سلام
بله اگه تو اون آدرس رو خوب نگاه میکردید مواردی هست که خانواده راضی نمشن برای ازدواج پسرشون اقدام کنن و در اونجا راهکارهایی در این باره ذکر شده که به شما کمک میکنه که خونوادت رو راضی کنی. برای اینکه خجالتت تو این زمینه بریزه میتونی از شوخی هایی در این مورد شروع کنی مثلا وقتی یه فیلمی دارین میبینی و عروسی میشه بگی خوش به حالش کاش یکی هم واسه ما زن میگرفت و یا مثلا وقتی مامانت داره ظرف میشوره بهش بگی اگه الان عروس داشتی کمکت میکرد و از این موارد تا کم کم عادی بشه و بتونی رسما این درخواست رو مطرح کنی. لذا حتما مطالب اون بخش رو با دقت مطالعه کن به خصوص پست "گفتن باید درس و سربازیت مشخص بشه بعد..."
سلام
ادامه دادن رابطه به هیچ وجه به صلاح شما نیست چون روز به روز وابستگیت به ایشون بیشتر میشه و اگه به هر دلیلی نتونین با هم ازدواج کنین برای فراموش کزدنش زنج زیادی رو باید متحمل بشی و دوباره شکست بدی تو زندگیت بخوری.
از طرفی برقراری رابطه جنسی هم کار رو بدتر میکنه و علاوه بر اینکه عشق و تمایل ایشون رو به شما زیاد نمیکنه بلکه بعد از مدتی نسبت به شما سرد میشه و تمایلش نسبت به ازدوج کم میشه. لذا اگه ایشون مورد خوبیه و تناسب های لازم رو با شما داره برای اینکه بتونی به ازدواج ترغیبش کنی تنها راهش اینه که رابطت رو کاملا باهاش قطع کنی و بهش بگی ادامه دادن این رابطه به صلاح نیست و به آینده این رابطه خوش بین نیستی و تا همنیجاشم اشتباه بوده. چون معلوم نیست ما بتونیم در آینده با هم ازدواج کنیم. لذا اگه قصدت ازدواج بهتره بری خونوادت رو راضی کنی و رسما اقدام کنین تا ببینیم به نتیجه میرسیم یا نه. اینجوری اولا تمایل ایشون به شما بیشتر میشه ثانیا اگه ازدواج جور نشه راحت تر میتونی فراموشش کنی ثالثا اعتمادش به شما کم نمیشه چون بعدا ممکنه با خودش بگه کسی که اینقد راحت تن به رابطه با من داده از کجا معلوم که قبلا با کسی نبوده و یا در آینده به من خیانت نکنه رابعا عفت و حیای خودت رو به عنوان یک زن حفظ کردی و نذاشتی کسی که هیچ تهدی بهت نداره هر استفاده ای ازت بکنه و آخرشم هم به خواسته هاش رسید رهات کنه و بره.
سلام
اصل این کار که شما میخوای جلب توجه کنی و کسی رو جذب خودت کنی کار درستی نیست چون این کار با عفت و حیای یک زن سازگار نیست. بله اگه منظورتون اینه که با وجود محسناتی که داری کسی به خواستگاری شما نمیاد اون یه بحث دیگست که در این باره باید علت رو پیدا کنی. گاهی اوقات به این خاطره که کسی شما رو نمیشناسه که بخواد بیاد خواستگاری گاهی علتش میتونه این باشه که در اطرف شما اونی که هم سنخ شما باشه نیست مثلا یا خیلی مذهبی هستن و سراغ شما نمیان و یا خیلی از اون ور افتادن و سراغ شما نمیان! با این همه برای حل این مسئله میتونی بخش همسریابی دختران http://moshaver41.ir/post/category/6 رو مطالعه کنی تا با اون راهکارهای بتونی افرادی رو برای ازدواج به سمت خودت بکشی.
سلام
این بستگی به خود شما داره که تا جه مقدای میتونی تحمل کنی. اینکه این وضعیت موقت باشه و مثلا شما بخوای مدتی رو در کنار خانواده شوهرت در یک خانه زندگی کنی قابل تحمله ولی اگه بخواد دائمی باشه مقداری سخت میشه. هم برای شما و هم برای خود اون خونواده. لذا باید در این باره باهاش صحبت کنی و به تفاهم برسی.
اگه فرزند آخر هم هست و نمیتونه پدر و مادرش رو رها کنه راهش این نیست که تو یه خونه زندگی کنین بلکه میتونه مثلا طبقه بالای خونه پدرش رو بسازه و اونجا زندگی کنین یا در نزدیکی خونه پدرش منزلی رو بخره یا اجاره کنه. بنابراین قبل از اینکه بخوای ازدواج کنی در این موارد حتما به تفاهم برسین و بعد ازدواج کنین تا بعدا همین مسئله منجر به نزاع و جر و بحث نشه و زندگیتون رو تلخ نکنه.
صفحهها