سلام علیکم.
خداوند به بندگانی که به گناهان مختلف آلوده شده اند دعوت به توبه و استغفار کرده و قول بخشش و رحمت داده است. شما نیز به مهربانی خداوند امیدار بوده و توبه کنید و به درگاه خداوند اشک ریخته و استغفار کنید و دور این گونه گناهان را خط بکشید با ازدوج به موقع خود را از خطرات شهوت نجات بدهید امید است که مورد بخشش خداوند واقع بشوید
پاسخ نویسنده مطلب.
حرف صمیی با خواهر زدن اشکالی ندارد مثلا شخص میتواند به خواهرش بگوید دوستت دارم، عزیزم و... اما درباره مسائل شهوانی اصلا نباید با خواهر صحبت کرد چرا که این اینگفتگو ها انسان راتحریک می کند و چه بسا شیطان هم ورود کرده و خواهر و برادر را به سمت گناه سوق بدهد
سلام علیکم
پاسخ: شهوت از نعمتهای الهی است که در وجود هر انسانی می باشد و اگر از راه ازدواج ارضا نشود، ممکن است انسان را به گناه بکشاند، همان گونه که جبرئیل امین خطاب به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «به تحقیق دوشیزگان شما وقتی که درک کردند آنچه را که زنان درک می کنند (یعنی وقتی که به سن بلوغ رسیده و حائض شدند) چاره ای ندارند جز شوهر کردن، و الا از فتنه و آشوب در امان نمی مانند.» (علل الشرائع، ج 2، ص 579)
البته ازدواج اصلی ترین راه تامین نیاز جنسی است و الا مسائلی مانند پرهیز از غذاهای تحریک کننده مانند پیاز و خرما، ترک خلوت، ترک دوستان ناصحیح و اقدام به روزه گرفتن، ورزش کردن و... نیز در کاهش میل جنسی نقش موثری دارند که تا محیا نشدن شرایط ازدواج، باید به آنها توجه ویژه داشت. شما میتوانید این نیازتان را به صورت نامه، پیامک، واسطه قرار دادن افراد صاحب نفوذ، سخن گفتن از فضایل و فواید ازدواج به موقع و حتی به صورت مستقیم و شفاهی، با مادرتان در میان گذاشته و از او بخواهید شما را نیز به خواستگارها معرفی کند و منتظر ازدواج خواهر بزرگترتان نباشد؛ چرا که ممکن است او به اندازه شما نیاز نداشته باشد. برای اثبات بزرگ شدنتان نیز سعی کنید رفتار و سخنان حکمیانه و سنگین داشته و در کارهای منزل، مادرتان را کمک کنید طوری که او احساس کند شما در مدیریت منزل تخصص کافی را کسب کرده اید؛ البته اقدام از طریق واسطه برای جذب خواستگار نیز راه خوبی است که اگر با هماهنگی خانواده و افراد آگاه صورت بگیرد احتمال رسیدن به هدف و کاهش آسیبها را افزایش خواهد داد.
پی نوشت:
شيخ صدوق، علل الشرائع، چاپ اول، انتشارات داوری، قم.
لینک این مطلب
http://www.btid.org/fa/news/114056
سلام علیکم
پاسخ: ازدواج پیوند مقدسی است که نباید با زمینه گناه شکل گرفته باشد، ارتباط با نامحرم اگرهمراه با بیان احساسات یا مسائل شهوانی باشد گناه بسیار بزرگی است که قصد ازدواج و حتی در جریان بودن پدر یا مادر نیز نمی تواند از عذاب آن بکاهد، امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «ای بندگان خدا! بدانید که... گفتگو با زنان نامحرم سبب نزول بلا خواهد شد و دلها را منحرف می‌سازد» (بحارالانوار، ج 74، ص 293)
ملاک برتری انسانها تقوا و تقرب به خداوند می باشد و فرقی بین روستایی و شهری نیست و هر دو بنده‌ای از بندگان خدا هستند که باید این دیدگاه را در پدرتان ایجاد کنید، اکنون که شما آن پسر را شناخته و او نیز شما را شناخته است ارتباطتان را قطع کنید تا زمانی که رسما از شما خواستگاری کرده و رضایت پدرتان را نیز جلب نماید، چه بسا پدرتان راضی نشود و یا در این یک سال اتفاقات دیگری بیفتد و شما را از ازدواج دور کرده و دلتان را به عشقی نافرجام مبتلا سازد. در مورد طلاق خواهر ایشان باید گفت که طلاق یکی از حلالهایی است که خداوند آن را دوست ندارد اما برای برخی از افراد با توجه به شرایطی که در زندگیشان حاکم می‌باشد حکم دارویی تلخ اما نجات بخش را دارد که لزوما به معنای فاسد بودن طرفین ازدواج نیست؛ شاید طلاق خواهر آن پسر با توجه به علتی که شما از ناسازگاری شوهرش بیان کردید، ارتباطی با زندگی شما نداشته باشد؛ لذا بهتر است قبل از اینکه به حرف و تفکرات مردم توجه داشته باشید به فکر رفتارهایی باشید که رضایت خداوند سبحان را به همراه داشته باشد که قطعا آن رفتارها تفکر دیگران را نیز اصلاح می‌کند.
پی‌نوشت
مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، چاپ گوناگون، انتشارات اسلامیه، تهران
لینک این مطلب
http://www.btid.org/fa/news/114015
سلام علیکم
پاسخ: ازدواج یکی از مهم‌ترین ارکان زندگی هر انسانی می‌باشد که در دین نیز بسیار موردتوجه قرارگرفته است و ملاک‌هایی برای همسر خوب و شایسته بیان‌شده است که مهم‌ترین آنها دین و اخلاق طرف مقابل می‌باشد، امام رضا (علیه‌السلام) دراین‌باره می‌فرماید: «هنگامی‌که مردی از شما خواستگاری کرد که از دین و اخلاق او راضی بودید به ازدواج با او رضایت دهید.» (مستدرک الوسائل، ج 14، ص 189)
هرچند خطاب روایت در مورد زنان است اما شامل مردان نیز میشود و آنها نیز باید به دین و اخلاق دختری که مدنظرشان است توجه داشته باشند؛ با توجه به توضیحاتی که شما بیان کردید که این دختر بدون اینکه مسئله طلاقش با همسر قبلی‌اش مشخص شود به شما ابراز علاقه کرده و مسئله طلاق را نیز مخفی‌نموده و بعد هم باوجود خواستگاری شما و ردّوبدل کردن انگشتر با دیگری نامزد شده است، نشان از ایمان ضعیف و عدم پایبندی به تعهدات او دارد که طبق روایت ذکرشده همسر مناسبی نیست؛ البته شما نیز طرف دیگر این رابطه بوده و ابراز احساسات شما بدون عقد حرام بوده است؛ لذا شما هم باید بابت این کار و سایرخطاهایی که در این ماجرا داشته‌اید، به درگاه الهی استغفارکنید.
پی‌نوشت:
نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، چاپ اول، انتشارت مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، 1408 ق.
لینک این مطلب
http://www.btid.org/fa/news/113819
سلام علیکم
پاسخ: انسان موجودی اجتماعی است و حس دوست داشتن یا همان عشق به خود و دیگران را خداوند در وجود او قرار داده است به‌طوری که اگر کسی از آن در جای خود استفاده نماید و به رفتارهای حرام مبتلا نشود، یکی از فضائل اخلاقی محسوب میشود، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «بهترین مؤمنان کسی است که با مؤمنان اُنس بگیرد و کسی که انس نگیرد و انس نپذیرد، خیری در او نیست.» (بحارالانوار، ج 64، ص 298)
روایت فوق به این نکته اشاره دارد که انسان نباید سنگدل بوده بلکه با نرمی دل انسانهای اطرافش را به صورت کلی دوست داشته باشد، اما دوست داشتن تخصصی که به آن عشق میگویند اگر به نامحرم تعلق بگیرد تبعات منفی به همراه خواهد داشت، هرچند هدف از آن ازدواج باشد، چراکه در ازدواج سه اصل توافق خانوادگی، توافق مالی و پسند قلبی وجود دارد، به این معنا که اگر شخصی به‌صورت کلی اخلاق و رفتار و... دختری که دیگران به او معرفی کرده‌اند یا از اقوام است، را می‌پسندد، باید در گام نخست خانواده خود را راضی کرده و سپس سراغ خانواده دختر برود و بعد از توافق درباره مهریه و جهیزیه و مسائل پزشکی، تازه نوبت به پسند قلبی می‌رسد، و اگر کسی مرحله سوم را قبل از دو مرحله اول انجام دهد ممکن است با مخالفت خانواده‌ها و سایر مشکلات به عشقی نافرجام مبتلا شود که گاهی حسرتی همیشگی را به همراه دارد. بهتر است در این شرایط که فعلا امکان ازدواج نیست فکرتان به جای عشق بی‌پشتوانه به فکر ایجاد زیر ساختهای زندگی مانند تقویت تحصیلات جهت شغل مناسب، یادگیری فنّ و حرفه‌ای کارآمد و... قرار بدهید.
پی‌نوشت:
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ دوم، انتشارات دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 ق.
لینک این مطلب
http://www.btid.org/fa/news/113815
سلام علیکم
پاسخ: زندگی در اجتماع لذت خاصی دارد که والدین طعم‌دهنده آن لذت می‌باشند و در دین نیز احترام به آنها بسیار مورد تأکید و سفارش قرارگرفته است امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «بزرگ‌ترین و مهم‌ترین تکلیف الهی نیکی به پدر و مادر است.» (میزان الحکمة، ج 10، ص 709)
وقتی انسان ازدواج می‌کند نسبت به همسرش مسئولیت‌هایی پیدا می‌کند که ایجاد آرامش، رفاه، تأمین نیازهای مادی و معنوی ازجمله آنها می‌باشد اما این به معنای ترک خانواده و پدر و مادر نیست حتی اهمیت آنها بر اساس روایت فوق از همسر و سایر اعضای خانواده بیشتر است، از طرف دیگر شما نیز همانند شوهرتان نسبت به خانواده او مسئولیت دارید و باید شرایط خدمت‌رسانی شوهرتان به خانواده‌اش را فراهم کنید و مطمئن باشید که روزی پاداش این رفتارتان را خوهید دید و مورد احترام و تکریم کوچکترها واقع میشوید، امام علی (علیه السلام) می فرماید: «به بزرگانتان احترام کنید، تا کوچکترها هم به شما احترام کنند.» (غرر الحکم، ص 482)
البته در فضایی صمیمی با همسرتان صحبت کنید و از او ضمن تشکر بابت احترام به پدرش، بخواهید لحظاتی را نیز به شما اختصاص بدهد و با هم به تنهایی مسافرت رفته و از طبیعت لذت ببرید و این تفریح را مقدمه ای برای خدمت رسانی بهتر به پدر شوهر و سایر اعضای خانواده، بیان کنید.
پی‌نوشت:
محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، انتشارات دار الحدیث، قم، 1384 ش.
تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، چاپ دوم، انتشارت دار الکتاب الإسلامی، قم، 1410 ق.
لینک این مطلب
http://www.btid.org/fa/news/113859
سلام علیکم
پاسخ: ازدواج یکی از هدیه‌های خداوند به انسان است که اگر انسان ایمان و اخلاق طرف را در نظر بگیرد میتواند به بهترین نعمت تبدیل بشود همان‌گونه که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «پس از اسلام، هیچ نعمتی برای مرد بهتر از زن مسلمانی نیست که هر گاه به او بنگرد، مسرورش کند و هرگاه به او فرمان دهد، اطاعتش نماید و در غیاب او حافظ ناموس و مالش باشد.» (من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 255)
ممکن است برخی بر این نعمت حسادت ورزیده و انسان را طلسم کنند که البته این مسائل بسیارکم می‌باشد و میشود با تقرب به خداوند، خواندن چهار قل، صدقه دادن، دعای سیفی صغیر، خواندن آیات سخره (آیات 54 تا 56 سوره اعراف) خواندن سوره جن، آیت‌الکرسی، خواندن آیه 55 سوره هود و... آثار هرگونه دعا یا سحر و جادو را ازخود دور کرد؛ اما نکته قابل‌توجه این است که بسیاری از رفتارها به خود افراد مربوط میشود و آنها می‌توانند با اراده خود به کاری مبادرت کنند و یا با آوردن بهانه از آن صرف‌نظر کرده و آن را به‌پای دعا و طلسم و... بگذارند! با توجه به مطالبی که ذکر شد بهتر است از این پسر بخواهید اگر واقعا خواهان است و در این مسیر صداقت دارد هر چه سریعتر جهت خواستگاری و سایر مسائل اقدام کند و این بهانه‌ها را کنار بگذارد و از دختر نیز بخواهید تمام راه‌های ارتباطی با او را تا زمان مشخص شدن جلسه خواستگاری، قطع کند.
پی‌نوشت:
ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، چاپ دوم، انتشارات دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1413 ق.
لینک این مطلب
http://www.btid.org/fa/news/113940
سلام علیکم
پاسخ: ازدواج پیوند میان دختر و پسر به‌تنهایی نمی‌باشد بلکه گره خوردن دو خانواده و حتی دو طایفه به یکدیگر است که لازم است میان آنها کفویت از جهات فرهنگی، مذهبی، مالی و اخلاقی وجود داشته باشد که در روایات نیز به موضوع کفویت اشاره شده است؛ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در این باره می‌فرماید: «مرد مؤمن، کفو و همتای زن مؤمن است و مرد مسلمان، همتای زن مسلمان.» (وسائل‌الشیعه، ج 14، ص 44)
برخی واژه ازدواج را فقط برای وابسته کردن طرف مقابل و برای سرگرمی یا لذت کلامی و... استفاده می‌کنند؛ چراکه ازدواج تصمیمی شخصی نیست بلکه دارای اصول خانوادگی می‌باشد به این معنا که وقتی پسر از دختری با معرفی دیگران یا رابطه خانوادگی و... شناختی کلی دارد مسئله ازدواج با او را به خانواده‌اش اطلاع می‌دهد و پس از راضی کردن خانواده سراغ خانواده دختر رفته و بعد از توافقات اولیه درباره اصل ازدواج و مهریه و جهیزیه تازه نوبت به شناخت بیشتر و عشق و محبت میشود... حال اگر شخصی خارج از این فرایند مسئله ازدواج را مطرح کند، نباید ادعای او را باور کرد؛ اما متأسفانه امروزه دختران و پسران در ارتباطی حرام به همدیگر وابسته می‌شوند و تازه می‌خواهند سراغ خانواده رفته و... در این شرایط خجالت را کنار گذاشته و مساله را به والدین خود بگویید و از طرف دیگر نیز شماره پدرتان را بعد از کسب اجازه از ایشان، به آن پسر بدهید تا اگر تصمیمش قطعی شد از طریق پدرتان اقدام نماید، خودتان نیز تمام راه‌های ارتباطی با او را تا زمانی که اصول اولیه محقق شود، قطع کنید و به خواستگارهای احتمالی دیگرتان نیز توجه داشته باشید.
پی‌نوشت:
- حر العاملی، محمد بن الحسن، وسایل الشیعه، داراحیاء التراث العربی، 1412 ق.
لینک این مطلب
http://www.btid.org/fa/news/113884
سلام علیکم
پاسخ: ازدواج یکی از نیازهای فطری و اجتماعی هر انسانی می‌باشد که اگر انسان با فرد مومن و خوش اخلاقی ازدواج نماید زندگی خوب در انتظارش خواهد بود؛ منتها باید دانست راه رسیدن به همسری خوب و مؤمن که خوشبختی را به همراه دارد دوستی‌های مخفیانه نیست، بلکه اگر شخصی از طریق متعارف و صحیح به همراه پدر و مادرش از دختری خواستگاری کرد و توافق خانواده او را از جهت مهریه و جهیزیه جلب کرد و در آزمایشات پزشکی نیز مشکلی نبود، آن موقع می‌توان امید داشت که این شخص، شایسته ازدواج باشد؛ منتها متأسفانه شما این روند را نه درگذشته و نه اکنون رعایت نکرده‌اید و بااینکه از شخص قبلی ضربه خورده‌اید مجددا با شخصی دیگر وارد رابطه‌ای ناصحیح و بدون پشتوانه شده‌اید که خطر ارتباط با این شخص کمتر از شخص قبلی نیست؛ لذا توصیه میشود هر چه سریعتر برای نجات از مشکلاتی که نام بردید، در گام نخست تمام راه‌های ارتباطی با آنها را قطع و برای صله‌رحم نیز باحجاب و حیا و به همراه والدینتان به خانه خاله بروید، به تهدیدهای احتمالی اهمّیتی ندهید و در صورت امکان، موضوع را به‌صورت کلی و بدون ذکر جزئیات با مادرتان در میان گذاشته و از او بخواهید پسرخاله‌تان را نصیحت و از این عمل نهی کند و در کنارش به درگاه الهی متوسل شده و سعی کنید از گناهان گذشته و حال خود توبه و راه تقوا و پاکی را طی کنید؛ چرا که خداوند برای افراد با تقوا راه نجات از مشکلات را قرار داده و در قرآن کریم می فرماید: «وَمَن يَتَّقِ اللَّـهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا [طلاق/2] و هر كس تقواى الهى پيشه كند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم میكند»
لینک این مطلب
http://www.btid.org/fa/news/113929
صفحه‌ها