مطالب دوستان Sheikh Saeid

تصویر Admin1403 معصومی 10 اسف, 1393 سرگذشت پس از مرگ / گزارش لحظه به لحظه از مرگ
با سلام و احتراماز لطف شما سپاسگزارم
تصویر Admin1403 معصومی 03 اسف, 1393 سرگذشت پس از مرگ / گزارش لحظه به لحظه از مرگ
گزارش لحظه به لحظه پس از مرگ ( قسمت آخر)صور مرگ1و آنروز فرا رسید، روزی که عالم برزخ خریدار هزاران انسانی شد که بناگاه و سراسیمه جهان مادی را ترک کردند.یکبار که عده ای از آنها در حلقه ما حضور داشتند، خاطرات خود را از آن لحظات بیان کردند. چنانچه یکی از آنها می گفت من در بازار مشغول خرید بودم، همین که خواستم مبلغ جنسی را که برداشته بودم بپردازم ناگهان صیحه وحشتناک و بلندی را شنیدم که تحمل مرا ربود و در دم جان سپردم.دیگری می گفت من مشغول گفتگو با دوستم بودم که آن صدای بی مانند روح ما را از بدنمان جداکرد.پس از آن صحبت ها بود که درباه آن صیحه از نیک توضیح خواستم و او در جوابم گفت: صدایی که مردمان آخرالزمان شنیدند و از وحشت آن بناگاه جان سپردند؛ صور حضرت اسرافیل بود که به دستور خدای متعال صورت گرفت و با آن صدا، همه اهل زمین و آسمان جان سپردند. اینک هیچ جنبنده ای در عالم وجود ندارد. آنکه هست خدا هست و بس.از تصور این صحنه شگفت زده شدم اما هنگامی بر شگفتی من افزوده شد که نیک از صور دیگر سخن به میان آورد. او گفت: هنگام برپاشدن قیامت کبری، حضرت اسرافیل صور حیات را می دمد تا همگان زنده شوند.و اینک من با شفاعت مجدد چهاره معصوم علیهم السلام و چند تن از شهدا2 جایگاهم به نقطه بالاتری3 تغییر کرده است.خیلی بالاتر از مکان من جایگاه شهدا قرار گرفته است که صدای شادی آنها موجب سرور اهالی همجوارشان می شود.بسیاری از اوقات به حال کسانی که با شهدا محشور بوده و نشست و برخاست دارند غبطه می خورم اما بااینهمه رحمت الهی دلم را آرام می کند.از اینها مهم تر عده ای از شیعیان خالص، گاه به گاه به عالیترین نقطه وادی السلام رفته و با خاندان با عظمت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) ملاقات می کنند.4در انتظار قیامتو حالا ما برزخیان وادی السلام، کسانی هستیم که بدون کوجکترین کدورت5، حسادت، رقابت، کینه، حرص، وحشت، دلهره، چشم و هم چشمی و ... به زندگی سراسر شادی و با نشاط خود ادامه می دهیم و در انتظار قیامت عظمای الهی هستیم تا پس از گذشتن از پل صراط قیامت به بهشت موعود وارد شویم6 اما بناچار بایستی سالها بر عمر جهان مادی بی سکنه بگذرد و وضع آسمان ها و زمین و آنچه در آنهاست7 بهم ریزد تا مقدمات قیامت فراهم گشته، صور حیات نواخته شود و روحها به بدنها برگردند.السلام ای بعد ما آیندگان رفتنیبر شما خوش باد این غمخانه ناماندنیادامه ندارد!1. زمر/68- یس/29- نمل/87- تفسیر نمونه ج19.2. بحارالانوار ج3، ص299.3. اصول کافی ج2، ص598.4. بحارالانوار ج6، ص245.5. اعراف/47.6. بحارالانوار ج3، ص234.7. آیات فراوانی در این باب وجود دارد. 
تصویر Admin1403 معصومی 03 اسف, 1393 سرگذشت پس از مرگ / گزارش لحظه به لحظه از مرگ
گزارش لحظه به لحظه پس از مرگ ( قسمت بیست و یکم)هدایای زندگانمدتها بود که به زندگی با صفا و شادی بخش خود در وادی السلام ادامه می دادم هر از گاهی از هدایای بازماندگان و مؤمنین و دوستانم بهره مند می شدم.هدایای آنها که همان دعا و استغفارشان بود مرا همچون غریقی که نجات یافته باشد خوشحال می نمود.1خیری که از باقیات صالحاتم حاصل می شد مرتب به من می رسید و مرا بیش از پیش شاد می نمود.2هر کسی بر سر مزارم حاضر می شد با او انس می گرفتم و از حضورش خوشحال می شدم3 حتی یک فاتحه آنها برای من از تمام دنیا خوشحال کننده تر بود ولی می دانم که زندگان این حقیقت را درک نمی کنند.ظهور4دنیای مادی همچنان برقرار و ما در جوار رحمت الهی همواره غوطه ور بودیم.غیر از دروازه امام و پیامبران همه دروازه های وادی السلام پذیرای سعادتمندان عالم برزخ بود اما اخباری که از جاده ها و راه های برهوت می رسید حاکی از گرفتاری عده زیادی از مردم بود و از دیگر سو تعداد اهالی دشت عذاب هر آن رو به افزایش بود. همه اینها نشانگر دنیایی پر از ظلم و ستم بود که از یک سو دروازه شهادت و از سوی دیگر دشت عذاب را پر رونق جلوه می داد و عده ای را در برهوت بی پایان معطل و گرفتار نموده بود.اما دیری نپاییداما دیری نپایید که با رفت و آمد مرتب فرشتگان اوضاع عجیبی بر وادی السلام حاکم شد. وقتی علت را از نیک جویا شدم در جوابم گفت: هر چه هست مربوط به دنیاست، ظاهراً قرار است اتفاق بسیار بزرگی بیفتد.هنگامی از این اتفاق بزرگ مطلع شدم که در جمع بسیار صمیمی و دوست داشتنی تعدادی از دوستان نشسته بودم، در آن لحظه فرشته ای پس از عرض سلام به جمع حاضران، خطاب به یکی از مؤمنین گفت:امامت ظهور کرده است، اگر خواستی می توانی به دنیا برگشته در کنار او باشی و البته اگر نخواستی می توانی همچنان در جوار رحمت الهی در ناز و نعمت بیارامی.5 آن مؤمن با لیاقت، رفتن را ترجیح داده از پیش ما رفت.حال برای همگان روشن شده بود که قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم ظهور کرده است تا دنیای مالامال از ظلم و جور را به سوی حق و عدالت سوق دهد.مدتها گذشت. هرچند از نظر ما زمان اندکی بود اما سال های بر عمر جهان مادی گذشته بود. در این مدت ما مرتب از تازه واردها خبرهای ظهور و قیام حضرت را جویا می شدیم.یکی از آنها می گفت: جهان در شعله های ستم ستمگران می سوخت. هر گروهی که احساس قدرتی می کرد علم جنگ را بلند می نمود. صدای مظلومان به هیچ کس و به هیچ کجا نمی رسید. آشوب و بلا و لرزه های پی در پی زمین دنیا را با آن همه گستردگی پیش چشمان جهانیان تنگ و کوچک کرده بود، همه خسته و ناامید بودند.اما رشته ای از امید را به آمدن یک منجی عادل دلسوز گره زده بودند.اسلام که با غربت ظهور کرده بود، دوباره در لاک غربت فرو رفته بود و چنین بود حال دنیا و مردمان آن تا اینکه چندی قبل از ظهور حضرت، در ماه رجب، سه ندای آسمانی به گوش رسید که همه را در تعجب فرو برد؛ اولین ندا پشت تمام ظالمین را به لرزه درآورد، چرا که آنها را تهدید به لعنت الهی کرده بود(الالعنة الله علی القوم الظالمین)شاید از آن پس بود که اوضاع شام6 آشفته تر گردید و در نهایت گروه سفیانی بر دو طایفه شورشی رقیب خود پیروز شد.در همان زمان حرکت ها و قیام های کوچک و بزرگی در گوشه و کنار دنیا به وقوع پیوست. همچنین خبر رسیده بود که از خراسان لشکری به عراق می آید و شخصی از یمن هم سپاهی را برای یاری حق براه انداحته است.بعدها یکی دیگر از تازه واردها گفت: قبل از ظهور حضرت زمزمه هایی به گوش می رسید که موجودی یک چشم به نام دجال در حال فریب مردم است و ادعا می کتد که او خداست! و همه باید از او پیروی کنند. تبلیغات گسترده و زیرکانه او گروه زیادی را به دام انداخته بود به طوری که هر روز گروه زیادی به فرمانبری او تن می دادند؛ از مکه هم خبرهایی می رسید که:  313 نفر از مؤمنین که بهترین و صالحترین انسان های روی زمین هستند، برای یک امر مهم در مسجد الحرام گرد آمده اند و چند روز بعد معلوم شد که آنها برای بیعت با یکی از فرزندان رسول خدا(ص) به مکه سفر کرده اند. در همین اوضاع و احوال در جمعه روزی که مصادف با عاشورا بود، ناگهان صدای دلنشین و رسایی از داخل مسجدالحرام این آیه را تلاوت نمود:«بقیةالله خیرلکم ان کنتم مؤمنین» و در ادامه فریاد برآورد: «انا بقیة الله فی ارضه» و بعد از آن ندایی از آسمان فرود آمد که: حق در پیروی کردن از قائم آل محمد علیه السلام است. ظالم و مظلوم، زن و مرد، کوچک و بزرگ، همه در حیرت فرو رفته بودند. در این حال صدای شیطنت آمیزی از گوشه دیگر دنیا بلند شد که حق را در پیروی نمودن از سفیانی می دانست. عده زیادی از شنیدن این فریاد شیطانی در تشخیص حق دچار شک و تردید شدند.پس از ظهور، حضرت با یاران بسیار اندک خود عازم مدینه می شود. مردم که شنیده بودند این شخص منجی عالم بشریت است، از کمی نیروی او سخت در تعجب بودند و باور نمی کردند چنین کسی بتواند بشر را نجات دهد. وقتی حضرت به مدینه رسید با خبر شد که سفیانی یک لشکر مجهز را برای قتل او روانه مدینه کرده است. حضرت قائم علیه السلام از مدینه به مکه می آید اما لشکر سفیانی که در تعقیب حضرت بود در نزدیکی های مکه در منطقه بیداء7 ناگهان با شنیدن یک ندای آسمانی، در زمین فرو می روند. ادامه جریان را یکی دیگر از آگاهان اینگونه تعریف می کند:پس از آنکه تمام جهانیان از ظهور حضرت آگاه شدند، گروه گروه از شیعیان خالص برای بیعت وارد مکه می شدند حتی اهل خراسان نیز به درخواست امام، با آنحضرت بیعت کردند، تا اینکه یک روز ولوله افتاد که حضرت قائم علیه السلام از امروز قیامش را آغاز و به مقصد مدینه حرکت خواهد کرد.امام از مکه به مدینه و از آنجا به کوفه آمد و پس از مدتی که در کوفه ماند، آنجا را به مقصد عذراء ترک کرد. در  عذراء عده زیادی به حضرت پیوسته لشکر با عظمتی را بوجود آوردند، در همین نقطه سپاه آنحضرت با سفیانی و باقی مانده لشکرش رو در رو قرا گرفت و در همان ابتدا گروهی از هر دو طرف به سپاه مقابل خود ملحق شدند. در این صف آرایی حق و باطل، هر یک از دو طرف قصد براندازی نیروهای مقابل را داشتند. در سپاه امام افرادی همچون مالک اشتر، مقداد ، سلمان8 ، عبدالله بن شریک عامری9 ، داود رقی10 و گروه دیگری از بزرگان به چشم می خوردند که از عالم برزخ به دنیا برگشته بودند11  تا افتخار یابند در رکاب آن حضرت به جهاد بپردازند.اندک زمانی بعد، نبرد سختی آغاز شد که نتیجه آن جز پیروزی سپاه امام نبود. در آن نبرد تاریخی، سفیانی های خونخوار مورد انتقام سخت الهی واقع شدند چرا که آنها بر سر راه خود، زمین  را از خون یاران و دوستداران اهل بیت سیراب کرده بودند.حضرت پس از آن به جنگ دجال حیله گر به تل افیق12 می رود و پس از یک نبرد جانانه در یک روز جمعه دجال و همراهانش را به نابودی وادار می سازد. ***بعدها یکی از یاران حضرت قائم علیه السلام که مدتی را در حکومت عدل آن حضرت سپری کرده بود، از برنامه های آن حضرت برایمان تعریف کرد:یکی از برنامه های حضرت انتقام گرفتن از ستمگرانی بود که قبلاً از دنیا رفته بودند. آنها را به دنیا بر می گرداند و به انتقام دنیای خود می رساند. همانگونه که عده ای از خوبان هم به دنیا برگشتند تا از لذت یاری قائم آل محمد علیه السلام بر خوردار شوند.13 من خود دو جنازه از برزخیان را دیدم که بدار آویخته شده بودند و سپس زنده شدند تا جنایاتشان را برایشان شرح دهند. در انتها در حالیکه زار زار گریه می کردند به گناه خود اعتراف کردند و پس از آن به کیفر اعمالشان رسیدند.14پس از نابودی و سرکوبی دشمنان عدل و دین، حضرت دستور سازندگی فراگیر را در جهان صادر کردند، زمین و آسمان هم ذخایر و برکت خود را برای بالندگی دولت آن حضرت آشکار ساخته کم کم نسیم عدالت بر شرق و غرب عالم وزیدن گرفت. سرانجام بشر، مدینه فاضله و ناکجا آباد را به چشم خود دید و ناامیدی خود را از رسیدن به آن قطع کرد. بزرگترین افتخار من این است که چند روزی را در زیر پرچم عدالت گستر جهان زندگی کردم و با نام و یاد او چشم از جهان فرو بستم. هرچند مدتها قبل از ظهور حضرت قائم علیه السلام، وادی السلام با آنهمه گستردگی اش در غربت بسر می برد اما بعد از ظهور و خصوصاً در دوران حکومت عدل آن حضرت، دروازه های وادی السلام مرتب پذیرای سعادتمندانی بود که پل صراط برزخ یعنی برهوت15  را در مدت بسیار اندکی می پیمودند. آنها که عمری را تحت لوای حکومت الهی در جهان سپری کردند از دنیای آباد و آزاد و حکومتی مقتدر و بالنده خبر دادند؛ حکومتی که نور هدایتش تا آخرین روز از عمر دنیا تابنده بود تا اینکه خداوند اراده کرد که بساط زندگی بشر را از روی زمین برچیند.16 کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را؟کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را؟طوبی و سدره گر به قیامت به من دهندیکجا فدای قامت رعنا کنم تو رارسوای عالمی شدم از شور عاشقیترسم خدا نخواسته که رسوا کنم تو را17ادامه دارد...1. محجّة البیضاء ج8.2. مریم 76.3. محجّة البیضاء ج8.4. داستان ظهور، تنها برداشت اینجانب از روایات بحارالانوار جلد 13 می‌باشد اما اینکه حقیقت ظهور و قیام چگونه بواقعیت خواهد رسید خدا میداند.5. الایقاظ من الهجعة ص297 - معجم احادیث المهدی ج4، ص81.6. شام در صدر اسلام شامل بود بر کشورهای سوریه، اردن، لبنان و فلسطین.7. سرزمینی است بین مکه و مدینه اما به مکه نزدیکتر.8. ارشاد ج2.9. الایقاظ من الهجعة ص 266.10. الایقاظ من الهجعة ص264.11. منظور از این مطلب رجعت است. ( بازگشت بعد از مرگ است پس از ظهور مهدی(عج).12. و شاید تل آویو.13. قول سید مرتضی در سفینة البحار ماده ر ج - اثبات الرجعة ص45 مربوط به نوع افرادی که رجعت یافته‌اند.14. الایقاظ من الهجعة.15. به عقیده ما در این کتاب.16. البته این برداشت نشود که حضرت  قائم( عجل الله فرجه) تا آخرین روز از دنیا حکومت خواهد کرد. حقایق را خدا می‌داند.17. فروغ بسطامی.

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 145