من یه جوابی میدم نمیدونم چقدر برای شما نمود داشته باشه.ولی اگه در نمازهامون توجه کنیم بمرور هر کدوم از اذکار نماز معانی جدیدی برامون خواهد داشت.نمیشه گفت باید توجه کنید خودتون متوجه میشید.همین الله اکبر رو وقتی ده ساله بودی یجور دیگه میفهمیدی.در بیست سالگی یجور دیگه در سی و چهل و...معنی الله اکبر خدا بزرگتر است نیست خیلی عمیقتره.سبحان الله که کلا پیچیده ست .نمیدونم شما چطوری معنا کردی که راحت به نظر رسیده ولی اگه روش فکر کنی و مطالعه کنی حقایقی جدید برات پیدا میشه و این روند هیچگاه متوقف نمیشه.
یکی از علما خواست بسم الله الرحمن الرحیم رو تفسیر کنه چهل شب منبر رفت به الرحمنش نرسید فقط در بسم الله مونده بود.
تکرار این اذکار اگه با توجه باشه برای فرد عمیقتر معنی میشه که خودش یعنی کمال
مگه میشه ادم همینجوری یقین به وجود خداوند داشته باشه.
البته اینکه بگیم یه خالقی هست شاید حالا خیلی سخت نباشه و قبول کنیم ولی این خدا دقیقا کجای عالم هستی هستش چیکاره ی عالمه .چقدر در زندگی روزمره دخیله.مثلا نمود توحید در بیماریها چیه نمود توحید در معاشرت مردمی چیه.و ...
انقدر بحث توحید سنگینه که جا داره ادم تمام عمرش رو صرف یاد گرفتن توحید بکنه .گرچه بازم کامل درک نمیکنه.
حالا در مسیر توحید و خدا شناسی نه تنها شک بلکه ممکنه ادم برعکس فکر کنه اصلا تصوراتش درست مخالف معارف توحیدی باشه.حتی ممکنه این باور اشتباه رو بیاد علنی مطرح کنه و ازش دفاع هم بکنه.چه اشکالی داره.اصلا جور دیگه ش قابل تصور نیست.حتی یک منبع پیدا نمیکنید که بتونید مباحث توحیدی رو از روی فقط حفظ کنید.چون حتما در بعضی مسائل مخالفینی داره.یعنی اگه مثلا کسی خیلی تلاش کنه مبادا یوقت تصور و باور اشتباهی براش ایجاد بشه برای همین بگه من میرم هر چی فلان عالم گفته رو حفظ میکنم بعنوان باور ، که عرض میکنم باز هم نمیتونه بدون احتمال خطا پیش بره شک که جای خود داره.
با دلایلی که تو کتابهای مدرسه نوشتن هم من فکر نمیکنم کسی خدا پرست بشه.من شخصا نسبت به برهان نظم هیچ تاثیر مثبتی نگرفتم یعنی حتی اگه بشه با اون روش ثابت کرد خدا هست برای من هیچ تاثیری نداره.یعنی باعث نمیشه ایمانم زیاد بشه.همینطور سایر دلایل که خدا رو اثبات میکنن.مثل برهان علیت .و غیره.
خداباوری و خداشناسی با این چیزا نمیشه.یعنی اینها بیشتر برای مناظره کردن با مخالفین کار برد داره نه بالا بردن ایمان قلبی .
لذا اگه شما میخوای خدا شناسی و توحیدت قوی بشه ببین خدا رو کجای زندگیت میتونی حس کنی .یعنی کجاها قشنگ میفهمی که خدا داره مدیریتت میکنه.خدا داره محافظت میکنه.خدا داره روزی میرسونه.منظورم کتابی نیستا .یعنی درک کنی
یه مثال بزنم.من در مورد بحث روزی خیلی دقت میکنم که چطوری خدا روزی رو کنترل میکنه اصلا یعنی چی.یه دوستی دارم از دوستان دوران مدرسه ست بنده خدا معتاد شده.گاهی صحبت میکنه ازش خیلی استفاده میکنم.خیلی حرفهای خوب و ارزشمند رو ادم میتونه از افرادی که ادعایی ندارن بشنون.دیدم یه پاکت سیگار وینیستون توماشینش گذاشته گفتم فلانی وضعت خوبه ها سیگار گرون قیمت میکشی.یه حرفی زد خیلی تاثیر گذار بود .گمونم اگه تو عمرم بیست تا جمله ی سرنوشت ساز و کلیدی شنیده باشم یکیش حرف همین دوستم بود که خیلی هم با یقین جواب داد.گفت به نظرم هر جور خرج کنی خدا هم همونجوری بهت روزی میرسونه.!!خیلی حرف ظریفی بود.بعدها فکر کردم بیشتر برام باز شد مطلب.فکر کردم یه معلم در شهری مثل تهران یه حقوق ثابتی داره دیگه.یعنی معلم جنوب شهر تهران یا حتی شهرهای حاشیه نشین و سطح پایین که جنوب و حاشیه تهران هستن هم همون حقوقی رو میگیره که یه معلم بالاشهر نشین میگیره.محله های گرونقیمت تهران رو تصور کنید .بینشون معلم هم هست دیگه .هر دو معلم .هر دو یک حقوق اما اختلاف سطح زندگی اصلا زمین تا اسمان.نمیخوام بگم بالاشهر نشین بودن امتیازه یا اون یکی بیکلاسه منظورم اینه چجوریه انقدر اختلاف مادی با یک حقوق ایجاد میشه.این همون بحثیه که دوستم میگفت.هر جور خرج کنی خدا هم همونجور روزی میرسونه.یا مثال دیگه ش راجع معتادها ازش پرسیدم یه معتاد روزی چقدر خرجشه .گفت بستگی داره ولی دیگه اونا که سنتی مصرف میکنن بکنار که هزینه شون پایینتره اما بقیه حداقل سی چهل تومن تا صد تومن.خرج متوسطه شونه.شغلی هم ندارن .همه شون هم دزدی نمیکنن که .معتاد نماز خون هم دیدم.که کارتن خواب بود.البته تازه نماز خون شده بود ولی دزد نبود.این بی انصافیه بگیم همه دزدی میکنن.خب این خرجشون چجوری میرسه.خیلی عجیبه.ماجرای چند روز پشت سر هم یکی از معتادها رو گفت دیدم واقعا این اعجاز خداونده ولی ما حواسمون نیست.
چرا جای دور بریم به برکت این دولت بنفش طی دو ساله گذشته میانگین همه ی وسایل زندگی ده برابر شده.از پراید ش بگیر تا قیمت نون و لباس و....اما حقوق کارمندا .بازنشسته ها کلا اونا که حقوق میگیرن حتی دوبرابر هم نشده حقوقا اما اگه توجه کنید سطح زندگی مردم تفاوت چندانی نکرده.اونا که گرفتار هستن قبلا هم گرفتار بودن.حالا تصور من لااقل اینه.
غرض اینکه این موارد رو ادم وقتی میبینه به نقش پررنگ خدا در روزی رسان بودنش بیشتر ایمان پیدا میکنه .برای من که دیدن این چیزها خیلی قویتر از برهانهای فلسفی و منطقیه.
مثالهای زیادی میشه زد که ادم میتونه با اون روشها حس کنه و بهش یقین کنه.
کلیپهایی که نشون میده چطور ادما از مرگ حتمی نجات پیدا میکنن.بطور واضح حضور نیروی غیبی ای رو که از ادما محافظت میکنن رو دارن نشون میدن.
در فیلمهای مستند حیات وحش ..و ...حرف زیاده.منم که گرم بشم زیاد حرف میزنم.ببخشید خلاصه شک کردن خیلی هم خوبه نگران نباشید.خخخ
دعا همیشه تاثیر داره .اگه قرار بود تاثیر نکنه همون یک شب هم نباید تاثیر میکرد چون قبل از اینکه کل ماده و جهان هستی خلق بشه همه ی وقایع با جزییاتش در لوح محفوظ ثبت شده و اساسا هیچ دعایی نباید مستجاب بشه.اما اینطور نیست و دعا های ما هم تاثیر داره.اما چطوری.
خداوند امر به دعا کرده و میدونه کی قراره دعا بکنه کی نکنه.و بر اساس همون مقدرات نوشته شده.لذا وقتی شما دعا میکنی اینطور نیست که خدا غافلگیر بشه بگه ای بابا اگه دعاش رو مستجاب کنم که همه چی بهم میخوره.و ملائک هم یه پاک کن و مداد دستشون باشه مدام تغییر بدن.اینطور نبوده وقتی شما دعایی میکنی و مستجاب میشه همین ماجرای دعا کردن شما از قبل برای خدا معلوم بود و خداوند موقع نوشتن تقدیر با حساب اینکه قراره دعایی بکنی و مستجاب بشه برات نوشته..حالا شاید بگی پس اگه اینطور باشه من چه دعا بکنم چه نکنم خدا میدونسته دیگه همه چی هم که نوشته شده چه کاریه حالا.جواب اینه اگه دعا نکنی خداوند مقدراتت رو بر اساس دعا نکردنت نوشته.یعنی ما اصلا کاری به پشت صحنه نداریم چیزی که وظیفه ی ماست اینه دعا کنیم و خدا هم خودش میدونه حالا یا از قبل نوشته یا هر چی به ما ربطی نداره.گفته دعا کنید ما هم میکنیم گفته مستجاب میکنم ما هم باور میکنیم.
شب ۲۷هم ممکنه شب قدر باشه.شب قدر یک شبه چند شب که نیست یه شبهایی رو در روایات گفتن احتمالش بیشتره که در این شبها باشه.لذا چند شب رو ما شب قدر در نظر میگیریم به این امید که یکی از این شبها شب قدر واقعی بوده باشه.
اما در خصوص دعا یه مطلبی رو بگم .دعا کردن فقط بخاطر استجابت نیست.ادم خوبه برای همه چیز دعا کنه حتی چیزهایی که میدونه داره و مشکلی در استجابتش نخواهد داشت.چون دعا بهانه ایه که بخودمون یاد اوری کنیم همه چیز همه ی خیرها همه ی داشته ها از خداست .گفتن نمک سفره تون رو هم از خدا بخوایید نمکی که قیمتی هم نداره .هدف اینه حواسمون باشه همه ی نعمتها از طرف خداست
در مورد استجابت دعا هم چه بسا اگه دعا هم نکنیم واقعا تغییری نکنه اگرچه همیشه اینطور نیست اما خیلی وقتها اگه ما دعا هم نمیکردیم همون میشد ولی ما فکر میکنیم بخاطر دعای ما بوده یا بخاطر نذر ما بوده ...مریضی داریم مثلا کلی نذر میکنیم دعا و توسل و خوب میشه.در حقیقت این بیمار از اولشم بنا نبود فوت کنه و خدا عمدا گفته دعا کنید که بفهمید اگه مریضتون خوب شد بخاطر تجهیزات بیمارستان و دکتر نبوده .گرچه وسیله بودن و بودنشون ضروری ولی این زنده موندن بیمار با اراده ی الهی بوده و الا بهترین بیمارستان و دکتر هم اگه مراجعه کرده بودیم بیمار خوب نمیشد.میخواییم خونه بخریم خب از قبل هم خداوند همه چیز رو محیا کرده بود که فلان شخص در فلان ساعت میره منزلی که برای خودشه ساکن میشه حتی اگه دعا نمیکردیم اما وقتی دعا میکنیم میگیم خدا دعامون رو مستجاب کرد و نذری اگه کرده باشیم ادا میکنیم که همین ماجرا خودش وسیله ایه برای کمال و تقرب.
گاهی وقتها هم واقعا بخاطر دعای ما خداوند در حوادث تغییراتی رو لحاظ میکنه.فردی خودسوزی کرده بود.نوجوانی بود میمیره و در عالمی که روح از بدنش خارج شده بود امام حسین ع رو میبینه که بهش میگه برگرد هنوز فرصت داری برو و تلاشت رو بکن.و دختر زنده میشه.حالا ماجرا رو از نگاه مادر این دختر اگه نگاه کنیم خدا میدونه مادر بیچاره طی اون چند ساعت که دختر رو به بیمارستان ببرند و بگن دخترت فوت شده این مدت چقدر دعا کرده و نذرو نیاز کرده.خداوند از قبل میدونست و بخاطر دعای مادر دختر رو عمری دوباره میده .همون زمان که مقدرات رو مینوشت قبل از خلقت جهان رو میگم.لذا مادر باید دعا و نذرش رو بکنه تا دختر زنده بشه.و الا یعنی اگه قرار نبود مادر دختر دعا کنه خب دیگه دختر رفته بود...
سلام
من یه جوابی میدم نمیدونم چقدر برای شما نمود داشته باشه.ولی اگه در نمازهامون توجه کنیم بمرور هر کدوم از اذکار نماز معانی جدیدی برامون خواهد داشت.نمیشه گفت باید توجه کنید خودتون متوجه میشید.همین الله اکبر رو وقتی ده ساله بودی یجور دیگه میفهمیدی.در بیست سالگی یجور دیگه در سی و چهل و...معنی الله اکبر خدا بزرگتر است نیست خیلی عمیقتره.سبحان الله که کلا پیچیده ست .نمیدونم شما چطوری معنا کردی که راحت به نظر رسیده ولی اگه روش فکر کنی و مطالعه کنی حقایقی جدید برات پیدا میشه و این روند هیچگاه متوقف نمیشه.
یکی از علما خواست بسم الله الرحمن الرحیم رو تفسیر کنه چهل شب منبر رفت به الرحمنش نرسید فقط در بسم الله مونده بود.
تکرار این اذکار اگه با توجه باشه برای فرد عمیقتر معنی میشه که خودش یعنی کمال
سلام.
حکم همونه که خودتونم میدونید.یعنی نباید اب یا غبار غلیظ به حلق بره.حالا اینکه با بخور این اتفاق میافته یا نه رو خودتون باید تشخیص بدید
سلام
گمونم منظور ایشون این بود که چرا اقدامی نمیکنند.
اگه حکومت اسلامیه باید همه جا اسلامی باشه اگه هم نیست که هیچی.اما در حکومت اسلامی حضرت علی گمونم یجور دیگه رفتار میکردن .نظر شما چیه؟!
سلام.
مگه میشه ادم همینجوری یقین به وجود خداوند داشته باشه.
البته اینکه بگیم یه خالقی هست شاید حالا خیلی سخت نباشه و قبول کنیم ولی این خدا دقیقا کجای عالم هستی هستش چیکاره ی عالمه .چقدر در زندگی روزمره دخیله.مثلا نمود توحید در بیماریها چیه نمود توحید در معاشرت مردمی چیه.و ...
انقدر بحث توحید سنگینه که جا داره ادم تمام عمرش رو صرف یاد گرفتن توحید بکنه .گرچه بازم کامل درک نمیکنه.
حالا در مسیر توحید و خدا شناسی نه تنها شک بلکه ممکنه ادم برعکس فکر کنه اصلا تصوراتش درست مخالف معارف توحیدی باشه.حتی ممکنه این باور اشتباه رو بیاد علنی مطرح کنه و ازش دفاع هم بکنه.چه اشکالی داره.اصلا جور دیگه ش قابل تصور نیست.حتی یک منبع پیدا نمیکنید که بتونید مباحث توحیدی رو از روی فقط حفظ کنید.چون حتما در بعضی مسائل مخالفینی داره.یعنی اگه مثلا کسی خیلی تلاش کنه مبادا یوقت تصور و باور اشتباهی براش ایجاد بشه برای همین بگه من میرم هر چی فلان عالم گفته رو حفظ میکنم بعنوان باور ، که عرض میکنم باز هم نمیتونه بدون احتمال خطا پیش بره شک که جای خود داره.
با دلایلی که تو کتابهای مدرسه نوشتن هم من فکر نمیکنم کسی خدا پرست بشه.من شخصا نسبت به برهان نظم هیچ تاثیر مثبتی نگرفتم یعنی حتی اگه بشه با اون روش ثابت کرد خدا هست برای من هیچ تاثیری نداره.یعنی باعث نمیشه ایمانم زیاد بشه.همینطور سایر دلایل که خدا رو اثبات میکنن.مثل برهان علیت .و غیره.
خداباوری و خداشناسی با این چیزا نمیشه.یعنی اینها بیشتر برای مناظره کردن با مخالفین کار برد داره نه بالا بردن ایمان قلبی .
لذا اگه شما میخوای خدا شناسی و توحیدت قوی بشه ببین خدا رو کجای زندگیت میتونی حس کنی .یعنی کجاها قشنگ میفهمی که خدا داره مدیریتت میکنه.خدا داره محافظت میکنه.خدا داره روزی میرسونه.منظورم کتابی نیستا .یعنی درک کنی
یه مثال بزنم.من در مورد بحث روزی خیلی دقت میکنم که چطوری خدا روزی رو کنترل میکنه اصلا یعنی چی.یه دوستی دارم از دوستان دوران مدرسه ست بنده خدا معتاد شده.گاهی صحبت میکنه ازش خیلی استفاده میکنم.خیلی حرفهای خوب و ارزشمند رو ادم میتونه از افرادی که ادعایی ندارن بشنون.دیدم یه پاکت سیگار وینیستون توماشینش گذاشته گفتم فلانی وضعت خوبه ها سیگار گرون قیمت میکشی.یه حرفی زد خیلی تاثیر گذار بود .گمونم اگه تو عمرم بیست تا جمله ی سرنوشت ساز و کلیدی شنیده باشم یکیش حرف همین دوستم بود که خیلی هم با یقین جواب داد.گفت به نظرم هر جور خرج کنی خدا هم همونجوری بهت روزی میرسونه.!!خیلی حرف ظریفی بود.بعدها فکر کردم بیشتر برام باز شد مطلب.فکر کردم یه معلم در شهری مثل تهران یه حقوق ثابتی داره دیگه.یعنی معلم جنوب شهر تهران یا حتی شهرهای حاشیه نشین و سطح پایین که جنوب و حاشیه تهران هستن هم همون حقوقی رو میگیره که یه معلم بالاشهر نشین میگیره.محله های گرونقیمت تهران رو تصور کنید .بینشون معلم هم هست دیگه .هر دو معلم .هر دو یک حقوق اما اختلاف سطح زندگی اصلا زمین تا اسمان.نمیخوام بگم بالاشهر نشین بودن امتیازه یا اون یکی بیکلاسه منظورم اینه چجوریه انقدر اختلاف مادی با یک حقوق ایجاد میشه.این همون بحثیه که دوستم میگفت.هر جور خرج کنی خدا هم همونجور روزی میرسونه.یا مثال دیگه ش راجع معتادها ازش پرسیدم یه معتاد روزی چقدر خرجشه .گفت بستگی داره ولی دیگه اونا که سنتی مصرف میکنن بکنار که هزینه شون پایینتره اما بقیه حداقل سی چهل تومن تا صد تومن.خرج متوسطه شونه.شغلی هم ندارن .همه شون هم دزدی نمیکنن که .معتاد نماز خون هم دیدم.که کارتن خواب بود.البته تازه نماز خون شده بود ولی دزد نبود.این بی انصافیه بگیم همه دزدی میکنن.خب این خرجشون چجوری میرسه.خیلی عجیبه.ماجرای چند روز پشت سر هم یکی از معتادها رو گفت دیدم واقعا این اعجاز خداونده ولی ما حواسمون نیست.
چرا جای دور بریم به برکت این دولت بنفش طی دو ساله گذشته میانگین همه ی وسایل زندگی ده برابر شده.از پراید ش بگیر تا قیمت نون و لباس و....اما حقوق کارمندا .بازنشسته ها کلا اونا که حقوق میگیرن حتی دوبرابر هم نشده حقوقا اما اگه توجه کنید سطح زندگی مردم تفاوت چندانی نکرده.اونا که گرفتار هستن قبلا هم گرفتار بودن.حالا تصور من لااقل اینه.
غرض اینکه این موارد رو ادم وقتی میبینه به نقش پررنگ خدا در روزی رسان بودنش بیشتر ایمان پیدا میکنه .برای من که دیدن این چیزها خیلی قویتر از برهانهای فلسفی و منطقیه.
مثالهای زیادی میشه زد که ادم میتونه با اون روشها حس کنه و بهش یقین کنه.
کلیپهایی که نشون میده چطور ادما از مرگ حتمی نجات پیدا میکنن.بطور واضح حضور نیروی غیبی ای رو که از ادما محافظت میکنن رو دارن نشون میدن.
در فیلمهای مستند حیات وحش ..و ...حرف زیاده.منم که گرم بشم زیاد حرف میزنم.ببخشید خلاصه شک کردن خیلی هم خوبه نگران نباشید.خخخ
سلام
دعا همیشه تاثیر داره .اگه قرار بود تاثیر نکنه همون یک شب هم نباید تاثیر میکرد چون قبل از اینکه کل ماده و جهان هستی خلق بشه همه ی وقایع با جزییاتش در لوح محفوظ ثبت شده و اساسا هیچ دعایی نباید مستجاب بشه.اما اینطور نیست و دعا های ما هم تاثیر داره.اما چطوری.
خداوند امر به دعا کرده و میدونه کی قراره دعا بکنه کی نکنه.و بر اساس همون مقدرات نوشته شده.لذا وقتی شما دعا میکنی اینطور نیست که خدا غافلگیر بشه بگه ای بابا اگه دعاش رو مستجاب کنم که همه چی بهم میخوره.و ملائک هم یه پاک کن و مداد دستشون باشه مدام تغییر بدن.اینطور نبوده وقتی شما دعایی میکنی و مستجاب میشه همین ماجرای دعا کردن شما از قبل برای خدا معلوم بود و خداوند موقع نوشتن تقدیر با حساب اینکه قراره دعایی بکنی و مستجاب بشه برات نوشته..حالا شاید بگی پس اگه اینطور باشه من چه دعا بکنم چه نکنم خدا میدونسته دیگه همه چی هم که نوشته شده چه کاریه حالا.جواب اینه اگه دعا نکنی خداوند مقدراتت رو بر اساس دعا نکردنت نوشته.یعنی ما اصلا کاری به پشت صحنه نداریم چیزی که وظیفه ی ماست اینه دعا کنیم و خدا هم خودش میدونه حالا یا از قبل نوشته یا هر چی به ما ربطی نداره.گفته دعا کنید ما هم میکنیم گفته مستجاب میکنم ما هم باور میکنیم.
شب ۲۷هم ممکنه شب قدر باشه.شب قدر یک شبه چند شب که نیست یه شبهایی رو در روایات گفتن احتمالش بیشتره که در این شبها باشه.لذا چند شب رو ما شب قدر در نظر میگیریم به این امید که یکی از این شبها شب قدر واقعی بوده باشه.
اما در خصوص دعا یه مطلبی رو بگم .دعا کردن فقط بخاطر استجابت نیست.ادم خوبه برای همه چیز دعا کنه حتی چیزهایی که میدونه داره و مشکلی در استجابتش نخواهد داشت.چون دعا بهانه ایه که بخودمون یاد اوری کنیم همه چیز همه ی خیرها همه ی داشته ها از خداست .گفتن نمک سفره تون رو هم از خدا بخوایید نمکی که قیمتی هم نداره .هدف اینه حواسمون باشه همه ی نعمتها از طرف خداست
در مورد استجابت دعا هم چه بسا اگه دعا هم نکنیم واقعا تغییری نکنه اگرچه همیشه اینطور نیست اما خیلی وقتها اگه ما دعا هم نمیکردیم همون میشد ولی ما فکر میکنیم بخاطر دعای ما بوده یا بخاطر نذر ما بوده ...مریضی داریم مثلا کلی نذر میکنیم دعا و توسل و خوب میشه.در حقیقت این بیمار از اولشم بنا نبود فوت کنه و خدا عمدا گفته دعا کنید که بفهمید اگه مریضتون خوب شد بخاطر تجهیزات بیمارستان و دکتر نبوده .گرچه وسیله بودن و بودنشون ضروری ولی این زنده موندن بیمار با اراده ی الهی بوده و الا بهترین بیمارستان و دکتر هم اگه مراجعه کرده بودیم بیمار خوب نمیشد.میخواییم خونه بخریم خب از قبل هم خداوند همه چیز رو محیا کرده بود که فلان شخص در فلان ساعت میره منزلی که برای خودشه ساکن میشه حتی اگه دعا نمیکردیم اما وقتی دعا میکنیم میگیم خدا دعامون رو مستجاب کرد و نذری اگه کرده باشیم ادا میکنیم که همین ماجرا خودش وسیله ایه برای کمال و تقرب.
گاهی وقتها هم واقعا بخاطر دعای ما خداوند در حوادث تغییراتی رو لحاظ میکنه.فردی خودسوزی کرده بود.نوجوانی بود میمیره و در عالمی که روح از بدنش خارج شده بود امام حسین ع رو میبینه که بهش میگه برگرد هنوز فرصت داری برو و تلاشت رو بکن.و دختر زنده میشه.حالا ماجرا رو از نگاه مادر این دختر اگه نگاه کنیم خدا میدونه مادر بیچاره طی اون چند ساعت که دختر رو به بیمارستان ببرند و بگن دخترت فوت شده این مدت چقدر دعا کرده و نذرو نیاز کرده.خداوند از قبل میدونست و بخاطر دعای مادر دختر رو عمری دوباره میده .همون زمان که مقدرات رو مینوشت قبل از خلقت جهان رو میگم.لذا مادر باید دعا و نذرش رو بکنه تا دختر زنده بشه.و الا یعنی اگه قرار نبود مادر دختر دعا کنه خب دیگه دختر رفته بود...
صفحه‌ها