مطالب دوستان یگانه پور حسین

تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 03 فرو, 1401 نفوذ در قلوب دیگران
یا حسین: با سلام و ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی برای این که محبت فردی در دل دیگری قرار بگیرد نیاز است فرد تکنیک هایی را برای علاقه مندی طرف مقابل به خود را فرا گیرد و بداند و نمی توان تنها به دعا اکتفا نمود. بی شک دعا تاثیر به سزایی دارد اما فرد نیز باید برای رسیدن به این هدف تلاش کند چنا که خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:  وَ أَنْ لَیْسَ لِْلإِنْسانِ إِلاّ ما سَعی وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُری. (النّجم: 39 و 40)؛ و نیست از برای انسان مگر کوشش و تلاشی که انجام داده است و قطعاً ثمره کوشش و تلاش خود را خواهد دید. با فرض اینکه بین دختر و پسر تمام معیارهای هم کفو بودن فراهم باشد در این صورت باید چند نکته را مورد عنایت خود قرار دهد: اولا: میزان علاقه خود به دختر را باید بسنجید و سپس برای جلب این  محبت تلاش و دعا کنید؛ زیرا اگر کسی هیچ علاقه ای به دختری ندارد و تنها به سبب برخی رودرباسی ها یا سنت های غلط ناچار است با دختری ازدواج کند که پدر و مادر یا دیگران را خشنود کند، جلب این محبت خطا و بی گمان زندگی را به مشکل خواهند رساند. ثانیا: در صورت علاقه به دختر و تنها از این جهت که محبت قلبیت به او اضافه شود آیات و دعاهایی در منابع حدیثی وجود دارد که محتوای آنها در جلب و زیاد شدن محبت تاثیر دارد. در ادمه به برخی از آنها اشاره می کنیم: ۱. دعای سریع الاجابه اشاره نمود که بسیار مجرب و تاثیر گذار است. در برخی سایت های معتبر نیز دعاهایی را معرفی نموده اند که می توانید رجوع کنید.  ۲. قرائت زیاد این آیه نیز می تواند تاثیر زیادی در رفع این دلهره گی و جلب محبت طرف مقابل در دل شما داشته باشد: وَ ذَا النُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى فِى الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَكَ اِنّى كُنْتُ مِنَ الظّالِمينَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِى الْمُؤْمِنينَ. ۳. ذکر زیاد یا ودود را نیز برخی برای این محبت سفارش کرده اند که ۷۰۰ مرتبه این ذکر گفته شود. ۴. این آیات نیز هر کدام ۱۰ مرتبه بعد نماز صبح تاثیر گذار است: یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ) سوره البقره آیه (۱۶۵) (قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ)سوره ال عمران آیه (۳۱) (إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِیفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِین)َ سوره الانعام آیه (۷۹) وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مَا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ سوره الأنفال آیه (۶۳) وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی ۖ فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مَکِینٌ أَمِینٌ) سوره یوسف آیه (۵۴)   در پایان لازم است این نکته را نیز تصریح نمود که دعا تنها بخشی از جلبرمحبت است و خود نیز باید در این راه تلاش کنید و بهتر است در این راه با فردی مشاور و روان شناس اسلامی ارتباط و دستورالعمل هایی نیز از وی بگیرید.  شماره تلفن جهت مشاوره: 02537830959 02532962008      
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 01 فرو, 1401 فرق دین اسلام و دین های دیگه چیست
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی درباره برتری دین اسلام بر دیگر ادیان الهی به صورت کلی باید گفت: تحریف نشدن قرآن، داشتن سند و تاریخ معتبر برای اسلام، جامعیت و هماهنگی تعالیم اسلام با عقل سلیم از جمله دلایل برتری این دین بر دیگر ادیان الهی است. برای بهتر روشن شدن این دلایل که برخی عقلی و برخی نقلی و قرآنی است به صورت کامل به آنها اشاره می کنیم تا ابعاد این برتری بهتر نمایان شود: اولاً: ادیان الهی به غیر از اسلام امروزه نارسایی های فراوانی دارد و نمی تواند پاسخ گوی همه مسائل دینی و اعتقادی روز جهان باشد. در ادیان الهی امروزه آموزه هایی وجود دارد که قابل پذیرش نیست و خلاف عقل و منطق است و نمی تواند بیان کننده کامل تعالیم الهی باشد. انجیل کنونی به قدری دچار تناقض گویی محتوایی و تحریف کلیسایی شده است که در بیشتر آموزه های آن انحراف به وضوح قابل مشاهده است مانند تثلیث و جسمانیت قائل شدن برای خداوندگان؛ علاوه بر اینکه کتاب انجیل متواتر نیست و سند قطعی ندارد و مشخص نیست از کیست؟ برخی آن را از آموزه های پولس می دانند. نسبت به کتاب تورات کنونی نیز چنین است و این کتاب امروزه دارای سه نسخه عبرانی و یونانی و سامری است که هر گروه از یهودیان تابع یکی از این سه نسخه بوده اند؛ این نسخه های سه گانه دارای تناقضات و تحریفات فراوانی است که با عقل و منطق سازگار نیست؛ برای نمونه در تورات کنونی، خداوند به صورت انسانی معرفی شده که راه می‌رود، آواز می‌خواند دروغ‌گو و فریب‌کار است؛ زیرا به آدم گفته است که اگر از درخت نیک و بد بخورد خواهد مرد، ولی آدم و حوا از میوه‌ی آن درخت خوردند و نه تنها نمردند، بلکه به نیک و بد هم آشنا شدند ... ؛ یا کشتی گرفتن یعقوب با خداوند که در بین یهودیان مشهور است. برخلاف تورات و انجیل، قرآن کریم مباحث خود را بر پایه برهان و منطق بیان می کند و انسان را به فکر و اندیشه برای شناخت خداوند بدون جسمانیت و تثلیث دعوت می کند و تلاش می کند تا تمام مسائل خود را برهانی و عقلانی مطرح و جامعه را عقلانی محور تربیت کند. علاوه بر اینکه قرآن کریم از جهت سندی متواتر و هیچ تحریفی در آن ایجاد نشده است. و دلایل زیادی بر این عدم تحریف وجود دارد که مجال بیان آن نیست. ثانیاً: قرآن کریم معجزه ای جاوید و همیشه جوشانی است که با نبود پیامبر نیز این جوشان برای تربیت و کمال و رشد جهانیان متوقف نمی شود و مسائل خود را با منطق، برهان، علم بیان می کند و کسانی را که مدعی آوردن چنین منظومه فکری هستند دعوت به مبارزه طلبی می کند؛ این بر خلاف دیگر ادیان الهی است که پیامبران آن معجزات خود را محسوس به نمایش می گذاشتند مانند عصای موسی و ...  و با از دنیا رفتن آن پیامبر معجزه آنها نیز برای امت های دیگر بی تاثیر یا کم تاثیر می شد. ثالثاً: جامعیت و کامل بودن اسلام از دیگر ادله ای است که حاکی از برتری اسلام بر دیگر ادیان دارد چنان که حتی مستشرقان غربی بر آن تاکید نموده اند، جامعیت اسلام یعنی این دین در ابعاد مختلف و متعدد روحی و روانی، فردی و اجتماعی و مادی و معنوی زندگی انسان دارای تعالیم برای جهانیان است. البته برای شناخت بیشتر جامعیت و برتری مفاهیم دینی اسلام، باید مطالعه‌ی مقایسه‌ای بین محتوای متون مقدس دین اسلام و محتوای ادیان دیگر صورت گیرد، و در آن صورت برتری و جامعیت تعالیم دینی اسلام در ابواب اعتقادی، توحید و صفات خداوند، اخلاق فردی و اجتماعی، حقوق، اقتصاد، سیاست و حکومت و ... آشکار و روشن می‌شود چنان که برخی دانش پژوهان ده ها رساله و کتاب در این باره نوشته اند. رابعاً: در میان ادیان موجود در جهان امروز، تنها دینی که دارای تاریخی زنده و معتبر بوده اسلام است که مورخان حتی جزئیات دوران کودکی پیامبر را نیز ضبط کردند، در حالی‌که بقیه‌ی ادیان دارای سند تاریخی معتبر نیستند؛ و به همین جهت برخی از متفکران غربی حتی در وجود حضرت عیسی(ع) شک دارند. و اگر قرآن ما مسلمان‌ها نام حضرت مسیح و دیگر انبیا را ذکر نمی‌کرد، شاید دین مسیح و یهود و پیامبرشان دارای چنین رسمیت و رواجی در جامعه‌ی بشری نبودند. برای مطالعه بیشتر حتما به لینک زیر رجوع کنید: https://www.islamquest.net/fa/archive/fa1008  
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 01 فرو, 1401 آیا نیاز هست قبرستان بریم یا خیر
با سلام و ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی ارتباط گیری با ارواح مردگان از راه های مختلف و در هر کجایی امکان پذیر است و از این جهت سخن فرزند شما درست است اما نکته مهم در این است که ارتباط گیری با ارواح مومنان در کنار قبورشان و در قبرستان سفارش موکد اسلام است زیرا در رفتن به قبرستان خصوصیاتی و ویژگی هایی برای زیارت کننده وجود دارد که از داه های دیگر ایجاد نمی شود.  ۱. یکی از درس های بزرگی که از رفتن به قبرستان و حاضر شدن در کنار قبر مومن و برقرار نمودن انس با روح مومن برای فرد زیارت کننده حاصل می شود یاد مرگ و غافل نشدن از یاد خداست. دومین خاصیت قبرستان تربیت نفس و کشتن قوای نفسانی انسان است که بسیار بر این مورد تاکید شده است چنان که آیت الله جوادی آملی از آن به عنوان بزرگترین دانشگاه تربیت انسان و نفس او از آن یاد نموده است. ۲. البته این نکته را نیز باید تصریح نمود که چنین نیست که انسان هر لحظه ای بتواند با ارواح در هر کجایی انس و به یاد آنها باشد زیرا زرق و برق دنیا و ظواهر فریبنده دنیا گاهی چنان انسان را غافل می کند که سالی یک بار نیز اموات خود را یاد نمی کند چه رسد به اینکه با آن ارتباط گیرد و لذا بر همین مبنا است که سفارش شده انسان در تشییع جنازه شرکت کند؛ در قبرستان حاضر شود و به یاد اموات خود خیرات و فاتحه بفرستد تا هرگز از یاد مرگ  و یاد گذشتگان غفلت نکند.   در پایان تلاش کنید که با محبت و تبیین درست مسائل دینی نوجوان خود را قانع و به دستورالعمل های صحیح اسلام بیشتر علاقه مند کنیم و البته در این راه نیاز به صبر و دعا هم دارد زیرا در این سن بیشترین معضلات اعتقادی بروز و ظهور می کند و گاهی چنین باورهایی برای آنها شکل می گیرد چرا که تاثیر گذاری دوستان و جریان های عرفانی کاذب و فضای مجازی بر اندیشه نوجوان در این سن زیاد است و لذا باید توکل به خدا کرد و با مدارا کمک کرد تا از این سن پر خطر بگذرند.   با تشکر از سوال خوب و دغدقه دینی شما کاربر گرامی   
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 27 اسف, 1400 فرق دین اسلام و دین های دیگه چیست
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی در پاسخ به سؤال شما کاربر گرامی باید گفت: دین اسلام از جهات مختلفی بر دیگر ادیان الهی برتری و امتیاز دارد که می توان از عقلانیت و خرد پذیری آموزه های اسلامی، جامعیت و جهان شمولی آن و داشتن برنامه برای سعادت جامعه بشری و رساندن آن به سوی سعادت و کمال یاد نمود. در ادامه به موضوع عقلانیت و خرد پذیری اسلام نسبت به دیگر ادیان الهی اشاره می شود و برای شناخت دیگر امتیازات اسلام نسبت به دیگر ادیان الهی شما کاربر گرامی را به مقالاتی که پیش روی شما قرار خواهد گرفت ارجاع می دهیم: همان طور که بیان شد از جمله امتيازات مهم اسلام، عقلانيت و خردپذيرى آموزه‏ هاى آن است که می توان در امور مختلفى از جمله: 1. نظام فكرى و عقيدتى اسلام: (مانند خداشناسى، هستى ‏شناسى، انسان‏ شناسى، راهنما شناسى و فرجام ‏شناسى)؛ 2. نظام اخلاقى اسلام؛ 3. نظام رفتارى و قوانين و دستورات عملى؛ 4. دعوت به تحقيق و پرسش گرى در انتخاب دين، مشاهده نمود. خردپذيرى آموزه‏ هاى اسلام، از چنان وضوح و روشنى برخوردار است كه قرآن مجيد، آدميان را به بررسى هوشمندانه و انتخاب خردمندانه دين دعوت كرده و هر گونه تحميل و اجبار و پذيرش كوركورانه دين را نهى مى ‏كند : «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ»؛ «پس بشارت ده بندگانم را، آنان كه به سخنان [ مختلف‏] گوش فرا داده و برترين را بر مى ‏گزينند» و «لا إِكْراهَ فِى الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ»؛ «هيچ گونه تحميل و اجبار در امر دين روا نيست [زيرا ]به خوبى راه هدايت از ضلالت روشن شد». برخلاف اسلام مسيحيت كنونى به علت قرار گرفتن در تنگ ناهاى شديد معرفتى و ناتوانى در حل رابطه تثليث و توحيد و تجسد و خدا انگارى مسيح، به جداسازى و گسست ايمان از معرفت فتوا داده و دين و ايمان را با عقل و خرد بيگانه ساخته است! پروفسور لگنهاوزن در این باره مى ‏گويد: «چيزى كه در اسلام بيش از همه، براى من جاذبه داشت، اين بود كه چقدر اين دين از پرسش‏ هاى انسان استقبال مى ‏كند و همواره دعوت به تحقيقات بيشتر در تعاليم دين مى‏ كند». ایشان در جایی دیگر مى‏ گويد : «وقتى از كشيش‏ ها مى‏ پرسيدم كه من نمى‏ فهمم چه طور خدا يكى است و سه شخص است؟ در اكثر موارد جواب مى‏ گفتند كه ما نمى ‏توانيم به درك اين آموزه برسيم. تنها خدا مى ‏داند كه حقيقت اين امر چيست. اين رمزى است كه فقط خدا آن را مى‏ داند و عقل در اينجا به ‏بن بست مى‏ رسد! از جمله چيزهايى كه براى بنده خيلى جالب بود، اين بود كه در اسلام نگفته‏ اند اصول دين را چشم و گوش بسته بپذير؛ بلكه دعوت كرده ‌اند كه بپرس. مخصوصاً اين خصلت در ميان شيعيان خيلى بيشتر است». خانم مارگريت ماركوس (مريم جميله) نيز در اين زمينه مى ‏نويسد: «پس از آنكه عقايد همه كيش ‏هاى بزرگ را مورد بررسى قرار دادم، به اين نتيجه رسيدم كه به طور كلى مذهب ‏هاى بزرگ يكى بودند؛ ولى به مرور زمان فاسد شده ‏اند. بت‏ پرستى، فكر تناسخ و اصول طبقه بندى در كيش هندويى سرايت كرد. صلح‏ جويى مطلق و انزوا از مشخصات كيش بودايى شد. پرستش آبا و اجداد جزء عقايد كنفسيوسى، عقيده اصالت گناه و تثليث و در نتيجه آن مفهوم خدايى مسيح و شفاعت به استناد مرگ ادعايى عيسى بر روى دار در مسيحيت، انحصارطلبى ملت برگزيده يهود و ... نتيجه اين انحرافات است. هيچ يك از اين انديشه ‏هايى كه مرا منزجر ساخته بود، در اسلام پيدا نمى‏ شد؛ بلكه به صورت روزافزونى احساس مى‏ كردم كه تنها اسلام آن مذهب اصيلى است كه طهارت خودش را حفظ كرده است. ساير مذهب‏ ها فقط و فقط بعضى اجزاى آن، مقرون با حقيقت است؛ ولى فقط اسلام است كه تمام حقيقت را حفظ كرده است».   برای مطالعه بیشتر به مقالات زیر رجوع کنید: https://btid.org/fa/news/123252 https://btid.org/fa/news/182034 https://btid.org/fa/news/194226 https://btid.org/fa/news/50488 https://btid.org/fa/news/123240
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 27 اسف, 1400 برای شناخت دین ازپایه واساس باید ازکجاشروع کنم چی کارکنم
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی   در پاسخ سوال شما کاربر گرامی باید گفت: اولاً: برای شناخت دین کامل یعنی اسلام، نمی توان راه خاصی را معرفی نمود بلکه از آن جایی که دین مجموعه‌ای از باورها، احکام و اخلاق و مانند رشته ­های به هم پیوسته ­ای می­ باشند لذا باید هم زمان و با تلاش و کوشش، در تمام زمینه ­های آن اطلاعاتی را به دست آورد و نمی­ توان توصیه نمود که دقیقا از چه قسمتی آغاز نمود اما از آن جایی که شناخت خداوند از اساسی ترین امور زیر بنایی دینی است و با شناخت آن دیگر امور ظهور  و بروز و معرفت به آنها ایجاد می شود از این رو باید در گام اول دین داری بیشتر در این قسمت تلاش نمود چنان که امیرالمومنین می فرماید: «اولین گام برای دینداری، شناخت خداوند است.» پس هرچه قدر شناخت ما درباره خداوند متعال قوی تر باشد و وقت بیشتری برای شناخت آن گذاشته شود فرامین او با شناخت کامل تر انجام خواهد گرفت.  ثانیاً: نکته بسیار مهمی که برای دین شناسی وجود دارد خود شناسی است یعنی کسی که خود را به خوبی نشناسد که از کجا آمده و برای چه آمده و به کجا خواهد رفت بی گمان توانایی شناخت دین و خداوند را نیز ندارد و نمی توان شخصی را که به خداوند اعتقادی ندارد به پیروی از فرستاده و رسول او فراخواند و کسی که رسالت رسول خدا را نپذیرد نمی توان درباره جانشینان او با وی سخن گفت و در نهایت سیره و سخنان آنها نیز برای او حجت نخواهد بود. ثالثاً: یکی از راه های شناخت دین، بررسی سخنان پیامبران و ائمه علیهم السلام در این باره است که به خوبی راه معرفت شناسی دینی را آموزش داده اند و می ­توان به وسیله آنان شناخت بهتری از خداوند پیدا نمود چنان که امام صادق علیه السلام می فرماید: اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف رسولک اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک الله عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی؛ خدایا! خودت را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسی تو را نخواهم شناخت! خدایا پیامبرت را به من بشناسان که اگر او را به من نشناسانی، هرگز او را به طور کامل نخواهم شناخت! خدایا امام و حجت خود را به من بشناسان! که اگر او را نشناسانی، در دین خود گمراه خواهم شد. در پایان چند راه نیز وجود دارد که به نظر می رسد تاثیر به سزایی برای معرفت و شناخت دین دارد: 1. مطالعه برخی کتاب هایی که در این زمینه نوشته شده و ابعاد مختلفی از دین شناسی را پیش و روی شما می گذارد مانند: کتاب اصول عقاید آیت الله مصباح یزدی؛ کتاب دین شناسی، آیت الله جوادی آملی تحقیق و تنظیم: محمد رضا مصطفی پور؛  دین شناسی: حسین زاده و ... . 2. مباحثه علمی با علما و مراجعه و ارتباط با جامعه روحانیت و حوزه ها می تواند شما را در شناخت درست دین داری کمک بزرگی کند. برای مطالعه بیشتر به این دو لینک رجوع کنید:  http://btid.org/node/201202 https://b2n.ir/t29561
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 26 اسف, 1400 چه حکمتی پشت اتفاقات روزمره وجود داره
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی مرگ حقیقتی است که دامن همه را دیر یا زود خواهد گرفت. اما این مرگ برای افراد  حالات مختلفی دارد برخی مرگ ها گاهی زمان آن رسیده و اراده و تقدیر الهی نیز یر آن رقم خورده است چنین مرگی را هیچ کس نمی تواند به تاخیر بیندازد اما برخی مرگ ها فعلا تقدیر الهی بر این نبوده که اتفاق بیفتد ولی فرد با بی احتیاطی خود مثلا در رانندگی و تصادف آن را جلو انداخت یا خود را دار زد و یا از بالایی به پایین انداخت ... تمام این امور به حکمت و اراده الهی نبوده بلکه خلاف آن بوده است و فرد خود آن مرگ را به جلو انداخته است که چون فرد خود جلو انداخته حکم الهی نیز بر آن رقم می خورد. البته تمام مرگ ها چه اختیاری و چه با حکمت الهی در یک صورت مشترک هستند و آن اینکه قضای الهی بر هر دو مرگ رقم می خورد. چه تصادفی چه مرگ طبیعی.   با تشکر از سوال خوب شما کاربر گرامی
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 22 اسف, 1400 حکم توهین کردن به اشخاص ظالمی مثل تتلو یا گرگیج
با سلام و احترام خدمت کاربر گرامی فحش و ناسزا به دیگران از نگاه اسلام حرام است. در جاهای مختلفی از قرآن آمده که از توهین به مقدسات دیگران که در رأی و اندیشه مخالف شماست پرهیز کنید زیرا آنها نیز در مقابل مقدسات مسلمانان را مورد شماتت و سرزنش و توهین قرار می دهند. نگاه مکتب اسلام این است که جامعه اسلامی در مقابل یاوه گویی یاوه گویان با منطق و برهان آنها را ساکت و دهان آنها را خاموش کند. هرچند تفسیر به خوی حیوانی و حتی پست تر از آن درباره افرادی که جسارت را از حد گذارنده صدق می کند و به معنای واقعی کلمه این افراد در جرگه صفات حیوانی قرار دارند چنان که قرآن نیز تصریح دارد اما به سبب حفظ وحدت باید احتیاط نمود و از نسبت های زننده و فحاشی به ویژه نسبت به شخصیت های اهل سنت دوری جست. چرا که سیره اهل بیت علیهم السلام در مقابل چنین جریان هایی منطق و برهان بوده و از ناسزا دوری می کردند. البته توهین به اهل بیت و معصوم منجر به ارتداد فرد شده و حکم او قتل است و حکوم توظیفه دارد تا از مجرای قانون با چنین افرادی شدیدا برخورد نموده و آنها را به اشد مجازات برسانند تا امنیت اخلاقی جامعه را تأمین کنند، چنان که سلمان رشدی به سبب همین توهین‌ها محکوم به اعدام شد. بنابر این جامعه شیعی باید از منطق برهان و استدلال و روشنگری نسبت به این جریان ها استفاده و توطئه و اندیشه زشت و غلط آنها را با قلم و عمل و حضور در صحنه های جنگ نرم و روشنگری در این عرصه خنثی و نسل جوان را در مقابل این نحله ها هوشیار کرد. برای مطالعه بیشتر به لینک های زیر رجوع کنید: https://btid.org/fa/news/193546 https://btid.org/fa/news/186902
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 14 اسف, 1400 ثواب اعمال در ماه رجب و شعبان
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی در پاسخ به سؤال شما کاربر گرامی باید گفت: ثواب روزه های ماه رجب و شعبان در هر سال تکرار می شود و خداوند متعال به سبب همین اعمال رجب پاداش های فراوانی برای فرد روزه دار در قیامت فراهم می کند و از آن جایی که حیات بهشت ابدی و لذت هلی مادی و معنوی ان دائمی است نیاز به توشه ها و برداشت های معنوی در دنیاست و بهترین عمل و توشه ای که انسان ها در دنیا برای آخرت خود می توانند برداشت کنند عبودیت و بندگی خداوند متعال است که در قالب های مختلف قابل انجام است. یکی از این قالب ها دعا و روزه داری در ایام ویژه ای مانند رجب و شعبان است که خداوند به آن سفارش نموده است. این سفارش خداوند و پاداش او همیشگی و مستمر بوده و برای هر سال پاداش خود را ثبت می کند و لذا انسان به سبب این پاداش های هر ساله از نعمت های فراوان اخروی بهره مند می شود. برای نمونه برای این که یک بار از نهر رجب بنوشد به سبب این روزه های مستمر رجب و شعبان هر ساله چندین بار می نوشد و یا قرب الهی را که بالاترین پاداش اخروی و بهشتی است بر اثر همین اعمال حسنه در بهشت دریافت می کند. 
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 14 اسف, 1400 آیا در قیامت و در بهشت برین نیاز به قالب مثالی هست
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی سوال شما دارای ابعاد مختلف و از بحث های دامنه دار و بسیار دقیق است که بین مفسران و علمای علم کلام فراوان بحث شده و از جمله مباحثی است که دیدگاه های مختلفی درباره آن مطرح شده است. علت اختلاف این دیدگاه ها نیز به سبب این است که بسیاری از امور جزئی برزخ وقیامت مبهم و از آن بی خبر هستند علاوه بر اینکه عقل قدرت فهم و درک امور جزئی غیبی را ندارد.  اما به طور خلاصه می توان در پاسخ سوال شما گفت: قالب مثالی تنها متعلق به عالم برزخ است که روح در آن قرار می گیرد و به حیات کمالی خود ادامه می دهد، برخلاف آخرت که قالب مثالی برزخی برای انسان ها بنابر قول مشهور وجود ندارد بلکه حشر قیامت را بیشتر مفسران و علمای علم کلام جسمانی و روحانی می دانند که روح در قالب جسم مادی  محشور و به حیات خود در بهشت یا جهنم ادامه می دهد. اما اینکه کیفیت حشر این جسم مادی در قیامت چگونه است بین علمای علم تفسیر و کلام اختلاف است؟ برخی معتقدند همین جسم مادی دنیا دوباره زنده و روح در قالب آن قرار می گیرد. برخی نیز بر این باورند که روح افراد در قالب جسم جدید و نویی که هم سنخ با قیامت باشد و البته با همان کیفیت و شکل و شمایل دنیوی برانگیخته می شود. از روایات استفاده می شود که لذت های بهشت و عذاب های جهنم را جسم و روح با یکدیگر دریافت می کنند و به نظر می رسد این امر قطعی است و اختلاف چندانی در آن وجود ندارد تنها اختلاف در کیفیت حشر جسم افراد است که همان جسم مادی دنیوی اوست یا جسمس شبیه به همان اما با کیفیت هم سنخ قیامت؟ بنابر این روح  اگر در عالم برزخ است به همراه بدن مثالی است و اگر در آخرت است با بدن قيامتی است به عبارت ديگر روح انسانی تنها يك بدن دارد اين بدن به تناسب حضور روح در عوالم سه گانه، خصوصيات اين سه عالم را به خود مي پذيرد اگر در عالم ماده است دارای خصوصيات ماده است و اگر در عوالم ديگر است به تناسب امور آن عالم است بنابراين روح فقط يك بدن دارد و اين بدن سه نمود پيدا مي كند با تشکر از سوال خوب شما کاربر فهیم

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 0