زندگی یه جریانی داره که باید پیداش کنی و متوجه بشی و خودت رو رها کنی در جریانش.هر کاری جز اون جریان اصلی که بکنی بیفایدست و فقط انرژیت رو میگیره.حتی دعا کردن .
یوقتهایی ادم خودش میفهمه این خواسته ی من شدنی نیست یعنی اصلا انگار میخوام یه اتفاق دیگه رو زورکی بیارم وسط جریان زندگی خودم..نمیشه.دیدی تلوزیون سیل رو نشون میده.همه از مسیرش فرار میکنن.سیلم هر چی که سر راهش باشه رو میبره و وسایل اطراف هم کاری نداره.زندگی هر کس هم همینطوره.یوقتی میخواد یکسی رو وارد زندگیت کنی ولی نمیشه نه مسیر زندگی تو اجازه میده اون بیاد و نه مسیر زندگی اون به مسیر تو میخوره.نمیشه اخرشم مجبور میشی رها کنی.سر کاری میخوای بری یا رشته ی تحصیلی خاصی دوست داری بری .بعضیا زندگیشون رو حروم میکنن که بازیگر بشن.بعضیا سالها اوارگی میکشن که برن اروپا بعضیا زور میزنن پولدار بشن.همیشه ارام باش بذار همه چی همونجور پیش بره که باید بره .نگاه به حرف بعضی از این ادمای جوگیر شده نگاه نکن.که میگن تو فقط چشمات رو ببند و به رویاهات فکر کن تو میتونی تو فلانی.نه این حرفا نیست.سهم هر کس از زندگی مشخصه مسیرش مشخصه اتفاقات زندگی از قبل نوشته شده.قبل از اینکه شما یا حتی پدر مادرت اصلا متولد شده باشن خداوند تمام زندگی شما رو از قبل میدونه و نوشته و مو بمو هم اجرا میشه.همونطور که برای دهها نسل بعدشما رو نوشته و همونم خواهد شد.
رفتن به حوزه برای همه خوشبختی نمیاره.برای خیلیها باعث گرفتاری میشه.بعضیا اگه حوزه نرن موفقترن..بعضیها بخاطر تقواشون بهتره در دانشگاه درس بخونن که برای جامعه مفیدتر باشن یکار تخصصی داشته باشن و خدمت کنند.ولی خب ممکن هم هست قسمت شما حوزه باشه اما همینکه الان برات راهش باز شده همونو برو شاید اینده عوض بشه و همیشه راضی باش.خدا بهترین حالت رو خودش برات نوشته سعی نکن عوضش کنی که نمیتونی .
وسواس از کجا میاد.برای درمانش اول باید بشناسیم دیگه.
قطعا نیرویی که باعث میشه ادم دچار وسواس بشه نفس نیست.چون لذتی که نداره..عقل هم نیست..فقط یک حسه.نوعی حس که میگه هنوز کافی نیست باید بازم بشوری یا درست تلفظ نکردی یبار دیگه قشنگ ظالین با مد چهار انگشت باید بکشی ضاد ش هم از باید دقت کنی سمت چپ زبانت بخوره به دندان اسیا و نیش و......نه نشد یبار دیگه زبان به دندان نیش نرسید ..
این یک حسه که میگه یبار نشد از اول ..
اما حس چیه .چرا همچین میکنه و بازی در میاره .چرا حس بقیه اذیت نمیکنه .
جواب اینه حس مربوط به انسان باید باشه و درستش هم اینه که اذیت نکنه یبار اب ریختی تموم شد .اصلا به حس مربوط نیست بیخودی دخالت میکنه.که علتش اینه گاهی اوقات شیطان میتونه بره به سیستم احساسات و خیال و وهم انسان نفوذ کنه بزنه همه چی بهم بریزه.صدای تقلبی میشنوه مثلا.تصاویری میبینه که اصلا وجود خارجی نداره.الکی غمگین میشه.حالش خوب بودا یدفعه قاطی میکنه انگار زندگیش رو همین الان به اتیش کشیدن.میره تو عالم غم دیگه هم به این سادگیا بیرون نمیاد.یاد بدبختی های خودش مادرش پدرش همسایه ش خاطرات پسرعموش از بیست سال پیش که غم انگیز بود.همه رو مرور میکنه .که اقایون میگن افسردگی.یوقتهایی هم بیجهت ادم حس میکنه نشد.یبار دیگه باید انجام بده.یا افکارش وسواسی میشه.نمیتونه فکر کنه.نیت نمیتونه بکنه ده بار میگه نماز صبح دو رکعت واجب تا میخواد الله اکبر بگه شک میکنه که گفتم واجبه ...نکنه نیت ادا بودنش رو نکردم و...در حالی که اصلا در نیت این حرفا نیست.پس کار شیطانه .نفوذ میکنه به وهم و خیال و اذیت میکنه.حالا چه نفعی میبره از این کار.نفعش اینه قراره طرف دو رکعت نماز بخونه با خدا حرف بزنه رازو نیاز کنه توجه کنه اما حواسش همش تو دهنشه که زبانش چطوری داره میچرخه.یا قراره لباسش رو اب بکشه که تمیز بشه یبار بچلونه زیر شیر تمومه ولی دو ساعت مشغول میشه از کاراش میمونه با شوهرش دعواش میشه سر اب بازی و وقتش رو بیجهت میگیره.و..میخواد پنج دقیقه بره غسل کنه بیاد از دو ساعت قبل اذان صبح میره تو حموم طرف چپ رو میخواد بشوره میگه نه گوشم شسته نشد انگار دوباره برمیگرده از سر شروع میکنه .و...تا اذان میگه و ایشون هنوز جنبه ....
شیطانه دیگه.اخرشم گاهی اوقات کار به جاهای باریک میکشه.
چند راه حل داره.
اول اینکه یمدت تصمیم بگیره همه ی نمازاش رو اشتباه بخونه گناهشم من گردن میگیرم.یعنی همون بار اول هر چی قرائت به زبانش اومد درست بدونه و رد بشه اگه هم بدلش ننشست بگه گناهش گردن فلانی اصلا میخوام باطل بشه نمازم.
واقعا یه راهش اینه.میخواد غسل کنه یبار انجام بده اگه بدلش ننشست بگه همینه که هست اینبار میخوام غسلم باطل بشه ببینم چی میشه.
اینو اساتید میگن حرف بنده نیست.میگن یکبار متعارف که انجام دادید رد بشید غلط هم بود بگید طوری نیست میخوام اینبار اینجوری انجام بدم
راه حل دومش استعاذه کردنه.مدام بگه اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.یا سوره ی ناس و فلق رو زیاد بخونه .بسم الله بگه.لاحول ولاقوه الا بالله بگه.در واقع مثل وقتیه که در موقعیت گناه قرار گرفته باشیم باید بخدا پناه ببریم دیگه.
راه حل بعدی کمک گرفتن از اطرافیانه.یبار وضو بگیره به همسرش بگه همینجا وایسا ببین هر وقت دیدی بیخودی دارم طولش میدم بهم بگو.یا نگاه کنه ببینه دیگران چیکار میکنن مثل اونا رفتار کنه.
و اینم توجه داشته باشید که شیطان برای هر کس نمیتونه وسواس شدید ایجاد کنه.اگه خیلی شدید وسواستون معناش اینه شیطان زیادی بهتون نفوذ کرده یعنی نشانه های دیگه ای هم حتما از حضور شیطان خواهید دید .مثلا اضطراب .ترس.غم افسردگی.یاس و هر حس بیجا که قائدتا نباید باشه و هست..
بطور کلی باید با انجام کارهایی که باعث نورانیت میشه خودتون رو قوی کنید.مثلا تا جایی که مقدوره با مردم باشید و باز تاجایی که میتونید توجه ها رو بخودتون جلب کنید که خیلی کمک میکنه برای تقویت هاله و قوی شدن شما .در جمع صحبت کنید .خاطره تعریف کنید.بخندونید.یجور که نگاهها سمت شما باشه.از موسیقی و افکار منفی و تنهایی دوری کنید.از رنگ مشکی کمتر استفاده کنید.استفاده از عطر و ادکلن و معطر نگه داشتن بدن و منزل خیلی خوبه.دائم الذکر بودن.و قویترین اعمال همین نماز قران روزه و خصوصا روضه رفتن وگریه کردن برای امام حسینه که قیامتیه ...اگه نشد روضه برید زیارت عاشورا بخونید.و....
این سوالها چیه.اصلا بهش فکر نکنید.اینکه میگن مانع مثلا رنگ روغن نزده باشید به دستتون .قیر نچسبیده باشه.چسب قطره ای نچسبیده باشه.و ...
اگه استخر رفتید یه شیرجه میزنید میشه غسل.
اگه حمام خونه بودو بدن نجس نبود همون اول که بدن خشکه سروگردن خیس میشه بعد راست بعد چپ و تمام.عرض کردم خشک چون وقتی خشک باشه راحتتر متوجه میشید که اب به همه جا رسیده.
یا اب رو کمی داغتر یا سردتر بکنید که حس کنید و مطمامن بشید.یه غسل روی هم رفته یک الی دو دقیقه زمان نیازه و اب هم یک تشت کافیه.
اونچیزا رو که که سوال کردید رو اصلا فراموش کنید.
فقط در صورتی که قبل از حمام با رنگ چسب و غیر کار کرده باشید یه بار اجمالا نگاه میکنید اگه چیزی نبود تمامه.دیگه لازم نیست سانت به سانت رو بررسی کنید.
بعد یچیز بگم که کلا موضوع رو درست درک کنید.خدا از ما خواسته چیکار کنیم.؟! وقتی غسلی واجب میشه در واقع خدا میخواد بگه برید حموم .همین.خدا که نمیخواد مچ گیری کنه که تو چرا در فلان محل از بدنت یک نقطه ی کور بود و اب بهش نرسید .چرا جوهر خودکارت انقدر غلیظ بود که مانع شد....هدف حمام رفتنه.سرو گردن و راستو چپ هم برای یه نظم دادنه.چه بسا امام عصر که تشریف اوردن بگن اقا فقط برید حمام بیایید.چون این شکل از غسل کردن هم اسناد درست و درمانی هم نداره.درسته شیعه و سنی همینجوری غسل میکنند ولی هیچ کدوم از مراجع نمیتونن قسم حضرت عباسی بخورن که پیغمبر هم همینجوری غسل میکرد.طبق فتاوای گذشتگان اینجور نقل شده.خیلی سخت گیری کردن اصلا درست نیست.کار شیطانه.
یوقت میبینی مثلا یربع مونده نماز قضا بشه فرصت داره بره حمام بیاد ولی انقدر تو حمام اببازی میکنه که مثلا غسل کنه که نماز قضا میشه.بلی از حموم میاد بیرون میگه الحمد لله غسلمون درست بود.دیگه نمیگه نماز واجبم بخاطر بازی کردن با اب ّه بهانه ی غسل قضا شد کار شیطانه یقینا..
فقط یه نکته ای رو اضافه کنم واون بحث مقدراته.همه ی حرفهای اقای مصطفوی درست بود و ضمن تایید اونها میخوام بگم نیم نگاهی هم به بحث مقدرات اگه داشته باشیم بطور اتوماتیک همه چی حل میشه و ارام میشی دوست عزیز.
ببین از چشم زخم نوشتی و ایشون هم راه در امان ماندن از چشم زخم رو نوشت.شما یا به صحبتهای ایشون توجه میکنی و مثلا دیکه چشم نمیخوری یا نمیتونی به دستورات ایشون عمل کنی و فردا چشم میخوری مثلا.
یا انقدر از کرونا میترسی که گرفتارش میشی(از اونا که اصلا علائمی نداره و خودش خوب میشه)یا افکارت رو درست میکنی و همون کرنای ضعیف رو هم نمیگیری.بالاخره همه ی این صحبتها دو حالت داره و شما یا من یا هر کس دیگه نهایتا یک حالت سرش میاد دیگه که من میخوام عرض کنم اون یک حالت از قبل مشخصه .خیلی نگران نباشیم.تمام زندگی وسیله هاییه از قبل پیش بینی شده.ما الکی حرص میخوریم الکی ناراحت و خوشحال میشیم.خود خداوند میگه ما همه چی رو در کتاب مبین نوشتیم و جالبه که بعدش میگه میدونید چرا گفتم همه چیو نوشتیم .برای اینکه بخاطر هر چی از دست میدید غصه نخورید یا اگه چیزی دستتون اومد خوشحال نشید.
یعنی ارامش بهترین و عاقلانه ترین کاریه که در دنیا میشه کرد.شما اگه همش نگران چیزی هستی و میترسی سرت بیاد و اخرشم میاد فکر نکن شما مقصری .نه اون اتفاق باید میافتاده و ابزارش هم همین فکر کردن و نگرانی شما بوده .
گمونم اگه اقای مصطفوی بخونه تایید کنه این حرف رو .حالا شابد برای شما که سوال پرسیدی قانع کننده نباشه ولی همینه .اصلا جز این قابل تصور نیست.تمام وقایع از قبل ثبت و نوشته شده و یک قلمش رو نمیشه جابجا کرد.
خلاصه اینکه چه نگران باشی چه نباشی اونی که باید بشه میشه..ارام باش رفیق
سلام
ظاهرا نوجوان هستید.یه چیزی میگم همیشه یادت نگهدار چون خیلی جاها بدردت میخوره.
زندگی یه جریانی داره که باید پیداش کنی و متوجه بشی و خودت رو رها کنی در جریانش.هر کاری جز اون جریان اصلی که بکنی بیفایدست و فقط انرژیت رو میگیره.حتی دعا کردن .
یوقتهایی ادم خودش میفهمه این خواسته ی من شدنی نیست یعنی اصلا انگار میخوام یه اتفاق دیگه رو زورکی بیارم وسط جریان زندگی خودم..نمیشه.دیدی تلوزیون سیل رو نشون میده.همه از مسیرش فرار میکنن.سیلم هر چی که سر راهش باشه رو میبره و وسایل اطراف هم کاری نداره.زندگی هر کس هم همینطوره.یوقتی میخواد یکسی رو وارد زندگیت کنی ولی نمیشه نه مسیر زندگی تو اجازه میده اون بیاد و نه مسیر زندگی اون به مسیر تو میخوره.نمیشه اخرشم مجبور میشی رها کنی.سر کاری میخوای بری یا رشته ی تحصیلی خاصی دوست داری بری .بعضیا زندگیشون رو حروم میکنن که بازیگر بشن.بعضیا سالها اوارگی میکشن که برن اروپا بعضیا زور میزنن پولدار بشن.همیشه ارام باش بذار همه چی همونجور پیش بره که باید بره .نگاه به حرف بعضی از این ادمای جوگیر شده نگاه نکن.که میگن تو فقط چشمات رو ببند و به رویاهات فکر کن تو میتونی تو فلانی.نه این حرفا نیست.سهم هر کس از زندگی مشخصه مسیرش مشخصه اتفاقات زندگی از قبل نوشته شده.قبل از اینکه شما یا حتی پدر مادرت اصلا متولد شده باشن خداوند تمام زندگی شما رو از قبل میدونه و نوشته و مو بمو هم اجرا میشه.همونطور که برای دهها نسل بعدشما رو نوشته و همونم خواهد شد.
رفتن به حوزه برای همه خوشبختی نمیاره.برای خیلیها باعث گرفتاری میشه.بعضیا اگه حوزه نرن موفقترن..بعضیها بخاطر تقواشون بهتره در دانشگاه درس بخونن که برای جامعه مفیدتر باشن یکار تخصصی داشته باشن و خدمت کنند.ولی خب ممکن هم هست قسمت شما حوزه باشه اما همینکه الان برات راهش باز شده همونو برو شاید اینده عوض بشه و همیشه راضی باش.خدا بهترین حالت رو خودش برات نوشته سعی نکن عوضش کنی که نمیتونی .
ان شاالله همونجور که دوست داری زندگی کنی
وسواس از کجا میاد.برای درمانش اول باید بشناسیم دیگه.
قطعا نیرویی که باعث میشه ادم دچار وسواس بشه نفس نیست.چون لذتی که نداره..عقل هم نیست..فقط یک حسه.نوعی حس که میگه هنوز کافی نیست باید بازم بشوری یا درست تلفظ نکردی یبار دیگه قشنگ ظالین با مد چهار انگشت باید بکشی ضاد ش هم از باید دقت کنی سمت چپ زبانت بخوره به دندان اسیا و نیش و......نه نشد یبار دیگه زبان به دندان نیش نرسید ..
این یک حسه که میگه یبار نشد از اول ..
اما حس چیه .چرا همچین میکنه و بازی در میاره .چرا حس بقیه اذیت نمیکنه .
جواب اینه حس مربوط به انسان باید باشه و درستش هم اینه که اذیت نکنه یبار اب ریختی تموم شد .اصلا به حس مربوط نیست بیخودی دخالت میکنه.که علتش اینه گاهی اوقات شیطان میتونه بره به سیستم احساسات و خیال و وهم انسان نفوذ کنه بزنه همه چی بهم بریزه.صدای تقلبی میشنوه مثلا.تصاویری میبینه که اصلا وجود خارجی نداره.الکی غمگین میشه.حالش خوب بودا یدفعه قاطی میکنه انگار زندگیش رو همین الان به اتیش کشیدن.میره تو عالم غم دیگه هم به این سادگیا بیرون نمیاد.یاد بدبختی های خودش مادرش پدرش همسایه ش خاطرات پسرعموش از بیست سال پیش که غم انگیز بود.همه رو مرور میکنه .که اقایون میگن افسردگی.یوقتهایی هم بیجهت ادم حس میکنه نشد.یبار دیگه باید انجام بده.یا افکارش وسواسی میشه.نمیتونه فکر کنه.نیت نمیتونه بکنه ده بار میگه نماز صبح دو رکعت واجب تا میخواد الله اکبر بگه شک میکنه که گفتم واجبه ...نکنه نیت ادا بودنش رو نکردم و...در حالی که اصلا در نیت این حرفا نیست.پس کار شیطانه .نفوذ میکنه به وهم و خیال و اذیت میکنه.حالا چه نفعی میبره از این کار.نفعش اینه قراره طرف دو رکعت نماز بخونه با خدا حرف بزنه رازو نیاز کنه توجه کنه اما حواسش همش تو دهنشه که زبانش چطوری داره میچرخه.یا قراره لباسش رو اب بکشه که تمیز بشه یبار بچلونه زیر شیر تمومه ولی دو ساعت مشغول میشه از کاراش میمونه با شوهرش دعواش میشه سر اب بازی و وقتش رو بیجهت میگیره.و..میخواد پنج دقیقه بره غسل کنه بیاد از دو ساعت قبل اذان صبح میره تو حموم طرف چپ رو میخواد بشوره میگه نه گوشم شسته نشد انگار دوباره برمیگرده از سر شروع میکنه .و...تا اذان میگه و ایشون هنوز جنبه ....
شیطانه دیگه.اخرشم گاهی اوقات کار به جاهای باریک میکشه.
چند راه حل داره.
اول اینکه یمدت تصمیم بگیره همه ی نمازاش رو اشتباه بخونه گناهشم من گردن میگیرم.یعنی همون بار اول هر چی قرائت به زبانش اومد درست بدونه و رد بشه اگه هم بدلش ننشست بگه گناهش گردن فلانی اصلا میخوام باطل بشه نمازم.
واقعا یه راهش اینه.میخواد غسل کنه یبار انجام بده اگه بدلش ننشست بگه همینه که هست اینبار میخوام غسلم باطل بشه ببینم چی میشه.
اینو اساتید میگن حرف بنده نیست.میگن یکبار متعارف که انجام دادید رد بشید غلط هم بود بگید طوری نیست میخوام اینبار اینجوری انجام بدم
راه حل دومش استعاذه کردنه.مدام بگه اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.یا سوره ی ناس و فلق رو زیاد بخونه .بسم الله بگه.لاحول ولاقوه الا بالله بگه.در واقع مثل وقتیه که در موقعیت گناه قرار گرفته باشیم باید بخدا پناه ببریم دیگه.
راه حل بعدی کمک گرفتن از اطرافیانه.یبار وضو بگیره به همسرش بگه همینجا وایسا ببین هر وقت دیدی بیخودی دارم طولش میدم بهم بگو.یا نگاه کنه ببینه دیگران چیکار میکنن مثل اونا رفتار کنه.
و اینم توجه داشته باشید که شیطان برای هر کس نمیتونه وسواس شدید ایجاد کنه.اگه خیلی شدید وسواستون معناش اینه شیطان زیادی بهتون نفوذ کرده یعنی نشانه های دیگه ای هم حتما از حضور شیطان خواهید دید .مثلا اضطراب .ترس.غم افسردگی.یاس و هر حس بیجا که قائدتا نباید باشه و هست..
بطور کلی باید با انجام کارهایی که باعث نورانیت میشه خودتون رو قوی کنید.مثلا تا جایی که مقدوره با مردم باشید و باز تاجایی که میتونید توجه ها رو بخودتون جلب کنید که خیلی کمک میکنه برای تقویت هاله و قوی شدن شما .در جمع صحبت کنید .خاطره تعریف کنید.بخندونید.یجور که نگاهها سمت شما باشه.از موسیقی و افکار منفی و تنهایی دوری کنید.از رنگ مشکی کمتر استفاده کنید.استفاده از عطر و ادکلن و معطر نگه داشتن بدن و منزل خیلی خوبه.دائم الذکر بودن.و قویترین اعمال همین نماز قران روزه و خصوصا روضه رفتن وگریه کردن برای امام حسینه که قیامتیه ...اگه نشد روضه برید زیارت عاشورا بخونید.و....
شستن سر هم فرق و جلو نداره سر و گردن رو بشورید.فقط بعضی از اقایون فرمودن از بالا به پایین اب ریخته بشه.یعنی همون جور که اب دوش میاد دیگه
سلام.
این سوالها چیه.اصلا بهش فکر نکنید.اینکه میگن مانع مثلا رنگ روغن نزده باشید به دستتون .قیر نچسبیده باشه.چسب قطره ای نچسبیده باشه.و ...
اگه استخر رفتید یه شیرجه میزنید میشه غسل.
اگه حمام خونه بودو بدن نجس نبود همون اول که بدن خشکه سروگردن خیس میشه بعد راست بعد چپ و تمام.عرض کردم خشک چون وقتی خشک باشه راحتتر متوجه میشید که اب به همه جا رسیده.
یا اب رو کمی داغتر یا سردتر بکنید که حس کنید و مطمامن بشید.یه غسل روی هم رفته یک الی دو دقیقه زمان نیازه و اب هم یک تشت کافیه.
اونچیزا رو که که سوال کردید رو اصلا فراموش کنید.
فقط در صورتی که قبل از حمام با رنگ چسب و غیر کار کرده باشید یه بار اجمالا نگاه میکنید اگه چیزی نبود تمامه.دیگه لازم نیست سانت به سانت رو بررسی کنید.
بعد یچیز بگم که کلا موضوع رو درست درک کنید.خدا از ما خواسته چیکار کنیم.؟! وقتی غسلی واجب میشه در واقع خدا میخواد بگه برید حموم .همین.خدا که نمیخواد مچ گیری کنه که تو چرا در فلان محل از بدنت یک نقطه ی کور بود و اب بهش نرسید .چرا جوهر خودکارت انقدر غلیظ بود که مانع شد....هدف حمام رفتنه.سرو گردن و راستو چپ هم برای یه نظم دادنه.چه بسا امام عصر که تشریف اوردن بگن اقا فقط برید حمام بیایید.چون این شکل از غسل کردن هم اسناد درست و درمانی هم نداره.درسته شیعه و سنی همینجوری غسل میکنند ولی هیچ کدوم از مراجع نمیتونن قسم حضرت عباسی بخورن که پیغمبر هم همینجوری غسل میکرد.طبق فتاوای گذشتگان اینجور نقل شده.خیلی سخت گیری کردن اصلا درست نیست.کار شیطانه.
یوقت میبینی مثلا یربع مونده نماز قضا بشه فرصت داره بره حمام بیاد ولی انقدر تو حمام اببازی میکنه که مثلا غسل کنه که نماز قضا میشه.بلی از حموم میاد بیرون میگه الحمد لله غسلمون درست بود.دیگه نمیگه نماز واجبم بخاطر بازی کردن با اب ّه بهانه ی غسل قضا شد کار شیطانه یقینا..
سلام
اقای مصطفوی قشنگ جواب دادن.جالب و کامل بود
فقط یه نکته ای رو اضافه کنم واون بحث مقدراته.همه ی حرفهای اقای مصطفوی درست بود و ضمن تایید اونها میخوام بگم نیم نگاهی هم به بحث مقدرات اگه داشته باشیم بطور اتوماتیک همه چی حل میشه و ارام میشی دوست عزیز.
ببین از چشم زخم نوشتی و ایشون هم راه در امان ماندن از چشم زخم رو نوشت.شما یا به صحبتهای ایشون توجه میکنی و مثلا دیکه چشم نمیخوری یا نمیتونی به دستورات ایشون عمل کنی و فردا چشم میخوری مثلا.
یا انقدر از کرونا میترسی که گرفتارش میشی(از اونا که اصلا علائمی نداره و خودش خوب میشه)یا افکارت رو درست میکنی و همون کرنای ضعیف رو هم نمیگیری.بالاخره همه ی این صحبتها دو حالت داره و شما یا من یا هر کس دیگه نهایتا یک حالت سرش میاد دیگه که من میخوام عرض کنم اون یک حالت از قبل مشخصه .خیلی نگران نباشیم.تمام زندگی وسیله هاییه از قبل پیش بینی شده.ما الکی حرص میخوریم الکی ناراحت و خوشحال میشیم.خود خداوند میگه ما همه چی رو در کتاب مبین نوشتیم و جالبه که بعدش میگه میدونید چرا گفتم همه چیو نوشتیم .برای اینکه بخاطر هر چی از دست میدید غصه نخورید یا اگه چیزی دستتون اومد خوشحال نشید.
یعنی ارامش بهترین و عاقلانه ترین کاریه که در دنیا میشه کرد.شما اگه همش نگران چیزی هستی و میترسی سرت بیاد و اخرشم میاد فکر نکن شما مقصری .نه اون اتفاق باید میافتاده و ابزارش هم همین فکر کردن و نگرانی شما بوده .
گمونم اگه اقای مصطفوی بخونه تایید کنه این حرف رو .حالا شابد برای شما که سوال پرسیدی قانع کننده نباشه ولی همینه .اصلا جز این قابل تصور نیست.تمام وقایع از قبل ثبت و نوشته شده و یک قلمش رو نمیشه جابجا کرد.
خلاصه اینکه چه نگران باشی چه نباشی اونی که باید بشه میشه..ارام باش رفیق
صفحه‌ها