نظرات رفیعی نژاد علی اصغر

تصویر رفیعی نژاد علی اصغر رفیعی نژاد علی اصغر 02 آذر, 1401 دخترم آنقدر استرس و ترس داره که...

با سلام و احترام

از اینکه سؤال خودتان را با ما به اشتراک گذاشته‌اید از شما سپاسگزاریم و همچنین  اینکه تلاش دارید که مسائل تربیتی فرزند خود را به شیوه صحیح و از طریق مشورت نمودن حل کنید بسیار ارزشمند است.

اصل ترس برای زندگی نیاز است و باعث حفظ شدن از خطرات می‌شود برای همین ترسیدن کودکان هم طبیعی و منطقی است؛ ولی گاهی میزان و علت این ترس از حد طبیعی فراتر می‌رود و زندگی روزمره را تحت تأثیر و دچار اختلال می‌کند که نیاز به درمان پیدا می‌کند. این اضطراب و ترس کودکان می‌تواند به شکل متفاوتی باشد. مثلاً برخی از کودکان وابستگی شدید به والدین و ترس ازدست‌دادن آن‌ها را دارند و موقع جدا شدن دچار اضطراب زیاد می‌شوند ولی برخی دیگر علت ترسشان از دست دادن والدین نیست بلکه از تنهایی یا تاریکی می‌ترسند و نیاز به همراهی دیگران دارند تا احساس امنیت داشته باشند یا موارد دیگری که مجالی برای ذکر آن‌ها نیست. همچنین علت‌های متفاوتی می‌تواند منجر به ترس کودک یا اضطراب او شود. به‌عنوان‌مثال دیدن یک فیلم ترسناک، بخورد نامناسب بزرگ‌ترها با کودک، وجود دعوا و تنش زیاد در خانه، عدم تأمین مناسب نیازهای عاطفی کودک و... . برای بررسی و تشخیص بهتر این موضوع نیاز به اطلاعات بیشتری وجود دارد پس در این رابطه سؤالاتی از شما می‌پرسم.
چه مدت است که این ترس و اضطراب وجود دارد؟
آیا درگذشته اتفاق خاصی افتاده مثلاً حادثه یا مریضی برای شما پیش آمده و یا فیلم ترسناکی دیده که بعد از آن دچار این اضطراب شده است؟
مدرسه رفتن و در جمع دوستان قرار گرفتن فرزندتان به چه صورت است؟ آیا راحت از شما جدا می‌شود یا دلتنگی می‌کند؟
آیا برای به اتاق رفتن باید شما همراهش باشید یا با پدرش هم می‌رود؟
آیا سابقه اختلالات اضطرابی در خانواده شما وجود دارد؟
خواهر یا برادر هم دارد یا تک‌فرزند است؟
آیا در خانه و خانواده از جانب شما یا همسرتان تنش و اضطراب وجود دارد؟

عنایت داشته باشید که ممکن است در زمان کوتاهی کودک دچار اضطراب یا ترس بشود ولی درمان آن نیازمند صبر و گذر زمان است. سؤالات بالا را پاسخ دهید و برای ما بفرستید.
موفق باشید.

 

تصویر رفیعی نژاد علی اصغر رفیعی نژاد علی اصغر 22 آذر, 1401 چرا بچه های ۱۴ساله کمتر سمت نماز میروند؟

با سلام و احترام

از این که سؤال خود را با این مجموعه به اشتراک گذاشتید سپاسگزاریم.

سؤالی که مطرح فرمودید پرسش بسیاری از والدین است که چرا فرزندان چه دختر و چه پسر در ابتدا در سنین پایین نسبت به نماز جدی هستند و انجام می‌دهند ولی بعد از چند سال نسبت به آن سرد می‌شوند و والدین احساس می‌کنند که دیگر نماز برای فرزندشان اهمیت گذشته را ندارد.

برای اینکه جواب این پرسش روشن شود نیاز است که با دوره‌های سنی فرزندان و ویژگی‌های این دوره‌ها آشنا شویم. رفتارهای فرزندان در دوره کودکی بیشتر بر اساس تقلید و عواطف شکل می‌گیرد. به همین جهت از مشاهده رفتار والدین و توصیه‌های صمیمانه آن‌ها زود تأثیر می‌پذیرند. ولی فرزندان در سنین نوجوانی به دلیل ویژگی این دوره که به دنبال هویت‌یابی و شناخت از خود هستند، در باورها، ارزش‌ها و اصولشان بازنگری می‌کنند و در پی دلیل و چرایی آن‌ها می‌گردند. از خود می‌پرسند که چرا باید نماز بخوانند؟ چه فایده‌ای دارد؟ رفتارها و باورهایشان را تحلیل می‌کنند و به دنبال پاسخ منطقی هستند. اگر به جواب منطقی برسند و قانع شوند در باورشان محکم‌تر از قبل می‌شوند؛ ولی اگر به چالش‌های ذهنی و پرسش‌های آن‌ها جواب قانع کننده‌ای داده نشود مخصوصاً با هجمه شبهات ضد دینی در رسانه‌ها نسبت به این رفتارها سرد می‌شوند.
پس به این نکته که عرض شد توجه داشته باشید و برای پاسخگویی به نوجوانتان می‌توانید از افراد مطلع در امور دینی و افرادی که ارتباط خوبی با این آقاپسر دارند کمک بگیرید.

همچنین فضای دوستان و رفیقان بر رفتار نوجوانان و فرزندان بسیار تأثیرگذار است. گاهی به خاطر خجالت کشیدن از دوستان و مسخره نشدن توسط آن‌ها نسبت به نماز کم توجه می‌شوند. به انتخاب دوستان و محیط تحصیلی فرزندان توجه داشته باشید. رفت‌وآمد به محیط‌هایی که در آنجا نماز خوانده می‌شود مثل مساجد و فعالیت در کانون مساجد در ترغیب نوجوانان به نماز کمک‌کننده خواهد بود.

گاهی هم ممکن است نوجوان به‌خاطر مسئله‌ای از والدین ناراحت باشد و برای لجبازی با آن‌ها نماز نخواند چون می‌داند نماز خواندن برای والدینش مهم است. در این مورد با اصل نماز مشکلی ندارد؛ بلکه مسائل دیگری باعث این رفتار شده است که نیاز به توجه والدین به ریشه ناراحتی فرزند دارد و در ابتدا باید این را حل کنند تا لجبازی فرزند از بین برود.

اگر ابهامی داشتید و یا به نکته و سؤال جدیدی برخوردید مطرح بفرمایید.
موفق باشید.

 

تصویر رفیعی نژاد علی اصغر رفیعی نژاد علی اصغر 01 آذر, 1401 دعوای فرزندان و وظیفه والدین

با سلام و احترام

از اعتماد شما به این مجموعه سپاسگزاریم.

اینکه در شیوه مواجهه با رفتارهای فرزندانتان به دنبال راهکار تربیتی و اصولی هستید بسیار ارزشمند است و مایه سعادت فرزندان شما است.

درست است که دعوای بین فرزندان می‌تواند آزاردهنده باشد و گاهی از تحمل خارج شود؛ ولی از این اتفاق هراس نداشته باشید؛ زیرا جنبه‌های مثبتی نیز می‌تواند داشته باشد. از جمله اینکه کودک با دعوا از حریم شخصی‌اش دفاع می‌کند، زیر بار زورگویی نمی‌رود و جایگاه خود را در خانواده مشخص می‌کند. اما مهم این است که فرزندانتان یاد بگیرند در هر شرایطی احترام برادرشان را نگه دارند. اینکه در چه زمانی و به چه شکل به دعوای فرزندان ورود کنید بستگی به شرایط دارد که نکاتی را از این باب خدمت شما عرض می‌کنم.

1- نباید نسبت به دعوای کودکان منفعل باشید؛ ولی این‌طور هم نیست که با شنیدن اولین صدا و فریاد نیاز به ورود به دعوا وجود داشته باشد. بلکه اگر دعوا از بحث لفظی فراتر رفت و به توهین، تحقیر و تخریب شخصیت طرف مقابل رسید و یا منجر به خشونت فیزیکی شد لازم است که به دعوا ورود کنید و از ادامه آن جلوگیری کنید. همچنین اگر همیشه در دعواها یک طرف پیروز و یک طرف مغلوب است نیز باید از این زورگویی و زورپذیری همیشگی جلوگیری کنید. در ورود به دعوا مراقب باشید به شکلی عمل نکنید نسبت به طرفی تبعیض داشته باشید. مثلاً اگر به‌خاطر وسیله‌ای باهم دعوا می‌کنند در هنگام ورود هر دو را از آن وسیله محروم کنید و یا قانون برای استفاده نوبتی وضع کنید و نظارت داشته باشید. به عبارت دیگر خاتمه دادن به دعوا به صورتی نباشد که یک طرف برنده و دیگری بازنده باشد.
2- چون ممکن است بعد از زمان تولد فرزند دومتان، برادر بزرگ‌تر این احساس را داشته باشد که از مرکز توجه و احساسات والدین دور شده است؛ به همین جهت نسبت به برادر کوچک‌تر خود حساس شده باشد. اگر چنین برداشتی از فرزند بزرگ‌تر دارید نیاز است که به او نشان دهید که هنوز هم چقدر دوستش دارید و از این بابت او را مطمئن کنید. همچنین از امرونهی زیاد به او مثل «سروصدا نکن بیدار میشه» یا «دست بهش نزن دردش میگیره» یا از این قبیل الفاظ بپرهیزید. این جملات باعث می‌شود پسر بزرگ‌ترتان خودش را یک مزاحم ببیند و زمینه لجبازی را فراهم می‌کند.
3- اصل دعوا کردن طبیعی است و ایرادی ندارد ولی توهین و الفاظ رکیک قابل پذیرش نیست. برای همین قوانین خانه را مشخص کنید. انتظارات خود را از آن‌ها بیان کنید و نسبت به آن‌ها جدیت داشته باشید. باید به فرزندانتان متذکر شوید که درست است که از هم ناراحت هستید؛ ولی حق بی‌ادبی کردن ندارند.
4- یکی از مواردی که زمینه‌ساز درگیری فرزندان می‌شود، بیکار بودن آن‌ها است. برای آن‌ها برنامه داشته باشد تا مشغول فعالیت باشند.
5- برای جلوگیری از دعوا از تکنیک حواس‌پرتی استفاده کنید. مثلاً اگر دیدید ارتباط بچه‌ها دارد به دعوا می‌کشد حواس آن‌ها را به چیزی جلب کنید. موضوعاتی که فرزندانتان از آن‌ها خوششان می‌آید را بررسی کنید و در خاطر داشته باشید و هنگام دعوا از این موضوعات استفاده کنید. مثلاً منظره‌ای از پنجره یا تلویزیون به آن‌ها نشان دهید که چقدر قشنگ است. خوراکی به آن‌ها تعارف کنید یا مواردی که خودتان بهتر می‌دانید.
6- زمانی که باهم به تفاهم می‌رسند و ارتباط خوبی با هم دارند به آن‌ها توجه کنید و تعریف و تحسینشان کنید.
7- الگوی خوبی برای فرزندانتان باشید. در خانه‌هایی که والدین مرتب با هم دعوا داشته باشند و نتوانند با گفتگو و پذیرش در آرامش مسئله را حل کنند طبیعتاً از فرزندان نیز نمی‌توان انتظار زیادی داشت. اما والدینی که اختلافات خود را با گفتگو و آرامش در خانه حل می‌کنند درواقع این مهارت را به فرزندان نیز آموزش می‌دهند.

امیدوارم نکات بالا برای شما مفید واقع گردد و موفقیت را تحت عنایت خداوند برای شما آرزومندم.
اگر نکته یا سؤالی داشتید مطرح بفرمایید.

 

تصویر رفیعی نژاد علی اصغر رفیعی نژاد علی اصغر 28 آبا, 1401 متوجه شدم دخترم کاهل نماز شده....

با سلام و احترام

از اعتماد شما به این مجموعه و به اشتراک گذاشتن سؤال خود با ما سپاسگزاریم.

اینکه نسبت به سعادت دنیا و آخرت فرزندتان دغدغه‌مند و به دنبال راه صحیح مواجهه با چالش‌های تربیتی هستید بسیار ارزشمند و مایه خوشبختی فرزندتان است.

فرزند شما در ابتدای دوره سنی نوجوانی قرار دارد و از ویژگی‌های این دوره بازنگری نوجوان نسبت به باورها و ارزش‌ها است. در این سن نوجوانان به دنبال دلیل و چرایی باورهای خود هستند و اگر به پاسخ مناسبی نرسند رفتار خود را تغییر می‌دهند. برخلاف دوره کودکی که کودکان بر اساس تقلید و عواطف رفتاری را دارند مثلاً نماز می‌خوانند ولی در نوجوانی تحلیل رفتار برای آن‌ها اهمیت پیدا می‌کند. از خود می‌پرسند که چرا باید نماز بخوانم؟ چه فایده‌ای دارد؟ پس اگر چالش و سؤالاتی ذهن فرزندتان را درمورد نماز درگیر کرده درصدد پاسخ دادن به آن‌ها باشید. اگر برای جواب دادن اطلاعات کافی نداشتید از افراد مطلع کمک بگیرید. همچنین سعی کنید شخصی با دخترتان در این زمینه صحبت کند که ارتباط خوبی با او دارد و مورد قبول دخترتان است.

اما برای ترغیب فرزندتان به نماز چند راهکار خمت شما عرض می‌کنم.

1- استفاده از داستان و سرگذشت بزرگان. در این روش فرزندان سعی می‌کنند خودشان را درجای شخصیت داستان قرار دهند و با او ارتباط بگیرند.
2- رفت‌وآمد داشتن به محیط‌هایی که افراد نماز می‌خوانند مثل مساجد.
3- ارتباط داشتن با دوستانی که نماز می‌خوانند بسیار تأثیرگذار خواهد بود. به انتخاب دوست و محیط تحصیلی فرزندتان توجه داشته باشید.
4- هنگامی که فرزندتان نماز خواند او را مورد توجه و تحسین قرار دهید. به صورت کلامی و غیرکلامی مثل به آغوش کشیدن از او اعلام رضایت کنید.
5- توجه داشته باشید که اگر مادر شخصیت محبوبی برای دخترش داشته باشد؛ فرزند در رفتارهایش از او الگوبرداری می‌کند.

با استعانت از خداوند این نکات را انجام دهید و اگر ابهامی یا نکته جدیدی داشتید مطرح بفرمایید.
موفق باشید.

 

تصویر رفیعی نژاد علی اصغر رفیعی نژاد علی اصغر 28 آبا, 1401 دخترم میگه بیا سر کلاس من بشین....

باسلام و احترام

دغدغه و نگرانی شما را نسبت به بی‌تابی فرزندتان هنگام جدا شدن از شما متوجه شدم.
با توجه به سن فرزندتان این مسئله تا حدودی دور از انتظار نیست. ممکن است صرفاً برای کلاس رفتن و شروع روابط اجتماعی آمادگی نداشته باشد. با افزایش سن کودک و مستقل شدن به مرور نگرانی کودک کاهش می‌یابد. اگر اطلاعات بیشتری در این مورد در اختیار ما می‌گذاشتید بهتر می‌توانستیم به شما کمک کنیم. اطلاعاتی نظیر این که چه مدت است که فرزندتان به مهد می‌رود؟ آیا در محیط‌های غیر از مهد مثل خانه دوستان و اقوام نیز اگر از شما جدا شود دچار اضطراب می‌شود؟ آیا با دیگر اعضای خانواده مثلاً پدر تنها می‌ماند یا بهانه شما را می‌گیرد و اگر بله میزان دلتنگی و رفتارش به چه شکل است؟

اما در کل نکاتی را خدمت شما عرض می‌کنم:

1- به‌تدریج با اقداماتی نظیر صحبت کردن با او، جذاب‌سازی مهد او را برای کلاس رفتن آماده کنید.

2- کودک را برای مهد رفتن تحت‌فشار قرار ندهید و او را مجبور نکنید که از شما جدا شود. تا زمانی که برای جدا شدن از شما و شروع روابط اجتماعی آماده نشده است لازم است که صبر کنید. حتی در صورت نیاز سال آینده او را به مهد بفرستید.

3- همچنین استقلال فرزندتان را تقویت کنید. به او مسئولیت دهید و در امور منزل از او کمک بخواهید. در انجام مستقل کارهای خودش تشویق و تأییدش کنید.

4- ارتباط فرزندتان را با پدرش تقویت کنید. به این صورت که زمان مشخصی از روز مخصوص همراه بودن پدر و فرزند باشد. مثلاً باهم بازی کنند یا به پارک بروند، به خرید بروند و یا در حیاط ماشین را ششست‌وشو کنند.

اما در برخی موارد میزان این اضطراب در هنگام جدا شدن از پدر یا مادر زیاد و بیش از حد است. اگر خانه را ترک کند احساس امنیت ندارد و یا می‌ترسد که اگر از والدین خود جدا شود، آن‌ها را از دست بدهد. این اضطراب به طور طبیعی تا سن 3 سالگی رفع می‌شود؛ ولی اگر کودک رفتار مناسبی از والدین مشاهده نکند این اضطراب ادامه پیدا می‌کند. در این صورت نیاز به درمان وجود دارد و به همین جهت مراجعه حضوری همراه با کودک به مشاور مناسب خواهد بود.

امیدوار هستم که این نکات برای شما مفید واقع شود. اگر ابهام و یا سؤالی داشتید مطرح بفرمایید.
موفق باشید.

 

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 376