/node/249083 در ادامه اگر باز هم سوال یا ابهام یا توضیح بیشتری خواستید بفرمایید بهترین ها رو برای شما آرزومندم  
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 24 اسف, 1402 سوال اخلاقی: دوباره این تفکرات در ذهن ما خطور می کند .....
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن تشکر از حسن اعتماد و ارتباط شما با مجموعه، امیدواریم بتونیم عوض این اعتماد ، شما رو کمک کار باشیم. قبل از هر چیز یه بارک الله به شما بگم که تا این اندازه برای خودتون اهمیت قائل هستید که این قدر مواظب ورودی های ذهنی و فکری خودتون هستید. کسی که تا اینقدر اهتمام داشته باشه، طبعا مواظب ورودیهای بصری و سمعی و اعضاء و جوارحی خودش هم هست. پس قدر خودتون رو بدونید که در مقایسه با همسالان خودتون یک فرد ممتاز و درجه یکی هستید، و خواهید بود ان شاء الله. اما چند نکته: 1- گناه، لذیذ است و هر فردی در وهله اول از گناه خوشش میاد، مگر برای کسانی که در مدارجی از کمالات و تهذیب نفس باشن و نفس اماره خودشون رو ذوب و ذلیل کرده باشن و به حقیقت امر گناه پی برده باشن که در این صورت گناه از زهر هم تلختر و از لجن پلشت تر است. پس خوشامدن از گناه در وهله اول مسیر تربیت مشکلی نداره، و همون عرفاء و مهذبین در اخلاق هم در اوائل از گناه لذت می بردند. اما آنچه مهم هست اینه که بهاءی به این لذت نمی دادند و این لذت رو مدیریت می کردند. و نیاز شهوانی رو از طریقی که خدا گفته تامین می کردند و این اوج بندگی است. نه سرکوب کردن شهوت و نه بهای بدون قید و بند به شهوت، هیچکدوم مطابق موازین اسلامی نیست که هر کدوم آسیبهایی رو به دنبال خواهد داشت؛ بلکه راه اعتدال تامین این نیاز از کانالهای شرعی و دینی است که اتفاقا موجبات سلامت روح و روان خواهد بود. چون این بار خدا متولی این امر خواهد بود و نه شیطان که آدمی رو به فقر و فحشاء و اضرار به دین و بدن و ایمان دعوت می کنه. اما همونطور که خدا رو شکر کردید، و حتما جای شکر هم داره شما در مواجهه با این لذت سربلند بیرون اومدید. و تونستید خوب مدیریت کنید و بر خلاف بعضی نوجوانها و جوانها مغلوب شیطان نشدید و این به نوبه خودش جهادی است که طبعا خدا هم جواب این جهاد و مبارزه به نفس رو خواهد داد. شاید خود شما هم در جایی از زندگی این شیرینی مبارزه رو لمس کرده باشید، حالا چه در عبادت چه در خدمت به هم نوع یا خدمت با والدین. این شیرینی، در کنار عوامل دیگه (مثل عقل و وجدان دینی و فطرت و...) خودش به حسب خود تقویت کننده این است که بر این روال پایبند باشید. 2- از طرف دیگر خطورات غیر اختیاری ذهنی هم هیچ ایرادی نداره و هیچ گناهی پای شما نوشته نمیشه. اما لازم هست که خودتون رو از این افکار حفظ کنید تا وارد مراحل بعدی نشید. چون فکر و خطور ذهنی به تدریج آدمی رو به سمت مراحل بعدی خواهد کشاند که راهکارهایی به شما عرضه میشه. یه موقع هست که این خطورات بدون اینکه ارادی و اختیاری باشه به ذهن شما میاد که عرض شد اصل این خطورات ذهنی، گناه نیست. اما شما باید ذهنتون رو اختیاراً به امور مثبت منصرف کنید. هر تصویر مثبت و دلنشینی که به سادگی قابل دسترس باشه. مثلا شما می تونید در اون لحظه خاطرات زیبای کودکی خودتون رو تصور کنید، و وارد اون فضا بشید، می تونید گل، سیمای فرضی امام زمان عج، زیبایی خلقت یک گل یا گلی مثل خود وجود شما یا هر چیز دیگر. اما یه موقع هست که خطورات ذهنی نیست بلکه فکر کردن ارادی است. یا حتی ممکنه اول خطورات باشه اما بعدا به فکر ارادی تبدیل بشه، که در این جا لازم هست که: *در وهله اول از روی اراده از این افکار پرهیز کنید. *هر کار ارادی (مثل فکر) در مرحله پیشینش، انگیزه ، میل و شوق به این کار وجود داره، که شما باید این "میل" یا "شوق" رو جایگزین کنید. تا به مرحله فعل اختیاری "فکر" نرسه. مثلا میل به بهشتی شدن و در محضر پیامبر و امامان علیهم السلام واقع شدن، میل به پیشرفتهای شغلی و موفقیتهای دنیایی و... نکته: میل شهوانی قابل حذف شدن نیست اما قابل تعدیل شدن هست و شما می تونید تا حدودی این میل رو تا موقع خودش مدیریت کنید. * افکار و بعضا خطورات ذهنی گاهی ناشی از تصاویری است که در طول روز می بینید. بخاطر همین شما میبایست زمینه دیدن این تصاویر ناجور رو در طول روز حذف کنید. برای اینکار لازم هست حتی المقدور از گوشی ساده استفاده کنید و این کار به همت و اراده شما بستگی داره. از تنهایی بپرهیزید و به یک نحوی خودتون رو به مطالعه یا ساده ترین راه افکار مفید مشغول کنید. یا کتابهایی رو مطالعه کنید که زمینه سوژه یابی برای تفکر رو برای شما فراهم بیاره مثل کتاب توحید مُفَضَّل. که بسیار کتاب جذاب است و دقت آدم رو نسبت به پدیده های پیرامونی بالا میبره. * به طور کلی اگر ذهن خودتون رو مثل یه ظرف فرض کنید، این ظرف هم محتوی و هم گنجایش محدودی داره، اگر خود شما بتونید برای این ظرف محتوی تهیه کنید، این خطورات شهوانی مجال و جایگاهی در ذهن شما نخواهند داشت. چون ظرفی که پر شد جایی برای محتوای جدید نخواهد داشت. که مواردی که عرض شد همگی در این راستاست. اما شما مطمئن باشید که با فکر نکردن به امور گناه و شهوانی، هیچ چیزی رو از دست نخواهید داد. بلکه با فکر کردن به این امور، جلوی پیشرفت روحی و تربیت نفسانی خودتون رو خواهید گرفت. * تصویر سازی مثبت و وارسته ای از خودتون داشته باشید. برای این کار سیره شهدا و داستانهای شهداء رو بخونید و بر خودتون تطبیق بدید. این مورد هم سوژه دیگری است برای مدیریت ذهن شما.  و سعی کنید فاصله این دو تصویر (تصویر خود و شهدا) رو کم کنید. * سعی کنید در کنار موارد فوق خودتون رو در یک رشته ورزشی مشغول کنید. نکته مهم و آخر: این توصیه برای یک روز و دو روز نیست و باید به طور مکرر، بخشی از روال زندگی تون باشه و پیروزی نهایی شما و رسیدن به یک درجه مطلوب که با به چالش کشیدن "نفس" میسر میشه فقط با تکرار و مداومت حاصل میشه. بعد از مدتی خواهید دید که بُنیه روحی شما قوی شده و به راحتی می تونید این قضیه رو مدیریت و کنترل کنید. بهترین ها رو برای شما آرزومندم
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 23 اسف, 1402 اصلا دوست ندارم اینطوری بار بیاد حالا چاره چیه؟؟؟
سلام خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما در سن شیرخوارگی نباید از هیچ محبتی دریغ داشت، کودک از محبت و حتی به آغوش رفتن نباید محروم بشه، کودک با این محبت و با آغوش رفتن مادر و حتی شما، احساس امنیت می کنه. در این سن باید احتیاجات ضروری کودک تامین بشه و به بهانه اینکه کودک من لوس میشه نباید از هر خدمتی به کودک دریغ داشت.و الا دچار بعضی آسیبها مثل پرخاشگری و عدم امنیت خواهد شد. آنچه نوه شما با شما تعامل می کند در واقع بازی کردن هست، و بازی کردن باز یکی از ضروریات و نیازهای ابتدایی کودک هست که خیلی از مسائل رو در خلال همین بازی کردن یاد می گیره، پس جلوی خوشی کودکتون رو نگیرید، با ورجه وورجه کردن و دست زدن به اشیاء در خلال بازی، کودک شما در حال کسب تجربه است، تجربه شناخت پیرامون خود. و در خلال همین تجربه ها رشد شناختی کودک اتفاق می افتد. لوس شدن وقتی اتفاق می افتد که شما هر خواسته ای از کودکتون رو و لو غیر منطقی باشه و لو حاکی از زیاده خواهی کودک باشه (که معمولا حدود سن 3 سالگی اتفاق می افته) براورده کنید، یعنی کاری کنید که کودک شما هیچ گاه با جواب «نه» مواجه نشه، کودک وقتی اینطور تربیت شد، این گونه شرطی میشه که در قبال هر خواسته باید دیگران برای او کار انجام دهند، و در صورت مخالفت کردن، سرکشته می شه و دست به قشقرق و فریاد میزنه.  چنین افرادی در بزرگی تحمل شکست در زندگی رو نخواهند داشت. اما قضیه کودک شما فرق می کند. ببهانه لوس نشدن، حق بازی و کنجکاوی و کشف و تجربه رو از کودکتون منع نکنید. کودک شما از جلب توجه شما خرسند هستش و این یک رضایت درونی رو بهمراه خواهد داشت. و رضایت درونی، کودک رو به فعالیت بیشتر فراخواهند خواند. شاید مادر ایشون به این نکته توجه نداشتن و بخاطر همین حق بازی و تجربه و کشف هنگامی که پیش مادرش هست از کودک گرفته شده. بخاطر همین نزد مادر واکنشی غیر از واکنشی خواهد داشت که پیش شماست. امیدوارم دغدغه ذهنی شما بر طرف شده باشه موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 23 اسف, 1402 سوال اخلاقی: عدم پشیمانی از انجام گناه کبیره
سلام مجدد خدمت شما روح انسان با فطرت پاکی آفریده شده که گناه می تونه این پاکی رو مخدوش کنه از اون طرف نفس لوّامه ای که در درون هر آدمی قرار داده شده در وهله اول حس گناه و سرزنش به أدمی دست خواهد داد، مگر اینکه گناه تکراری شود به نحوی که این نفس سرزنشگر به قهقهرا برده شود و به قول معروف گناه برای شخص عادی بشه. جسم انسان هم همینطور هست. به طور مثال انسان با ریه ای پاک به دنیا می آید، وقتی شخص به دخانیات رو می آورد ریه او واکنش نشون میده و سرفه می کنه مگر اینکه اونقدر عمل سیگار کشیدن یا قلیون کشیدن تکرار شود که برای سلولهای عصبی یک امر عادی تلقی شود. پشیمانی از گناه، که یک کنش روانی است به مثابه همان سرفه بدنی و فیزیکی است که به عنوان یک عامل «برون ده" کار می کند. شخص از کرده خود پشیمان است چون اون پاکی ابتدایی را از دست داده است و باید در صدد جبران برآید. در مورد لذت هم باید عرض کنم که استمناء با لذت همراه هست و بخاطر همین افراد رغبت پیدا می کنند به این کار که در بعضی موارد به اعتیاد هم کشیده می شود. هورمون دوپامین که در ایجاد حس لذت، نقش پررنگی را دارد، طی عمل استمنا ترشح می‌شود و مرکز لذت در مغز را فعال می‌کند. این هورمون در واقع ماده‌ای است که وجود آن در مواد مخدر احساس خوبی را به فرد مصرف‌کننده القا می‌کند. اگر این لذت در حیطه دین (ازدواج) قرار بگیرد موجب سلامتی و طولانی شدن عمر، افسردگی زدایی، و ... خواهد شد که مورد تایید علم طب بوده، و اگر در حیطه خارج از دین (گناه) تحصیل شود موجب عوارض گوناگونی خواهد شد که متاسفانه در بین افراد دیده می شود و باز این عوارض مورد تایید دانشمندان قرار گرفته است. حس گناه یکی از عوارض این عمل است که بسته به شرایط افراد متفاوت است، اما بهر حال لازمه توبه این است که شخص عزم بر ترگ این گناه را داشته باشد، چه الان این پشیمانی حاصل شود و چه بعداً فرقی ندارد. مهم عدم تکرار این عمل است. موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 22 اسف, 1402 سوال اخلاقی: عدم پشیمانی از انجام گناه کبیره
سلام و عرض ادب مجدد خدمت شما خلاصه مطلبی که عرض شد این هست که شما با قرائنی که عرض شد در واقع پشیمان هستید هر چند در حال این گناه رو لذیذ بدانید، و این دو قابل جمع است مثل کسی که خدای ناکرده مرتکب دزدی شده و از کرده خود پشیمان هست اما در عین حال ذات پول رو دوست دارد. همین که شما چنین تعهدی دادید که تا آخر عمر سمت این گناه نروید یعنی از اصل ارتکاب این گناه و از دست دادن پاکی درون تون پشیمان هستید. اگر هم الان پشیمان نباشید بعد از تطهیر قلب از کدورت گناه که در مراتب بعدی در توبه نصوح اصل می شود، این پشیمانی از گذشته برای شما حاصل خواهد شد، چون اینطور نیست که الزاما پشیمانی در ابتداء حاصل شود بعد مراحل بعدی. ضمن اینکه پشیمانی برای این مهم است که مجددا به سمت گناه نروید، و طبق فرموده شما این تعهد وجود دارد که تا آخر عمر سمت این گناه نروید. نکته: آنچه مهم است این است که شما ببینید وظیفه فعلی شما چیست؟ شما وظیفه ای جز ترک گناه و انزجار از اصل معصیت خدا ندارید. و ذهنتون رو درگیر این مساله فرعی نکنید. اگر وظیفه خودتون رو خوب بشناسید و عمل کنید توبه نصوح هم حاصل خواهد شد ان شاء الله که طبعا تدریجی و زمانبَر خواهد بود. موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 22 اسف, 1402 سوالات مشاوره‌ای - اخلاقی: اخلاق‌های شهوانی خیلی روم تاثیر گذاشته
سلام خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما متوجه دو امتیاز منحصر به فرد در شما شدم که امیدوارم این دو ویژگی رو برای همیشه برای خودتون حفظ کنید 1- ذهن پرسشگر شما: اینکه شما ذهن پویایی دارید و نسبت به مسائل پیرامونی خودتون بی تفاوت نمی گذرید. خوب نگاه می کنید و خوب پردازش می کنید و از چرایی پدیده ها خوب سوال می کنید 2- برای خود و آینده و سرنوشت خود اهمیت می دید بخاطر همین با ما ارتباط برقرار کردید و مکاتبه کردید، قبول دارید که عملی که باهاش مواجه هستید زشت هست و دوس دارید این عمل زشت از پیکره زندگی شما پاک بشه. ببینید ما در یک نظام بسیار هماهنگ و البته پیچیده و حکمت آمیز سروکار داریم که کارگردانی به نام «الله» اون رو تدارک دیده، بخاطر ویژگی هایی که خدا در انسان قرار داده، بهترین مخلوقات قلمداد شده، اون هم بخاطر این هست که موجودات دیگر چنین قابلیتی رو ندارند که با عنصر "اختیار" بتونن راه تکامل و تعالی رو طی کنن، حتی انسانی می تونه به جایی برسه که از ملائکه هم بالاتر بره. این انسان هست که بخاطر بعضی کارها، ملائکه ها به خدمتش گمارده میشن (مثل استغفار کردن و تسبیح گفتن برا انسان) بدن انسان چون جنبه «رشد و تغذیه» داره به گیاهان تشابه داره، از طرف دیگر روح انسان که حاوی قوای «عقلانی و شهوانی و غضب» هستش در حد وسط دو موجود «حیوان» و «فرشته» قرار گرفته. اگر شهوت و غضب در خدمت «عقل و دین» قرار بگیرند به ملائکه و حتی بالاتر از اون خواهد رسید، و اگر عقل مغلوب «شهوت و غضب» قرار گرفت، ماهیت انسان به این دو، گرایش پیدا خواهد کرد. (همانطور که می دانید در بین حیوانات یکی جنبه درندگی و غضبش چیرگی دارد و در برخی جنبه شهوانی) پس این انسان است که بین سقوط و تعالی یکی رو انتخاب می کند که به گفته شما این انتخاب در ابتدا با «فکر» شروع می شود. برای اینکه انسان مورد آزمایش قرار بگیرد، و وارد مقوله «انتخاب» شود می بایست با چالش مواجه شود و الا آزمایش اتفاق نخواهد افتاد. وقتی شما در دانشگاه هستید و استاد برای سوالاتی که جوابش صراحتا در کتاب آمده با این حال اجازه استفاده از کتاب بدهد، در واقع این امتحان نیست چون چالشی وجود ندارد. امتحانات که نوعا انسان رو در مقوله انتخاب قرار میدهد، نوعا در مسیر میل ها ، خواسته ها، نیازها، غرائض و... قرار می گیرند. انسانی که نیاز به غذا دارد، خدا تکلیف ممنوعیت خوردن از مال غصبی را جلوی پای او قرار داده، کسی که میل به زیادی ثروت و دارایی دارد، خداوند تکلیف ممنوعیت سرقت و پرداخت وجوهات شرعی (مثل خمس و زکات) قرار داده است. و کسی که غریزه شهوانی دارد، تکلیف حرام بودن استمناء و ارتباط نامشروع را قرار داده است و البته در کنار هر ممنوعیتی یک راه درست هم قرار داده است تا انسان بر گرفته از عقل و دین بتواند این نیازها و امیال و غرایز رو از مسیر خود تامین کند و الا اگر این مسیر درست هم بسته می بود و فقط ممنوعیت پشت ممنوعیت مطرح بود، حکمت و عدالت خدا زیر سوال می رفت که «خدایا چرا میل و غریزه داده ای اما راه تامین آن را نداده ای» انتخاب های انسان به فرموده شما از فکر شروع می شود، حالا چه فکر خوب و چه فکر بد، و همین دو هستند که طی فرآیند روانشناختی به شخصیت و سرنوشت مبدل می شوند. به این روایتی که منسوب به حضرت امیر علیه السلام است دقت بفرمایید :  مواظب افـکــارت بــــــاش که گفتــارت می شود، مواظب گفتارت باش که رفتارت می شود، مراقب رفتارت باش که عادتت می شود، مراقب عادتت باش که شخصیتت می شود، مواظب شــخـصیتت بــــــاش که سرنوشتت می شود. که برای اصلاح رفتاری مثل استمناء طبعا باید همین گام اول درست بشه یا اگر این مرحله پشت سر گذاشته شده یا حتی به مرحله عمل رسیده باید زمینه های ارتکاب این عمل از بین بره . اصلاح چه در حیطه انگیزشی، چه شناختی و چه رفتاری. به لینک زیر مراجعه بفرمایید http://btid.org/node/202392 اوج کارگردانی و تدبیر خدا اینجاست که در ضمن تکیف و آزمایش انسان، کار آفرینش رو هم بر سر روال خود با نفش اولی همین انسان قرار داده است، و آن تولید مثل هستش. میل به فرزند داشتن در همه وجود ندارد اما میل غریزی در همه وجود دارد. ضمن این که به این نکته دقت داشته باشید که تدابیر خدا به گونه ای است که با یک تیر هزاران نشانه رو با هم میزنه. و این هست که مدیریت و مدبریت خدا در خلقت این جهان نمونه است. بر خلاف ما انسانها که معمولا با هر کاری فقط یک غرض یا نهایت دو غرض (کمتر و بیشتر) رو دنبال خواهیم کرد. اصل وجود قوه غریزی درست است که به منظور تولید مثل هست اما خود مبارزه با این غریزه، و افتادن در معرکه انسان ، و مخالفت با نفس و هوای نفس و قرار گرفتن در مسیر تعالی، و تربیت شدن نفس ، یکی از حکمتهای همیشگی این میل و هر میل دیگری است. آنچه گفته شد اجمالی از جواب سوال شما بود، با این حال اگر ابهام یا پرسشی در ادامه براتون مطرح شده بفرمایید بهترین ها رو برای شما آرزومندم
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 21 اسف, 1402 سوال اخلاقی: عدم پشیمانی از انجام گناه کبیره
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر سوال فرمودید که خطای بزرگی انجام دادید و سوال فرمودید که اگر از کرده خود پشیمان نشوید اما در عین حال عزم بر ترک داشته باشید و تا آخر عمر متعهد باشید که طرف این گناه نرید آیا باز هم توبه قبول می شود؟ همانطور که می دانید توبه، صرفا لفظی نیست که با یک "استغفر الله" گفتن محقق شود. توبه در حالت عادی و خلاصه سه مرحله داره 1. ندامت و پشیمانی: 2. عزم بر ترک گناه برای همیشه. 3. اصلاح یا همان جبران مافات با عمل صالح اما آنچه از متن شما برمیاد در واقع این مرحله رو شما پشت سر گذاشتید و پشیمان هستید به چند نشانه: 1- ابراز تاسف شما که در متن نوشتید خود حاکی از پشیمانی شماست، چون در غیر اینصورت از چنین واژه ای استفاده نمی کردید. تاسف شما یعنی در اون نزاع درونی که برای شما حاصل شده، تاسف می خورید از کاری که نباید می کردید و انجام دادید. 2- تعهد شما تا آخر عمر، باز هم حاکی از پشیمانی شماست و لو این پشیمانی بسیار نامحسوس باشه، چون اگر پشیمان نباشید یعنی در واقع انگیزه دارید که مجددا انجامش بدید و حال آنکه شما متعهد هستید که تا اخر عمر انجام ندید. یعنی و لو اینکه شما به زبان ابراز پشیمانی نکنید، شما در عمل پشیمانی خود را ثابت کردید. 3- ممکنه عدم پشیمانی شما بخاطر این باشه که هنوز لذت گناه در وجود شما هست و بخاطر این نکته ابراز پشیمانی نمی کنید، که این یک امر طبیعی است. و این دو قابل جمع هست که ضمن اینکه از کرده خود پشیمان باشید اما در عین حال هنوز لذت گناه در وجود شما باشد، و نباید انتظار داشت که از بین رفتن لذت گناه صرفا با اراده آدمی از بین برود، چون این یک امر تکوینی و واقعی است که اثر گناه برای مدتی در وجود آدمی می ماند مثل اثر خراش بر دست، در ادامه اگر شما متعهد شوید که گناه رو تکرار نکنید و قلب و ذهن خودتون رو با نور و معنویت آشنا و جایگزین کنید، به تدریج همون لذت هم از شما محو خواهد شد و در واقع به چنان لذت معنوی دست خواهید یافت که لذت گناه، رو اصلا لذت نمی دانید در این مرحله باز هم از کرده خود پشیمان خواهید شد. چون لذتی در ترک گناه هست که در خود گناه نیست و شما از این لذت محروم شده بودید، چون لذت گناه یک لذت حیوانی است و لذت ترک گناه یک لذت روحانی و ملکوتی است که شخص با پا گذاشتن بر هوای نفس خود، نور خدا رو به دل خود تابانده است و قلب خود را زیبا کرده است و زمینه بهشتی شدن خود رو فراهم کرده چون بهشت جای آدمای باصفا با قلبهای زیباست. درسته که ترک گناه سخته اما از دست دادن چنین بهشتی سخت تر است. کما اینکه امیرمومنان علی(ع) می‌فرماید: "ترک گناه سخت است ولی ترک بهشت سخت‌تر است " ( غررالحکم، ص350. ) در اخر باید گفت پشیمانی خود مقدمه ای است برای ترک گناه، یعنی هدف اصلی همان ترک گناه است که شما بهش متهد شده اید. ممکن است این لینک برای شما مفید باشد  http://btid.org/node/231042 موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 21 اسف, 1402 سوال اخلاقی: احساس دلتنگی و روزمره گی دارم...
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از ارتباط شما با مجموعه سوال فرمودید که در عین اینکه به واجبات و مستحبات می پردازید اما حس می کنید که دچار روزمرگی شدید، زندگی براتون تکراری شده و گویا یک نیاز و گمشده درونی دارید که بهش نمی رسید. چه بسا از این زندگی تکراری و لو اهل عبادت هم هستید اما لذت نمی برید. کاش می فرمودید که متاهل و صاحب فرزند هستید یا خیر!؟ برداشت ما این هستش که فقط از حیث عبادت شخصی چنین مشکلی دارید که چه بسا بر کل پیکره زندگی تون اثر گذاشته. لازمه به شما تبریک بگم. تبریک من از این بابته که متوجه چنین مشکلی در درون خودتون شدید. حس «درد»، یک نعمته، که نشان دهنده سلامت فرد هستش. و الا فرد مرده، هیچ دردی حس نمی کنه. اینکه شما به دنبال این هستید که تحولی در زندگی عبادی خودتون بدید، یعنی «درد» و «نیاز»ی دارید که به دنبال درمانش هستید. و امیدوارم قدر خودتون و این دغدغه زیبا رو بدونید. این مشکل رو خیلی از متدینین دچار هستن. بخصوص اینکه اهالی این زمونه، هر کسی به طریقی به جلوه های دنیایی، زمین گیر شده، بعضا بخاطر غفلتی که دچار شدن، دین و دیانت رو کنار گذاشتند و شما مجبورید باهاشون معاشرت داشته باشید. که توصیه ما در این شرایط این هست که در این نوع جمع ها (اهالی دنیا) باشید اما با جمع نباشید. حضور فیزیکی در جمع ها داشته باشید اما باهاشون همرنگ نشید، اصلا دنیای متفاوتی برای خودتون داشته باشید، در عین اینکه باهاشون سلام و علیک و احوال پرسی هم دارید ، می گید و میخندید، اما فکر نکنید که گمشده شما در این جور محافل هستش. گمشده شما در درون شماست که باید پیداش کنید، در واقع گمشده شما، خود شما هستید که باید پیداش کنید. گاهی وقتی آدم خودش رو گم می کنه، عبادتش هم سطحی و ظاهری می شه، تکراری و فقط برای رفع تکلیف انجام میده، این یک واقعیته که خود ما هم چه بسا بهش دچار باشیم. اما راه برون رفت از این مشکل چیست؟ به چند مورد اشاره می شه 1- مهمترین موردی که میتونم بهش اشاره کنم اینه که سعی کنید نماز و عبادتی که انجام میدید بیش از پیش با حضور قلب بخونید. حضور قلب داشتن در عبادت باعث میشه هر دفعه که دعایی می خونید یا سر سجاده نمازی می خونید، مرتبه ای غیر از مرتبه قبلی باشید، چیزی به شما اضافه می شه که تا پیش از این نداشتید، عبادت با حضور قلب هیچ گاه تکراری نمیشه، چون با هر بار حضور قلب، لذتی به شما چشانده میشه که بار دیگر هم مشتاقانه به دنبال اون لذت هستید. بُنیه روحی و معنوی شما وقتی ارتقاء پیدا کرد، این تعالی در بقیه امور روزمره تون هم تاثیر خواهد گذاشت، چون شمایی که قبلا با دیگران (شوهر و فرزندان و ..) در تعامل بودید، الان رنگ دیگری گرفتید، سنگین تر شدید، آرامش بیشتری نصیبتون شده، آستانه تحمل تون بالاتر رفته، درون تون زیباتر شده، و... ما آدما معمولا رفتارامون بروزی از درونیات ماست. وقتی درون شما زیباتر شد، رفتار شما زیباتر خواهد بود، منیّت و غرور شما در مناسبات اجتماعی و خانوادگی تون بیش از پیش کنار خواهد رفت. و در کل زندگی تون زیباتر خواهد شد. 2- با تحصیل انرژی مثبت برای خودتون نشاط بخرید، به دید و بازدید برید. خودتون رو توی خونه حبس نکنید. با قوم و خویشان خود صله رحم کنید. بخشی از تجدید روحیه شما در این فضاها اتفاق می افته. تغییر روحیه شما که به دنبالش هستید با همین امور ساده اتفاق می افته. بخاطر همین مثلا در روایت ما آمده که کسی که صله رحم می کنه عمر بیشتری خواهد داشت چون نشاط بیشتری بهره مند خواهد بود. بخاطر همین در این فضاها احساس خرسندی خواهید کرد. به دیگران خوبی کنید تا حالتون خوب بشه 3- (تکنیک شکرگزاری): روال عادی زندگی تون رو با کوچکترین برنامه ها تغییر بدید، هر روز که از خواب بلند میشید به خود و اطراف خود "خوب" نگاه کنید و مثبتها رو ببینید و شکر کنید. از اینکه خدا روز دیگری رو بهتون بخشیده شکر کنید. از اینکه نَفَس می کشید، از اینکه از نعمت پدر  بهره مندید و می تونید دستش رو ببوسید، از اینکه استعدادهایی دارید که دیگران ندارن. از اینکه نگاه به آینه می کنید و زیبایی دارید شکرگزار باشید. اعضا و جوارحی دارید که ممکن است دیگران از آن محروم باشند. این یک اقدام عملی است که باید انجام بدید، صرف دانستن  هم اثری نخواهد داشت. وقتی می خوابید به امید اینکه یک روز زیبای دیگر خدا رو ببینید بخوابید و وقتی بیدار میشید، از اینکه خدا به شما یک روز دیگر هدیه داده شاکر باشید (بجای افکار منفی که موقع خواب و بیدار شدن دارید، افکار مثبت جایگزین کنید و سعی کنید فکر مثبت ابداع کنید. 4-  گاهی برای اینکه از این حالت خمودی بیرون بیایید، لازمه انگیزه خودتون رو برای حرکت رو به جلو بیشتر کنید، انگیزه خودتون رو برای تغییر و تحول بیشتر کنید، در این بین می تونید سرگذشت و سیره شهدا رو مطالعه بفرمایید و فاصله خودتون رو با اون عزیزان ارزیابی کنید و سعی کنید با چشم انداز رسیدن و همرنگ شدن با شهدا، سبک زندگی تون، کیفیت عبادتتون و ... رو مثل اونها کنید..«الگو»، عامل خیلی مهمی است برای حرکت و تغییر و تحول در زندگی. موفق باشید

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 29